این افشاگری های سلسله وار خشم شهروندان آلمانی و فرانسوی را برانگیخته و البته به مانند همیشه با سکوت مقامات آمریکایی مواجه شده است. چنانچه نشریه اشپیگل گزارش داده است،مقامات سازمان اطلاعات فدرال آلمان، برخی اطلاعات ضروری مانند آدرس ایمیلهای الکترونیکی و شماره تلفنهای افراد خاص را جهت تسهیل روند جاسوسی های مشترک دوجانبه در اختیار مقامات آلمانی قرار داده اند.
پازلی که بسیار زود کامل شد
در تاریخ 16 آذرماه سال 1393، خبرگزاری تسنیم در پرونده ای تحت عنوان " در معاملات امنیتی برلین و واشنگتن چه می گذرد" به نکات مهمی در خصوص مناسبات امنیتی جاری میان دو کشور آلمان و آمریکا اشاره کرده و سکوت صدر اعظم آلمان در قبال افشاگری های اسنودن را مترادف با بازی مرکل در زمین آمریکا مورد ارزیابی قرار داده بود. در بخشی از این پرونده ویژه آمده بود:
"نوع مواجهه صدر اعظم آلمان با افشاگری های اسنودن از یک سو و موضع گیری منفعلانه وی در خصوص جاسوسی آمریکا از مکالمات تلفنی خصوصی خود نشان از شکل گیری معاملهای پشت پرده میان مرکل و مقامات سیاسی و امنیتی آمریکا داشت."
به نظر می رسد پازلی که تا قبل از افشاگری های اخیر صورت گرفته در خصوص جاسوسی های مشترک آمریکا و آلمان به صورت ناقص چیده شده بود، با اضافه شدن اطلاعات تازه تکمیل شده است. در چنین معادله ای " آلمان" دیگر حکم یک بازیگر فریب خورده امنیتی را ندارد، بلکه خود نیز در کسوت یک متهم امنیتی مورد شناسایی قرار می گیرد.
حال دیگر بر همگان محرز است که چرا صدر اعظم آلمان در مقابل گزارشهای افشاگرایانه " ادوارد اسنودن" واکنشی از خود نشان نداده و بالعکس، خواستار طرد اسنودن از جامعه سیاسی و امنیتی آلمان شده بود. همچنین دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست که چرا صدر اعظم آلمان پس از افشای جاسوسی مقامات آمریکایی از تلفن همراه و مکالمات خصوصی وی، در عمل واکنشی علیه این موضوع صورت نداد و سعی کرد از کنار ماجرای به این مهمی به سادگی بگذرد.
مرکل در این پازل یک "متهم تمام عیار" است. البته سیاستهای کلان حزب دموکرات مسیحی آلمان در راستای همگرایی امنیتی با واشنگتن را نیز نمی توان در این خصوص نادیده گرفت. اتحادیه احزاب مسیحی و دموکرات (دموکرات مسیحی، سوسیال مسیحی و دموکراتهای آزاد) جملگی در تعیین سیاستهای امنیتی کلان آلمان در قبال نظام بینالملل طی 10 سال اخیر نقش داشته اند. سکوت حزب "سوسیال دموکرات" در این معادله نیز جای بسی تعجب و البته توجیه دارد. حزب مخالف مرکل که هم اکنون با همراهی صدر اعظم آلمان در دولت ائتلافی حضور دارد ، با توجه به موقعیت سیاسی خود فعلا قصد ندارد در قبال جاسوسی های مشترک برلین و واشنگتن واکنشی از خود نشان دهد. در هر حال افرادی مانند "اشتاین مایر" و "زیگمار گابریل" به عنوان دو رهبر ارشد حزب سوسیال دموکرات هم اکنون در راس دو وزارتخانه کلیدی "امور خارجه" و "اقتصاد" قرار دارند و ورود آنها به این معادله چندان با مصالح حزبی آنها سازگاری ندارد! در چنین شرایطی تنها حزب سبز آلمان است که هدایت اعتراضات عمومی علیه سیاستهای امنیتی برلین را بر عهده دارد.
از سوی دیگر، مقامات آمریکایی بارها به مرکل هشدار داده اند که با موضع گیری در خصوص برخی کارشکنی های امنیتی آمریکا (مانند استراق سمع مکالمات تلفنی مرکل) زمینه اثبات همکاری های مشترک امنیتی برلین و واشنگتن و جاسوسی های مشترک این دو از فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی را فراهم نیاورد. مرکل نیز طی سالهای اخیر به توصیه اوباما و مقامات امنیتی آمریکا و آلمان در این خصوص گوش فرا داد. با این حال افشای اطلاعات مربوط به جاسوسی مشترک آلمان و آمریکا از فرانسوی ها شوک امنیتی-سیاسی سختی به صدر اعظم سرزمین ژرمنها وارد ساخته است. او هم اکنون در معادله ای که دستپخت مشترک دستگاههای امنیتی کشورش و آمریکا محسوب می شود، بازنده ای مطلق است.
آمریکا چگونه فرانسه را فریب داد
سازمان امنیت فرانسه DST
همان گونه که اشاره شد، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان هم اکنون به یک متهم امنیتی و بازنده ای تمام عیار در معادلات سیاسی و اطلاعاتی کشورش تبدیل شده است. تعلق خاطر امنیتی مقامات برلین به آمریکا موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. با این حال سوال دیگری که در این برهه به ذهن خطور می کند، به " فریب دستگاههای امنیتی فرانسه توسط آمریکا" باز می گردد.
صورت ماجرا اینجاست که افشای اطلاعات جدید در خصوص همکاری آلمان با آمریکا برای جاسوسی از فرانسه و کمیسیون اروپا به چالشهای امنیتی مرکل افزوده است. توماس دی مایزیر وزیر کشور آلمان قرار است در یک کمیته پارلمانی توضیحاتی را در خصوص همکاری اطلاعاتی آلمان و آمریکا ارائه دهد . مایزیر طی سال های 2005 تا 2009 میلادی رئیس دفتر صدر اعظم آلمان بوده است. با این حال آیا می توان دستگاههای اطلاعاتی و دولت فرانسه را به عنوان "فرد مظلوم ماجرا" معرفی کرد؟! پاسخ این سوال قطعا منفی است....
"نیکولا سارکوزی" و "فرانسوا اولاند" دو رئیس جمهور سابق و فعلی فرانسه نیز دقیقا به مانند آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان یک طرف معاملات امنیتی با ایالات متحده آمریکا بودهاند. سایت آمریکایی (American Free Press) در دسامبر سال 2012 میلادی در مقالهای به قلم ریچارد واکر می نویسد:
"به نظر سازمان اطلاعات فرانسه روابط مرموزی بین کارکنان ارشد دوره سارکوزی رئیس جمهور پیشین فرانسه با سیا و موساد وجود دارد. این موضوع خود را در خرابکاری های مشترک سایبری در فرانسه نشان داده اند. برخی مقامات فرانسوی مدعی شده اند که سیا به تنهایی مسئول خرابکاری های سایبری می باشد و تا حدودی موساد در تولید ویروس های مخرب سایبری دست داشته است. در واقع مقامات فرانسه سعی دارند این اقدام را همکاری بین موساد و سیا بنامند و کشور خود را از مسئولیت دست داشتن در تولید ویروس های مخرب سایبری، برهانند."
درست یکسال بعد، یعنی در نوامر سال 2013 میلادی، روزنامه فرانسوی «لوموند» با استناد به افشاگریهای «ادوارد اسنودن» مامور پیشین سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در گزارشی از همکاری مشترک امنیتی و اطلاعاتی فرانسه و آمریکا در جاسوسی از برخی شهروندان فرانسوی پرده برداشت. بر اساس افشاگری های ادوارد اسنودن، آژانس امنیت آمریکا از 70/3 میلیون تماس تلفنی در فاصله 10 دسامبر 2011 تا 8 ژانویه 2013 جاسوسی کرده است. این اقدام با برنامهای به نام «US-985D» صورت گرفته است و در قالب آن از پیامهای متنی نیز جاسوسی شده است.لوموند پیش از این نیز از جاسوسی گسترده آمریکاییها از شبکه اینترنت در فرانسه خبر داده بود. که از جمله اهداف جاسوسی میتوان به شبکههای اجتماعی فیسبوک، توییتر و اطلاعات بانکی اشاره کرد."
اگرچه برخی مقامات دولت فرانسوا اولاند رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه انتشار این گزارش را شوک آور دانسته و نسبت به پیگیری آن تاکید کردند، اما این پیگیری به هیچ عنوان صورت نگرفت. پروژه های امنیتی مشترک فرانسه و آمریکا در دوران سارکوزی و اولاند سبب شد تا دو حزب رقیب در پاریس بر سر سکوت در خصوص جاسوسی های مشترک فرانسه-آمریکا به توافقی نا نوشته برسند. با این حال نه تنها اولاند، بلکه سارکوزی نیز تصور نمی کرد که مقامات آمریکایی درست در زمانی که مشغول طراحی پروژههای مشترک امنیتی با فرانسوی ها می باشند، با همکاری ژرمنها در حال کسب اطلاعات محرمانه از کاخ الیزه هستند.
دستگاههای سیاسی و امنیتی فرانسه نیز دقیقا به مانند دستگاههای امنیتی و سیاسی آلمان و اکثر احزاب این کشور،در حوزه امنیتی و سیاسی فریب مقامات آمریکایی را خورده اند. این در حالیست که هنوز بسیاری از اطلاعات مربوط به جاسوسی های مشترک مقامات آمریکایی و آلمانی از فرانسویها و بالعکس (جاسوسی های مشترک مقامات فرانسوی و آمریکایی از آلمان) افشا نشده است. نکته مهم اینجاست که ایالات متحده آمریکا رکن و ضلع ثابت هر یک از این افشاگری ها محسوب می شود.
نتیجه گیری
با تجمیع گزارشهای منتشر شده می توان به نتایج مهمی در خصوص همکاری های
مشترک امنیتی ایالات متحده آمریکا ،فرانسه و آلمان دست یافت. برخی از این
نتایج به صورت خلاصه عبارتست از:
1- دستگاههای امنیتی دو کشور آلمان و فرانسه هر دو در جریان جاسوسی ایالات متحده آمریکا از اتباع کشورخود قرار داشته و حتی در این خصوص با مقامات امنیتی واشنگتن همکاری کرده اند. در مقابل، دستگاههای امنیتی آمریکا نیز پروژه های امنیتی مشترک کلانی میان خود، برلین و پاریس تعریف کرده است.
2- اکثر احزاب و گروههای سیاسی در فرانسه و آلمان از ورود به پرونده های حساس و جنجالی مربوط به "همکاری های امنیتی با آمریکا" اجتناب می ورزند. این به معنای حمایت ملموس و در عین حال غیر اعلامی احزاب راستگرا و چپ گرای آلمان و فرانسه از این پروژه های امنیتی تکان دهنده است.
3- ایالات متحده آمریکا درست در زمانی که مشغول همکاری های امنیتی مستقیم با فرانسه (در خصوص ارسال اطلاعات ایمیلی شهروندان فرانسوی و ...) بوده است، ساختار جاسوسی مشترک خود و مقامات آلمان از کاخ الیزه را نیز طراحی و اجرا کرده است. این "خیانت امنیتی" درست به مانند خیانت امنیتی آمریکا به مقامات آلمانی در خصوص شنود تلفن همراه آنگلا مرکل شوک سختی به شرکای امنیتی اروپایی واشنگتن وارد ساخته است.
4- در معادلات امنیتی افشا شده، حلقه مفقودهای به نام "انگلیس" وجود دارد که هنوز نقش و جایگاه آن در جاسوسی های مشترک با آمریکا در دیگر نقاط اروپا به درستی تبیین نشده است. با افشای اطلاعات اسنودن و همچنین دیگر افشاگری هایی که در آینده توسط برخی اعضای دستگاههای امنیتی اروپا صورت می گیرد، پرونده های جاسوسی ایالات متحده آمریکا در اروپا پیچیده تر از گذشته خواهد شد.
5- با توجه به قوی بودن حس ناسیونالیستی شهروندان فرانسوی و حس کلی منفی آنها نسبت به ژرمنها، افشاگری صورت گرفته در خصوص جاسوسی مشترک برلین و واشنگتن از کاخ الیزه تاثیر بسیار مهمی در احیا و تشدید رویکرد تقابلی آلمان و فرانسه خواهد داشت. در چنین وضعیتی فرانسوا اولاند، رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه که خود به سبب همکاری های امنیتی کشور و حزب متبوعش با آمریکایی ها یک متهم امنیتی محسوب می شود، ناچار خواهد بود سکوت خود در برابر ژرمنها را شکسته و از مرکل بخواهد تا در خصوص جاسوسی آلمان از کاخ الیزه توضیح دهد.
6- "اتصال امنیتی" بازیگران دخیل در افشاگریهای اطلاعاتی صورت گرفته سبب شده است تا این پرونده به صورتی دقیق و جدی از سوی سیاستمداران اروپایی پیگیری نشود. در چنین شرایطی به نظر می رسد رسانه های فرانسوی و آلمانی در خلاء سیاستمدارانی که خود متهم این بازی چند لایه هستند، از این پس اطلاعات بیشتری در خصوص پروژههای مشترک جاسوسی آمریکا و کشورهای اروپایی منتشر کنند.
7- انتشار اطلاعات مربوط به مشارکت کشورهای اروپایی و آمریکا در جاسوسی علیه شهروندان اروپایی و حتی خیانت مقامات اروپایی به یکدیگر در این معادله امنیتی، منجر به تشدید سرخوردگی شهروندان اروپایی نسبت به سیاستمدارانشان شده است. هم اکنون شهروندان آلمانی و فرانسوی از اینکه به طعمه های جاسوسی مشترک آمریکا و کشورهای متبوع خود تبدیل شده اند حس بسیار بدی دارند. بدون شک آثار و تبعات این تنفر در آیندهای نزدیک خود را در جوامع این دو کشور نشان خواهد داد.