به گزارش مشرق - مدتهاست کشورما تحت تأثیر رقابتهای جام جهانی فوتبال است و شاید این رویداد وقت و هزینه بسیاری از ما ایرانیان را به خود اختصاص داده است
جدای از انکه آیا برابر این وقت و سرمایه دستاوردی بدست آوردیم یا نه، باید بگوئیم که آیا این همه هزینهای که صرف فوتبال و فوتبالیستها شد (که شخص منصفی فقط مخارج دولتی که صرفا د ررشته ورزشی فوتبال هزینه میشود را محاسبه کند، به این نتیجه میرسد که سرجمع هزینهها بیش از مجموعه هزینههای رشته های دیگر است) و هزینه مربیهای خارجی و بازیهای و سفرهای تدارکاتی جدا باید حساب شود.
به نظر نویسنده نه تنها جمهوری اسلامی در این بازیها هیچ دستاوردی نداشته، بلکه بازهم با نمایش ضعیف ملی پوشان و کسب تنها یک امتیاز و مکان بیست و هشتم درمیان 32 تیم شرکت کننده، شکستی دیگر به معنای واقعی برای تیم ملی کشور ما به ارمغان آمد، شکستی که سعی کردند به آن طعم خوش پیروزی بدهند، آیا به واقع ما در جامجهانی فوتبال، موفقیت خاصی کسب کردیم؟
آیا میتوان بعد ازکسب تساوی برابر نیجریه تیمی که در رده بندی فیفا یک رتبه از ایران هم پائینتر بود، اینقدر خوشحال بود؟ آیا باخت برابر آرژانتین (هرچند نسبت به بازی قبل تیم ملی بهتر بود) خوشحال کننده است؟و آیا شکست تلخ برابر بوسنی آن هم در اولین حضورش نا امیدکننده نیست؟
زمانی که دیده میشود به این میزان برای یک تساوی، رسانهها خوشحالی میکنند، وقتی بازیها و پیروزی بچههای والیبال را نگاه میکنیم و با خبر میشویم هزینهای به مراتب کمتر از صنعت فوتبال در رشته والیبال خرج شده است، به خود میبالیم و احساس غرور میکنیم که ایران میتواند با صرف هزینه اندکی در دیگر رشتهها به پیروزیهای مهم دست پیدا کند و ناراحت میشویم در این همه سال با صرف هزینههای نجومی در صنعت وارداتی فوتبال نتوانستیم به یک پنجم پیروزیهای والیبال هم نایل شویم و کماکان به این نتیجه نرسیدهایم که میشود در دیگر زمینههای ورزشی، غرور ملی را به مردم بچشانیم!
غروری که از معنی شدن عبارت " ما میتوانیم" توسط بچههای والیبال در یکماه اخیر کسب شد.
جدای از انکه آیا برابر این وقت و سرمایه دستاوردی بدست آوردیم یا نه، باید بگوئیم که آیا این همه هزینهای که صرف فوتبال و فوتبالیستها شد (که شخص منصفی فقط مخارج دولتی که صرفا د ررشته ورزشی فوتبال هزینه میشود را محاسبه کند، به این نتیجه میرسد که سرجمع هزینهها بیش از مجموعه هزینههای رشته های دیگر است) و هزینه مربیهای خارجی و بازیهای و سفرهای تدارکاتی جدا باید حساب شود.
به نظر نویسنده نه تنها جمهوری اسلامی در این بازیها هیچ دستاوردی نداشته، بلکه بازهم با نمایش ضعیف ملی پوشان و کسب تنها یک امتیاز و مکان بیست و هشتم درمیان 32 تیم شرکت کننده، شکستی دیگر به معنای واقعی برای تیم ملی کشور ما به ارمغان آمد، شکستی که سعی کردند به آن طعم خوش پیروزی بدهند، آیا به واقع ما در جامجهانی فوتبال، موفقیت خاصی کسب کردیم؟
آیا میتوان بعد ازکسب تساوی برابر نیجریه تیمی که در رده بندی فیفا یک رتبه از ایران هم پائینتر بود، اینقدر خوشحال بود؟ آیا باخت برابر آرژانتین (هرچند نسبت به بازی قبل تیم ملی بهتر بود) خوشحال کننده است؟و آیا شکست تلخ برابر بوسنی آن هم در اولین حضورش نا امیدکننده نیست؟
زمانی که دیده میشود به این میزان برای یک تساوی، رسانهها خوشحالی میکنند، وقتی بازیها و پیروزی بچههای والیبال را نگاه میکنیم و با خبر میشویم هزینهای به مراتب کمتر از صنعت فوتبال در رشته والیبال خرج شده است، به خود میبالیم و احساس غرور میکنیم که ایران میتواند با صرف هزینه اندکی در دیگر رشتهها به پیروزیهای مهم دست پیدا کند و ناراحت میشویم در این همه سال با صرف هزینههای نجومی در صنعت وارداتی فوتبال نتوانستیم به یک پنجم پیروزیهای والیبال هم نایل شویم و کماکان به این نتیجه نرسیدهایم که میشود در دیگر زمینههای ورزشی، غرور ملی را به مردم بچشانیم!
غروری که از معنی شدن عبارت " ما میتوانیم" توسط بچههای والیبال در یکماه اخیر کسب شد.