به گزارش مشرق، در حالی که این روزها فدراسیون بدون رییس بسکتبال ایران در اندیشه جذب سرمربی خارجی است و گزینه مورد نظر هم معرفی شده، اما هنوز سرپرست فدراسیون به طور واضح از ماجرای توافق و عقد قرارداد با مرد صرب بسکتبال ایران صحبت نکرده است و تنها در یک گفت و گو از این مربی دفاع کرده است. با این حال در خبری که روی خروجی سایت فدراسیون مبنی بر تایید وزارت ورزش و جوانان برای جذب مربی خارجی قرار گرفت نامی از اسم و رسم سرمربی وجود نداشت.
لوکا پاویچویچ فردی است که فدراسیون بسکتبال با او به طور جدی وارد مذاکرات شده و قرار است پس از توافق نهایی قراردادش را ثبت کند، اما دوباره حضور یک مرد صرب در بسکتبال ایران سوالها و نکات زیادی به وجود آورده که باید دید رمضانعلی دولو، سرپرست کنونی و مشاورانش در فدراسیون آیا تمایل به پاسخ درباره آنها دارند یا نه.
حضور پاویچویچ صرب در ایران نکات زیادی با خود به همراه دارد که باید به طور کامل درباره آنها صحبت شود. البته سرمربی سابق تیم ملی مونتهنگرو هنوز پاسخ قطعی به ایران نداده و قرار است در طول این هفته به لندن سفر کند تا با آژانسی که او را به ایران معرفی کرده مذاکره داشته باشد و از قرارداد و بندهایش بپرسد.
آنچه که درباره قرارداد، ذهن لوکا را مشغول کرده، مساله گارانتی، زمان و مالیات و دیگر مسائل مالی است. رییس نداشتن فدراسیون از جمله مواردی است که ذهن مرد صربستانی را به خود مشغول کرده است، اما در کنار ذهن مشغول سرمربی اروپایی که نمی توان از او سابقه زیادی بدست آورد ذهن بسیاری از بسکتبال دوستان هم به مواردی مشغول شده که پاسخی برای آنها وجود ندارد.
پس از آمدن ولاسکو به والیبال ایران همه کارشناسان بسکتبال حرف از نیاز این رشته به مربی بزرگ زدند. تمام بسکتبال دوستان تاکید داشتند این ورزش دانشگاهی به یک مربی بزرگ چون ولاسکو نیاز دارد. ضرورت یک مربی بزرگ و نامدار برای تحول بسکتبال نیازی است که همه به آن باور دارند و حالا این سوال پیش میآید که در سال کسب سهمیه المپیک که همه حریفان ایران مقتدرانه راهی چین میشوند آیا لوکا یک مربی بزرگ و همان نیاز بسکتبال است یا آزمون و خطایی دیگر محسوب میشود؟
آیا فدراسیون و مشاورانش با تفکر تحول او را جذب کردهاند و باور دارند که این مربی صرب آنقدر بزرگ هست که در ایران تغییر ایجاد کند یا نه؟
سالهای آخر نسل طلایی ایران در تیم ملی است و نسل جوان در انتظار ورود هستند، آیا این مربی آنقدر بزرگ هست که با بزرگانی همچون صمد نیکخواه بهرامی، حامد حدادی و مهدی کامرانی و همچنین نسل بعدی بسکتبال کار کند یا قرار است بیاید، چند وقت کار کند، با درخشش ستارههای ایران افتخاری کسب کند و بعد از چند ماه برود؟ آیا او همان مربی بزرگی است که همیشه در بسکتبال به دنبال او بودیم یا نه، و قرار است تنها برای ایران سهمیه المپیک بگیرد؟
نکته دیگری که درباره لوکا می توان به آن اشاره کرد، سابقه کاری است. رزومه لوکا نسبت به مربیان قبلی ایران چطور است؟ او سابقه کاری متناسب با نیازهای بسکتبال داشته یا این که قرار است بیاید و در ایران برنامه ای پیاده کند که یا جواب میدهد یا نمیدهد؟ لوکای صربستانی گزینهای است که فدراسیون بعد از نزدیک به سه ماه با او به توافق رسیده و باید دید آیا او آنقدر بزرگ هست که اینقدر زمان از دست بسکتبال ایران رفته باشد؟
** نحوه قرارداد
آن طور که شنیده شده فدراسیون از طریق یک مربی ایرانی حاضر در اروپا با آژانسی ارتباط گرفته که لوکا را معرفی کرده است. طبق قانون فعالیتهای بینالمللی اگر این قرارداد ثبت شود 10 درصد مبلغ آن باید به حساب این آژانس ریخته شود. آن طور که خبرنگار ایسنا مطلع شده، مبلغ قرارداد لوکا چیزی نزدیک به 20 هزار دلار در ماه است و اگر قرارداد پنج ماهه باشد باید 100 هزار دلار به لوکا و 10 هزار دلار به آژانس پرداخته شود. البته این یک عرف جهانی است، اما میشد با لوکای صرب به طور مستقیم وارد مذاکره شد تا او هم پنج درصد حق آژانس را پرداخت نکند تا دو طرف سود کنند.
** هدف
تیم ملی بسکتبال ایران در سال جاری باید با حریفان قدر خود رقابت کند، قهرمان آسیا شود و سهمیه المپیک ریو را بگیرد. نخستین آزمون سخت لوکا در ایران قهرمانی آسیا است که حتی نباید با دومی عوض شود چون در این صورت حسرت المپیک 12 ساله میشود. بعد از این که لوکا با ایران به این هدف رسید برنامه بعدی او و فدراسیون چیست؟ هدف سرپرست فدراسیون و مشاورانش در جذب این مربی صرب چیست؟ آیا قرار است پس از کسب سهمیه تغییر و تحول بسکتبال بر عهده این مربی سپرده شود یا باز باید در انتظار تغییرات باشیم؟ اگر قرار باشد لوکا مسوول تغییر و تحول شود آیا توانایی این کار را دارد؟ آیا می توانیم امکانات لازم را در اختیارش قرار بدهیم؟ چطور یک مدیری که هنوز وضعیت ریاستش معلوم نیست و سرپرست است قول مساعدت برای تحول ایجاد کردن به مربی خارجی داده است؟
** بسکتبال در بزنگاهی تاریخی
بسکتبال ایران در مسیر پیش روی خود پیچی خطرناک دارد. اگر از این پیچ به سلامت عبور کند می توان آینده ای روشن در آن دید. کسب سهمیه المپیک و عبور از آسیا و پس از آن حرکت به سمت جهانی شدن کاری بزرگ است. فدراسیون کنونی با حمایت وزارت ورزش و جوانان کارش را پیش می برد و این روزها همه دلسوزان و بسکتبال دوستان هم وارد کار شده و نظرات خود را ارائه میدهند. بسکتبال ایران در شرایط کنونی به آرامش، حمایت و خرد جمعی نیاز دارد و باید از انتقام جویی، سودجویی و شخصی نگری دور شود. مطمئنا آنچه که میتواند بسکتبال را به دهههای قبل برگرداند انتقام جویی است و حالا باید دید فدراسیون با این موضوع چه طور برخورد میکند.