به گزارش مشرق، حجتالاسلام حسینیان در مورد شیوه مدیریتی رهبر معظم انقلاب در دوران بعد از امام خمینی (ره) گفت: نظر من تبلور رهبری آقا در انتقال قدرت است. من آن موقع دادستان ویژه روحانیت تهران بودم. وقتی که رهبری به حضرت آیت الله خامنهای منتقل شد ما مشکلات بسیار داشتیم، انسانهای مدعی و افرادی که نمیخواستند رهبری ایشان تحقق بپذیرد و تا میتوانستند تلاش میکردند رهبری شکل نگیرد. پیشبینیهایی میکردند، از جمله همین که انقلاب به دلیل فقدان امام (ره) جایگاه خود را در سطح بین الملل و جهان اسلام و حتی در خود ایران از دست خواهد داد و انقلاب به نتیجه نخواهد رسید. یا حداقل انقلاب در همین موقعیت متوقف خواهد شد.
وی افزود: خیلی کار شکنی میشد و رهبری آنقدر با درایت و ظرافت و صبوری عمل کردند تا حتی آنهایی که به دنبال کارشکنی بودند و به دلیلهای مختلفی کینهها و حقدهایی نسبت به رهبری داشتند، آنها هم پذیرفتند که رهبری توانسته است جایگاه خود را که همان ولایت باشد به دست آورد. درواقع شاید مهمترین خصیصه یک رهبری در نظام اسلامی جذب و صبوری است. شاید در نظامهای دیگر با اعمال قدرت بتوانند موقعیت خودشان را تثبیت بکنند ولی در نظام جمهوری اسلامی این چنین امکانپذیر نیست. اصلا نام رهبری در جمهوری اسلامی ولایت گذاشته شده است.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: یکی از شخصیت هایی که آن موقع هم مدعی بود و هم نمیخواست رهبری به پیروزی برسد، آیت الله منتظری بود اما حضرت آیتالله خامنهای چنان با حوصله، صبوری، خویشتنداری، بردباری و حلم مسئله آقای منتظری را پشت سر گذراندند که برای بسیاری از ناظران واقعا حیرتانگیز بود، زیرا یکی از موانعی که خیلی از دوستان و بسیاری از افراد اهل تحلیل، تحلیل میکردند این بود که بالاخره از مقام امام (ره) این وراثت به آیتالله منتظری منتقل شده است و کسی که در زمان امام قائم مقام رهبری بوده است. از لحاظ فقاهت خیلیها به او اذعان دارند و چطور ممکن است که رهبری بتواند به عنوان یک بحران پشت سر بگذارد ولی واقعا دیدیم که رهبر معظم انقلاب توانست مسئله آقای منتظری را پشت سر بگذارد. به نظر من این یکی از موفقیتهای بسیار بزرگ پیدا کردن جایگاه و جانشینی حضرت امام است.
حجتالاسلام حسینیان اضافه کرد: همانطوری که حضرت امام چون چتری بر بالای سر همه جناحها و با همه نحلههای فکری بودند رهبری نیز همین جایگاه را حفظ کرد. ببینید آقا موسوی خوئینیها کسی بود که با رهبری آیتالله خامنه ای در مجلس خبرگان مخالفت کرد ولی به محض اینکه مسئولیت رهبری توسط خبرگان به ایشان واگذار شد، مقام معظم رهبری، آقای خوئینیها را به عنوان مشاور سیاسی خود منصوب کرد و این خودش خیلی مهم بود.
وی افزود: بسیاری اینطور تحلیل میکردند که رهبری حتما یک طرفه عمل خواهد کرد و گروهی را کنارخواهد کرد و آن روز سعی میشد اینگونه جلوه داده شود که جناح راست را حاکم خواهد کرد ولی این اقدام مهر باطلی بر تمام تحلیلهایی که از پیش تعیین شده بود.
دادستان اسبق ویژه روحانیت در مورد برخورد رهبر معظم انقلاب با آیتالله آذری اظهار داشت: آیتالله آذری این اواخر معترض شده بود و منزوی شد و در مقابل حضرت امام موضعگیری کرد ولی آیتالله خامنهای چنان با آیتالله آذری از در مسالمت وارد شدند و به وی محبت کردند که باید بگوییم آیتالله آذری عاقبت بخیر شد و با محبت و ولایت آیتالله خامنهای از دنیا رفت. یعنی پزشک آیتالله آذری، مشکلات مالی وی و آن چیزی که یک رهبری به آحاد مردم باید لحاظ کند، خصوصا درباره نخبگان تأثیر بسیار عمیقی در نگرش آیتالله آذری گذاشت و ایشان واقعا همان طور که عرض کردم، با محبت حضرت آقا از دنیا رفتند.
حجتالاسلام حسینیان همچنین در مورد حکم عفو رهبر معظم انقلاب برای یکی از محکومان دادگاه ویژه روحانیت اظهار داشت: به محض اینکه حضرت آقا به رهبری منصوب شدند ما یک روحانی متهم داشتیم که دستگیر شده بود و به زندان، شلاق و خلع لباس محکوم شده بود. رهبر معظم انقلاب به وی عفو داد، یعنی از دفتر که ایشان به ما ابلاغ شد که مورد عفو رهبری قرار گرفته است و شما اجرا کنید.
وی افزود: من برای اینکه اجرای فرمان کرده باشم آن فرد را خواستم و عفو رهبری را به وی ابلاغ کردم و رفت. به هرحال معمم شد و بعدا هم یکی از منبریهای معروف شد. من خدمت آقا رسیدم و عرض کردم آقا ما حکم شما را اجراکردیم ولی این فرد به این ادله دستگیر شد و خلع لباس شد، شما در جریان باشید. مقام معظم رهبری جملهای فرمودند که من هیچگاه فراموش نمیکنم، فرمودند این آقا اولین کسی بود که نسبت به من بیاحترامی کرد و در زمان حضرت امام روی منبر رفت و علیه من سخنرانی کرد، من خواستم اولین کسی که مشمول عفو میشود این شخص باشد. ما واقعا دیگر صحبتی نداشتیم که دوباره بخواهیم چانهای بزنیم و حرفی بزنیم.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: واقعا یکی از برجستگیهای مدیریت رهبری را در آن هشت سال که واقعا باید هشت سال بحران برای انقلاب اسلامی تفسیر کنیم، نشان داده شد. طوفانی که در دوم خرداد و در جریان حاکمیت دوم خردادیها در این کشور وزید، اگر در هر کشور دیگری بود قطعا ریشههای آن نظام کنده میشد ولی در ایران هیچ اتفاقی نیفتاد. بعد از هشت سال گرایشهای مردم متمایل به نیروهای انقلابی شد. چرا؟ بیشک ما باید جایگاه رهبری و مدیریت رهبری را به عنوان یک اصل در این سؤال و پاسخ قرار دهیم.
حجتالاسلام حسینیان در مورد مدیریت رهبر معظم انقلاب در دوران اصلاحات نیز گفت: رهبری سعی کرد که واقعا آقای خاتمی را مدیریت کند. در آن زمان حتی امثال ما پیدا میشد که بیمهابا، وقتی که احساس می کردیم رعب و وحشت همه نیروهای متدین و انقلابی را وادار به سکوت کرده است، تصمیم ما بر این بود که این فضای رعب شکسته شود و در صحنه میآمدیم. من یادم هست بعد از برنامه چراغ که خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و علت این برنامه را مطرح کردم، آقا در پایان صحبت، بنده را به خویشتنداری و صبوری دعوت کردند و یک مصاحبه مطبوعاتی که من قرار داشتم، ایشان فرمودند که مصاحبه هم انجام ندهید که جامعه به سوی التهاب کشیده نشود. یعنی طرفین را مدیریت میکردند که اجازه نمیدادند وارد یک ستیز سخت و غیر قابل کنترلی شویم و طرفین را کنترل می کردند. هم این طرف و هم آن طرف را کنترل میکردند، به همین خاطر این 8 سال با کمترین خسارت به پایان رسید.
وی افزود: من یادم هست بعد از برنامه چراغ، آقای خاتمی خیلی عصبانی شده بود و در شب ماه رمضان که همه مسئولین به دعوت آقا بودند، عصبانیت آقای خاتمی در آن جلسه ترکید و نسبت به بنده توهین آمیز صحبت کردند. رهبری بحثی را که معلوم بود بداهه به نظرشان رسید و لازم بود را به نام "سکینه" مطرح کردند که مسئولین جمهوری اسلامی باید دارای آرامش باشند. نباید عصبانی شوند و از کوره در برویم. وقتی که آقا این صحبت را تمام کردند آرامش بر جلسه حکمفرما شد. این نشانگر این بود که رهبری در رهبری خودش بلاغت داشت، مطابق مقتضای حال مخاطبین برنامهریزی میکرد که دارای تأثیر مثبت و ثبات آفرین باشد.
حجتالاسلام حسینیان در مورد اقدامات مقام معظم رهبری برای ایجاد آرامش در جامعه گفت: رهبری پیامهایی را برای آرام کردن اوضاع میدادند و اینکه از تشنج کاسته شود، من جمله به خود من. مثلاً در آن زمان من دادستان ویژه روحانت بودم که مقام معظم رهبری توسط آقای حجازی پیغام دادند, مثلا گفتند که سطح فشارها نسبت به دولت را کم کنید. من به همین خاطر حدود یک سال سکوت کردم.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در مورد مدیریت رهبر معظم انقلاب در فتنه 88 نیز اظهار داشت: در فتنه 88 به نظر من دیگر اوج مدیریت بحران رهبری است. چرا؟ به دلیل اینکه در جریان بحران 18 تیر 78 دخالت خارجیها کمتر بود و بحران هم توسط بحرانسازان محدودی که از جناح اصلاحطلب بودند، مدیریت میشد ولی در فتنه 88 واقعا یک بحرانی بود که چند خصیصه داشت. یکی دست خارجی در فتنه بود، حتی اوباما رسما دخالت میکرد و از آقای موسوی حمایت میکرد و یا اتحادیه اروپا رسما بیانیه صادر میکرد و از موسوی و فتنه حمایت میکرد.
وی افزود: برژنسکی مشاور امنیت کاخ سفید رسما اسم افراد را میآورد و میگفت من به عنوان نمونه از آقای مطهری و خانواده امام میخواهم در حرم حضرت امام (ره) تحصن کنند و به اصطلاح خودشان به شورش ادامه بدهند. دخالت ابر قدرتها و سیاستمداران خارجی در فتنه 88 خیلی ملموس بود. از سوی دیگر نیز همکاری همه گروهها بود؛ بهائیان که اصلاً حکم و بخشنامه و دستور دارند که در امور سیاسی دخالت نکنند ولی در فتنه 88 رسماً از آن محفل عالیشان دستور آمد که حتما در این جریان شرکت کنند. تعدادی از آنها دستگیر شدند و مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز مجموعهای از اعترافاتشان را منتشر کرد.
حجتالاسلام حسینیان خاطر نشان کرد: تودهایها، منافقین، سلطنتطلبها، پیکاریها و هر کسی که به نحوی از جمهوری اسلامی آسیب دیده بود و منافعش به خطر افتاده بود در این جریان آمدند و حمایت کردند و همان ریشههای فتنه 18 تیر سال78 در راس امور بودند و واقعا داشتند یک شورش جدی را دامن میزدند. مهمترین مسئله به تردید انداختن بسیاری از مردم معمولی و عادی بود، یعنی یک مردمی که پای صندوقهای رای آمده بودند و بالاخره 13 میلیون به آقای موسوی رأی داده بودند، اینها برای مردم جا انداخته بودند که آرای شما را از بین بردهاند و تقلب کردند، خب باید چکار میکرد؟
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی اضافه کرد: یعنی رهبری در مقابل تمام گروهکها، در مقابل تمام ابر قدرتها و فتنهگران داخلی و ریشهدار قرار گرفت و مردمی که به تردید افتاده بودند. به نظر من مهمترین تبلور درایت رهبری در اینجا بود و ابتدا مردم را جدا کردند. چطوری مردم را جدا کردند؟ با سخنرانی تشریح کردند و اجازه دادند شورای نگهبان 10 روز دیگر رسیدگی به شکایتها را تمدید کنند و به شورای نگهبان دستور دادند که هر کسی از افراد کاندیداها انتقاد دارد خارج از نوبت و خارج از آن زمان قانونی به شکایت رسیدگی شود و بعضی از جاها بازخوانی شود و هر حرفی که دارند شورای نگهبان با کمال بیطرفی و دقت و سعه صدر برخورد کند.اجازه دادند تا آنها خودشان رانشان دادند. عدهای از همان اراذل اوباش به خیابان ریختند و مغازه مردم را آتش زدند و در روز عاشورا کف و سوت زدند و به حسین بن علی بیاحترامی کردند و در 16 آذر نیز به عکس امام توهین کردند و عکس امام را پاره کردند.
حجتالاسلام حسینیان در مورد "مفهوم سازی" توسط مقام معظم رهبری نیز تصریح کرد: یکی دیگر از مسائل مهم برای رهبر معظم انقلاب که کم گفته شده است، این است که رهبر باید "مفهوم ساز" باشد. رهبری که حرف تکراری بزند و پیوسته یکنواخت عمل کند، نوآوری نداشته باشد و بیتوجه به سوالات درون جامعه باشد، این رهبر موفق نمیشود. یکی از خصوصات امام همین بود که مفهومسازی میکرد و یک چیزی را به عنوان مستضعفین بیان میکرد و وقتی یک مطلبی را به عنوان ادامه جنگ فقر و غنی مطرح میکرد در جامعه یک دگرگونی به وجود میآمد. وقتی امام میفرمود من یک موی کوخنشینان را به کاخنشینان نمیدهم بین طبقه مستضعف یک روحیه و نشاط دیگری ایجاد میشود.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب با مفهومسازی خیلی چیزها را روشن کردند. میدانید که بیشترین صحبت را رهبری در این مدت جریان فتنه داشتند و هر روز یک مطلب و یک مفهوم جدید را عنوان میکردند. همین طرح فتنه که برای اهل فتنه بسیار هم دردآور بود و ماندند که چکار بکنند، بسیار مهم بود. یعنی یک بار معنایی، یک یادآوری تاریخی جریان فتنهای که علیه علی بن ابی طالب به وجود آمد، جریان جنگ جمل، اینها را همه زنده کرد و این بار معنایی توانست بین تودههای متدین و حزبالله نشاط و تحرک ایجاد کند. یعنی مردم خودشان را در زمان علی بن ابی طالب احساس کردند که یک فتنهای ایجاد شده که نمیتوانند بیتفاوت باشند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با اشاره به بحث "دیکتاری اقلیت" که توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده بود، گفت: 13 میلیون رای آورده بودند، حرف حساب اینها چه بود؟ باید ما 13 میلیون بر 25 میلیون حاکم باشیم. رهبری اسم این را دیکتاتوری اقلیت گذاشتند و فرمودند نباید دیکتاتوری باشد. همان چیزی که امام فرموده بود که اگر ولایت فقیه نبود دیکتاتوری به وجود می آمد، تبلورپیدا کرد. مردم دیدند راست میگویند، اگر ولایت فقیه نبود الان اینها میخواستند یک اقلیت 30 درصد بر 70 درصد به زور آشوب و آتش کشیدن و زدن مردم حزباللهی و یا یک خانم چادری یا آقایی که ریش دارد، حکومت کنند.
وی افزود: همین مفاهیمی که رهبری در طول جریان فتنه مطرح کردند را جامعه قبول کرد و پذیرفت. زیرا سوال بود در ذهن جامعه و رهبری به موقع و با بلاغت صحبت کردند. این هم از مسائل مهمی است که در مدیریت بحران رهبری باید مد نظر قرار داد.
وی افزود: خیلی کار شکنی میشد و رهبری آنقدر با درایت و ظرافت و صبوری عمل کردند تا حتی آنهایی که به دنبال کارشکنی بودند و به دلیلهای مختلفی کینهها و حقدهایی نسبت به رهبری داشتند، آنها هم پذیرفتند که رهبری توانسته است جایگاه خود را که همان ولایت باشد به دست آورد. درواقع شاید مهمترین خصیصه یک رهبری در نظام اسلامی جذب و صبوری است. شاید در نظامهای دیگر با اعمال قدرت بتوانند موقعیت خودشان را تثبیت بکنند ولی در نظام جمهوری اسلامی این چنین امکانپذیر نیست. اصلا نام رهبری در جمهوری اسلامی ولایت گذاشته شده است.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: یکی از شخصیت هایی که آن موقع هم مدعی بود و هم نمیخواست رهبری به پیروزی برسد، آیت الله منتظری بود اما حضرت آیتالله خامنهای چنان با حوصله، صبوری، خویشتنداری، بردباری و حلم مسئله آقای منتظری را پشت سر گذراندند که برای بسیاری از ناظران واقعا حیرتانگیز بود، زیرا یکی از موانعی که خیلی از دوستان و بسیاری از افراد اهل تحلیل، تحلیل میکردند این بود که بالاخره از مقام امام (ره) این وراثت به آیتالله منتظری منتقل شده است و کسی که در زمان امام قائم مقام رهبری بوده است. از لحاظ فقاهت خیلیها به او اذعان دارند و چطور ممکن است که رهبری بتواند به عنوان یک بحران پشت سر بگذارد ولی واقعا دیدیم که رهبر معظم انقلاب توانست مسئله آقای منتظری را پشت سر بگذارد. به نظر من این یکی از موفقیتهای بسیار بزرگ پیدا کردن جایگاه و جانشینی حضرت امام است.
حجتالاسلام حسینیان اضافه کرد: همانطوری که حضرت امام چون چتری بر بالای سر همه جناحها و با همه نحلههای فکری بودند رهبری نیز همین جایگاه را حفظ کرد. ببینید آقا موسوی خوئینیها کسی بود که با رهبری آیتالله خامنه ای در مجلس خبرگان مخالفت کرد ولی به محض اینکه مسئولیت رهبری توسط خبرگان به ایشان واگذار شد، مقام معظم رهبری، آقای خوئینیها را به عنوان مشاور سیاسی خود منصوب کرد و این خودش خیلی مهم بود.
وی افزود: بسیاری اینطور تحلیل میکردند که رهبری حتما یک طرفه عمل خواهد کرد و گروهی را کنارخواهد کرد و آن روز سعی میشد اینگونه جلوه داده شود که جناح راست را حاکم خواهد کرد ولی این اقدام مهر باطلی بر تمام تحلیلهایی که از پیش تعیین شده بود.
دادستان اسبق ویژه روحانیت در مورد برخورد رهبر معظم انقلاب با آیتالله آذری اظهار داشت: آیتالله آذری این اواخر معترض شده بود و منزوی شد و در مقابل حضرت امام موضعگیری کرد ولی آیتالله خامنهای چنان با آیتالله آذری از در مسالمت وارد شدند و به وی محبت کردند که باید بگوییم آیتالله آذری عاقبت بخیر شد و با محبت و ولایت آیتالله خامنهای از دنیا رفت. یعنی پزشک آیتالله آذری، مشکلات مالی وی و آن چیزی که یک رهبری به آحاد مردم باید لحاظ کند، خصوصا درباره نخبگان تأثیر بسیار عمیقی در نگرش آیتالله آذری گذاشت و ایشان واقعا همان طور که عرض کردم، با محبت حضرت آقا از دنیا رفتند.
حجتالاسلام حسینیان همچنین در مورد حکم عفو رهبر معظم انقلاب برای یکی از محکومان دادگاه ویژه روحانیت اظهار داشت: به محض اینکه حضرت آقا به رهبری منصوب شدند ما یک روحانی متهم داشتیم که دستگیر شده بود و به زندان، شلاق و خلع لباس محکوم شده بود. رهبر معظم انقلاب به وی عفو داد، یعنی از دفتر که ایشان به ما ابلاغ شد که مورد عفو رهبری قرار گرفته است و شما اجرا کنید.
وی افزود: من برای اینکه اجرای فرمان کرده باشم آن فرد را خواستم و عفو رهبری را به وی ابلاغ کردم و رفت. به هرحال معمم شد و بعدا هم یکی از منبریهای معروف شد. من خدمت آقا رسیدم و عرض کردم آقا ما حکم شما را اجراکردیم ولی این فرد به این ادله دستگیر شد و خلع لباس شد، شما در جریان باشید. مقام معظم رهبری جملهای فرمودند که من هیچگاه فراموش نمیکنم، فرمودند این آقا اولین کسی بود که نسبت به من بیاحترامی کرد و در زمان حضرت امام روی منبر رفت و علیه من سخنرانی کرد، من خواستم اولین کسی که مشمول عفو میشود این شخص باشد. ما واقعا دیگر صحبتی نداشتیم که دوباره بخواهیم چانهای بزنیم و حرفی بزنیم.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی خاطر نشان کرد: واقعا یکی از برجستگیهای مدیریت رهبری را در آن هشت سال که واقعا باید هشت سال بحران برای انقلاب اسلامی تفسیر کنیم، نشان داده شد. طوفانی که در دوم خرداد و در جریان حاکمیت دوم خردادیها در این کشور وزید، اگر در هر کشور دیگری بود قطعا ریشههای آن نظام کنده میشد ولی در ایران هیچ اتفاقی نیفتاد. بعد از هشت سال گرایشهای مردم متمایل به نیروهای انقلابی شد. چرا؟ بیشک ما باید جایگاه رهبری و مدیریت رهبری را به عنوان یک اصل در این سؤال و پاسخ قرار دهیم.
حجتالاسلام حسینیان در مورد مدیریت رهبر معظم انقلاب در دوران اصلاحات نیز گفت: رهبری سعی کرد که واقعا آقای خاتمی را مدیریت کند. در آن زمان حتی امثال ما پیدا میشد که بیمهابا، وقتی که احساس می کردیم رعب و وحشت همه نیروهای متدین و انقلابی را وادار به سکوت کرده است، تصمیم ما بر این بود که این فضای رعب شکسته شود و در صحنه میآمدیم. من یادم هست بعد از برنامه چراغ که خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و علت این برنامه را مطرح کردم، آقا در پایان صحبت، بنده را به خویشتنداری و صبوری دعوت کردند و یک مصاحبه مطبوعاتی که من قرار داشتم، ایشان فرمودند که مصاحبه هم انجام ندهید که جامعه به سوی التهاب کشیده نشود. یعنی طرفین را مدیریت میکردند که اجازه نمیدادند وارد یک ستیز سخت و غیر قابل کنترلی شویم و طرفین را کنترل می کردند. هم این طرف و هم آن طرف را کنترل میکردند، به همین خاطر این 8 سال با کمترین خسارت به پایان رسید.
وی افزود: من یادم هست بعد از برنامه چراغ، آقای خاتمی خیلی عصبانی شده بود و در شب ماه رمضان که همه مسئولین به دعوت آقا بودند، عصبانیت آقای خاتمی در آن جلسه ترکید و نسبت به بنده توهین آمیز صحبت کردند. رهبری بحثی را که معلوم بود بداهه به نظرشان رسید و لازم بود را به نام "سکینه" مطرح کردند که مسئولین جمهوری اسلامی باید دارای آرامش باشند. نباید عصبانی شوند و از کوره در برویم. وقتی که آقا این صحبت را تمام کردند آرامش بر جلسه حکمفرما شد. این نشانگر این بود که رهبری در رهبری خودش بلاغت داشت، مطابق مقتضای حال مخاطبین برنامهریزی میکرد که دارای تأثیر مثبت و ثبات آفرین باشد.
حجتالاسلام حسینیان در مورد اقدامات مقام معظم رهبری برای ایجاد آرامش در جامعه گفت: رهبری پیامهایی را برای آرام کردن اوضاع میدادند و اینکه از تشنج کاسته شود، من جمله به خود من. مثلاً در آن زمان من دادستان ویژه روحانت بودم که مقام معظم رهبری توسط آقای حجازی پیغام دادند, مثلا گفتند که سطح فشارها نسبت به دولت را کم کنید. من به همین خاطر حدود یک سال سکوت کردم.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در مورد مدیریت رهبر معظم انقلاب در فتنه 88 نیز اظهار داشت: در فتنه 88 به نظر من دیگر اوج مدیریت بحران رهبری است. چرا؟ به دلیل اینکه در جریان بحران 18 تیر 78 دخالت خارجیها کمتر بود و بحران هم توسط بحرانسازان محدودی که از جناح اصلاحطلب بودند، مدیریت میشد ولی در فتنه 88 واقعا یک بحرانی بود که چند خصیصه داشت. یکی دست خارجی در فتنه بود، حتی اوباما رسما دخالت میکرد و از آقای موسوی حمایت میکرد و یا اتحادیه اروپا رسما بیانیه صادر میکرد و از موسوی و فتنه حمایت میکرد.
وی افزود: برژنسکی مشاور امنیت کاخ سفید رسما اسم افراد را میآورد و میگفت من به عنوان نمونه از آقای مطهری و خانواده امام میخواهم در حرم حضرت امام (ره) تحصن کنند و به اصطلاح خودشان به شورش ادامه بدهند. دخالت ابر قدرتها و سیاستمداران خارجی در فتنه 88 خیلی ملموس بود. از سوی دیگر نیز همکاری همه گروهها بود؛ بهائیان که اصلاً حکم و بخشنامه و دستور دارند که در امور سیاسی دخالت نکنند ولی در فتنه 88 رسماً از آن محفل عالیشان دستور آمد که حتما در این جریان شرکت کنند. تعدادی از آنها دستگیر شدند و مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز مجموعهای از اعترافاتشان را منتشر کرد.
حجتالاسلام حسینیان خاطر نشان کرد: تودهایها، منافقین، سلطنتطلبها، پیکاریها و هر کسی که به نحوی از جمهوری اسلامی آسیب دیده بود و منافعش به خطر افتاده بود در این جریان آمدند و حمایت کردند و همان ریشههای فتنه 18 تیر سال78 در راس امور بودند و واقعا داشتند یک شورش جدی را دامن میزدند. مهمترین مسئله به تردید انداختن بسیاری از مردم معمولی و عادی بود، یعنی یک مردمی که پای صندوقهای رای آمده بودند و بالاخره 13 میلیون به آقای موسوی رأی داده بودند، اینها برای مردم جا انداخته بودند که آرای شما را از بین بردهاند و تقلب کردند، خب باید چکار میکرد؟
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی اضافه کرد: یعنی رهبری در مقابل تمام گروهکها، در مقابل تمام ابر قدرتها و فتنهگران داخلی و ریشهدار قرار گرفت و مردمی که به تردید افتاده بودند. به نظر من مهمترین تبلور درایت رهبری در اینجا بود و ابتدا مردم را جدا کردند. چطوری مردم را جدا کردند؟ با سخنرانی تشریح کردند و اجازه دادند شورای نگهبان 10 روز دیگر رسیدگی به شکایتها را تمدید کنند و به شورای نگهبان دستور دادند که هر کسی از افراد کاندیداها انتقاد دارد خارج از نوبت و خارج از آن زمان قانونی به شکایت رسیدگی شود و بعضی از جاها بازخوانی شود و هر حرفی که دارند شورای نگهبان با کمال بیطرفی و دقت و سعه صدر برخورد کند.اجازه دادند تا آنها خودشان رانشان دادند. عدهای از همان اراذل اوباش به خیابان ریختند و مغازه مردم را آتش زدند و در روز عاشورا کف و سوت زدند و به حسین بن علی بیاحترامی کردند و در 16 آذر نیز به عکس امام توهین کردند و عکس امام را پاره کردند.
حجتالاسلام حسینیان در مورد "مفهوم سازی" توسط مقام معظم رهبری نیز تصریح کرد: یکی دیگر از مسائل مهم برای رهبر معظم انقلاب که کم گفته شده است، این است که رهبر باید "مفهوم ساز" باشد. رهبری که حرف تکراری بزند و پیوسته یکنواخت عمل کند، نوآوری نداشته باشد و بیتوجه به سوالات درون جامعه باشد، این رهبر موفق نمیشود. یکی از خصوصات امام همین بود که مفهومسازی میکرد و یک چیزی را به عنوان مستضعفین بیان میکرد و وقتی یک مطلبی را به عنوان ادامه جنگ فقر و غنی مطرح میکرد در جامعه یک دگرگونی به وجود میآمد. وقتی امام میفرمود من یک موی کوخنشینان را به کاخنشینان نمیدهم بین طبقه مستضعف یک روحیه و نشاط دیگری ایجاد میشود.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب با مفهومسازی خیلی چیزها را روشن کردند. میدانید که بیشترین صحبت را رهبری در این مدت جریان فتنه داشتند و هر روز یک مطلب و یک مفهوم جدید را عنوان میکردند. همین طرح فتنه که برای اهل فتنه بسیار هم دردآور بود و ماندند که چکار بکنند، بسیار مهم بود. یعنی یک بار معنایی، یک یادآوری تاریخی جریان فتنهای که علیه علی بن ابی طالب به وجود آمد، جریان جنگ جمل، اینها را همه زنده کرد و این بار معنایی توانست بین تودههای متدین و حزبالله نشاط و تحرک ایجاد کند. یعنی مردم خودشان را در زمان علی بن ابی طالب احساس کردند که یک فتنهای ایجاد شده که نمیتوانند بیتفاوت باشند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با اشاره به بحث "دیکتاری اقلیت" که توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده بود، گفت: 13 میلیون رای آورده بودند، حرف حساب اینها چه بود؟ باید ما 13 میلیون بر 25 میلیون حاکم باشیم. رهبری اسم این را دیکتاتوری اقلیت گذاشتند و فرمودند نباید دیکتاتوری باشد. همان چیزی که امام فرموده بود که اگر ولایت فقیه نبود دیکتاتوری به وجود می آمد، تبلورپیدا کرد. مردم دیدند راست میگویند، اگر ولایت فقیه نبود الان اینها میخواستند یک اقلیت 30 درصد بر 70 درصد به زور آشوب و آتش کشیدن و زدن مردم حزباللهی و یا یک خانم چادری یا آقایی که ریش دارد، حکومت کنند.
وی افزود: همین مفاهیمی که رهبری در طول جریان فتنه مطرح کردند را جامعه قبول کرد و پذیرفت. زیرا سوال بود در ذهن جامعه و رهبری به موقع و با بلاغت صحبت کردند. این هم از مسائل مهمی است که در مدیریت بحران رهبری باید مد نظر قرار داد.