به گزارش مشرق، کيهان نوشت:در پي بي نتيجه ماندن اين بازي و بي اعتنايي مطلق نظام، فتنه گراني چون موسوي و عبدا... نوري و کروبي و شماري از سران گروهک نهضت آزادي مجبور شدند حفظ آبرو کنند و از چند بازداشت شده آشوب ها که مدعي اعتصاب غذا بودند درخواست کنند «چون جنبش به آنها نياز دارد» اعتصاب؟! خود را بشکنند آنها هم که بازي خورده و به سرعت به غلط کاري افتاده بودند، اطاعت امر کرده و مدعي شدند اعتصاب نکرده را مي شکنند! سايت کلمه دراين باره از قول آشوبگران بازداشتي نوشت: به احترام رهبران جنبش و شخصيت ها به اعتصاب غذا پايان مي دهيم.
بدين ترتيب يک گرفتاري بزرگ هم از دوش بازيگران نمايش اعتصاب، هم معرکه گيران فتنه- که متهم بودند فقط بلدند اظهار نگراني کنند و خود دست به اعتصاب غذا نمي زنند- و هم محافل خارج نشين که حاضر نبودند براي چند ساعت جلوي شکمشان را بگيرند برداشته شد! جالب اينکه «ن-ک» کاريکاتوريست خارج نشين به دنبال انتقاد از موسوي و کروبي به خاطر عدم همراهي با شبه اعتصابيون، ديروز- مقارن با انتشار خبر پايان اعتصاب غذا- شير شد و نوشت: «من نمي توانم از سران جنبش بخواهم که اعتصاب غذا بکنند، يا روزه سياسي بگيرند، اما خودم چيزي بخورم. من هم با دوستان همراه شده ام.
همين چند روز پيش بود که همسر يکي از همين دوستان به من گفت چرا براي همدلي با اين گروه، من هم دست به اعتصاب غذا نمي زنم. اما ديده ام چه بر سر کساني مي آيد که به مدتي طولاني اعتصاب غذا کرده اند. ]![ من تا حد توانم تا روزي که دوستانم اعتصاب غذاي شان را نشکسته اند ]![ غذا نخواهم خورد. اين را هم مي دانم که بعد از سکته سال پيش، چنين کاري بي دردسر نخواهد بود. اميدوارم همسر اين دوست عزيز که به هر طريقي با شوهرش در تماس است، از او بخواهد خودش را زجر ندهد، اما اگر مي خواهد راهش را ادامه بدهد تا به نتيجه اي برسد، تا روزي که غذا نخورد، همراهش هستم. من حق ندارم از دوستم بخواهم که جانش را از دست بدهد! اين چه درخواستي است؟ اما به تصميمش احترام مي گذارم، ولي اميدوارم که هم او و هم ديگران اعتصابشان را بشکنند»!
اما ماجرا به همين جا ختم نشد. صرف ادعاي منافقين جديد در برخي حزب هاي افراطي نظير حزب مشارکت مبني بر دعوت به «روزه سياسي» با اعتراض تند بي دين هاي بي نقاب روبرو شد که سال گذشته ترجيح داده بودند در بحبوبه تظاهرت روز جهاني قدس- جمعه آخر ماه مبارک رمضان- تظاهر به روزه خواري کنند.
سايت صهيونيستي بالاترين در اين زمينه با انتقاد از دعوت به روزه سياسي نوشت: حزب مشارکت در بيانيه خود مي گويد «آنان که در تظاهرات 25 خرداد سال گذشته به خيابان آمدند اکنون به نشانه همبستگي با زندانيان روزه گرفته و دعاي افطار براي پيروزي مي خوانند». تعيين روزه سياسي مورد قبول بخش بزرگي از جنبش نيست. نه با اعتصاب غذا سازگار است و نه با تکثر جنبش سبز. اين است که حزب مشارکت مي گويد صدها هزار معترض، روزه گرفته اند. ما در يک سال گذشته انتقادات مشابهي داشتيم اما به خاطر جو حاکم و پرهيز از متهم شدن به تفرقه اندازي سکوت کرديم اما تا کجا بايد ادامه پيدا کند؟ مي گوييم نه غزه نه لبنان، مي گويند هم غزه هم لبنان. مي گوييم اعتصاب غذا، مي گويند روزه مي گويند اسلام رحماني و قانون اساسي. به راستي تفرقه انداز کيست؟ آنها که به مصادره گفتار و کردارشان معترضند يا آنها که خواسته ها و حرف هاي ديگران را در جهت اهداف سياسي خود تغيير مي دهند؟ چرا و تا کي بايد نيروهاي سکولار اين روند را تحمل کنند.
بالاترين در مطلب ديگري نوشت: ماه رمضان نزديکه. در اين ماه مسلمان ها يک ماه از اذان صبح تا مغرب چيزي نمي خورن. اما اين روزها هوا گرم و طولاني است. ما که مسلمان نيستيم تا روزه بگيريم. اما آيا ما حاضريم به خاطر مبارزه هيچي نخوريم و گشنگي بکشيم؟ نه حاضر نيستيم! ما فقط کارهاي بي خطر مي کنيم. مثلاً پاي اينترنت، قبل از 22 بهمن يا عاشورا مردم رو تحريک مي کنيم بيان بيرون- يه شبه رژيم رو براندازي کنن. اونوقت خودمون خبر آپ لود مي کنيم؛ دستگيري 50 نفر، کشته شدن 2 نفر، وعده ما فلان روز انتقام شهدا! گاهي هم با چيپس و پفک به جنگ آپ لود کردن خبر ميريم!
سايت خودنويس هم ترجيح داد به خاطر ابراز نگراني کروبي براي بازداشت شده ها، با او کلنجار برود و بنويسد: اين روزها آنها در اعتصاب بودند و من هم از آنجا که جنبش تغيير فاز داده، هر شب در کبابي سر کوچه! سران جنبش هم که در نگراني به سر مي برند من هم تصميم گرفتم مثل آنها و مثل شيخ شجاع نگران شوم! پدرم مي گفت آخوند مرده خوب است اما کروبي براي من شده بود شيخ شجاع! افشاگري مي کرد، توپ را توي زمين مي انداخت! غوغا مي کرد! همه منتظر يک حرکت جديد بوديم که يهو 22خرداد امسال، توپ را برگردون زد تو زمين خودمان! بزرگان جنبش اين روزها براي اعتصاب غذا حرف هايي زدند که به قول زهرا رهنورد مرغ پخته که چه عرض کنم لولوي آب پز هم خندش ميگيره! نگران شدند بعد از اين همه روز و درخواست کردند که اعتصاب را بشکنن! آخه عزيز من! وجداني تحليل سياسي کردي اين حرفو زدي؟؟؟ کروبي جان، بي خيال! نگران بچه ها نباش! شما اين دفعه توپ رو که نزدي هيچ با لگد زدي توپاي بچه هاي خودمون!
اين روزها آنها در اعتصاب بودند و من هم از آنجا که جنبش تغيير فاز داده، هر شب در کبابي سر کوچه! سران جنبش هم که در نگراني به سر مي برند من هم تصميم گرفتم مثل آنها و مثل شيخ شجاع نگران شوم!