در این دیدار «سیدمحسن موسویبلده»، «رحیم قربانی»، نماینده اتحادیه تشکلهای قرآنی، و نمایندگان سیمای قرآن، خبرگزاریهای ایکنا و فارس حضور داشتند.
تلاوت استاد موسوی بلده آغاز بخش دیدار بود ودر ابتدای برنامه قربانی رئیس سازمان قرآن و عترت سپاه «محمدرسولالله(ص)» طی سخنانی گزارشی از یادواره شهدای قرآنی برای حاضران عرضه کرد و در ادامه پدر شهید به بیان برخی از ویژگیها و خاطرات فرزندش پرداخت.
فعالیت شهید در مسجد و هیئتهای مذهبی
پدر شهید محمودیان گفت: محمدحسین 15 سال داشت وبا برادرانش به فعالیتدر مسجد ابوذر و هیئتهای مذهبیمیپرداخت تا جایی کهما کمتربچهها را میدیدیم.فصل زمستانقصد رفتن به جبهه را داشت. من مخالف بودم اما نتوانستم او را منصرف کنم ومحمدحسین رفت اما با پایی مجروح بازگشت.
تا نیاز به جهاد است باید مبارزه کرد
دوباره عزم رفتن کرد به او گفتم دیگر کافیست نرو اما دوباره رفت و پیش از رفتن گفت:تا زمانی کهنیاز به جهاد استنباید جبهه را خالی کرد و باید مبارزه کرد.
با اتمام جنگ همدست از مبارزه برنداشت کارش دیدهبانی بود اما اواخر میگفت: از دیدهبانی خسته شدم به خط رفت و آرپیجیزن شد و در عملیات مرصاد به شهادت رسید.
وصیتنامهای کههیچگاه دیدهنشد
در ادامه مادر شهید درباره فرزندش گفت: بچه بسیار مقیدی بود، نماز اول وقت را ترک نمیکرد، هنگامی که زنهای محل در کوچه با هم گفتوگو میکردند به آنها تذکر میداد و میگفت: به منزل بروید اینجا جای شما نیست.قاری قرآن بود ودر جلسات قرآن استاد خدام حسینی شرکت میکرد، در جلسهای که مقام معظم رهبری را در مسجد ابوذر ترور کردند حضور داشت و ماجرا راکاملاً دیده بود. وصیتنامهای برای خود تنظیم کرده بود که پدرش آن را دید حسین بسیار ناراحت شد و وصیتنامهاش را برداشت و برد و ما دیگر وصیتنامه او را ندیدیم.
تاجی از نور برسر پدر و مادر قاریان قرآن
استاد موسوی بلده در ادامه با بیان حدیثی از پیامبر اسلام(ص) گفت: پیامبر(ص) میفرمایند:خداوند در قیامت تاجی از نور بر سر پدران و مادرانی میگذارد کهفرزندان آنهابه قرائت قرآن کریم مشغول هستند، حال فرزند شما هم قاری قرآن بوده و هم به شهادت رسیده پس باید گفت خوشا به حال شما.
خداوند در قرآن کریم بیان کرده که ما شما را به یکی از این5 چیز امتحان میکنیم؛ گرسنگی، ترس، اموال، مشکلات جسمی وفرزندان. البته برخی با یکی از این موارد وبرخی همبا همه موارد امتحان میشوند. اما کسانی که بگویند ما از خداییم و بسوی خدا میرویم و بر مصیبتها صبر کنند سه پاداش دریافت میکنند؛ اول خداوند بر آنهاصلوات میفرستد دوم رحمت خدا شامل حال آنان میشود و سوم هدایت خدا نصیب آنها میشود.
خانواده مجاهد
مجید محمودیان از اساتید قرآن، پسرعمو و همرزم شهیداز دیگر حاضران دراین دیدار بود که به بیان خاطراتی از این شهید بزرگوار پرداخت و گفت: حال و هوای جبهه در خانواده ما بسیار وجود داشت حتی پدر من که مریض احوال و ضعیف بود هم قصد عزیمت به جبهه را داشت. گفتیم ما به جبهه میرویم شما دیگر نرو اما پدرم گفت: سهم شما با سهم من تفاوت دارد.
محمدحسین در منطقه به من دیدهبانی یاد داددر تیپ ذوالفقار لشگر 9 بدربا هم بودیموی در کارش بسیار ماهر بود و گاهی اوقات چنان با دقت گرای دشمن را میداد که احساس می کردیم معجزه رخ داده است.
شجاعت شهید محمودیان
این شهید بزرگواربسیار نترس بود و به هیچ وجه از شدت آتش دشمن هراس نداشت بارها اتفاق افتاده به دلیل سنگینی آتش ما از سنگر تکان نمیخوردیم اما وی شجاعانه به بیرون از سنگر میرفت و مجروحان را مداوا میکرداین اواخر از دیدهبانی خسته شده بود و به لشگر پیاده رفت و همانجا شهید شد.