به گزارش مشرق، دکتر عماد افروغ در گفتگو با مهر، به ويژگيهاي علمي و شخصيتي استاد مرتضي مطهري اشاره کرد و گفت: جامعيت آثار و افکار و مطالعات شهيد مطهري نشان دهنده اين است که ايشان نقش روشنفکري خود را به خوبي ايفا کرد و وارد عرصه هايي شد که مورد پرسش بود و نگرش فلسفي و باور او به جامعيت دين، به آثار ايشان غنا بخشيد.
پردازش عميق شهيدمطهري به مسائل ناشي از نگرش فلسفي است
وي با اشاره به آثار و فعاليتهاي متعدد شهيد مطهري تأکيد کرد: اين جامعيت و فراگيري از عمق مطالب استاد کم نکرده است و اين مسئله به نگرش فلسفي ايشان برمي گردد. شهيد مطهري يک فيلسوف صدرايي بود و در تمام آثار ايشان اين نگاه فلسفي را مي توان ديد.
اين پژوهشگر و استاد جامعه شناسي در مورد شيوه برخورد شهيد مطهري تأکيد کرد: ايشان در مواجهه با ديدگاه هاي مختلف به بررسي منصفانه انديشه هاي متفکران مي پرداخت و کاملا جانب انصاف را در نقد آثار و انديشه ها رعايت و حتي به نقاط قوت اشاره مي کرد.
دکتر افروغ توجه به جايگاه و ظرفيتهاي اسلام را يکي دپگر از ويژگيهاي شخصيتي و علمي استاد مطهري عنوان کرد و افزود: مرحوم مطهري در کنار عمق و نگرش فلسفي، از آنجايي که دين اسلام را جامع مي دانست همواره مي کوشيد در مواجهه با چالشهاي فکري اين ظرفيتها و قابليتها را به رخ بکشد.
انتقاد شهيد مطهري از مصلحت گرايي
اين استاد جامعه شناسي بر ويژگي اصول گرايي و حقيقت گرايي شهيد مطهري تأکيد کرد و يادآور شد: عمق انزجار استاد مطهري از مصانعه و يا مصلحت گرايي را مي توان در آثار ايشان ديد؛ شهيد مطهري معتقد است اسلام در ذات خود يک حقيقت است، نه يک مصلحت. ايشان از هرگونه ابزارگرايي و نگاه هاي ماکياوليستي در دفاع از اسلام بيزار بود.
وي از استاد مطهري به عنوان يکي از روشنفکران ديني معاصر ياد کرد و افزود: روشنفکر واقعي با درد مردم آشناست؛ شهيد مطهري فيلسوف برج عاج نشين نبود بلکه در ميان مردم و آشنا با مشکلات و درد و رنج آنها بود و نيازها و چالشهاي عصر خود را فهم کرده و در پي حل آن بود.
شهيد مطهري مبارزه با خرافه و سطحي نگري را رسالت خويش مي ديد
دکتر افروغ تأکيد کرد: ايشان شديدا با درکهاي سطحي در جهان اسلام در قالب خرافه گرايي، اخباري گري و اشعري گري مخالفت مي کرد و جايگاه عقل و تفکر نزد ايشان آنچنان بود که مي گفت آزادي تفکر آري اما آزادي عقيده خير چراکه ممکن است عقيده ها گرفتار رسم و رسوم باطل و واهي باشد و همواره از عقيده برخاسته از آزادي تفکر دفاع مي کرد.
وي افزود: يکي ديگر از ويژگي هاي اخلاقي شهيد مطهري اين بود که قدردان گذشتگان و مواريث و سنت موجه بود. ايشان با اينکه پشت به سنت نمي کرد اما در عين حال نگاه انتقادي به برخي سنتها داشت و منصفانه به نقد آن مي پرداخت.
تأکيد شهيد مطهري بر نقد فکر و پرهيز از نقد شخصيت
دکتر افزوغ با تأکيد بر اينکه شهيد مطهري به نقد فکر مي پرداخت نه نقد شخصيت، يادآور شد: اين مسئله اي است که ما امروز متأسفانه در نقادي هاي خود لحاظ نمي کنيم و به جاي اينکه فکري را با استدلال و انصاف نقد کنيم به نقد شخصيت و حتي هتک افراد مي پردازيم. شهيد مطهري از نگاه سطحي به مسائل پرهيز و به واکاوي فلسفي و نقد بن مايه ها مي پرداخت و اين مسئله اي است که در روزگار ما کمتر به آن توجه مي شود.
اين جامعه شناس و پژوهشگر، تصريح کرد: استاد مطهري به يک غايت گرايي و اصل گرايي در مورد توجه به حقوق انساني پايبند بود. ايشان در عين اينکه طرح مفهوم حق را در غرب يک گام مثبت مي دانست اما معتقد بود غرب نبايد اين مقوله را منهاي اصل و پشتوانه خدا مطرح مي کرد. شهيد مطهري ميان خودگرايي و خداگرايي رابطه برقرار مي کرد و به نظر بنده اين يک رابطه متقارن است.
شهيد مطهري ثمره و افتخار حوزه/ هشدار نسبت به ابزارگرايي و قديس سازي در کشور
وي شهيد مطهري را ثمره و افتخار حوزه خواند و افزود: شهيد مطهري را نمي توان بدون عقبه علمي، تربيتي و تاريخي اش ديد، شهيد مطهري منهاي مفاخر حوزه و عرفا و فلاسفه اسلامي تأثيرگذار، معنايي نخواهد داشت.
وي جمهوري اسلامي را يکي از مواريث فکري استاد مطهري عنوان کرد و گفت: شهيد مطهري جزو نظريه پردازان اصلي جمهوري اسلامي است و مدافعان فکري و معرفتي ايشان بايد ببينند که تا چه اندازه سياستها و رفتارهاي ما در طول اين 30 سال متناسب با افکار ايشان بوده است. اگر ما به اين مسئله فکر مي کرديم بطور قطع شرايط بهتري داشتيم.
وي تأکيد کرد: با وجود اينکه ايشان يکي از نقش آفرينان اصلي ذيل نهضت امام خميني(ره) بودند اما امروز فاصله بلندي با افکار شهيد مطهري مي بينيم و اين ابزارگرايي ها و قديس سازي هايي که در چند سال اخير حاکم شده چه معنايي دارد؟! فراموش نکنيم که مقابله با اين مقولات از ويژگيهاي علمي و شخصيتي شهيد مطهري بود.
دکتر افروغ شجاعت مثال زدني شهيد مطهري را ناشي از عمق انديشه وي دانست و گفت: شهيد مطهري از چنان شجاعتي برخوردار بود که در مقابل سنتهاي متحجر، باز دارنده ، آسيب زا و پوسيده که مي تواند سست کننده پايه هاي اعتقادي مردم باشد، مي ايستد. ايشان به رغم توصيفات و تحسين هاي بي نظيرش از روحانيت در کتاب "سازمان روحانيت" به آسيب شناسي اين نهاد مي پردازد و اي کاش اين سنت حسنه در مورد ساير چالش هاي پيش روي حوزه نيز ادامه مي يافت. ايشان با اينکه وامدار روحانيت است اما اين مسئله مانع نقد منصفانه اين مجموعه نمي شود.
وي يادآور شد: شهيد مطهري همواره بر استقلال روحانيت شيعه از دولتها در مقايسه با وابستگي روحانيت اهل سنت تأکيد داشت و معتقد بود يکي از موانع جنبشهاي اسلامي به فقدان استقلال روحانيت اهل سنت برمي گردد.
آزادي از اهداف چهارگانه انقلاب اسلامي/ بي توجهي نظري و عملي به گفتار شهيد مطهري
اين پژوهشگر و جامعه شناس تأکيد کرد: يکي ديگر از ويژگيهاي شهيد مطهري نگاه عميق و دقيق ايشان به مقوله آزادي بود و از اينکه غرب تنها به آزادي اجتماعي پرداخته و به آزادي معنوي بي توجه است انتقاد مي کردند.
وي با قرائت بخشهايي از سخنان شهيد مطهري در مورد آزادي، بر مباني هستي شناسي نگرش استاد تأکيد کرد و افزود: شهيد مطهري ضمن اينکه بر آزادي به عنوان يکي از اهداف چهارگانه انقلاب اسلامي تأکيد دارند، آزادي عقيده را حق تکويني مي دانند. ايشان در کتاب "بررسي اجمالي مباني اقتصاد اسلامي" مي نويسند «طبيعت هر چيزي براي هدف به وجود آمده، منشأ انتزاع حق است. مغز براي فکر کردن و زبان براي بيان آفريده شده، پس مي توان از حق تکويني (طبيعي) آزادي عقيده و آزادي بيان سخن گفت.»
دکتر افروغ افزود: اما بايد سؤال کنيم که با توجه به آثار و گفتار شهيد مطهري، وضعيت آزادي فکر و در کل آزادي انديشه و ملزومات عقل گرايي آن در جامعه ما چگونه است، متأسفانه با توجه به رواج خرافه گرايي و جمودگرايي و مصلحت گرايي هاي ناموجه مي توان مدعي شد ما توجه جدي به محتوا و عمق آثار شهيد مطهري چه در نظر و چه در عمل به ويژه در محيط هاي علمي نداريم.
وي در پايان با اشاره به عدم بهره گيري از ظرفيتهاي قابل بسط انديشه هاي شهيد مطهري در جامعه يادآور شد: متأسفانه از سالهاي گذشته تا کنون اسير نوعي نگرشهاي تزريقي و از بالا به پايين هستيم و به جاي آنکه به بسترسازي کشف انقلاب و لايه هاي فلسفي و حکمي آن و فهم افکار افرادي چون شهيد مطهري بپردازيم، مي خواهيم از طريق فرماليسم و روشهاي دستورالعملي انديشه هاي والا را تزريق کنيم . از يک سو شاهد به اصطلاح بزرگداشت شهيد مطهري و بر پايي مسابقات مختلف هستيم و از سوي ديگرشاهد بي توجهي همزمان به عمق آرا و نظرات ايشان هستيم.