به گزارش مشرق، رهبرمعظم انقلاب در روز اول ماه مبارک رمضان سال 1371 در سخناني مطالب ارزشمندي در اهميت اين ماه مبارک ايراد فرمودند که خلاصه اي از اين سخنان بدين شرح مي باشد:
ماه رمضان فرصت خوبي براي خودسازي است. ما همان ماده خام هستيم که اگر روي خودمان کار کرديم و توانستيم اين ماده خام را به شکلهاي برتر تبديل کنيم، آن کار لازم در زندگي را انجام داده ايم. هدف حيات همين است. واي به حال کساني که روي خودشان از لحاظ علم و عمل کاري نکنند و همان طور که وارد دنيا شدند، به اضافه پوسيدگيها و ضايعات و خرابيها و فسادها که در طول زندگي براي انسان پيش مي آيد، از اين دنيا بروند. مومن بايد به طور دائم روي خودش کار کند...
نه اين که خيال کنيد «به طور دائم» زيادي است يا نمي شود؛ نه. هم مي شود، هم زيادي نيست. اگر کسي مراقب خود باشد؛ مواظب باشد ... و کارهايي را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جديت بپيمايد، موفق مي شود. اين، همان خودسازي دائمي است و برنامه اسلام، متناسب با همين خودسازي به طور دائم است.
....منتها گرفتاريها زياد است ... و انواع گرفتاريها مانع مي شود که ما به خودمان، آن چنان که شايسته است، برسيم. لذا يک ماه رمضان را که خداي متعال قرار داده است، فرصت مغتنمي است...
اگر نمي توانيم به طور دائم در حال مراقبت و ساخت وساز خودمان باشيم، اقلا ماه رمضان را مغتنم بشماريم. شرايط هم در ماه رمضان آماده است. يکي از بزرگترين شرايط، همين روزه اي است که شما مي گيريد.
...با واجب کردن روزه، خداي متعال زمينه مناسبي را براي من و شما به وجود آورده است که قدري در اين ماه به خودمان برسيم. روزه، نعمت بزرگي است. شکم خالي است و مبارزه با نفس، تا حدودي در اثناي روز، از جهات مختلف وجود دارد: هرچه را دوست داريد، نمي خوريد و نمي آشاميد و بسياري از مشتهيات نفساني را براي خودتان به مدت چند ساعت ممنوع مي کنيد. اين، يک مبارزه با نفس است؛ (که) در رأس تمام کارهاي نيک و خودسازيها قرار دارد.
...علاوه بر اين که ساعات اين ماه بسيار با برکت است و خداي متعال، از لحاظ طبيعي اين لحظات و ساعات را اين گونه قرار داده است...
يک رکعت نماز شما؛ يک کلمه ذکر «سبحان الله» شما؛ مختصر صدقه دادن شما و يک صله رحم کوچکي که در اين ماه بکنيد، مزيتي چند برابر بيشتر از همين امور، وقتي در غير ماه رمضان انجام مي شود، دارد. ... زمينه خوبي است که انسان در اين ماه به خودش برسد. مثل طبيبي که با فردي بيمار مواجه است و آن بيمار به امراض متعددي مبتلاست ...
طبيب حاذق که امراض او را مي شناسد ... اول سعي مي کند بيماريهاي او را روي کاغذ بياورد و ببيند به چه امراضي مبتلاست...
اول بايد با دقت نگاه کند؛ دلسوزانه بيماريها را پيدا کند و آنها را بنويسد؛ بعد ببيند کدام مهمتر است، کدام فوتي تر است و کدام اصولي تر است. ...
شما طبيب خودتان بشويد، ... هيچ کس مثل خود انسان نمي تواند بيماريهاي خودش را بشناسد. برخي بيماريها در انسان هست که اگر مثلاً شما به من بگوييد «تو دچار اين بيماري هستي»، عصباني مي شوم و بدم مي آيد. ... از ديگري حاضر نيستيم قبول کنيم. اما به خودمان که مراجعه مي کنيم، مي بينيم بله؛ ما متأسفانه از اين بيماريها داريم. سر هرکس را انسان کلاه بگذارد؛ از هرکس که پنهان کند، با خودش که ديگر نمي تواند! ... بياوريد روي کاغذ! بنويسيد: «حسد»، «بخل»، «تنبلي در کار»، «روح بدبيني به نيکان و صالحان»، «بي اعتنايي به وظايف»، «علاقه به خود».
....ماه رمضان فرصتي است که يکي يکي اين بيماريها را، تا آن جايي که بشود، برطرف کنيم. اگر برطرف نکنيم، اين بيماريها مهلک خواهد شد؛ هلاک معنوي و واقعي. هلاک جسمي که چيزي نيست! اگر بيماري مهلکي در ما باشد يا احتمالش را بدهند، چقدر دستپاچه مي شويم؟ شب خوابمان نمي برد. بهترين دکترها را پيدا مي کنيم، مي گوييم: «نکند اين غده اي که در بدن من است، در دست من است، زير پوست من است، سرطان باشد!» از تصورش کلي وحشت مي کنيم. آخرش چه؟ آخرش مردن است. ... ماندني که نيستيم. ...
هلاکت معنوي، يعني براي ابد دچار خذلان و عذاب الهي شدن. يعني در زندگي جاودان ابدي، از همه نعمتها و لذتها و چشم روشني هايي که خداوند براي من و شما معين و مقرر کرده محروم ماندن. انسان به قيامت نگاه کند و ببيند خداي متعال به بعضي از بندگانش - همين افرادي که با آنها معاشريم و آنها را در کوچه و محله مي بينيم؛ به همکار اداري، به دوست دوران تحصيل - براي برخي کارها و مجاهداتي که در اين دنيا داشته اند، مقامات عالي مي دهد؛ آنها را به بهشت مي برد؛ از عذاب دورشان مي دارد... و ما به خاطر تنبلي؛ به خاطر نرسيدن به خود و به خاطر يک لحظه غفلت، از همه آنها محروم مانده ايم! آن وقت است که حسرت گريبان انسان را مي گيرد: «وانذرهم يوم الحسره اذ قضي الامر» (مريم/39) کار هم ديگر از کار گذشته است و حسرت هم فايده اي ندارد. اين، هلاکت معنوي است. اگر به خودمان نرسيم، بدبختي است؛ روسياهي است؛ محروميت است؛ از چشم خدا افتادن است؛ از مقامات معنوي دور ماندن و از نعيم ابدي الهي، تهيدست ماندن است. ... آن چيزي که آدم در مجموع مي فهمد و آنچه مهم است، اين است که انسان بتواند هوا و هوس خود را کنترل و مهار کند. اين، اساس قضيه است.
...ماه رمضان ماه دعاست. دعاها را فراموش نکنيد. دعاهاي وارد شده در ماه رمضان، يکي از آن نعم و فرصتهايي است که بايد مغتنم بشمريد. اين دعاي ابي حمزه، اين دعاي افتتاح، اين دعاي جوشن و بقيه ادعيه اي که در روزها و شبها و سحرها و بقيه ساعات و اوقات مخصوص در ماه رمضان وارد شده است، واقعاً از نعمتهاي بزرگ الهي است.
... اين نوافل سي وچهار رکعتي که براي نمازهاي روز و شب وارد شده است، بسيار با ارزش است. ماه رمضان فرصت خوبي است. ما غالباً اهل نوافل نيستيم. ولي ماه رمضان که مي شود، چه مانعي دارد؟ کدام کار با دهان روزه، بهتر از نماز خواندن؟ ... کساني هستند که در ايام معمولي سال، برايشان مشکل است پيش از اذان صبح براي نماز شب بيدار شوند. ولي در اين شبها، به طور قهري و طبيعي بيدار مي شوند. اين يک توفيق الهي است. چرا از اين توفيق استفاده نکنيم؟
* روز اول ماه مبارک رمضان 4/12/71
علاوه بر اين که ساعات اين ماه بسيار با برکت است و خداي متعال، از لحاظ طبيعي اين لحظات و ساعات را اين گونه قرار داده است... يک رکعت نماز شما؛ يک کلمه ذکر «سبحان الله» شما؛ مختصر صدقه دادن شما و يک صله رحم کوچکي که در اين ماه بکنيد، مزيتي چند برابر بيشتر از