اوباما در استراتژی خود اعلام کرده که در این طرح فقط از گروه های میانه رو مخالف سوری حمایت می کند و این در حالی است که مرور اخبار سوریه نشان می دهد در میان گروه های مخالف سوری، گروه میانه روی چندانی وجود ندارد.
اقدام آمریکا برای حمایت از گروه های شورشی حاضر در سوریه به موجب پیش شرطی است که کشورهای عربی و در راس آنها عربستان برای مشارکت در جنگ علیه داعش مطرح کرده اند.
هفته گذشته آسوشیتدپرس، در گزارشی با اشاره به بی میلی کشورهای عربی برای مقابله با داعش از پیش شرط عربستان برای حضور در ائتلاف ضد داعش خبر داده و اعلام کرده بود که شرط ریاض برای شرکت در این ائتلاف افزایش حمایت های آمریکا از گروه های شورشی سوری و قدرتمندتر شدن آنها در برابر بشار اسد است.
استراتژی مورد نظر اوباما البته یک نکته مثبت دارد و آن اینکه تروریست ها به جنگ تروریست ها می روند، اما نباید به خاطر این جنبه مثبت جنبه های منفی آن را نادیده گرفت.
فراموش نکنیم که موضوع سوریه به دلیل اتخاذ همین رویکرد تبدیل به بحرانی شد که بعد از گذشت بیش از سه سال همچنان ادامه دارد. در طول سه سال گذشته عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه و البته با اطلاع کامل کشورهای غربی فعالیت گسترده ای در زمینه حمایت مالی و تسلیحاتی گروه های شورشی انجام دادند که نتیجه آن شکل گیری و قدرت گرفتن گروه هایی همچون جبهه النصره، داعش، احرار الشام و ... بود.
در این میان کشورهای غربی با این امید که از شر افراطیون حاضر در کشورهایشان خلاص شوند سفر این افراد به خاورمیانه و پیوستن آنها را به گروه های تروریستی حاضر در سوریه تسهیل کردند اما بروز حوادثی همچون تیراندازی در بلژیک و یا کشته شدن خبرنگاران آمریکایی به دست افراطیون انگلیسی و انتشار پیام هایی درباره تهدید شدن آمریکا و دیگر کشورهای غربی از سوی این افراطیون موجب شد تا دولت های غربی به شدت نگران بازگشت این چهره های افراطی به کشورهایشان باشند از همین رو موضوع داعش را تبدیل به یک بحران بین المللی کرده اند تا با مشغول کردن تروریست ها برای مدت بیشتری از تهدیدات افراطیون در امان باشند.
نگاهی به فهرست کشورهایی که از ایجاد ائتلاف علیه داعش حمایت کرده اند نشان می دهد که اعضای این ائتلاف همان کشورهایی هستند که در زایش و رشد گروه هایی همچون القاعده و داعش نقش اصلی را داشته اند.
مخالفت آمریکا با حضور ایران در این ائتلاف نیر خود گویای این مطلب است که پدید آوردندگان این ائتلاف قصد ندارند از افکار و دیدگاه های مخالف در این ائتلاف استفاده کنند.
به هر شکل هر چند ممکن است این ائتلاف که پیاده نظام آن گروه های تروریستی حاضر در سوریه هستند، در مرحله اول آمریکا و دیگر کشورهای حاضر در ائتلاف را به خواسته خود یعنی از بین بردن داعش برساند اما تجربه نشان داده که نمی توان امید چندانی به این گونه ائتلاف ها داشت. جنگ های عراق و افغانستان نمونه هایی کاملا عینی و بارز برای اثبات این ادعا هستند.
برای مثال در جنگ افغانستان آمریکا و متحدانش پس از 13 سال جنگ هنوز نتوانسته اند از شر القاعده و طالبان رهایی پیدا کنند و بر همین اساس چگونه ممکن است اکنون با ائتلافی ضعیف تر از ائتلاف جنگ افغانستان، بر گروهی پیروز شوند که به اذعان مقامات آمریکایی قدرتمندترین و ثروتمندترین گروه تروریستی موجود در جهان است؟
استراتژی آمریکا بر پایه حمایت از گروه های تروریستی بنا نها نهاد شده است. بدون شک در روزها و هفته های آتی این گروه ها به تسلیحات سنگین مسلح خواهند شد اما باید یک سوال مهم را مطرح کرد و آن اینکه پس از پایان جنگ با داعش، سرنوشت این تسلیحات سنگین چه می شود؟
آیا گروه های تروریستی این تسلیحات را به آمریکا و دیگر کشورهای تامین کننده سلاح پس می دهند؟ آیا این تسلیحات را به سوریه منتقل کرده و از آن علیه حکومت بشار اسد استفاده می کنند؟ یا آنکه این تسلیحات به آمریکا و قاره سبز منتقل می شوند؟
در پاسخ به این پرسش در خوشبینانه ترین حالت نیز بعید است که این تسلیحات مجددا به آمریکا و دیگر کشورهای غربی پس داده شود بنابراین مکان بعدی که این تسلیحات سنگین مورد استفاده قرار می گیرند سوریه، اروپا و آمریکا خواهد بود که در صورت وقوع هر یک از آنها بحرانی بغرنج گریبان کشورهای هدف را خواهد گرفت.
همین نوشتار کوتاه نشان می دهد که هدف این ائتلاف هرگز پاکسازی عراق و
سوریه از تروریست ها نیست بلکه پدید آوردگان ائتلاف اهداف متعددی را دنبال
می کنند که در نوبتی دیگر به تشریح این اهداف پرداخته می شود.