به گزارش مشرق، جواد زرینچه به مناسبت هفتادمین سالگرد تاسیس باشگاه استقلال گفتوگویی را با سایت این باشگاه انجام داده است.
متن این گفتوگو در زیر میآید:
استقلال
استقلال تیم بزرگ و مردمی است با هوادارانی بیشمار و عاشق. قدمت باشگاه استقلال نیز ثابت کننده این موضوع است البته متاسفانه بعد از انقلاب شاهد بودیم استقلال ثبات گذشته را نداشت و اگر پیشکسوتان باشگاه نبودند شاید این تیم را الان نمیدیدیم. استقلال را پیشکسوتان باشگاه سر پا نگه داشتند و با هزینه کردن از جیب خود و کمک هواداران باعث شدند این باشگاه فعالیتش را ادامه دهد.
نحوه آمدن به تیم
سال 64 با آقای کردنوری درباره آمدن به استقلال صحبت کردیم. آن زمان 19 سال داشتم و باید به خدمت سربازی میرفتم و از طریق آقای شرکا در تلاش بودیم تا خدمت خود را در استقلال بگذرانم اما متاسفانه نشد و آمدن من به استقلال 2 سال به تعویق افتاد و در سال 66 و زمانی که 21 سال سن داشتم به تیم محبوبم پیوستم.
باسابقهترین آبیپوش
بسیار خوشحالم که بیشترین بازی را با پیراهن استقلال انجام دادم. البته متاسفانه 2 سال در استقلال حضور نداشتم و اگر آن دو سال در تیم بودم میتوانستم آمار بهتری از خود بر جای بگذارم. همواره از انتخاب استقلال راضی بودم و خوشحالم که بخشی از تاریخ استقلال هستم.
رفتن به کشاورز
سال 70 و بعد از قهرمانی با تیم در لیگ و حضور موفق در مقدماتی آسیا قصد داشتم تشکیل خانواده دهم. آن سالها شرایط استقلال از نظر مالی خوب نبود و میخواستم زندگی خوبی را برای خانوادهام بسازم. در آن ایام مشکلات مالی زیادی داشتیم و به خاطر پیشنهاد خوب کشاورز به این تیم رفتم.
بازگشت به استقلال
سالی که استقلال به دسته سوم سقوط کرد با ذوبآهن قرارداد خوبی بستم. آن زمان ذوبآهن به من 10میلیون تومان میداد. در آن ایام یک روز منصور پورحیدری به منزل من آمد و گفت که استقلال برای شماست و باید در این وضعیت به تیم کمک کنید. آن زمان به گذشتگانی نگاه کردم که قبل از ما مجانی برای استقلال بازی کردند و حتی عدهای از آنها از جیب نیز هزینه کردند و ادعایی نداشتند. به همین دلیل قید پیشنهاد خوب ذوبآهن را زدم و با 700هزار تومان به استقلال آمدم.
بهترین روز استقلال
هیچ روزی مانند روزی که در کشاورز بودم و استقلال قهرمان آسیا شد برای من شیرین نبود. تا بازیهای مقدماتی در این تیم حضور داشتم و خودم را جز تیم میدانستم و به همین دلیل زمانی که به تهران بازگشتند برای استقبال آن تیم به فرودگاه رفتم. بسیار خوب بود که همبازیانم این روند را ادامه دادند و دومین قهرمانی آسیا را کسب کردند.
تلخترین روز
بازی با جوبیلو ایواتای ژاپن در ورزشگاه آزادی تلخترین روز من در باشگاه استقلال بود. ما تا نزدیکی ستاره سوم رفته بودیم اما متاسفانه در ورزشگاه خودمان این جام را از دست دادیم. امیدوار و مطمئنم ستاره سوم دور از دسترس ما نیست و انشاءالله تا 5 سال آینده استقلال میتواند ستاره سوم را کسب کند.
سرمربیهایی که با آنها کار کرد
استقلال همواره دو نوع مربی داشت. مربیان حرفهای که برای فوتبال به استقلال آمدند و مربیان استقلالی که عاشق این تیم بودند. هیچگاه به اندازه زمانی که مربیان استقلالی در تیم بودند استقلال روند رو به جلو و در حال پیشرفت نداشت. با امثال پورحیدری و حجازی و شرفی و ... استقلال روزهای خوبی داشت و در حال پیشرفت بود. منصور پورحیدری علاقه زیادی به استقلال داشت. خیلی جاها برای استقلال باخت و ایام زیادی بود که از خیلی چیزها برای استقلال گذشت یا ناصر حجازی که توانستیم با ایشان قهرمان ایران و نایب قهرمان آسیا شویم و روزهای خوبی داشتیم.
تیم تاریخ استقلال
سختترین کار ممکن انتخاب تیم تاریخ استقلال است. در این باشگاه شاید چند تیم منتخب داشته باشیم و بازیکنانی را که نام میبرم تنها به این دلیل است که بازی آنها را از نزدیک دیده و به همه خصوصیات آنها آگاه هستم.
حجازی را درون دروازه انتخاب میکنم و بازوبند کاپیتانی را نیز به وی میدهم. اسکندریان، رضا حسنزاده و شاهین بیانی را به عنوان 3 دفاع مرکزی در تیم میگذارم. حسن نظری در سمت راست و صادق ورمرزیار در سمت چپ انتخابهای من هستند. شاهرخ بیانی، امیر قلعهنویی و مجید نامجو مطلق را در مرکز زمین میپسندم و حسن روشن را به همراه مختاریفر در خط حمله میگذارم.
مشکل استقلال
بزرگترین مشکل استقلال در چندین سال اخیر بلاتکلیفی تیم بوده است. متاسفانه استقلال نه حمایت تمام و کمال دولتی داشته و نه وابسته به فرد یا جایی بوده است. استقلال در این سالها به دلیل نداشتن ثبات مدیریتی ایام خوبی را پشت سر نگذاشته است. امیدوارم همه مسئولان و کسانی که میتوانند کمک کنند تا تکلیف باشگاه استقلال مشخص شود و امکانات مناسبی در اختیار مجموعه استقلال قرار بگیرد.
استقلال 93
تا اینجای فصل 6 برد و 4 شکست داشتیم. تمام تیم برای این 3 شکست اخیر متاسف هستند و شخص امیر قلعهنویی نیز بسیار ناراحت است اما فاکتور بسیار مهمی که داریم این است که تیم حتی بعد از 3 باخت اصلا حاشیه ندارد و از این بابت بسیار خوشحالم. در این 2 بازی آخر به هیچ وجه حق ما باخت نبوده است و نتایج به دست آمده نشان میدهد که در فوتبال عدالت رعایت نمیشود. امیر قلعهنویی فوتبال را دوست دارد و اهل فوتبال هجومی است و به بازی بسته و دفاعی اعتقاد ندارد و برای همین در دو بازی گذشته اسیر اتفاقات فوتبال شده است. قلعهنویی مرد باتجربهای است و ایمان دارم که میتوانیم تیم را از این شرایط خارج کنیم. بدانید که انسانهایی که شکست را ندیده و لمس نکردهاند، نمیتوانند موفق باشند. ما دوباره بلند میشویم و روند خوب خود را پیش میگیریم و به امید خدا میتوانیم استقلال را سربلند کنیم.
حرف آخر
انسانهایی که با اندکی پول به استادیوم میآیند تا بازی را ببینند و از نتیجه کسب شده هیچ منفعتی نمیبرند چیزی نیستند جز عاشق. ما همگی عاشق استقلال هستیم. باشگاه استقلال عاشقانی دارد که همگی دل باخته و بدون چشم داشت این تیم را دوست دارند. امیدوارم استقلال همواره در کنار هوادارانش سربلند و استوار باشد.
متن این گفتوگو در زیر میآید:
استقلال
استقلال تیم بزرگ و مردمی است با هوادارانی بیشمار و عاشق. قدمت باشگاه استقلال نیز ثابت کننده این موضوع است البته متاسفانه بعد از انقلاب شاهد بودیم استقلال ثبات گذشته را نداشت و اگر پیشکسوتان باشگاه نبودند شاید این تیم را الان نمیدیدیم. استقلال را پیشکسوتان باشگاه سر پا نگه داشتند و با هزینه کردن از جیب خود و کمک هواداران باعث شدند این باشگاه فعالیتش را ادامه دهد.
نحوه آمدن به تیم
سال 64 با آقای کردنوری درباره آمدن به استقلال صحبت کردیم. آن زمان 19 سال داشتم و باید به خدمت سربازی میرفتم و از طریق آقای شرکا در تلاش بودیم تا خدمت خود را در استقلال بگذرانم اما متاسفانه نشد و آمدن من به استقلال 2 سال به تعویق افتاد و در سال 66 و زمانی که 21 سال سن داشتم به تیم محبوبم پیوستم.
باسابقهترین آبیپوش
بسیار خوشحالم که بیشترین بازی را با پیراهن استقلال انجام دادم. البته متاسفانه 2 سال در استقلال حضور نداشتم و اگر آن دو سال در تیم بودم میتوانستم آمار بهتری از خود بر جای بگذارم. همواره از انتخاب استقلال راضی بودم و خوشحالم که بخشی از تاریخ استقلال هستم.
رفتن به کشاورز
سال 70 و بعد از قهرمانی با تیم در لیگ و حضور موفق در مقدماتی آسیا قصد داشتم تشکیل خانواده دهم. آن سالها شرایط استقلال از نظر مالی خوب نبود و میخواستم زندگی خوبی را برای خانوادهام بسازم. در آن ایام مشکلات مالی زیادی داشتیم و به خاطر پیشنهاد خوب کشاورز به این تیم رفتم.
بازگشت به استقلال
سالی که استقلال به دسته سوم سقوط کرد با ذوبآهن قرارداد خوبی بستم. آن زمان ذوبآهن به من 10میلیون تومان میداد. در آن ایام یک روز منصور پورحیدری به منزل من آمد و گفت که استقلال برای شماست و باید در این وضعیت به تیم کمک کنید. آن زمان به گذشتگانی نگاه کردم که قبل از ما مجانی برای استقلال بازی کردند و حتی عدهای از آنها از جیب نیز هزینه کردند و ادعایی نداشتند. به همین دلیل قید پیشنهاد خوب ذوبآهن را زدم و با 700هزار تومان به استقلال آمدم.
بهترین روز استقلال
هیچ روزی مانند روزی که در کشاورز بودم و استقلال قهرمان آسیا شد برای من شیرین نبود. تا بازیهای مقدماتی در این تیم حضور داشتم و خودم را جز تیم میدانستم و به همین دلیل زمانی که به تهران بازگشتند برای استقبال آن تیم به فرودگاه رفتم. بسیار خوب بود که همبازیانم این روند را ادامه دادند و دومین قهرمانی آسیا را کسب کردند.
تلخترین روز
بازی با جوبیلو ایواتای ژاپن در ورزشگاه آزادی تلخترین روز من در باشگاه استقلال بود. ما تا نزدیکی ستاره سوم رفته بودیم اما متاسفانه در ورزشگاه خودمان این جام را از دست دادیم. امیدوار و مطمئنم ستاره سوم دور از دسترس ما نیست و انشاءالله تا 5 سال آینده استقلال میتواند ستاره سوم را کسب کند.
سرمربیهایی که با آنها کار کرد
استقلال همواره دو نوع مربی داشت. مربیان حرفهای که برای فوتبال به استقلال آمدند و مربیان استقلالی که عاشق این تیم بودند. هیچگاه به اندازه زمانی که مربیان استقلالی در تیم بودند استقلال روند رو به جلو و در حال پیشرفت نداشت. با امثال پورحیدری و حجازی و شرفی و ... استقلال روزهای خوبی داشت و در حال پیشرفت بود. منصور پورحیدری علاقه زیادی به استقلال داشت. خیلی جاها برای استقلال باخت و ایام زیادی بود که از خیلی چیزها برای استقلال گذشت یا ناصر حجازی که توانستیم با ایشان قهرمان ایران و نایب قهرمان آسیا شویم و روزهای خوبی داشتیم.
تیم تاریخ استقلال
سختترین کار ممکن انتخاب تیم تاریخ استقلال است. در این باشگاه شاید چند تیم منتخب داشته باشیم و بازیکنانی را که نام میبرم تنها به این دلیل است که بازی آنها را از نزدیک دیده و به همه خصوصیات آنها آگاه هستم.
حجازی را درون دروازه انتخاب میکنم و بازوبند کاپیتانی را نیز به وی میدهم. اسکندریان، رضا حسنزاده و شاهین بیانی را به عنوان 3 دفاع مرکزی در تیم میگذارم. حسن نظری در سمت راست و صادق ورمرزیار در سمت چپ انتخابهای من هستند. شاهرخ بیانی، امیر قلعهنویی و مجید نامجو مطلق را در مرکز زمین میپسندم و حسن روشن را به همراه مختاریفر در خط حمله میگذارم.
مشکل استقلال
بزرگترین مشکل استقلال در چندین سال اخیر بلاتکلیفی تیم بوده است. متاسفانه استقلال نه حمایت تمام و کمال دولتی داشته و نه وابسته به فرد یا جایی بوده است. استقلال در این سالها به دلیل نداشتن ثبات مدیریتی ایام خوبی را پشت سر نگذاشته است. امیدوارم همه مسئولان و کسانی که میتوانند کمک کنند تا تکلیف باشگاه استقلال مشخص شود و امکانات مناسبی در اختیار مجموعه استقلال قرار بگیرد.
استقلال 93
تا اینجای فصل 6 برد و 4 شکست داشتیم. تمام تیم برای این 3 شکست اخیر متاسف هستند و شخص امیر قلعهنویی نیز بسیار ناراحت است اما فاکتور بسیار مهمی که داریم این است که تیم حتی بعد از 3 باخت اصلا حاشیه ندارد و از این بابت بسیار خوشحالم. در این 2 بازی آخر به هیچ وجه حق ما باخت نبوده است و نتایج به دست آمده نشان میدهد که در فوتبال عدالت رعایت نمیشود. امیر قلعهنویی فوتبال را دوست دارد و اهل فوتبال هجومی است و به بازی بسته و دفاعی اعتقاد ندارد و برای همین در دو بازی گذشته اسیر اتفاقات فوتبال شده است. قلعهنویی مرد باتجربهای است و ایمان دارم که میتوانیم تیم را از این شرایط خارج کنیم. بدانید که انسانهایی که شکست را ندیده و لمس نکردهاند، نمیتوانند موفق باشند. ما دوباره بلند میشویم و روند خوب خود را پیش میگیریم و به امید خدا میتوانیم استقلال را سربلند کنیم.
حرف آخر
انسانهایی که با اندکی پول به استادیوم میآیند تا بازی را ببینند و از نتیجه کسب شده هیچ منفعتی نمیبرند چیزی نیستند جز عاشق. ما همگی عاشق استقلال هستیم. باشگاه استقلال عاشقانی دارد که همگی دل باخته و بدون چشم داشت این تیم را دوست دارند. امیدوارم استقلال همواره در کنار هوادارانش سربلند و استوار باشد.