به گزارش مشرق به نقل از برنا، عبدالله موحد قهرمان بلند آوازه تاريخ کشتي ايران که از حيث کسب تعداد مدال هاي طلا در جمع گو شکسته هاي همه تاريخ کشتي اين مرز و بوم تافته جدا بافته است و هنوز هيچ قهرماني نتوانسته همچون او 6 مدال طلاي پياپي قهرماني جهان و المپيک را به خود اختصاص دهد.
آقا عبدالله(لقب موحد طي 50 سال اخير) اما در سرودن شعر هم دستي بر آتش دارد و شعر زير را در تفاوت دو مقوله مجزاي قهرماني و پهلواني سروده است:
پهلوان يا قهرمان
زور و فن و عقل جرأت، توامان
بايدت تا شوي يک قهرمان
هرکه را اين چهار با هم جفت نيست
بر وي و زحمات وي بايد گريست
قهرمان بسيار باشد در جهان
پهلوان اندک بود اندرميان
پهلواني رسم و راه ديگريست
پهلوان از ناجوانمردي بريست
شرط ها بايد که تا يک قهرمان
پهلوان ناميده گردد در جهان
گفته هاي نيک و هم کردار نيک
همرهش بايد ورا پندار نيک
سر نسازد خم، بر نامردمان
گرچه در اين ره ببازد جسم و جان
گر ندارد قهرمان زين ها نشان
قهرمانش خوان فقط، نه پهلوان
پهلواني کار هر بي مايه نيست
مهر مادر در وجود دايه نيست
گرچه او مي پرورد فرزند را
مي نپردازد زجان خود بها
بشنو از گمنام اين رنجيده جان
تو مخوان هر سفلهاي را پهلوان