" برای آن که دریابید چه کسی بر شما حکومت می کند، دریابید که چه کسی را نمی توانید نقد کنید." ولتر
جیم کلنسی
«بعد از حدود 34 سال با شبکه کابلی اخبار (Cable News Network-CNN) زمان خداحافظی فرارسیده است.»
ماجرای توئیتهای جیم کلنسی، درباره مساله شارلی ابدو، که باعث در گرفتن جنگ کلامی میان او و فعالان اینترنتی طرفدار اسراییل شد، با اخراج او، سرانجامی تراژیک یافت. سخنگوی رسمی شبکه، از مقر مرکزی سیانان در آتلانتا، خبر اخراج کلنسی را این گونه اعلام کرد:
«جیم کلنسی دیگر با سیانان نیست. ما از او بابت بیش از 3 دهه خدمت برجسته متشکریم و بهترینها را برایش آرزومندیم.»
داستان از این قرار بود که، بعد از رد و بدل شدن چند توئیت میان او و چند کاربر که کلنسی آن ها را عضو تیم «هسابرا» (Hasbara) (این کلمه برای اشاره به سیاست اسراییل برای گستراندن پیام خود در رسانههای جمعی گفته میشود) میخواند، و ابراز این نظر که اسراییلیها از قضیه شارلی ابدو برای ترمیم وجهه عمومی خود سواستفاده میکنند، کلنسی به صراحت از اسراییل انتقاد کرد:
"در حالی که فلسطینیها امید چندانی برای قانع کردن دادگاه جنایی بینالمللی به اتهامات جنایات جنگی ندارند، امید موفقیت آنها در قضیه شهرکسازیها بسیار بالاست."
و در توئیت بعدی:
"این عقیده که هر مسلمانی یک تروریست است، خلاف حقیقت است و شیوه آمریکایی باید محک بخورد. من فکر می کنم."
و توئیت جنجال ساز بعدی خطاب به یکی از کاربران طرفدار اسراییل با نام کاربری«حقوق بشر»
" آروم بگیر، بچه. امشب شب جمعه منه. تو و تیم هسابرا باید برید چلاقها رو بزارید دور و اطراف گله" (یعنی برای نمایش دادن از معلولین سواستفاده کنید؛ اشاره به یک موسسه یهودی خیریه برای معلولین)
با شروع موج حملات، کلنسی ابتدا خیلی زود پیامهای مناقشه برانگیز، و سپس حساب کاربری خود را حذف کرد، ولی تا قبل از حذف، 200 بار پیامهای او بازتوئیت شده بود. ساعاتی بعد، بیوگرافی او از سایت سیانان حذف، و اندکی بعدتر پیام خداحافظی کلنسی در همان جا منتشر شد.
تیم ویلکاکس (Tim Willcox)
خبرنگار بریتانیایی شبکه بیبیسی نیوز، بیبیسی وان و بیبیسی ورلد، بیشتر به خاطر پوششهای زنده خبری خود از حادثه «ریزش معدن در شیلی» و روزهای شروع انقلاب مصر در سال 2011 شناخته شده است.
او در جریان پوشش راهپیمایی پاریس برای حمایت از مجله شارلی ابدو (راهپیمایی برای اتحاد)، با تعدادی از شرکتکنندگان مصاحبه کرد. یکی از آنها، یک زن یهودی به نام «شاوا»[2] بود که از هراس غالب شده بر یهودیهای فرانسه، پس از حمله به شارلی ابدو سخن میگفت: "اوضاع به روزای دهه 1930 اروپا برگشته.."
ویلکاکس در جواب او جملهای گفت که خیلی زود برایش دردسرساز شد:
"اما خیلی از منتقدان اسراییل هم اعتقاد دارند که فلسطینیها هم از دست یهودیها رنجهای زیادی تحمل میکنن."
زن یهودی در حالی که سر به مخالفت تکان میداد گفت:
" نمیتونیم اینها رو با هم یکی بگیریم." و ویلکاکس چنین ادامه داد: "هر کس هر چیزی رو که میبینه از زاویه دید خودش درک میکنه."
زن مزبور که اصالتا اسراییلی و به قول خودش 20 سال ساکن پاریس بود، بعدا، و طبق معمول، از جانب رسانههای اسراییلی به عنوان فرزند یک بازمانده هالوکاست معرفی شد!
به هر حال، همین اظهارنظر ویلکاکس کافی بود که اندکی پس از پخش گزارش، سیل ایمیلها، توئیتها و پیامها در شبکههای اجتماعی و تلفنهای تهدیدآمیز به شخص او و شبکه بیبیسی برای اخراج او به راه بیافتد. شدت هجمه به او و بیبیسی آن قدر زیاد بود که او فردای آن روز در توئیتر، این چنین عذرخواهی کرد:
" واقعا بابت آزاری که نحوه بیان ضعیف من در مصاحبه دیروز در پاریس، ایجاد کرد، متاسفم - کاملا غیرعمدی بود."
او حتی از جانب همکاران خود در بیبیسی هم مورد حمله واقع شد. برای نمونه، مورخ و مجری بیبیسی، سایمون شاما (Simon Schama) در توئیتر نوشت:
"افتضاح تیم ویلکاکس برای مسوول دانستن تک تک و همه یهودیها( نه اسراییلیها) برای رفتار با فلسطینیها در برابر بانوی هراسان در پاریس. بعد، آن قدر وقیح بود که خواست به زن ترحم کند و میگوید آدم ها چیزها را از زوایای مختلف میبینند! بدبختی فلسطینیها کشتن یهودیها را توجیه میکند؟"
سردبیر هفتهنامه یهودیان انگلیس موسوم به «جوییش کرونیکل» (Jewish Chronicle)، استفن پولارد (Stephen Pollard) ، نیز وارد بحث شد و نوشت:
"مشکل ویلکاکس با یهودیان چیست؟ (این روش) بار اول بحثبرانگیز است. بار دوم یک الگوست."
کارزار علیه سامیستیزی یا یهودستیزی (Anti-Semitism) که برای مبارزه با ترویج احساسات ضدیهودی در بریتانیا به راه افتاده است، کلیپ این مصاحبه را پخش کرد و از همه کسانی که آزرده شدند خواست به بیبیسی اعتراض کنند. مدیر روابط عمومی این کارزار، جاناتان ساکردوتی، عذرخواهی توئیتری ویلکاکس را هم کافی ندانست و آن را تنها در حد اعتراف به خطا محسوب کرد. او خواهان عذرخواهی رسمی بیبیسی و تحقیقات درباره رفتار ویلکاکس شد.
«الکس بنجامین» (Alex Benjamin)، مدیر اجرایی سازمان «دوستان اروپایی اسراییل» (European Friends of Israel) که مقر آن در بلژیک است، در مصاحبهای با وبسایت میل آنلاین گفت که او و گروهش برای انعکاس درخواست استعفای ویلکاکس تلاش خواهند کرد. او سخنان ویلکاکس را زمخت و نخوتآمیز دانست و او را متهم به مرعوب کردن و تحقیر زن یهودی در پاریس کرد.
سازمان «دوستان اروپایی اسراییل» (European Friends of Israel)
ویلکاکس در نوامبر سال گذشته هم متهم به اظهارات ضد یهودی شد. او که اجرای برنامه مرور مطبوعات را در شبکه بیبیسی نیوز به عهده داشت، متهم شد که وقتی تحلیلگر مهمان، «جو فیلیپس» نظر داد که لابی یهودی به دلیل اظهارات «اد میلیبند» رهبر حزب کارگر در محکوم کردن حمله اسراییل به غزه، حمایت خود را از این حزب قطع کرده است، با او مخالفت نکرد و او را به چالش نکشید. جرم دیگر او این بود که در انتهای اظهار نظر میهمان برنامه، اضافه کرد: "بسیاری از چهرههای یهودی برجسته شدیدا مخالف مالیات عمارت(مالیات مربوط به خانههای مجلل که بسیاری از یهودیان مشمول آن میشوند) خواهند بود."
در نهایت، در قضیه پاریس، بیبیسی زیر بار اخراج ویلکاکس نرفت و عذرخواهی او را در توئیتر کافی، و آزار وارده به احساسات یهودیان را غیرعمدی دانست.جوابیه رسمی بیبیسی به منتقدان ویلکاکس
در تحلیل ماجرای ویلکاکس، شاهدیم که چگونه انواع و اقسام موسسات دفاع از حقوق یهودیان و کارزارهای مقابله با یهودستیزی آماده و گوشبهزنگ هستند تا از کاه، کوه بسازند و کوچکترین نشانی از مخالفت با تصویر بینقص و مظلوم یهودیان را با بمباران انتقاد و اعتراض، در نطفه خفه کنند.
جالب این که گروهها و موسسات این چنینی، که برای رد گم کردن عنوان کلی «مقابله با سامیستیزی یا یهودستیزی» را یدک میکشند، تنها یهودیان طرفدار اسراییل را مصادیق نژاد سامی فرض میکنند، و در برابر آزار عربهای یهودی هیچ تعهدی احساس نمیکنند. در قضیه توهین به پیامبر گرامی اسلام، و آزار روحی و روانی بیش از یک میلیارد مسلمان، یکی از این کارزارها رخ نشان ندادند تا کلمهای در دفاع از حقوق عربهای شهروند فرانسه بگوید، که اساس هویتشان مورد توهین قرار گرفت.
نکته قابل توجه دیگر در این ماجرا این است که، طرفداران اسراییل در فضای رسانهای و تبلیغاتی غرب، در مواردی چنین ساده، یعنی یک اظهار نظر، به کمتر از حذف فرد مورد نظر از صحنه رسانه قانع نیستند و حتی خاطر نامبارکشان به عذرخواهی (بابت بیان اعتقاد و انتقاد) راضی نمیشود.
از سوی دیگر، در مورد قبلی، یعنی مصاحبه درباره حزب کارگر، میبینیم که مساله این گروههای فشار رسانهای، حتی با اظهارنظر شخص ویلکاکس هم نیست، بلکه این است که چرا او در برابر مهمان برنامه، در دفاع از لابی یهودی حرف نزده است. بیان موجز این ماجرا چنین است: خبرنگار نه تنها حق اظهارنظر انتقادی درباره اسراییل و یهود ندارد، که باید هر جا که لازم بود، در قامت یک مدافع ظاهر شود و منتقدان را هم بر سر جایشان بنشاند.
رولا جبریل (Rula Jabreal)
رولا جبریل(1973)، یک تحلیلگر سیاست خارجی، روزنامهنگار، رماننویس و فیلمنامهنویس فلسطینی-ایتالیایی، و مفسر پیشین شبکه «اماسانبیسی» (MSNBC) است.
"ما مسخرهایم. وقتی پای این مساله (مناقشه اعراب-اسراییل) به میان میآید، آشکارا دچار تعصب میشویم. ببینید که چقدر نتانیاهو و اطرافیان او بر یک مبنای معمول، آنتن ما را در اختیار دارند...، هیچ گاه نمیبینیم که با یک فلسطینی در این مورد صحبت شود...."
این مفسر سابق شبکه انبیسی، در برنامهای در همین شبکه، آن را متهم به تعصب "تهوعآور" نسبت به اسراییل در پوشش اخبار مناقشه فلسطین و اسراییل متهم کرد. این شبکه در معرفی او در زیرنویس، از عنوان «مفسّر ام اس ان بی سی» استفاده کرد. اما وقتی ساعاتی بعد، او در برنامهای دیگر، برای توضیح حرفهای قبلی خود ظاهر شد، شبکه او را با عنوان «روزنامهنگار فلسطینی» معرفی کرد. مسوولان شبکه در توضیح این مساله اعلام کردند که قرارداد رولا جبریل از ماه قبل پایان یافته و تمدید نشده بود! او که انتظار این برخورد از شبکه محل کار خود را نداشت در توئیتر خود چنین نوشت:
"احساس بدی دارم، چرا که من به استخدام شبکه درآمده بودم و به مدت دوسال به عنوان تحلیلگر، روزنامهنگار، کارشناس سیاست خارجی معرفی شدم. من یک گزارشگر بودم. هرگز به من عنوان روزنامهنگار فلسطینی داده نشده بود."
او این مساله را با این مقایسه کرد که مثلا همکار او "برایان استتر" را «آدم سفید پوست» یا حقوقدان مشهور، الان درشوویتز را «وکیل یهودی» معرفی کنند.
" چه کسی این کار را میکند؟" او تصمیم شبکه این گونه را زیر سوال برد: " من فکر میکنم کسانی که این کارزار را علیه من به راه انداختهاند باید این مسایل را مورد بازاندیشی قرار دهند. آیا من فلسطینی شدم چون از این طریق میخواهید من را احساساتی و متعصب نشان دهید؟ به این روش میخواهید از پاسخ واقعی درباره این که چه کسانی روی این مساله متعصب هستند، طفره بروید؟ گمان میکنم که آن ها باید این پاسخها را، نه به من، که به مخاطبان ارایه دهند."
او در برنامه «رونم فارو دیلی» (Ronam Farrow daily)، درباره موضوع "فراخواندن خبرنگار موفق این شبکه، ایمن محی الدین، از غزه" صحبت کرد. وقتی مجری برنامه در جواب اتهام او گفت که ما صدای فلسطینیها را هم پوشش میدهیم، گفت:ایمن محیالدین خبرنگار شبکه NBC آمریکا بدلیل پوشش جنایات رژیم اسرائیل، از سرزمینهای اشغالی فراخوانده شد
"شاید برای 30 ثانیه، و بعد 25 دقیقه برای بیبی(بنجامین) نتانیاهو و نیم ساعت برای نفتالی بنت (وزیر اقتصاد کابینه اسرائیل) و سایرین. گوش کنید؛ بگذارید درباره ایمن محی الدین صحبت کنیم.... ایمن محی الدین طرف فلسطینی قضیه را پوشش میدهد، و ما ناراحت میشویم. این( برای ما) حمایت زیادی از فلسطین محسوب میشود. این را نمیپسندیم. او را برمیگردانیم. از شبکههای احتماعی ممنونم که موضوع او را مطرح کردند. بگذارید درباره این مسایل حرف بزنیم."
توئیت ایمن محیالدین درباره جنایت اسرائیل در هدف قراردادن چهار کودک در سواحل غزه
او در همان برنامه گفت که نسبت صدای فلسطینیها به اسراییلی ها یک به ده است و افکار عمومی در آمریکا طرفدار اسراییل است، چرا که رسانهها طرفدار اسراییلاند، کاملا متضاد با سایر نقاط دنیا.
بلافاصله پس از این برنامه، رولا جبریل ایمیلهایی از طرف شبکه دریافت میکند که حضور بعدی او را منتفی اعلام میکند.
او در مصاحبه با «امی گودمن» ( (Amy Goodmanدر برنامه "حالا دموکراسی" گفت که علی رغم تجربیات تلخی که از تحت فشار قرار گرفتن در کشورهایی چون مصر و ایتالیا داشته، باور نمیکرد که در ایالات متحده، که خود را سردمدار لیبرال دموکراسی می داند، بلافاصله بعد از اظهارنظر، فشارها آغاز شود.
نکته قابل توجه این که رولا جبریل متولد حیفا در سرزمین های اشغالی، یک عرب-اسرائیلی، یک شهروند اسراییل، یک طرفدار راه حل دو کشور، و از همه مهم تر همسر یک بیلیونر پرنفوذ یهودی، «آرتور آلتشول جونیور»[4] است و به اصطلاح ایرانی ها پارتی بسیار کلفتی دارد. وقتی تبعات اظهارات منتقدانه برای او این چنین سنگین است، رواداری مدعیان آزادی بیان در برابر دیگران روشن است.
دایانا مَگنِی (Diana Magnay)
او همان خبرنگاری است که در 17 جولای 2014، در گزارشی زنده از مرز سرزمینهای اشغالی با غزه، در حالی از ادامه حملات اسراییل خبر میداد که صدای هیاهوی شادی ساکنان اسراییلی غیرنظامی آن منطقه، از پرتاب موشکها به سوی غزه به گوش میرسید. بعد از این گزارش، او توئیت کرد:
"اسرائیلیها بر بالای تپه مشرف به سدروت، با هر بمبی که بر غزه فرود میآید، شادی میکنند؛ آن ها ما را تهدید کردند که اگر کلمهای اشتباه بگویم، ماشین ما را نابود میکنند. اوباش!"
این توئیت، یک واکنش آنی و خشمگینانه بود و زود حذف شد، ولی قبل از حذف چند صد نفر آن را ریتوئیت کرده بودند، و این گونه ماجرا برای مگنی شروع شد. او را از گزارش رویدادهای غزه کنار گذاشتند و به دفتر مسکو فرستادند.
اوکتاویا نصر (Octavia Nasr)
این خبرنگار لبنانیالاصل و سردبیر ارشد بخش خاورمیانه سیانان، پس از 20 سال کار در این شبکه، به دلیل ارسال یک توئیت اخراج شد.
او پس از درگذشت علامه سید محمد حسین فضل الله، روحانی بلندپایه حزبالله لبنان، در سال 2010، چنین پیامی در توئیتر خود نوشت:
" از شنیدن خبر درگذشت محمد حسن فضل الله، یکی از بزرگان حزبالله که بسیار مورد احترام من بود، ناراحت شدم."
این توئیت ابراز تاسف نصر برای درگذشت علامه فضل الله در نهایت منجر به اخراج نصر از سیانان شد
همین کافی بود که کمپین ترور شخصیت و بمباران تبلیغاتی حامیان اسرائیل به سرکردگی مرکز سیمون ویزنتال (از جمله لابیهای فعال یهودی در آمریکا)، علیه این خبرنگار باسابقه به راه افتاد و مطالبی از این قبیل توسط این مرکر و گروههای مشابه، دستمایه فشار برای اخراج او قرار گرفت:
".... نصر باید از قربانیان تروریسم حزبالله عذرخواهی کند که عزیزان آنها حاضر نیستند ناراحتی خود را در مرگ یکی از غولهای حزبالله شریک نمیشوند."
پیام توئیت نصر هم به سرعت برداشته شده بود، اما گویی رصدکنندگان صهیونیست، یعنی تفتیش گران عقاید مدرن، ذره بین به دست منتظر چنین بیانی بودند تا در اقدامی هماهنگ، توپخانه حملات خود را به راه اندازند.
تحت فشار روانی و شغلی وارد به نصر، او مجبور شد در بلاگ خود در وبسایت سیانان، پیام خود را سادهنگرانه و اشتباه در قضاوت بخواند، و ابراز ارادت خود را نسبت به علامه فضل الله به تلاشهای او درباره حقوق زنان و فتوا به حرمت قتل ناموسی فرو بکاهد. گرچه او او به این نکته هم اشاره کرد که در فهم قضیه آزادی بیان در غرب بسیار روشنگرانه است:
"واکنشها به توئیت من سریع و همه جانبه بود و درس خوبی داد که چرا آن 140 حرف (مجاز برای توئیت کردن) نباید برای اظهارنظر درباره مسایل حساس به کار رود، به ویژه آن مسایلی که به خاورمیانه مربوط است."
با وجود همه عذرخواهیها و تعدیلها، نصر بیدرنگ و بی کمترین تامل و تردیدی، پس از 20 سال کار، اخراج شد. پریسا خسروی، معاون ارشد سیانان، فقط چنین نوشت: "تصمیم گرفتهایم که نصر موسسه را ترک کند.... در این مقطع، معتقدیم که اعتبار او در جایگاهش به عنوان سردبیر ارشد مسایل خاورمیانه لطمه دیده است."
هلن توماس (تامِس) Helen Thomas
هلن توماس(1920-2013) روزنامهنگار کهنهکار، نویسنده و گزارشگر سرویس اخبار، عضو هیات مطبوعاتی کاخ سفید و ستوننویس، 57 سال برای مجموعه مطبوعاتی یونایتدپرس کار کرد و بعدها مدیر اداره مطبوعاتی کاخ سفید شد. وقتی او در سال 2010 به دلیل اظهارات ضد اسراییلی از کار اخراج شد، به مدت 10 سال بود که برای روزنامه هرست (Hearst) کار میکرد. او نخستین کارمند ارشد زن «باشگاه ملی مطبوعات»، و اولین عضو و رییس زن «انجمن خبرنگاران کاخ سفید» بود. در کنار اینها، او سابقه اولینهای دیگری هم داشت و در کل یکی از برجستهترین و شناختهشدهترین روزنامهنگاران تاریخ ایالات متحده به حساب میآمد.
هلن توماس در حال گفتگو با جان اف کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا
در 27 می 2010، زمانی که ربای داوید ِنِسنوف ، یک خاخام صهیونیت معروف در روز «جشن میراث یهودیان آمریکایی» از کاخ سفید بازدید می کرد، از هلن تامس پرسید که نظرش درباره اسراییل چیست. پاسخ هلن به این ترتیب بود:
"به اونها بگو گورشون رو از فلسطین گم کنند. یادت باشه، این مردم تحت اشغال هستند و این جا سرزمین اوناست. این جا آلمان یا لهستان نیست."
هلن و جیمی کارتر
نسنوف از او پرسید که یهودیان به کجا بروند و او اضافه کرد:
"میتونن برن به خونه...لهستان، آلمان و آمریکا یا هر جای دیگه. چرا مردم رو از جایی بیرون میکنن که قرنها اون جا زندگی کردن؟"
هلن تامِس در حال یادداشتبرداری از سخنان جرالد فورد
دیوید نسنوف (David Nessenoff) صهیونیست، ویدئوی صحبت توماس را در سایت خود (RabbiLive) گذاشت. جنجال رسانهای بعد از آن قابل پیشبینی بود. سیل انتقادات، محکومیتها و ناسزاها نثار این بانوی سالخورده روزنامهنگاری آمریکا شد. جالب این که بخش عمده این بمباران شخصیتی، نه متوجه آن بخش از صحبت او درباره بازگشت یهودیان به آلمان و لهستان، که مربوط به صحبت از رنجهای مردم فلسطین تحت اشغال میشد.
تامس تنها یک حرف ساده زد. او خشم خود را از بیعدالتی صورت گرفته نسبت به فلسطینیها در غصب سرزمینشان، بروز داد. البته این نکتهای است که موجودیت اسراییل را زیر سوال میبرد و خشم حامیان اسراییل هم دقیقا از همین نقطه بود. این نظر، قانون نانوشته خود-سانسوری در رسانههای آمریکا درباره موجودیت رژیم صهیونیستی را زیر سوال میبرد و دلیل شدت حملات توپخانه رسانهای صهیونیستها به تامس در همین جاست. چنین اظهاراتی، آن سکوت رسانهای سنگین را میشکند که جلوی هرگونه به چالش کشیدن مشروعیت رژیم غاصب صهیونیستی و سیاست خارجی تجاوزگرانه ایالات متحده در حمایت همه جانیه از اسراییل را میگیرد.
تبلیغات دیوید نسنوف صهیونیست برضد هلن توماس
تامس که از یکی از قدیمیترین خانوادههای عرب-آمریکایی میآمده، در تمام دوران فعالیتش منتقد سرسخت سیاستهای نظامی آمریکا و اسراییل در خاورمیانه بود و بارها در کنفرانسهای مطبوعاتی، مقامات این دو کشور را مورد انتقادات صریح قرار داده بود. نکته تامل برانگیز این که، بعد از مرگ هلن در سال 2013، همان همکارانی که در زمان رویداد سه سال پیش از آن، کلامی در حمایت از او نگفته بودند (بلکه وی را مورد تهاجم هر قرار دادند)، مطبوعات و شبکههای خبری را از مراثی و مدایح درباره او پر کردند.
بیل اورایلی مجری فاکس نیوز هلن را «جادوگر شریر شرق» نامید
ایمن محی الدین (Aymen Muhyeldin)
ایمن محی الدین (1979)، خبرنگار مصری-آمریکایی شبکه خبری انبیسی است که سابقه کار در الجزیره و سیانان را هم دارد. او نیز یک خبرنگار پرافتخار است که جوایز مطبوعاتی بسیاری دریافت کرده است. پوششهای زنده خبری او از دادگاه صدام حسین، انقلابهای عربی و حمله اسراییل به غزه در خاطر مخاطبان شبکه برجسته است.
در 16 جولای 2014، در اوج حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه، محی الدین که از سوی ان بی سی برای پوشش زنده رویداده به منظقه اعزام شده بود، شهادت 4 کودک فلسطینی را که با چشم خود دیده بود، در توئیتر گزارش کرد. این 4 کودک که پسرعموی هم بودند، فوتبال بازی میکردند که با دو موشک صهیونیستها به شهادت رسیدند. نکته به شدت دردناک برای محیالدین این بود که خود او دقایقی قبل تر، جلوی هتل محل اقامتش، لحظاتی با این کودکان همبازی شده بود.
با و جود این که خود ایمن شاهد عینی این صحنه متاثرکننده بود و به علاوه خبرنگار دیگر انبیسی، ریچارد اِنجل (Richard Engel)، همین رویداد را از تل آویو گزارش داد، شبکه تصمیم گرفت، بدون کوجکترین توضیحی، محی الدین را از غزه فرا بخواند و انجل را جایگزین او سازد. با این حال وقتی شدت انتقادات همکاران و رسانههای مستقل از این کار انبیسی بسیار بالا رفت، او بعد از 4 هفته، و باز هم بدون کمترین توضیح، به غزه بازگردانده شد.
بلومنتال(1977)، نویسنده، روزنامهنگار و بلاگر آمریکایی و فرزند سیدنی بلومنتال، همکار رییس جمهور سابق بیل کلینتون در کاخ سفید، است. او سابقه کار برای روزنامههای «دیلی بیست» و «الاخبار» را در کارنامه دارد. کتاب او با عنوان «جالوت: زندگی و نفرت در اسراییل بزرگ» هم سر و صدای زیادی در محافل رسانهای غرب برپا کرد. به علاوه او هر از چندی کلیپهای کوتاه ویدیویی، در نقد راستگرایان افراطی آمریکا، در اینترنت قرار میدهد.
در سال 2009، او یک ویدیوی 3 دقیقهای با عنوان "احساس نفرت در اورشلیم در آستانه سخنرانی اوباما در قاهره" در یوتیوب منتشر کرد. این ویدیو، تصاویری از جوانان یهودی-آمریکایی مست را در ژوئن 2009 در اورشلیم، ساعتی قبل از سخنرانی باراک اوباما، خطاب به مسلمانان در قاهره، نشان میدهد. این جوانان با فحش و با لحنی نژادپرستانه درباره اوباما و عرب ها حرف میزنند و اوباما را کاکاسیاه و شبیه تروریستها میخوانند.
صحنه ای از فیلم کوتاه «احساس نفرت در اورشلیم»
باز هم بلافاصله حمله راست گرایان یهودی به بلومنتال و اعتراضات به یوتیوب برای برداشتن ویدیو آغاز شد. او در توضیح رفتار این جوانان گفت که افراط گری موجود در مصاحبهشوندگان فیلم او، بیشتر حاصل مغزشویی این جوانان در تورهای «اسراییلِ حق مسلم» (Birthright Israel) است که توسط دولت اسراییل برای جوانان یهودی برگزار میشود و چند تن از مصاحبهشوندگان او هم در آن تورها شرکت داشتند. روزنامههای اسراییلی از جمله جروزالم پست و هاآرتص، فیلم را از مصادیق بارز یهودستیزی و تحریک نفرت علیه یهودیان معرفی کردند.
در نهایت، کار به جایی رسید که بلومنتال چندین پیام تهدید به مرگ دریافت کرد. کلیپ مزبور هم بعد از مدتی توسط یوتیوب حذف شد.