گروه سیاسی مشرق - روزنامهها
در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار
روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره
میکند.
*کیهان
وعده 6 ماه غرب نقض شد چه رسد به وعده 15 سال بعد!
همزمان با آخرین روزهای مذاکرات هستهای در وین، محافل آمریکایی میگویند زمان لازم برای جلب اعتماد غرب از سوی ایران بین 10 تا 25 سال است!آمریکا و غرب در مذاکرات اخیر به روال یک سال گذشته امتیازات نقد و آنی مطالبه میکنند اما موضوع لغو یا حتی تعلیق تحریمها را به آینده نامعلوم موکول میکنند حال آنکه این وعدهها هیچ ضمانتی ندارد؛ همچنان که غرب در همین 10 ماه گذشته به تعهدات خود عمل نکردند.رابرت آینهورن تحلیلگر موسسه بروکینگز و مشاور ویژه دولت اوباما در مصاحبه با رادیو فردا مدعی شد: آمریکا باید پس از اینکه ایران نشان داد به تعهداتش پایبند است میتواند به کنگره مراجعه کند و خواستار رای بر رفع تحریمها شود.وی افزود: زمان لازم است تا ایران به تعهداتش بر مبنای پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی عمل کند. به نظرم حدود 15 سال طول میکشد که محدودیتهایی اعمال شود، مثلا در زمینه غنیسازی و اقدامات نظارتی خاص.
طبق معاهده انپیتی ایران مجاز به غنیسازی حتی تا سقف 90 درصد است اما آمریکاییها میخواهند با توافقی خارج از انپیتی، این معاهده را دور بزنند حال آنکه خود به لوازم آن پایبند نبودهاندآینهورن در ادامه مصاحبه گفت: خیلی مهم است که ایران اجازه دسترسی به اماکن هستهای خود را بدهد و از همه مهمتر اجازه دسترسی به برخی دانشمندان هستهای خود را بدهد!ارائه اطلاعات برخی دانشمندان هستهای به آژانس منجر به ترور چند تن از این دانشمندان توسط سرویسهای جاسوسی سیا، امآیسیکس و موساد شد.همزمان با اظهارات آینهورن، روزنامه یوسایتودی در مقالهای خاطرنشان کرد: مدت توافق نهایی در مذاکرات محل مناقشه است. ایران میخواهد که توافق نهایی پیش از پایان ریاست جمهوری روحانی یعنی 6 سال - در صورت انتخاب مجدد وی - تمام شود. اما آمریکا میخواهد که این توافق 25 سال طول بکشد. جوفی جوزف، رئیس سابق منع اشاعه شورای امنیت ملی دولت اوباما میگوید «آنها چیزی که میخواهند را به دست نمیآورند؛ اما آنها در کمترین حالت 12 تا 15 سال را میپذیرند.»(!) دو طرف بر سر زمان رفع تحریمهایی هم اختلافنظر دارند.
از سوی دیگر خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به مذاکرات وین اختصاص داشت نوشت: به نظر میرسد برخی جنبههای در دست مذاکره میان ایران و قدرتهای جهانی در قالب یک توافقنامه بسیار پیچیده که دستیابی به آن سالهای متمادی حتی شاید چند دهه به طول خواهد انجامید، قابل حل و فصل است. ولی دو مسئله کلیدی همچنان به قوت خود باقی است؛ غنیسازی و سرعت برچیده شدن تحریمها.
داریل کیمبال مدیر انجمن آمریکایی موسوم به کنترل سلاح نیز در پاسخ به این سوال رادیو فردا که عدد منطقی برای مدت زمان توافق چند سال است، میگوید: این سوال سخت است. حدس من زمانی بین 10 تا 15 سال است.
نتیجه رفتار دولت اصلاحطلب محور شرارت خواندن ایران بود
روزنامه اعتماد در تحلیلی به قلم عباس عبدی ادعا کرد: ایران در سال 76 با تهدید جدی روبرو بود و روی کارآمدن اصلاحطلبان این تهدید را برطرف کرد.عبدی با شبیهسازی شرایط فعلی با شرایط سال 76 نوشت: اگر دوم خرداد رخ نمیداد احتمال اینکه ایران وارد یک چالش جدی در روابط خارجی شود خیلی زیاد بود. زیرا اتفاقاتی در منطقه رخ داده بود که بیگانگان درصدد سوء استفاده از آن علیه ایران بودند.وی ادامه میدهد: برخی افراد توجه خود را به نتیجه مذاکرات دوختهاند، در حالی که باید اصل مذاکرات را نیز مورد توجه قرار داد. تنها کشورهایی که از نوعی قوام و قدرت در ساختار سیاسی خود برخوردار هستند، میتوانند چنین فرآیندی را بدون چالش جدی پیش ببرند. آن هم در کشوری که تاکنون چندین بار وزرای پیشنهادی دولت در مجلس رأی اعتماد نگرفتهاند. آن هم در کشوری که اطراف آن از افغانستان تا سوریه و عراق در آتش بحرانهای سیاسی و نظامی میسوزد. کافی است که وضعیت سیاسی خارجی ایران را با سیاست خارجی ترکیه، مصر و عربستان به عنوان کشورهای قدرتمند منطقه مقایسه کنیم، تا به اهمیت موفقیتهای ایران در عرصه خارجی از جمله مذاکرات جاری بیشتر پیببریم.
عبدی سپس فرصت مذاکرات فعلی را مثل ابر بهاری دانسته که به سرعت زایل میشود و زمان بهرهبرداری از آن کم است.
ادعای عبدی را افراطیون دیگر در حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) به شکل زنجیرهای تکرار کردهاند و خودشان نیز باورشان نشده است. حال آنکه ایران هیچ گاه مانند دوره حاکمیت اصلاحطلبان تهدید نشد. در همان دوره اصلاحطلبان در دولت و مجلس به برخی لابیهای پنهانی با آمریکا و غرب دست زدند و حتی مورد حمایت قرار گرفتند اما در همان دوره بود که با وجود کمک دولت وقت به اشغالگران افغانستان، دولت آمریکا ایران را محور شرارت معرفی کرد و حتی تهدید به حمله اتمی نمود! آقای عبدی حتماً یادشان هست که رفقای تندروی وی در مجلس ششم با اشاره به همین تهدیدها ادعا میکردند باید جام زهر را در حوزه هستهای سرکشید! و سؤال این است که اگر تهدیدها برطرف شده بود، این نسخهپیچی حضرات واداده برای چه بود؟! و در ازای کوتاه آمدن دولت خاتمی در مذاکرات 10 سال پیش آیا غربیها احترام بیشتری برای ملت ایران گذاشتند یا طلبکارتر شدند؟
ثانیاً اشاره به سوء استفاده بیگانگان از اتفاقات پیش آمده در حالی است که برخی مدعیان اصلاحطلبی (در سازمان مجاهدین و...) خواستار همکاری با طالبان علیه آمریکا بودند؛ نظیر نسخه مشابهی که برای حمایت از صدام در جریان حمله اول آمریکا به عراق پیچیدند و صدام را خالدبن ولید نامیدند!نکته سوم اینکه آقای عبدی مدعی است اصل مذاکرات مهم است نه نتیجه مذاکرات. این ادعا، دیدار عجیب و غریب وی با گروگان سابق آمریکایی را تداعی میکند که پس از ملاقات طرف آمریکایی مدعی شد عبدی از من عذرخواهی کرد و من شجاعت او را تحسین کردم! براساس کدام منطق و استدلال، نفس مذاکره موضوعیت دارد؟ و اگر در سیاست خارجی در منطقه - در قیاس با ترکیه و عربستان- موفقیتهای بزرگی به دست آمده آیا مربوط به مذاکره با آمریکا بوده یا رویکرد عزتمندانه و حکیمانه و فعالان کشورمان به اتفاقات مهم منطقه (در عراق و سوریه و لبنان و...) که دست بر قضا مورد نکوهش مدعیان اصلاحطلبی و شعار صهیونیستی نه غزه نه لبنان بوده است؟! آیا مثلاً آنچه در پای میز مذاکره در توافق ژنو معامله شد (ذخیره سوخت 20 درصد) محصول نگاه تسلیمطلبانه اصلاحطلبان بود یا رویکرد عزتمندانه امثال شهید شهریاری؟!
و بالاخره اینکه ماحصل 2 بار خیانت طیف افراطی مدعی اصلاحطلبی در سال 78 و 88، طمع کردن و امیدوارتر شدن دشمن به افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی نظیر تحریمها بود که بنابر اعلام برخی مقامات آمریکایی گرای همین تحریمهای فلج کننده را نیز برخی گردانندگان جنبش سبز داده بودند؛ آیا این هم جزو همان تهدیدزداییهای ادعایی است؟!
آمریکا با توافق کلی کدام هدف را دنبال میکند؟
توافق بر سر کلیات و باقی ماندن جزئیات، نقشه آمریکا برای خالی کردن دست تیم ایرانی در مذاکرات آتی است.پایگاه اینترنتی رجا نیوز این تحلیل را مورد تأکید قرار داد و نوشت: دور جدید مذاکرات وین در حالی وارد ششمین روز خود شده است که طرفین مذاکره به دنبال دستیابی به یک توافق موقت به منظور تمدید مذاکرات هستند. کشورهای غربی به ویژه آمریکا در صدد آن هستند برخی از موضوعات مورد توافق ایران و 5+1 در گام نهایی را در همین توافق موقت بگنجانند.این پیشنهاد که با هماهنگی کاخ سفید توسط سه کشور اروپایی ارائه و مورد استقبال تیم مذاکراتی آمریکا قرار گرفته در واقع یک برنامه «حساب شده» برای خالی کردن دست ایران در مذاکرات آتی و راه فراری برای کشورهای غربی به منظور نپذیرفتن تعهدات جدید در توافق نهایی است، چرا که در 9 دور گذشته مذاکرات گام نهایی آنچه که توافق شده صرف ایجاد محدودیت برای برنامه هستهای ایران و گرفتن امتیازات بیشتر از تیم ایرانی شده است. تنها در دو دور اخیر مذاکرات درباره تعهدات ایران درباره تعهدات طرف مقابل به ویژه درباره لغو تحریمها بحث جدی به میان آمده است، پیش ازآن تیم ایرانی با این فرض که قرار است همه تحریمها از سوی کشورهای 5+1 لغو شود، با پیشنهادات طرف مقابل درباره آب سنگین اراک، موضوع تحقیق و توسعه و... هم جهت شده بود و حتی موافقت خود را با محدود کردن میزان غنیسازی تا سطح 6 هزار سانتریفیوژ اعلام کرد.
رجا نیوز افزود: در واقع تیم ایرانی در دورههای قبلی مذاکرات، تعهداتی را که برای گام نهایی قبول کرده با پیش فرض این گزاره بوده که ما به ازای حداقلی آن لغو یکباره همه تحریمها باشد با این حال پس از اعلام نظر مقامات آمریکایی در مسقط، برنامه مذاکراتی تیم ایرانی بهم ریخته است. بارها از سوی طرفین مذاکره اعلام شده است که بیش از 90 درصد موضوعات مورد توافق قرار گرفته است، در واقع این 90 درصد تعهداتی است که تیم ایرانی آنها را پذیرفته و مورد توافق قرار گرفته است، اما آن 10 درصد باقی مانده مربوط به دو موضوع اصلی یعنی میزان غنیسازی و لغو تحریمهاست که در هر دو موضوع پیشنهادات مقامات آمریکایی با خطوط قرمز ایران فاصله معناداری دارد.
پیشنهادات مسقط به حدی ضعیف بود که تیم مذاکره کننده نیز- که توافق ضعیف را بهتر از عدم توافق میداند- نتوانست آن را قبول کند چرا که پذیرش خواستههایی که آمریکا در مسقط اعلام کرده نه تنها برنامه هستهای ایران را عملاً تعطیل میکند بلکه علاوه بر آن محدودیتهایی در دیگر زمینهها مانند موضوع موشکی و... فراهم میآورد.رجانیوز معتقد است آنچه تاکنون مورد موافقت قرار گرفته زمانی مقبولیت یا مشروعیت دارد که طرف غربی نیز بپذیرد تمامی تحریمها را یکباره لغو کند، در غیر این صورت اصول مورد توافق فقط تعهدات یک جانبهای است که صنعت هستهای ایران رابا محدودیت جدی مواجه میکند و با خالی شدن دست ایران از برگههای اساسی خود برای ادامه مذاکرات، هیچ ضمانت اجرایی وجود نخواهد داشت که تیم آمریکایی با پذیرش این تعهدات از سوی ایران، تعهدات متقابل متناسب را بپذیرد. موضوعی که تیم ایرانی باید به آن توجه داشته باشد آن است که از هول حلیم توافق نهایی در دیگ خواستههای محدود کننده طرف مقابل نیافتد چه آنکه آمریکاییها همانگونه که گفتند قائل به لغو یکپارچه همه تحریمها در هیچ شرایطی نیستند.
نگرانی وضعکنندگان تحریمها برای شکست میانهروها در ایران
وضعکنندگان تحریمهای ضدایرانی از توافق در مذاکرات حمایت میکنند چرا که حاوی امتیازات بزرگ برای آمریکا و اسرائیل است.وبسایت آمریکایی لوبلاگ با انتشار تحلیلی از اظهارات دو دیپلمات ارشد واشنگتن خبر داده است. لوبلاگ مینویسد: دو تن از سفرای برجسته سابق آمریکا در نشستی به میزبانی اندیشکده «شورای آتلانتیک» اعلام کردند که توافق بین قدرتهای بزرگ و ایران بر سر برنامه هستهای این کشور حاوی امتیازاتی بزرگ برای غرب است.«استوارت آیزنشتات» که در دوره ریاستجمهوری «جیمی کارتر» و «بیل کلینتون» نقش کلیدی در اعمال تحریمها علیه ایران داشت، گفت: معتقدم توافق با ایران مهم است و رسیدن به توافق در راستای آنچه ما شاهد تکوین آن هستیم، امتیازاتی بزرگ برای آمریکا، غرب و اسرائیل دارد.
آیزنشتات همچنین بر پیامدهای شکست امضای توافقنامه با ایران تاکید کرد و گفت، در صورت نرسیدن، به توافق، همیشه باید پرسید، راه جایگزین چیست؟ نرسیدن به توافق با ایران یعنی استفاده بدون محدودیت ایران از سانتریفیوژها، ادامه فعالیت تاسیسات پلوتونیم در اراک، حذف بازرسیهای سرزده آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از بین نرفتن اورانیوم 20 درصد غنیشده ایران، حذف احتمال از بین رفتن تسلیحاتی شدن و ریشهکن شدن و شکست میانهروها در ایران است. پیامدهای این امر فوقالعاده و کلان است.لوبلاگ افزود: «توماس پیکرینگ» که زمانی فرستاده ارشد واشنگتن در مناطقی حساس مانند مسکو، سانسالوادور، لاگوس، تلآویو و سازمان ملل بود، ضمن تاکید بر حل مسئله ایران از طریق مذاکره و پرهیز از گزینه نظامی، گفت، کسی تصور نمیکند که استفاده از زور، یک راهحل تضمین شده و منتهی به نتیجه است. اما توافق به برنامههای اوباما کمک میکند.پیکرینگ خاطرنشان کرد، مسئله لغو تحریمها همچنان مسئله اصلی و مهم مذاکرات است. ایران خواستار لغو فوری تحریمها پس از امضای توافقنامه است اما غرب بر حفظ برخی تحریمها تاکید میکند.
*وطن امروز
پرچم آمریکا در آمریکا به آتش کشیده شد
تشدید تنشها در فرگوسن
وضعیت شهر فرگوسن آمریکا، دیروز شنبه در آستانه اعلام نظر هیات عالی منصفه درباره قتل مایکل براون، نوجوان سیاهپوست بهدست یک افسر پلیس سفیدپوست، متشنج شد و رئیسجمهوری این کشور را به فراخوان طرفین برای حفظ آرامش واداشت. باراک اوباما خواستار خونسردی همه طرفها و برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز در شهر فرگوسن از توابع سنت لوئیس شد. بر پایه این گزارش با وجود سرمای شدید در فرگوسن از توابع شهر سنت لوئیس، گروهی از معترضان شامگاه جمعه با برگزاری تظاهرات اعتراضی خواستار محاکمه دارن ویلسون، افسر سفیدپوست پلیس شدند که روز 9 اوت (18 مرداد) مایکل براون را به ضرب گلوله کشت.
در صورتی که هیات منصفه ویلسون را مقصر بشناسد وی باید در دادگاه حاضر شود و دستگاه قضایی درباره وی رای خواهد داد اما اگر هیات منصفه او را مقصر نشناسد به این معناست که او نیازی به پاسخ درباره تیراندازی به براون، جوان سیاهپوست ندارد. فرماندار این ایالت از سهشنبه هفته گذشته (27 آبان) گارد ملی را در میسوری به حالت آمادهباش درآورده است، پلیس فدرال آمریکا (اف بیآی) نیز یکصد نیروی اضافی به این شهر اعزام کرده است.
اینکه فرماندار ایالت میسوری اعلام وضع فوقالعاده میکند و دستور استقرار نیروهای پلیس و گارد ملی را میدهد و اینکه افراد کلاهخود به سر در این منطقه مستقر شوند به منزله آن است که گویی برای جنگ آماده میشود و نه صلح. به نظر میرسد مقامات مسؤول در این ایالت پیشبینی میکنند نوعی جنگ رودررو در این منطقه بروز پیدا کند. براساس این گزارش، مردم شهر بعد از کشته شدن براون به طور پراکنده با به راه انداختن تظاهرات اعتراضی خواستار محاکمه و مجازات این مامور پلیس شده و بدون اعتنا به تهدیدها و هشدارهای پلیس شهر به اعتراضات خود ادامه میدهند. بیاعتنایی مسؤولان دولتی و بویژه جی نیکسون، فرماندار این ایالت به خواسته مردم شهر برخشم و اعتراض آنها افزوده و موجب بالا گرفتن اقدامات خشونتآمیز آنها در فرگوسن و شهرهای اطراف شده است.
فرگوسن شهرستان کوچکی از توابع شهرستان سنت لوئیس در ایالت میسوری آمریکاست که براساس آمارگیری سال 2010، 21 هزار و 203 نفر جمعیت دارد و با ترکیب جمعیتی 67 درصد سیاهپوست و 29 درصد سفیدپوست، بیشتر به عنوان شهری سیاهپوستنشین شناخته میشود. با این حال سیاهپوستان در مناصب مدیریتی و دولتی آن، کمتر جای دارند و پلیس این شهر نیز تماما از سفیدپوستان تشکیل شده است. معترضان خشمگین همچنین در تظاهرات ماه اکتبر (مهر) در اعتراض به رفتارهای نژادی پلیس و نقض حقوق بشر، پرچم آمریکا را در شهر فرگوسن به آتش کشیدند. در جریان تظاهرات و ناآرامیهای گسترده در ایالت میسوری و شهر فرگوسن که برای بیش از یک ماه ادامه داشت، همچنین 2 نفر از تظاهرکنندگان با تیراندازی نیروهای پلیس کشته شدند و دهها نفر نیز در این ایالت دستگیر و به زندان انتقال یافتند. شبکه تلویزیونی «سیبیاس نیوز» گزارش داد این 2 نفر مواد منفجره با هدف استفاده در تظاهرات خریداری کرده بودند. اعتراضات مردمی در ایالت میسوری آمریکا علیه نقض حقوق بشر، به دیگر نقاط آمریکا نیز سرایت کرده است.
*آرمان امروز
سلام به دربی 79
امروز در آخرین دیدار آخرین هفته نیم فصل اول لیگ چهاردهم سرخابی های پایتخت روبروی هم صف آرایی می کنند تا هفتاد و نهمین دربی تهران را رقم بزنند.
دربی نه گرمای پالتوهای پشمی را می فهمد و نه اشک سرما را باور می کند.نود دقیقه های عاری از آنارشیسم همیشه آرزوی کسانی بوده که روی سکوها در حسرت سر به آسمان ساییدن مانده اند.دربی با خود هیجان و التهاب و هیاهو را می آورد.هیاهویی برای هیچ لابد!یک فلاش بک به دربی های کهنه شاید کمی تا قسمتی اتفاقات نوستالژیک سال های دور را به یادمان بیاورد.وگرنه از نبرد سرخابی ها در نمای بسته، هیچ سکانس مهآلودی در ذهن ها حک نشده است.لانگ شات را برای همین جاها خلق کرده اند دیگر...
اگر قرمزها با گذشت چهاردهه هنوز به شش تای 52 می نازند و برای محکوم کردن رقیب ابدی ازلی به طوفان ستاره هایشان در روزی که شش بار سنگر منصور رشیدی و حجازی شعله ور شد اشاره می کنند.اما کمی این طرف تر آبی ها نیز برای آنکه قافیه را نبازند با انگشتانشان عدد چهار را نشان می دهند تا یک جورهایی دو طرف یر به یر شوند و برای نخستین بار کوه به کوه برسد.آن شش تا که در یک روز تاریخی، آبی ها را پشت چراغ قرمز نگه داشت و آن چهارتا که با نقشه های پرویز سوبله چوبله و کولاک فرهاد ودیگر سرجوخه های آبی در چهار دربی اتفاق افتاد شاید تا هزار سال دیگر سکوت ضخیم تیفوسی ها را پس بزند و کاری کند که یک جرعه آب خوش از گلوی کسانیکه در پس دربی ها، غم های بی پایان خود را هاشور می زنند پایین رود.
دعوت مردم به آمادگی برای جشن هستهای
دغدغه منافع ملی از موضوعات تعریف شده در گفتمان اصلاحات است. سالهاست پرونده هستهای به دغدغه اصلاحطلبان هم تبدیل شده است چون میدانند با حل این پرونده برخی از مشکلات مردم رفع خواهد شد. اکثر اصلاحطلبان عامل پدیدآمدن مشکلات را بیتدبیری برخی مسئولان در دولت گذشته و عدم ارائه اطلاعات درست از سوی آنها میدانند و البته نافی این نمیشوند که تحریمها هم در این مشکلات سهم داشته است، البته سهم آن به اندازهای نبوده که بتوان آن را عامل تمام مشکلات دانست. از سوی دیگر انتخابات مجلس دهم برگزار خواهد شد و اصلاحطلبان عزم جدی برای حضور در این مجلس با هدف حل مشکلات مردم را دارند. آنطور که عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران میگوید اصلاحطلبان در این انتخابات از برگههای خود استفاده خواهند کرد و به اصولگرایان میانهرو هم توصیه کرد که به میدان بیایند. حسین مرعشی در گفتوگو با «آرمان» از پرونده هستهای و برنامه اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس و ... گفت که در ادامه میخوانید:
مذاکرات ظاهرا به نتایج امیدوارکنندهای رسیده است و باید خبرهای خوشی در این روزها بشنویم. روند پرونده هستهای و مذاکرات را چطور ارزیابی میکنید؟
همیشه به این فرایند مذاکرات خوشبین بودم. خوشبینی هم ناشی از چند مساله است. اولین مساله به حضور آقایروحانی بهعنوان رئیسجمهور بازمیگردد یعنی از روزی که آقای روحانی، رئیسجمهور شد، احساسم این بود که خداوند زمینهای را فراهم کرده تا این ملت بزرگ و کشور توانا از سد مشکلاتی که ناشی از برخی سیاستهای غلط دولت قبلی بود، عبور کند و از مشکلات فاصله بگیرد.
گذشتن از سد مشکلات را به چه نحو به آقایروحانی مرتبط کردید؟
آقای روحانی اولویت کشور را بهخوبی تشخیص داد و مسالهای را مورد توجه قرار داد که همه ابعاد سیاست داخلی، سیاست خارجی و سیاست منطقهای، اقتصاد و آینده ایران را میتوانست تحت تاثیر خودش قرار دهد؛ بنابراین تشخیص اولویت رئیسجمهور درست بود و هم اینکه خودش موضوع هستهای را بهخوبی میشناسد چون آقای روحانی سالها از موضع دبیر شورایعالی امنیت ملی با این پرونده آشنا و در این زمینه کارشناس است. ضمن اینکه وزیر امورخارجه خوبی را هم انتخاب کرد؛ آقایظریف از معدود دیپلماتهای چندبعدی ایران است یعنی هم دنیا را میشناسد و تعامل با جهان را بلد است و هم جزو خانواده انقلاب است و با نهادهای موثری ارتباطات خوبی دارد و مورد اعتماد مقام معظم رهبری هم بوده و هست.
همانطور که اشاره کردید آقای روحانی بهدلیل دبیری شورایعالی امنیت ملی، اطلاعات خوبی درباره پرونده هستهای کسب کرده است پس چرا این پرونده را به وزارت خارجه منتقل کرد؟
آقای روحانی اقدام صحیحی انجام داد. گام بعدی رئیسجمهور این بود که در سیاستی هوشمندانه، پرونده هستهای را از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل کرد که این اقدام دارای پیام و گویای نگاه درست به پرونده بود. جالب اینجاست که آمریکاییها و غربیها، موضوع هستهای ایران را امنیتی میدانستند و برخی در داخل هم این موضوع را پذیرفته بودند که پرونده امنیتی است. زمانی که پرونده به وزارت خارجه رفت، این پیام را داشت که نگاه ایران به پرونده هستهای، سیاسی است و امنیتی نیست.
*خراسان
****
*کیهان
وعده 6 ماه غرب نقض شد چه رسد به وعده 15 سال بعد!
همزمان با آخرین روزهای مذاکرات هستهای در وین، محافل آمریکایی میگویند زمان لازم برای جلب اعتماد غرب از سوی ایران بین 10 تا 25 سال است!آمریکا و غرب در مذاکرات اخیر به روال یک سال گذشته امتیازات نقد و آنی مطالبه میکنند اما موضوع لغو یا حتی تعلیق تحریمها را به آینده نامعلوم موکول میکنند حال آنکه این وعدهها هیچ ضمانتی ندارد؛ همچنان که غرب در همین 10 ماه گذشته به تعهدات خود عمل نکردند.رابرت آینهورن تحلیلگر موسسه بروکینگز و مشاور ویژه دولت اوباما در مصاحبه با رادیو فردا مدعی شد: آمریکا باید پس از اینکه ایران نشان داد به تعهداتش پایبند است میتواند به کنگره مراجعه کند و خواستار رای بر رفع تحریمها شود.وی افزود: زمان لازم است تا ایران به تعهداتش بر مبنای پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی عمل کند. به نظرم حدود 15 سال طول میکشد که محدودیتهایی اعمال شود، مثلا در زمینه غنیسازی و اقدامات نظارتی خاص.
طبق معاهده انپیتی ایران مجاز به غنیسازی حتی تا سقف 90 درصد است اما آمریکاییها میخواهند با توافقی خارج از انپیتی، این معاهده را دور بزنند حال آنکه خود به لوازم آن پایبند نبودهاندآینهورن در ادامه مصاحبه گفت: خیلی مهم است که ایران اجازه دسترسی به اماکن هستهای خود را بدهد و از همه مهمتر اجازه دسترسی به برخی دانشمندان هستهای خود را بدهد!ارائه اطلاعات برخی دانشمندان هستهای به آژانس منجر به ترور چند تن از این دانشمندان توسط سرویسهای جاسوسی سیا، امآیسیکس و موساد شد.همزمان با اظهارات آینهورن، روزنامه یوسایتودی در مقالهای خاطرنشان کرد: مدت توافق نهایی در مذاکرات محل مناقشه است. ایران میخواهد که توافق نهایی پیش از پایان ریاست جمهوری روحانی یعنی 6 سال - در صورت انتخاب مجدد وی - تمام شود. اما آمریکا میخواهد که این توافق 25 سال طول بکشد. جوفی جوزف، رئیس سابق منع اشاعه شورای امنیت ملی دولت اوباما میگوید «آنها چیزی که میخواهند را به دست نمیآورند؛ اما آنها در کمترین حالت 12 تا 15 سال را میپذیرند.»(!) دو طرف بر سر زمان رفع تحریمهایی هم اختلافنظر دارند.
از سوی دیگر خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به مذاکرات وین اختصاص داشت نوشت: به نظر میرسد برخی جنبههای در دست مذاکره میان ایران و قدرتهای جهانی در قالب یک توافقنامه بسیار پیچیده که دستیابی به آن سالهای متمادی حتی شاید چند دهه به طول خواهد انجامید، قابل حل و فصل است. ولی دو مسئله کلیدی همچنان به قوت خود باقی است؛ غنیسازی و سرعت برچیده شدن تحریمها.
داریل کیمبال مدیر انجمن آمریکایی موسوم به کنترل سلاح نیز در پاسخ به این سوال رادیو فردا که عدد منطقی برای مدت زمان توافق چند سال است، میگوید: این سوال سخت است. حدس من زمانی بین 10 تا 15 سال است.
نتیجه رفتار دولت اصلاحطلب محور شرارت خواندن ایران بود
روزنامه اعتماد در تحلیلی به قلم عباس عبدی ادعا کرد: ایران در سال 76 با تهدید جدی روبرو بود و روی کارآمدن اصلاحطلبان این تهدید را برطرف کرد.عبدی با شبیهسازی شرایط فعلی با شرایط سال 76 نوشت: اگر دوم خرداد رخ نمیداد احتمال اینکه ایران وارد یک چالش جدی در روابط خارجی شود خیلی زیاد بود. زیرا اتفاقاتی در منطقه رخ داده بود که بیگانگان درصدد سوء استفاده از آن علیه ایران بودند.وی ادامه میدهد: برخی افراد توجه خود را به نتیجه مذاکرات دوختهاند، در حالی که باید اصل مذاکرات را نیز مورد توجه قرار داد. تنها کشورهایی که از نوعی قوام و قدرت در ساختار سیاسی خود برخوردار هستند، میتوانند چنین فرآیندی را بدون چالش جدی پیش ببرند. آن هم در کشوری که تاکنون چندین بار وزرای پیشنهادی دولت در مجلس رأی اعتماد نگرفتهاند. آن هم در کشوری که اطراف آن از افغانستان تا سوریه و عراق در آتش بحرانهای سیاسی و نظامی میسوزد. کافی است که وضعیت سیاسی خارجی ایران را با سیاست خارجی ترکیه، مصر و عربستان به عنوان کشورهای قدرتمند منطقه مقایسه کنیم، تا به اهمیت موفقیتهای ایران در عرصه خارجی از جمله مذاکرات جاری بیشتر پیببریم.
عبدی سپس فرصت مذاکرات فعلی را مثل ابر بهاری دانسته که به سرعت زایل میشود و زمان بهرهبرداری از آن کم است.
ادعای عبدی را افراطیون دیگر در حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) به شکل زنجیرهای تکرار کردهاند و خودشان نیز باورشان نشده است. حال آنکه ایران هیچ گاه مانند دوره حاکمیت اصلاحطلبان تهدید نشد. در همان دوره اصلاحطلبان در دولت و مجلس به برخی لابیهای پنهانی با آمریکا و غرب دست زدند و حتی مورد حمایت قرار گرفتند اما در همان دوره بود که با وجود کمک دولت وقت به اشغالگران افغانستان، دولت آمریکا ایران را محور شرارت معرفی کرد و حتی تهدید به حمله اتمی نمود! آقای عبدی حتماً یادشان هست که رفقای تندروی وی در مجلس ششم با اشاره به همین تهدیدها ادعا میکردند باید جام زهر را در حوزه هستهای سرکشید! و سؤال این است که اگر تهدیدها برطرف شده بود، این نسخهپیچی حضرات واداده برای چه بود؟! و در ازای کوتاه آمدن دولت خاتمی در مذاکرات 10 سال پیش آیا غربیها احترام بیشتری برای ملت ایران گذاشتند یا طلبکارتر شدند؟
ثانیاً اشاره به سوء استفاده بیگانگان از اتفاقات پیش آمده در حالی است که برخی مدعیان اصلاحطلبی (در سازمان مجاهدین و...) خواستار همکاری با طالبان علیه آمریکا بودند؛ نظیر نسخه مشابهی که برای حمایت از صدام در جریان حمله اول آمریکا به عراق پیچیدند و صدام را خالدبن ولید نامیدند!نکته سوم اینکه آقای عبدی مدعی است اصل مذاکرات مهم است نه نتیجه مذاکرات. این ادعا، دیدار عجیب و غریب وی با گروگان سابق آمریکایی را تداعی میکند که پس از ملاقات طرف آمریکایی مدعی شد عبدی از من عذرخواهی کرد و من شجاعت او را تحسین کردم! براساس کدام منطق و استدلال، نفس مذاکره موضوعیت دارد؟ و اگر در سیاست خارجی در منطقه - در قیاس با ترکیه و عربستان- موفقیتهای بزرگی به دست آمده آیا مربوط به مذاکره با آمریکا بوده یا رویکرد عزتمندانه و حکیمانه و فعالان کشورمان به اتفاقات مهم منطقه (در عراق و سوریه و لبنان و...) که دست بر قضا مورد نکوهش مدعیان اصلاحطلبی و شعار صهیونیستی نه غزه نه لبنان بوده است؟! آیا مثلاً آنچه در پای میز مذاکره در توافق ژنو معامله شد (ذخیره سوخت 20 درصد) محصول نگاه تسلیمطلبانه اصلاحطلبان بود یا رویکرد عزتمندانه امثال شهید شهریاری؟!
و بالاخره اینکه ماحصل 2 بار خیانت طیف افراطی مدعی اصلاحطلبی در سال 78 و 88، طمع کردن و امیدوارتر شدن دشمن به افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی نظیر تحریمها بود که بنابر اعلام برخی مقامات آمریکایی گرای همین تحریمهای فلج کننده را نیز برخی گردانندگان جنبش سبز داده بودند؛ آیا این هم جزو همان تهدیدزداییهای ادعایی است؟!
آمریکا با توافق کلی کدام هدف را دنبال میکند؟
توافق بر سر کلیات و باقی ماندن جزئیات، نقشه آمریکا برای خالی کردن دست تیم ایرانی در مذاکرات آتی است.پایگاه اینترنتی رجا نیوز این تحلیل را مورد تأکید قرار داد و نوشت: دور جدید مذاکرات وین در حالی وارد ششمین روز خود شده است که طرفین مذاکره به دنبال دستیابی به یک توافق موقت به منظور تمدید مذاکرات هستند. کشورهای غربی به ویژه آمریکا در صدد آن هستند برخی از موضوعات مورد توافق ایران و 5+1 در گام نهایی را در همین توافق موقت بگنجانند.این پیشنهاد که با هماهنگی کاخ سفید توسط سه کشور اروپایی ارائه و مورد استقبال تیم مذاکراتی آمریکا قرار گرفته در واقع یک برنامه «حساب شده» برای خالی کردن دست ایران در مذاکرات آتی و راه فراری برای کشورهای غربی به منظور نپذیرفتن تعهدات جدید در توافق نهایی است، چرا که در 9 دور گذشته مذاکرات گام نهایی آنچه که توافق شده صرف ایجاد محدودیت برای برنامه هستهای ایران و گرفتن امتیازات بیشتر از تیم ایرانی شده است. تنها در دو دور اخیر مذاکرات درباره تعهدات ایران درباره تعهدات طرف مقابل به ویژه درباره لغو تحریمها بحث جدی به میان آمده است، پیش ازآن تیم ایرانی با این فرض که قرار است همه تحریمها از سوی کشورهای 5+1 لغو شود، با پیشنهادات طرف مقابل درباره آب سنگین اراک، موضوع تحقیق و توسعه و... هم جهت شده بود و حتی موافقت خود را با محدود کردن میزان غنیسازی تا سطح 6 هزار سانتریفیوژ اعلام کرد.
رجا نیوز افزود: در واقع تیم ایرانی در دورههای قبلی مذاکرات، تعهداتی را که برای گام نهایی قبول کرده با پیش فرض این گزاره بوده که ما به ازای حداقلی آن لغو یکباره همه تحریمها باشد با این حال پس از اعلام نظر مقامات آمریکایی در مسقط، برنامه مذاکراتی تیم ایرانی بهم ریخته است. بارها از سوی طرفین مذاکره اعلام شده است که بیش از 90 درصد موضوعات مورد توافق قرار گرفته است، در واقع این 90 درصد تعهداتی است که تیم ایرانی آنها را پذیرفته و مورد توافق قرار گرفته است، اما آن 10 درصد باقی مانده مربوط به دو موضوع اصلی یعنی میزان غنیسازی و لغو تحریمهاست که در هر دو موضوع پیشنهادات مقامات آمریکایی با خطوط قرمز ایران فاصله معناداری دارد.
پیشنهادات مسقط به حدی ضعیف بود که تیم مذاکره کننده نیز- که توافق ضعیف را بهتر از عدم توافق میداند- نتوانست آن را قبول کند چرا که پذیرش خواستههایی که آمریکا در مسقط اعلام کرده نه تنها برنامه هستهای ایران را عملاً تعطیل میکند بلکه علاوه بر آن محدودیتهایی در دیگر زمینهها مانند موضوع موشکی و... فراهم میآورد.رجانیوز معتقد است آنچه تاکنون مورد موافقت قرار گرفته زمانی مقبولیت یا مشروعیت دارد که طرف غربی نیز بپذیرد تمامی تحریمها را یکباره لغو کند، در غیر این صورت اصول مورد توافق فقط تعهدات یک جانبهای است که صنعت هستهای ایران رابا محدودیت جدی مواجه میکند و با خالی شدن دست ایران از برگههای اساسی خود برای ادامه مذاکرات، هیچ ضمانت اجرایی وجود نخواهد داشت که تیم آمریکایی با پذیرش این تعهدات از سوی ایران، تعهدات متقابل متناسب را بپذیرد. موضوعی که تیم ایرانی باید به آن توجه داشته باشد آن است که از هول حلیم توافق نهایی در دیگ خواستههای محدود کننده طرف مقابل نیافتد چه آنکه آمریکاییها همانگونه که گفتند قائل به لغو یکپارچه همه تحریمها در هیچ شرایطی نیستند.
نگرانی وضعکنندگان تحریمها برای شکست میانهروها در ایران
وضعکنندگان تحریمهای ضدایرانی از توافق در مذاکرات حمایت میکنند چرا که حاوی امتیازات بزرگ برای آمریکا و اسرائیل است.وبسایت آمریکایی لوبلاگ با انتشار تحلیلی از اظهارات دو دیپلمات ارشد واشنگتن خبر داده است. لوبلاگ مینویسد: دو تن از سفرای برجسته سابق آمریکا در نشستی به میزبانی اندیشکده «شورای آتلانتیک» اعلام کردند که توافق بین قدرتهای بزرگ و ایران بر سر برنامه هستهای این کشور حاوی امتیازاتی بزرگ برای غرب است.«استوارت آیزنشتات» که در دوره ریاستجمهوری «جیمی کارتر» و «بیل کلینتون» نقش کلیدی در اعمال تحریمها علیه ایران داشت، گفت: معتقدم توافق با ایران مهم است و رسیدن به توافق در راستای آنچه ما شاهد تکوین آن هستیم، امتیازاتی بزرگ برای آمریکا، غرب و اسرائیل دارد.
آیزنشتات همچنین بر پیامدهای شکست امضای توافقنامه با ایران تاکید کرد و گفت، در صورت نرسیدن، به توافق، همیشه باید پرسید، راه جایگزین چیست؟ نرسیدن به توافق با ایران یعنی استفاده بدون محدودیت ایران از سانتریفیوژها، ادامه فعالیت تاسیسات پلوتونیم در اراک، حذف بازرسیهای سرزده آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از بین نرفتن اورانیوم 20 درصد غنیشده ایران، حذف احتمال از بین رفتن تسلیحاتی شدن و ریشهکن شدن و شکست میانهروها در ایران است. پیامدهای این امر فوقالعاده و کلان است.لوبلاگ افزود: «توماس پیکرینگ» که زمانی فرستاده ارشد واشنگتن در مناطقی حساس مانند مسکو، سانسالوادور، لاگوس، تلآویو و سازمان ملل بود، ضمن تاکید بر حل مسئله ایران از طریق مذاکره و پرهیز از گزینه نظامی، گفت، کسی تصور نمیکند که استفاده از زور، یک راهحل تضمین شده و منتهی به نتیجه است. اما توافق به برنامههای اوباما کمک میکند.پیکرینگ خاطرنشان کرد، مسئله لغو تحریمها همچنان مسئله اصلی و مهم مذاکرات است. ایران خواستار لغو فوری تحریمها پس از امضای توافقنامه است اما غرب بر حفظ برخی تحریمها تاکید میکند.
*وطن امروز
پرچم آمریکا در آمریکا به آتش کشیده شد
تشدید تنشها در فرگوسن
وضعیت شهر فرگوسن آمریکا، دیروز شنبه در آستانه اعلام نظر هیات عالی منصفه درباره قتل مایکل براون، نوجوان سیاهپوست بهدست یک افسر پلیس سفیدپوست، متشنج شد و رئیسجمهوری این کشور را به فراخوان طرفین برای حفظ آرامش واداشت. باراک اوباما خواستار خونسردی همه طرفها و برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز در شهر فرگوسن از توابع سنت لوئیس شد. بر پایه این گزارش با وجود سرمای شدید در فرگوسن از توابع شهر سنت لوئیس، گروهی از معترضان شامگاه جمعه با برگزاری تظاهرات اعتراضی خواستار محاکمه دارن ویلسون، افسر سفیدپوست پلیس شدند که روز 9 اوت (18 مرداد) مایکل براون را به ضرب گلوله کشت.
در صورتی که هیات منصفه ویلسون را مقصر بشناسد وی باید در دادگاه حاضر شود و دستگاه قضایی درباره وی رای خواهد داد اما اگر هیات منصفه او را مقصر نشناسد به این معناست که او نیازی به پاسخ درباره تیراندازی به براون، جوان سیاهپوست ندارد. فرماندار این ایالت از سهشنبه هفته گذشته (27 آبان) گارد ملی را در میسوری به حالت آمادهباش درآورده است، پلیس فدرال آمریکا (اف بیآی) نیز یکصد نیروی اضافی به این شهر اعزام کرده است.
اینکه فرماندار ایالت میسوری اعلام وضع فوقالعاده میکند و دستور استقرار نیروهای پلیس و گارد ملی را میدهد و اینکه افراد کلاهخود به سر در این منطقه مستقر شوند به منزله آن است که گویی برای جنگ آماده میشود و نه صلح. به نظر میرسد مقامات مسؤول در این ایالت پیشبینی میکنند نوعی جنگ رودررو در این منطقه بروز پیدا کند. براساس این گزارش، مردم شهر بعد از کشته شدن براون به طور پراکنده با به راه انداختن تظاهرات اعتراضی خواستار محاکمه و مجازات این مامور پلیس شده و بدون اعتنا به تهدیدها و هشدارهای پلیس شهر به اعتراضات خود ادامه میدهند. بیاعتنایی مسؤولان دولتی و بویژه جی نیکسون، فرماندار این ایالت به خواسته مردم شهر برخشم و اعتراض آنها افزوده و موجب بالا گرفتن اقدامات خشونتآمیز آنها در فرگوسن و شهرهای اطراف شده است.
فرگوسن شهرستان کوچکی از توابع شهرستان سنت لوئیس در ایالت میسوری آمریکاست که براساس آمارگیری سال 2010، 21 هزار و 203 نفر جمعیت دارد و با ترکیب جمعیتی 67 درصد سیاهپوست و 29 درصد سفیدپوست، بیشتر به عنوان شهری سیاهپوستنشین شناخته میشود. با این حال سیاهپوستان در مناصب مدیریتی و دولتی آن، کمتر جای دارند و پلیس این شهر نیز تماما از سفیدپوستان تشکیل شده است. معترضان خشمگین همچنین در تظاهرات ماه اکتبر (مهر) در اعتراض به رفتارهای نژادی پلیس و نقض حقوق بشر، پرچم آمریکا را در شهر فرگوسن به آتش کشیدند. در جریان تظاهرات و ناآرامیهای گسترده در ایالت میسوری و شهر فرگوسن که برای بیش از یک ماه ادامه داشت، همچنین 2 نفر از تظاهرکنندگان با تیراندازی نیروهای پلیس کشته شدند و دهها نفر نیز در این ایالت دستگیر و به زندان انتقال یافتند. شبکه تلویزیونی «سیبیاس نیوز» گزارش داد این 2 نفر مواد منفجره با هدف استفاده در تظاهرات خریداری کرده بودند. اعتراضات مردمی در ایالت میسوری آمریکا علیه نقض حقوق بشر، به دیگر نقاط آمریکا نیز سرایت کرده است.
*آرمان امروز
سلام به دربی 79
امروز در آخرین دیدار آخرین هفته نیم فصل اول لیگ چهاردهم سرخابی های پایتخت روبروی هم صف آرایی می کنند تا هفتاد و نهمین دربی تهران را رقم بزنند.
دربی نه گرمای پالتوهای پشمی را می فهمد و نه اشک سرما را باور می کند.نود دقیقه های عاری از آنارشیسم همیشه آرزوی کسانی بوده که روی سکوها در حسرت سر به آسمان ساییدن مانده اند.دربی با خود هیجان و التهاب و هیاهو را می آورد.هیاهویی برای هیچ لابد!یک فلاش بک به دربی های کهنه شاید کمی تا قسمتی اتفاقات نوستالژیک سال های دور را به یادمان بیاورد.وگرنه از نبرد سرخابی ها در نمای بسته، هیچ سکانس مهآلودی در ذهن ها حک نشده است.لانگ شات را برای همین جاها خلق کرده اند دیگر...
اگر قرمزها با گذشت چهاردهه هنوز به شش تای 52 می نازند و برای محکوم کردن رقیب ابدی ازلی به طوفان ستاره هایشان در روزی که شش بار سنگر منصور رشیدی و حجازی شعله ور شد اشاره می کنند.اما کمی این طرف تر آبی ها نیز برای آنکه قافیه را نبازند با انگشتانشان عدد چهار را نشان می دهند تا یک جورهایی دو طرف یر به یر شوند و برای نخستین بار کوه به کوه برسد.آن شش تا که در یک روز تاریخی، آبی ها را پشت چراغ قرمز نگه داشت و آن چهارتا که با نقشه های پرویز سوبله چوبله و کولاک فرهاد ودیگر سرجوخه های آبی در چهار دربی اتفاق افتاد شاید تا هزار سال دیگر سکوت ضخیم تیفوسی ها را پس بزند و کاری کند که یک جرعه آب خوش از گلوی کسانیکه در پس دربی ها، غم های بی پایان خود را هاشور می زنند پایین رود.
دعوت مردم به آمادگی برای جشن هستهای
دغدغه منافع ملی از موضوعات تعریف شده در گفتمان اصلاحات است. سالهاست پرونده هستهای به دغدغه اصلاحطلبان هم تبدیل شده است چون میدانند با حل این پرونده برخی از مشکلات مردم رفع خواهد شد. اکثر اصلاحطلبان عامل پدیدآمدن مشکلات را بیتدبیری برخی مسئولان در دولت گذشته و عدم ارائه اطلاعات درست از سوی آنها میدانند و البته نافی این نمیشوند که تحریمها هم در این مشکلات سهم داشته است، البته سهم آن به اندازهای نبوده که بتوان آن را عامل تمام مشکلات دانست. از سوی دیگر انتخابات مجلس دهم برگزار خواهد شد و اصلاحطلبان عزم جدی برای حضور در این مجلس با هدف حل مشکلات مردم را دارند. آنطور که عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران میگوید اصلاحطلبان در این انتخابات از برگههای خود استفاده خواهند کرد و به اصولگرایان میانهرو هم توصیه کرد که به میدان بیایند. حسین مرعشی در گفتوگو با «آرمان» از پرونده هستهای و برنامه اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس و ... گفت که در ادامه میخوانید:
مذاکرات ظاهرا به نتایج امیدوارکنندهای رسیده است و باید خبرهای خوشی در این روزها بشنویم. روند پرونده هستهای و مذاکرات را چطور ارزیابی میکنید؟
همیشه به این فرایند مذاکرات خوشبین بودم. خوشبینی هم ناشی از چند مساله است. اولین مساله به حضور آقایروحانی بهعنوان رئیسجمهور بازمیگردد یعنی از روزی که آقای روحانی، رئیسجمهور شد، احساسم این بود که خداوند زمینهای را فراهم کرده تا این ملت بزرگ و کشور توانا از سد مشکلاتی که ناشی از برخی سیاستهای غلط دولت قبلی بود، عبور کند و از مشکلات فاصله بگیرد.
گذشتن از سد مشکلات را به چه نحو به آقایروحانی مرتبط کردید؟
آقای روحانی اولویت کشور را بهخوبی تشخیص داد و مسالهای را مورد توجه قرار داد که همه ابعاد سیاست داخلی، سیاست خارجی و سیاست منطقهای، اقتصاد و آینده ایران را میتوانست تحت تاثیر خودش قرار دهد؛ بنابراین تشخیص اولویت رئیسجمهور درست بود و هم اینکه خودش موضوع هستهای را بهخوبی میشناسد چون آقای روحانی سالها از موضع دبیر شورایعالی امنیت ملی با این پرونده آشنا و در این زمینه کارشناس است. ضمن اینکه وزیر امورخارجه خوبی را هم انتخاب کرد؛ آقایظریف از معدود دیپلماتهای چندبعدی ایران است یعنی هم دنیا را میشناسد و تعامل با جهان را بلد است و هم جزو خانواده انقلاب است و با نهادهای موثری ارتباطات خوبی دارد و مورد اعتماد مقام معظم رهبری هم بوده و هست.
همانطور که اشاره کردید آقای روحانی بهدلیل دبیری شورایعالی امنیت ملی، اطلاعات خوبی درباره پرونده هستهای کسب کرده است پس چرا این پرونده را به وزارت خارجه منتقل کرد؟
آقای روحانی اقدام صحیحی انجام داد. گام بعدی رئیسجمهور این بود که در سیاستی هوشمندانه، پرونده هستهای را از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل کرد که این اقدام دارای پیام و گویای نگاه درست به پرونده بود. جالب اینجاست که آمریکاییها و غربیها، موضوع هستهای ایران را امنیتی میدانستند و برخی در داخل هم این موضوع را پذیرفته بودند که پرونده امنیتی است. زمانی که پرونده به وزارت خارجه رفت، این پیام را داشت که نگاه ایران به پرونده هستهای، سیاسی است و امنیتی نیست.
*خراسان
دستور ویژه برای جبران هزینههای مردم زلزله زده 8 استان
پس از ارائه گزارشی در جلسات اخیر هیئت دولت مبنی بر عدم تخصیص اعتبارات مربوط به حوادث غیرمترقبه در سال های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ به استان های مربوطه، یک مسئول ارشد اجرایی با صدور دستوری، مجوز پرداخت 453 میلیارد ریال به صورت هزینه ای و تملک دارایی های سرمایه ای از محل منابع قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور، به منظور جبران این خسارات وارده به مردم 8 استان کشور را صادر کرد تا مبلغ مذکور سریعا در اختیار بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قرار بگیرد.
نقش 3 دولت در افزایش هزینه های یک طرح عمرانی
بر اساس بررسی های کارشناسان یک نهاد نظارتی در حالی که بر اساس مصوبه سال 1381 هیئت دولت وقت، مقرر شده بود سهم الشرکه مقطوع وزارت راه در اجرای طرح آزادراه چهارخطه اهواز - بندرامام کلا 440 میلیارد ریال تعیین شود، بر اساس مصوبه سال 88 دولت، این مبلغ به 742 میلیارد ریال افزایش یافته بود و اکنون نیز این مبلغ با مصوبه روزهای اخیر هیئت دولت به یک هزار و 92 میلیارد ریال افزایش یافته است که می توانست این بار مالی جدید به دولت تحمیل نشود
ایران
پس از ارائه گزارشی در جلسات اخیر هیئت دولت مبنی بر عدم تخصیص اعتبارات مربوط به حوادث غیرمترقبه در سال های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ به استان های مربوطه، یک مسئول ارشد اجرایی با صدور دستوری، مجوز پرداخت 453 میلیارد ریال به صورت هزینه ای و تملک دارایی های سرمایه ای از محل منابع قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور، به منظور جبران این خسارات وارده به مردم 8 استان کشور را صادر کرد تا مبلغ مذکور سریعا در اختیار بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قرار بگیرد.
نقش 3 دولت در افزایش هزینه های یک طرح عمرانی
بر اساس بررسی های کارشناسان یک نهاد نظارتی در حالی که بر اساس مصوبه سال 1381 هیئت دولت وقت، مقرر شده بود سهم الشرکه مقطوع وزارت راه در اجرای طرح آزادراه چهارخطه اهواز - بندرامام کلا 440 میلیارد ریال تعیین شود، بر اساس مصوبه سال 88 دولت، این مبلغ به 742 میلیارد ریال افزایش یافته بود و اکنون نیز این مبلغ با مصوبه روزهای اخیر هیئت دولت به یک هزار و 92 میلیارد ریال افزایش یافته است که می توانست این بار مالی جدید به دولت تحمیل نشود
ایران
نمره قبولی تیم مذاکره کنندگان از نگاه عبدی
عباس عبدی «مدیریت مذاکرات» را موفقیت مهم دولت و ساختار سیاسی کشور در 16 ماهه اخیر دانست. وی در یادداشتی با عنوان «اعتماد، اعتماد و حمایت» نوشت، طی یک سال گذشته مطلبی را به اسم منتشر نکردهام اما با توجه به مذاکرات حساس هستهای ناچار باید چند جمله توضیحاتی را بدهم. عباس عبدی مینویسد: «برخی افراد توجه خود را به نتیجه مذاکرات دوختهاند، در حالی که باید اصل مذاکرات را نیز مورد توجه قرار داد. تنها کشورهایی که از نوعی قوام و قدرت در ساختار سیاسی خود برخوردار هستند، میتوانند چنین فرایندی را بدون چالش جدی پیش ببرند. آن هم در کشوری که تاکنون چندین بار وزیران پیشنهادی دولت در مجلس رأی اعتماد نگرفتهاند. آن هم در کشوری که اطراف آن از افغانستان تا سوریه و عراق در آتش بحرانهای سیاسی و نظامی میسوزد. کافی است که وضعیت سیاست خارجی ایران را با سیاست خارجی ترکیه، مصر و عربستان به عنوان کشورهای قدرتمند منطقه مقایسه کنیم تا به اهمیت موفقیتهای ایران در عرصه خارجی از جمله مذاکرات جاری بیشتر پی ببریم.» عبدی از میان رفتن گزینه «درگیری» و «رویارویی» را دیگر دستاورد دولت دانست و ابراز امیدواری کرد در فرصت باقی مانده «توافقی نسبی که متضمن خواستهای مشروع طرفین باشد، به دست آید.»
یک ایرانی تبار در وزارت خزانهداری امریکا
یک ایرانی معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری امریکا شد. به گزارش باشگاه خبرنگاران «رامین طلوعی» در این سمت باید تعاملات مالی امریکا با کشورهای گروه 20 را تنظیم کند. پیشتر تجربه وی برای کمک به اقتصاد امریکا مورد تحسین و ستایش «جاکوب لی» وزیر خزانهداری امریکا قرار گرفته بود.
بازخوانی پیشبینی هاشمی از نتیجه مذاکرات
همزمان با دور آخر مذاکرات هستهای در وین «پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی» پیشبینی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره عاقبت مذاکرات را بازخوانی کرد. بنابر این گزارش، هاشمی رفسنجانی در همایش رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور- که مردادماه امسال برگزار شد- پیشبینی کرده بود: فرماندهان سنگر دیپلماسی، پیروزی جاودانی را نصیب مردم ایران خواهند کرد.
دو سال ممنوعالخروجی برای غنچه قوامی
«سید محمود علیزاده طباطبایی» خبر داد با اصرار خانواده غنچه قوامی، از وکالت وی استعفا داده است. این وکیل دادگستری به تسنیم گفت: «با وجود توضیحاتی که به خانواده قوامی دادم و گفتم با توجه به صدور رأی، دیگر وکیل وی نیستم و مرحله تجدیدنظر وکالتنامه جدید میخواهد، اما اصرار داشتند استعفا بدهم؛ بنابراین استعفای خود را به دادگاه اعلام کردم.»تسنیم همچنین به نقل از یک منبع آگاه خبر داد: در گردش کار ابتدایی تهیه شده برای پرونده غنچه قوامی، وی به «همکاری با دولت انگلیس»، «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» متهم بوده که دو مورد اول در مرحله بازپرسی منع تعقیب خورد. به گفته وی، «غنچه قوامی» علاوه بر یک سال حبس، به دو سال ممنوعالخروجی نیز محکوم شده است.
*جمهوری اسلامی
* این روزها علاوه بر غذاهای آماده كه در فروشگاههای مواد غذائی به وفور یافت میشود، پایان نامههای دانشگاهی آماده نیز دردسترس قرار گرفتهاند. كافی است به اطراف دانشگاه تهران و میدان انقلاب سری بزنید و ببینید كه فروش پایان نامههای آماده از طریق اطلاعیههائی كه آشكارا دانشجویان كارشناسی ارشد و دكتری را برای خریدن آنها دعوت میكنند بسیار عادی شده است. راستی، كدام دستگاه دولتی باید با این "تحقیق فروشی" مبارزه كند؟
* دور جدید تحركات انجمن حجتیه در شهرهای مختلف آغاز شده است. براساس بخشنامههای رهبران این انجمن به زیرمجموعه خود، پیروان این انجمن در شهرهای مختلف باید مواردی را رعایت كنند تا بتوانند بدون برخورد با مانع به فعالیتهای خود ادامه دهند. اول آنكه ملاحظات حفاظتی را با استفاده از كدهای ایمنی ویژه هر شهر به هنگام رفت و آمد رعایت نمایند. دوم آنكه در جلسات خود با نصب عكسهائی از امام خمینی و آیتالله خامنهای، حساسیتها نسبت به خود را كاهش دهند. و سوم آنكه با طبقهبندی اطلاعات ماهیت واقعی انجمن حجتیه مخفی نگهداشته شود. انجمن حجتیه در دوران رژیم پهلوی زیر پوشش مبارزه با بهائیت و ترویج مهدویت، با سیاستهای آن رژیم همراهی میكرد و به ترویج اسلام منهای سیاست میپرداخت و پرهیز از هرگونه تعرض به شاه، آمریكا و اسرائیل بخشی از منشور این انجمن بود.
* یك كتاب درسی "توحید" در عربستان، با اشتباه عجیبی در میلیونها نسخه در مدارس این كشور توزیع و سالهای متمادی تدریس شد. به گزارش پایگاه خبری شبكه العالم، به نقل از سایت خبری سبق عربستان یك دانش آموز دوره راهنمایی به نام "طارق بن عوض المالكی" در مدرسه بدر در منطقه جعرانه واقع در مكه مكرمه، متوجه اشتباهی فاحش در كتاب "توحید" شد كه در مدارس عربستان، در تیراژ میلیونی منتشر شده است و تدریس میشود. در این كتاب، حدیثی از رسول اكرم(ص) به نقل از ابوهریره نقل شده و در بیان آن آمده است: "صحابی رسول خدا، ابوهریره (صلیالله علیه و سلم) روایت میكند كه..." این دانش آموز عربستانی از این كه چنین اشتباه فاحشی، از سوی مسئولان آموزشی عربستان سعودی نادیده گرفته شده و سال هاست در مدارس تدریس میشود، ابراز شگفتی كرد.