به گزارش مشرق به نقل از مهر در مشهد، اين تصوير هر سال بر صفحات زرين اين شهر قدسي نقش مي بندد. نوروز که مي شود، گروه زيادي از ارادتمندان امام غريبان خود را به شهر امام هشتم مي رسانند و آقا نيز به نيت زيارت و واگويه اي با صاحب اصلي ايران، پاي به اين گلشن آسماني مي گذارد.
مجاوران و زائران هنگامي که از آيين بهشتي سرشت نوروز فراغت مي يابند آماده مي شوند تا رکعتي ديگر از خاطرات معنوي خود را در اين ديار 1200 ساله، ماندني کنند.
اول فروردين هر سال، سيد چفيه پوش ديار ما با همان صميميت هميشگي، سيماي مهربان و قلبي آکنده از ارادت به پسر موسي جعفر و عشق به مردان و زنان وفادار ميهن، به جمع مردم مي آيد تا با سخناني شيوا و دلنشين وظايف و ماموريتهاي فرداي انقلاب اسلامي را در حرم مطهر امام رئوف ترسيم کند.
غريو آناني که با او ميثاق بسته اند
نوروز 90 هم تکرار اين اتفاق دلپذير است. آيت الله خامنه اي متبسم مي آيد، فروتنانه در برابر غريو آناني که با او ميثاق بسته اند و در فراز و نشيبها همپيمانش بوده اند، محبتي نثار مي کند. چينهاي خشم آقا از مستکبران، پشت برچينهاي مردم دوستي پنهان شده است و مردم نيز با شور و حرارتي که فقط در نزد مردم وفادار ايران نمونه اش را مي توان ديد او را دسته گل محمدي ميخوانند، جانشان را براي تداوم ميراث خميني و انقلاب الهي ايران پيشکش مي کنند. هرچند هزار بار امتحان داده اند اما خالصانه و مخلصانه مي گويند ما اهل کوفه نيستم علي تنها بماند.
جايتان خالي است در اين مدينه عاشقي
جايتان خالي است در اين مدينه عاشقي، در اين چارسوق دلدادگي، در شهري که هر گوشه اش بوي ولايت مي دهد، مادران کام بچه هايشان را با آب سقاخانه بر مي دارند تا ارادت به ساحت قدسي مولا امام رضا (ع) در شيره جانشان خانه کند.
در اين شهر بوي وفاي به عهد را از فرسنگها راه مي توان فهميد، رايحه غيرت و شرف مردمش به عطرهاي خوشبوي بهشت طعنه مي زند، اين جماعت درويش و بي ريا وقتي مي گويند سيد ما با تو هستيم پس هستند. تا خدا، خدايي کند، تا روز قيامت هستند، وقتي ميثاق ببندند، تجديد ميثاق ديگر معني ندارد.
و رهبر فرزانه انقلاب که همه دوران زندگيش را با مشهديها بوده اين را مي داند و يادش مي آيد که ساکنان اين شهر در دوران مبارزه از زندان تا غربت تبعيد مثل عاشق بي تابش بودند و در سيل قوچان چگونه با يک اشاره اش همه هستي شان را به ميدان آوردند تا آقا سيد علي حرفش بر زمين نماند و همتش به کوچه حل مشکل راه باز کند. هم آقا مي داند براي مشهديها چقدر عزيز است و هم مردم شهر واقفند براي آن سيد رشيد که در مسجد کرامت پشت سرش به نماز مي ايستادند و امروز ماموريت سنگين هدايت انقلاب اسلامي را بر عهده دارد چقدر بيقرارند.
واژه هايي که از اين منبر بر دلها مي نشيند
پس واژه هايي که از اين منبر بر دلها مي نشيند شنيدن دارد، عمل کردن دارد، حظ بردن و شوق کردن دارد. آنچه به گوش مي رسد گوشواره مي شود براي بهتر زيستن، قوت مي شود براي خوب مقاومت کردن در برابر توطئه هاي خائناني که چشم ديدن ايران و ايراني را ندارند، چراغ مي شود براي تشخيص حق از باطل و نهيبي براي حفظ عزت در برابر افرادي که مي خواهند ما در اوج نباشيم.
اين سخنراني منشور يکساله انقلاب مي شود
خطاب به ولايتمداران ايران زمين که با خونشان پاي کار هستند و تا هستند معاندان راه به جايي نمي برند هشدار آقا و نصيحت و رهنمود سکاندار انقلاب همه را ميخکوب مي کند و اينگونه است که اين سخنراني همواره منشوري مي شود براي تداوم راه سختي که ملت در پيش دارد اما راحت و با اقتدار مي پيمايد.
علي اکبر شيرازي حضور در مشهد را هم فال وهم تماشا مي داند و يادآور مي شود اينجا فرصت زيارت امام و ديدار با آقا فراهم مي شود. اين يعني يک مسافرت پر ثمر براي کسي که کيلومترها براي رسيدن به مشهد، راه آمده است.
فاطمه رجب پور از شهروندان قزويني نيز عقيده دارد سخنرانيهاي آقا در مشهد مخاطب عام دارد و نمايندگان همه مردم کشور در اين شهر حضور دارند پس مي توانند سفير انتقال اين عبارات راهگشا باشند.
سيما بهبودي از تهران هم با اشاره به حضور چند باره اش در ايام نوروز در مشهد يادآور مي شود: هر سال به اين همايش عظيم مي آيد و سخنان آقا را گوش مي دهد.
روزهاي آغاز فروردين در مشهد همه چيز دست به دست هم مي دهد تا از خرمن معرفت شهر مشتي سوغات برداشت و برکت زندگي کرد.