اوباما همپیمان ایران علیه سناتورهای جمهوریخواه
به گزارش مجله فرونت پیج، ما تا الان درباره اتحاد اوباما و ایران علیه گروه تروریستی داعش شنیده بودیم، اما حالا آنها با هم علیه یک دشمن مشترک دیگر همپیمان شدهاند: جمهوریخواهان.
جمهوریخواهان سنا در نامهای به رهبری ایران نوشتند که ما دموکراسی داریم، و تمامی تصمیمات توسط یک نفر گرفته نمیشود. به قولی دیگر، هرگونه توافق هستهای اوباما با ایران باید به تایید کنگره آمریکا نیز برسد.
مقامات آمریکایی و ایرانی هر دو به این نامه واکنش نشان دادند. محمد جواد ظریف این نامه را نقشه تبلیغاتی خواند. بنظر میرسد که ظریف فکر میکند که در آمریکا هم مثل ایران این رهبر است که حرف آخر را میزند. اوباما هم جمهوریخواهان را به همراهی با تندروهای ایران متهم کرد. درصورتی که این خود اوست که با ایران همراهی میکند.
حالا که اوباما با ایران علیه داعش و جمهوریخواهان متحد
شده است، تنها چیزی که باقی مانده است این است که ببینیم که ایران و آمریکا علیه
رژیم صهیونیستی همپیمان شدهاند.
چالش اصلی مذاکرات هستهای با ایران
به گزارش مجله دیپلمات، بی هیچ شکی، تهران و واشنگتن تصمیم گرفتهاند تا بیش از پیش برای حل بحران برنامه هستهای ایران با هم همکاری کنند. حالا باید منتظر ماند و دید که آیا آنها آنقدر به هم نزدیک شدهاند که در نهایت توافق هستهای را امضا کنند. اما نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه دو طرف سرانجام نقطه مطلوب همگرایی را در مذاکرات یافتهاند.
علت اینکه مذاکرات هستهای این قدر طول کشیده است این است که دو طرف خطوط قرمز خود را در مذاکرات مدنظر قرار دادهاند. ایران و گروه 5+1 در این برهه از مذاکرات درباره مسائلی همچون مدت زمان محدودیتها و بازرسیهای سرزده از تاسیسات هستهای ایران، و همچنین سرعت و گستردگی عقبگرد تحریمها بحث میکنند.
با فرض اینکه طرفین در زمان مقرر به توافق نهایی دست یابند، مشکل اصلی راضی کردن تندروهای دو طرف است.
ایران مدتهاست که خطوط قرمز خود را در مذاکرات مشخص کرده است. تحت هیچ شرایطی ایران با برچیدن توانمندی غنیسازی خود موافقت نمیکند. به علاوه، هرگونه توافق از جانب ایران نیازمند رفع تمامی تحریمها خصوصاً تحریمهای یکجانبهای است که توسط آمریکا و اتحادیه اروپایی از اواخر سال 2012 اعمال شدهاند. دولت اوباما هم به نوبه خود تاکید کرده که با چیزی به غیر از یک توافق جامع با زمانبندی مشخص و رژیم راستیآزمایی دقیق موافقت نخواهد کرد.
گزارشات موساد و سازمان سیا نشان میدهد که ایران هیچ گونه
تصمیمی برای تولید بمب اتمی ندارد. از سویی دیگر، همگان به این نکته اذعان دارند
که ایران کشوری منطق است و همیشه برآورد هزینه - فایده انجام میدهد. پس این کشور
هیچ گاه به سمت تولید بمب اتمی پیش نخواهد رفت. به علاوه، رهبری ایران فتوایی را
مبنی بر حرام بودن تولید بمب اتمی صادر نمودهاند.
دست و پنجه نرم کردن اوباما و جمهوریخواهان بر سر ایران
به گزارش پایگاه هیل، جنگ لفظی درباره سیاست خارجی اوباما با حمله شدید دموکراتها به نامه سناتورهای جمهوریخواه به مقامات ایرانی به بالاترین حد خود رسیده است.
اعضای بلندپایه حزب دموکرات این اقدام را محکوم کردند و اوباما نیز جمهوریخواهان را متهم به داستانپردازی برای ایجاد اختلال در روند دیپلماسی کرد.
اوباما گفت: این مساله عجیب است که گروهی از نمایندگان کنگره با تندروهای ایرانی همصدا شدهاند.
نمایندگان دموکرات کنگره با کلماتی از قبیل «قبیح»، «بچهگانه»، «بدبینانه»، «بیشرمانه» و «نامناسب» به توصیف این نامه پرداختند. شاید شدیدالحنترین انتقاد از جانب هری رید رئیس اقلیت سنای آمریکا مطرح شد. وی جمهوریخواهان را به تقویت آیتاللهها در ایران متهم کرد.
رید گفت: این مساله بیسابقه است که یک حزب سیاسی بصورت
مستقیم در یک مذاکره بینالمللی با هدف تضعیف رئیس جمهور ایالات متحده دخالت میکند.
جمهوریخواهان باید راهی را برای حل دشمنی خود با اوباما بیابند.
اشتباه نامه سناتورها به مقامات ایرانی
به گزارش پایگاه لافیر بلاگ، جک گلداسمیت متخصص اندیشکده هوور نوشته است: گروهی از سناتورهای جمهوریخواه در نامهای سرگشاده به مقامات ایرانی هشدار دادند که توافقنامهای که توسط باراک اوباما امضا شود پس از پایان دوره ریاست جمهوری وی دوام نخواهد داشت. اصل این نامه این است که مقامات ایرانی به اصول قانون اساسی آمریکا آشنا نیستند.
اما به نظر میرسد که سناتورها از سیستم قانون اساسی یا موضوع توافقهای تعهدآور مطلع نیستند. در سایت سنا به وضوح آمده است: سنا معاهدات را تصویب نمیکند. در عوض، سنا توصیهها و مشاورههایی به رئیس جمهور میدهد. به عنوان مثال در گزارشات تحقیقاتی کنگره آمده است: این رئیس جمهور است که معاهدات ایالات متحده را تصویب میکند و سنا فقط در برخی مواقع مشاوره و توصیه ارائه میدهد.
تصویب به معنای موافقت رسمی ملت برای یک تعهد الزامآور میباشد.
اجازه سنا برای تصویب معاهده توسط آمریکا شرطی لازم اما کافی نیست. در گزارش
تحقیقاتی کنگره آمده است: زمانی که سنا در خصوص یک معاهده مشاور و مجوز میدهد و
آن را به رئیس جمهور بر میگرداند، وی میتواند آن را تصویب نکند.
حامیان توافق درصدد تقویت موضع ایران در مذاکرات هستند
به گزارش پایگاه گیتاستون، به رغم تکرار این شعار که عدم توافق بهتر از توافق بد است، به نظر میرسد که ایالات متحده بر اساس این اعتقاد مذاکره میکند که بدترین نتیجه ممکن این مذاکرت این است که توافقی حاصل نشود. بسیاری از حامیان مذاکره استدلال میکنند که هیچگونه گزینه جایگزینی برای این توافق نداریم. بیان صریح این ایده باعث تقویت مذاکرهکنندگان ایرانی و درخواستهای بیشتر و نرمش کمتر آنها شده است زیرا آنها معتقدند که آمریکا هیچ گزینه دیگری به جز توافقی که به سود ایران باشد در اختیار ندارد.
نتیجه این مواضع این است که ایران هرگونه پیشنهادی را رد میکند، اما واشنگتن مجبور نیست که هر بار پیشنهاد جدیدی ارائه دهد. اگر این حرف درست است که این توافق بهتر از عدم توافق است، پس هرگونه تغییر در این توافق که از نظر ایران قابل قبول نباشد نمیتواند شروعی خوب محسوب شود.
به همین دلیل است که پیشنهاد نتانیاهو برای منوط کردن زمان لغو تمامی تحریمها به تغییرات علنی در رفتار ایران با مخالفت حامیان مذاکراه مواجه شد. آنها هیچگاه نخواستهاند تا به مزایای این پیشنهاد فکر کنند. در عوض، آنها دائماً تکرار میکنند که ایران این شروط را نخواهد پذیرفت و باید آنها را به عنوان مختلکننده مذاکرات کنار گذاشت.
این بدترین راهبرد ممکن برای مذاکره کردن است: گفتن این موضوع به طرف مقابل که هرگونه پیشنهادی که باب میل او نیست از روی میز برداشته میشود و هر شخصی که چنین پیشنهاداتی میدهد به عنوان مخل مذاکرات معرفی میشود. این همان راهبردی است که توسط دولت و حامیانش اتخاذ شده است.
نویسنده این مقاله در پایان میافزاید: فضای ذهنی مدافعان
توافق در آمریکا این است که واشنگتن بیش از ایران به توافق نیاز دارد. سند این حرف
هم این است که مقامات آمریکایی دائما میگویند که تهران حتی حاضر به امضای این
توافق نیست. اما حقیقت این است که ایران به سبب شرایط سخت تحریم به این توافق نیاز
دارد، توافقی که به این کشور اجازه میدهد تا با برداشته شدن تحریمها راحتر به
برنامه هستهای خود به پردازد. پس میتوانیم بگوییم که آمریکا در مذاکرات برگ
برنده را دارد، اما دارد از موضع ضعف با ایران برخورد میکند.
سیاستهای پشت توافق هستهای با ایران
به گزارش روزنامه گالف نیوز چاپ امارات، هنوز توافق هستهای با ایران حاصل نشده است، اما شواهد کافی وجود دارد که ایران و کشورهای عضو گروه 5+1 در نهایت به توافق دست مییابند. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به دقت پیشرفت مذاکرات را زیر نظر دارد. مقامات غربی دائماً گزارشاتی درباره جزئیات مذاکرات به کشورهای عربی ارائه میدهند.
اگرچه کشورهای عربی پیشرفت مذاکرات را زیر نظر دارند، اما معلوم نیست که آیا این کشورها از توافق هستهای با ایران حمایت نمایند. آنها کاملاً آگاه هستند که توافق هستهای ایران تبعات گستردهای برای امنیت خلیج فارس و سیاست منطقهای دارد، اما تا کنون این کشورها موضع رسمی خود را اعلام نکردهاند. این کشورها معتقدند که برنامه هستهای ایران نه تنها تهدیدی برای منطقه بلکه برای دنیا محسوب میشود.
نویسنده این مقاله در پایان مینویسد: کشورهای عربی این
عقیده را دارند که هرآنچه جامعه جهانی تصمیم بگیرد برای آنها قابل قبول است. آنها به
مذاکرهکنندگان آمریکایی اعتقاد اندکی دارند، اما کاملاً معتقدند که مقامات
کشورهای اروپایی میتواند بهترین توافق ممکن را تدوین نمایند.
خطای کشنده در توافق اوباما با ایران
به گزارش وال استریت ژورنال، اوباما در مصاحبه اخیر خود توافق هستهای با ایران را کاملاً منطقی خواند. این در حالیست که زمانی که گفتگوهای هستهای با ایران شروع شد، وی برنامه هستهای این کشور را غیرقابل قبول خواند.
در کنگره هم بیاعتمادی و خشم از اینکه اوباما نمیخواهد توافق را به تایید کنگره برساند موج میزند. مطابق با توافق فعلی، ایران میتواند بخش اعظمی از تاسیسات هستهای خود را در اختیار داشته باشد و به غنیسازی اورانیوم نیز ادامه دهد. اوباما میگوید این توافق میتواند کمک زیادی به کنترل برنامه هستهای ایران نماید. در مقابل نتانیاهو معتقد است که بازرسی نمیتواند بطور کامل نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران را حل کند.
نکته صحبتهای نتانیاهو این است که باید فشارها را برای برچیدن تاسیسات مهم هستهای ایران افزایش دهیم. در این صورت اگر ایران در نهایت تصمیم به نقض توافق بگیرد، مدت زمان بیشتری طول خواهد کشید تا بتواند بمب اتمی تولید کند. نتانیاهو میگوید تحریمها باید تا زمانی که ایران از حمایت از گروههای مقاومت و همچنین تاثیرگذاری در کشورهای همسایه دست میدارد ادامه یابد. اما اوباما معتقد است که این دیدگاه غیرواقعگرایانه است.
اما در مرکز مشاجرات اوباما با نتانیاهو و کاخ سفید با کنگره تقابل دیپلماسی در برابر جنگ وجود ندارد. بلکه تفاوت بین دیپلماسی همکاری در برابر دیپلماسی جبری است.
اوباما اصرار دارد که از طرق دیپلماسی همکاری آمریکا و دیگر کشورها میتوانند ایران را تشویق کنند تا از قوانینی که دیگر کشورها به صورت داوطلبانه پذیرفتهاند تبعیت نماید. در مقابل، دیپلماسی جبری مورد نظر نتانیاهو فرض را بر این میگذارد که ایران همچنان کشوری متخاصم، غیرقابل اعتماد و خطرناک باقی میماند. دیپلماسی جبری برنامه هستهای ایران را نشانه دشمنی بین ایران و غرب و نه منبع دشمنی میداند. جبر به این معناست که آمریکا و دوستانش باید از محدودیتهای تجاری و مالی، منزویسازی دیپلماتیک و دیگر روشها برای تغییر رفتار ایران استفاده کنند.
نویسنده این مقاله در ادامه با ایراد اتهاماتی علیه ایران مینویسد: زمانی که اوباما میگوید که رژیم صهیونیستی هیچگونه گزینه جایگزینی را ارائه نکرده است، وی در حقیقت گزینه دیپلماسی جبری را نادیده میگیرد. دو مشکل با رویکرد همکاری اوباما وجود دارد. نخست، ذات حکومت ایران است. دوم تاریخ تلاشها برای مهار بازیگران بد با استفاده از رویکرد همکاری است.
ایران کشوری تندرو و انقلابی است. انقلاب ایران با موجی از عقاید مذهبی به وجود آمد و تهران هنوز به صدور انقلاب خود متعهد است. مقامات ایرانی لیبرالیسم و دموکراسی غربی را محکوم میکنند. در ایران به منتقدان احترام گذاشته نمیشود.
در خارج کشور هم ایران کشوری تندرو است. گروههای نیابتی ایران در دیگر کشورها فعال هستند. ایران سابقه طولانی از عدم صداقت دارد. این کشور حامی اصلی حکومت بشار اسد محسوب میشود.
ایران بازیگر بدی است و تاریخ به ما آموخته است که مهار این کشورها از طریق معاهدات صلح و کنترل تسلیحات به منزله باختن بازی است. رویکرد کنترل تسلیحات از بازیگران بد میخواهد تا توافقنامههای حقوقی را امضا کنند و امضاگنندگان نیز طی مراسمی این توافق را جشن میگیرند. البته تا زمانی که آنها تصمیم به نقض توافق بگیرند.
الگوها از دل تاریخ بیرون میآیند. زمانی که رهبران کشورهای دموکراتیک قولهایی را درباره رفتار خوب از بازیگران بد میگیرند، این رهبران دموکراتیک مزیتهای سیاسی را بدست میآورند. آنها مورد تایید فعالان صلح قرار میگیرند. اما، زمانی که توافقات زیر پا گذاشته میشوند، فعالان صلح مسیر تقابل را در پیش میگیرند.
این مقاله در انتها نتیجهگیری میکند: دولت اوباما خود را
نسبت به رویکرد همکاری در قبال ایران متعهد نشان میدهد و رویکرد جبری را رد میکند.
اما اگر ایران توافق را نقض کند، آیا ما به سراغ واکنش جبری نمیرویم؟ اوباما تاکید
میکند که دیپلماسی تنها گزینه ماست. در این صورت، وی نشان میدهد که یا واقعاً
درباره تاریخ سیاسی کماطلاع و بیتجربه است و یا وی دیگر برنامه هستهای ایران
را تهدیدی برای جهان نمیداند.