به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، محمدرضا ورزي دربارهي سريال «تبريز در مه» ادامه داد: «تبريز در مه» به دلايلي در چهار سال پيش ساخته نشد اما مقطع تاريخ جنگهاي ايران و روس هميشه دغدغهي من بوده و فکر ميکردم مردم با اين مقطع تاريخي هر چند تلخ بايد آشنا شوند چون يکي از عبرتآميزترين مقاطع تاريخ است.
ورزي خاطرنشان کرد: به لحاظ پژوهشي هم سعي کرديم با اساتيد تاريخ مشورت کنيم و حداقل نسبت به کارهاي قبلي خودمان يک کار بينقص را ارايه دهيم.
وي تاکيد کرد: «تبريز در مه» داستان ايران است چون تبريز و آذربايجان جدا از ايران نبوده و نخواهد بود. عباس ميرزا و عهدنامههاي ترکمنچاي و گلستان نيز بخشي از آن بودهاند. اما بيشتر سعي کرديم يک فضاي کلي از زندگي عباس ميرزا را در اين داستان در نظر بگيريم.
ورزي هم چنين درباره تعهد يک فيلمساز تاريخي به تاريخ، عنوان کرد: 15 سال پيش يک سريال هفت قسمتي ساختم و خيلي دقيق و تاريخي جلو رفتم. با ساخته شدن اين کار تاريخدانان براي من پيام تشکر فرستادند اما منتقدان من را نقد کردند. اين کار و کار بعدي با شکست مواجه شد. در اين جا بود که متوجه شدم تاريخ بايد دراماتيزه شود. در فيلمهاي بزرگ تاريخي نيز درام نقش بسزايي دارد و دراماتيزه کردن تاريخ مهم است. بعد از مدتي مورخين به من حمله کردند که نبايد يک اثر دراماتيک به تاريخ خدشه وارد کند. به همين دليل در «تبريز در مه» سعي کرديم هم تاريخ را لحاظ کنيم و هم وجوه دراماتيک را در سريال بيافزاييم.
کارگردان سريال «تبريز در مه» که در «نقد اول» تلويزيون حاضر شده بود، افزود: جداي از اين مسائل به دنبال يک رمزگشايي هم بودم و فقط به عنوان تاريخ به اين سريال نگاه نکردم. بزرگترين پيام سريال «تبريز در مه» را نوعي واکسيناسيون ميدانم که پيام بسيار مهمي است. استقلال و اتحاد بين اقشار مختلف مردم ايران در زمان جنگهاي ايران و روسيه وجود نداشت. سعي کرديم اين پيام را بدهيم که ملت ايران اتحاد خود را حفظ کند تا اتفاق ناگوار ترکمنچاي و گلستان تکرار نشود.
***
در بخش ديگري از اين برنامه تلويزيوني، محمد تقي فهيم ـ منتقد سينما و تلويزيون ـ نيز با اشاره به اهميت تاريخ و درام گفت: به اعتقاد من فيلمساز نبايد تاريخنگار باشد اما نبايد به مردم دروغ بگويد و اطلاعات غلطي را منتقل کند. فيلم ساز ميتواند در تاريخ به نفع درام دست ببرد و شخصيتها را کم و يا زياد کند. کسي هم نميتواند معترض اين امر باشد. مگر اين که درام ضعيف کار شده باشد.
وي ادامه داد: کار فيلمساز، فيلمسازي و ارائهي يک درام جذاب است و اگر يک سريال با مخاطب ارتباط برقرار کند تاريخ در آن اهميت زيادي نخواهد داشت. هيچ کس از فيلمساز انتظار تاريخنگاري ندارد. او ميتواند بر اساس ديدگاه خود بدون ارائه شخصيتهاي غلط عناصري را اضافه کند.
***
در ادامه اين نشست موسي حقاني، محقق و تاريخنگار و مشاور تاريخي سريال «تبريز در مه» نيز مشکلي را که تاريخنگاران با فيلمسازان دارند ورود آنها به عرصه تاريخ خواند و افزود: وقتي فيلمسازان وارد عرصه تاريخي ميشوند توقع اين است که واقعيات تاريخي را رعايت کنند.
وي با اشاره به سخنان محمد تقي فهيم گفت: وقتي راجع به عباس ميرزا يا فتحعلي شاه صحبت ميکنيم نميتوانيم آنها را کم يا زياد کنيم. خيلي از محققان تاريخ نميپسندند که دست فيلمساز باز باشد اما بايد فرصتي به او داده شود تا جذابيتهايي را در فيلم ايجاد کند. با اين حال بايد توجه کرد جابجايي وقايع ميتواند به تاريخ آسيب وارد کند.
اين محقق و تاريخنگار با بيان اين که تاريخنگاري ما به خصوص از منظر ديني دچار انحرافاتي است، تاکيد کرد: اشاره به جايگاه ايران، وضعيت ما در نظام بينالمللي و نقشههاي انگلستان در ايران و مسائلي نظير فراماسونري، نقش گروههاي وابسته در دربار قاجار و پرداختن به نقش علما از ويژگيهاي خوب فيلمنامه «تبريز در مه» بود. بجز يک يا دو شخصيت، ورزي توانست از مشهورات تاريخي فرار کند.
***
در بخش ديگري از اين نشست محمد تقي فهيم با اشاره به شخصيت پردازي در سريال «تبريز در مه» گفت: شخصيت يکي از اجزاي مهم درام است. به نظر من اين بخش از اساسيترين بخشهاي جذب مخاطب است. خلق شخصيت عباس ميرزا در سريال ورزي به عنوان شخصيت محوري، به نسبت سريالهاي ديگر اين کارگردان يک حرکت رو به جلوست.
وي خاطرنشان کرد: اگر شخصيت خوبي خلق کنيم حتي تاريخنگاران هم چيزي نخواهند گفت اما اگر شخصيت ضعيف باشد کاري نميتوان کرد.
اين منتقد سريالهاي تلويزيون سپس به سريالهاي کرهاي مثل «جومونگ» اشاره کرد که توجه به ريزهکاريهاي شخصيت در آن باعث شده بود حتي خواص هم پاي تلويزيون بنشينند و افزود: سريالهاي زيادي در تلويزيون داريم که اگر هم اکنون نيز پخش شوند، مردم ميبينند مثل «قصههاي مجيد». شخصيتها در سريال «تبريز در مه» قويتر کار شده و مديريت هوشمندانهتري صورت گرفته اما هنوز هم با شخصيت مذکور فاصله دارد.
وي سپس يادآور شد:«سخنراني پادشاه» هم فيلمي بود که در آن همخواني زيادي با تاريخ وجود نداشت. در اين فيلم تنها مسالهي تاريخي، لکنت زبان پادشاه بود. اين فرد يک شخصيت منفي است اما فيلم او را تبديل به شخصيتي جذاب ميکند. اين کار را فيلمساز انجام داده است نه تاريخ نگار.
فهيم ادامه داد: ورزي در رشته تاريخ تحصيل کرده او در ابتدا تاريخدان بوده اما در حال حاضر در حال تبديل شدن به يک فيلمساز خوب است و کارهايش به لحاظ ميزانسن قوي است. در سريال «تبريز در مه» نيز ميزانسنها غالبا درست بود. اما تايم پلان سکانسها گاهي بلند و کوتاه ميشد. با اين حال جايگيري دوربين غالبا درست بود و در مجموع ورزي نمره قبولي ميگرفت.
وي در پايان سخنانش انتخاب موسيقي را انتخاب هنرمندانهاي دانست که باعث ميشود اين کار جزو کارهايي ماندگار باشد و تاکيد کرد: در «تبريز در مه» خود موسيقي با مخاطب حرف ميزند.
***
در بخش ديگري از اين نشست محمدرضا ورزي کارگردان «تبريز در مه» به دکورهاي اين سريال اشاره کرد و گفت: شهر تبريز 200 سال پيش را در شهرک غزالي ساختيم که کار مهمي بود. ساخت لوکيشنهايي مثل بازار، کاخ عباس ميرزا و بارانداز کار عظيمي بود اما مجموعههاي سلطنتي بازار و برخي خانههاي قديمي خاص مثل خانه بروجرديها در کاشان را نميشد ساخت.
اين کارگردان سريالهاي تاريخي در ادامه صحبتهايش از همکاري و تعامل با سازمان ميراث فرهنگي تشکر کرد و يادآور شد: اگر اين تعامل نبود به مشکل بر ميخورديم؛ طي اين سالها هم هميشه از حمايت ميراث فرهنگي برخوردار بوديم.
وي تاکيد کرد: مورخين هم با ما همکاري خوبي داشتند اما در مجموع توليد کارهاي تاريخي بسيار سخت است. مهمترين دغدغه من اين است که نسل جوان ما از تاريخ کشور خود مطلع شوند و روزي برسد که با توجه به اضمحلال فرهنگ کتابخواني فيلم و سريال بتواند نسل جوان را با تاريخ آشنا کند.
ورزي در پايان در پاسخ به پرسشي درباره زبان محاوره در سريال «تبريز در مه» عنوان کرد: بايد در اين زمينه ساختارشکني شود و همان طور که رهبر انقلاب اشاره کرده ديالوگهاي پر تمتراق در کارهاي تاريخي نباشد و سعي کنيم زبان سادهتري را در نظر بگيريم. من نيز تلاش کردم با ساختارشکني از زبان محاوره استفاده کنم.