به گزارش مشرق، بیستوششمین دوره مسابقات والیبال لیگ جهانی در سال 2015 با حضور 32 تیم در سه سطح برگزار شد که رکورد جدیدی در این رقابتها به حساب میآید. هشت تیم برتر جهان در سطح یک این رقابتها از هشتم خردادماه به مصاف یکدیگر رفتند که در گروه یک سطح یک تیمهای برزیل، ایتالیا، صربستان و استرالیا در حالی به مصاف یکدیگر رفتند که برزیل از ابتدا حضور خود در مرحله نهایی را (به دلیل میزبانی) مسجل کرده بود. بنابراین دو تیم دیگر از این گروه (ایتالیا و صربستان) همراه با برزیل به مرحله نهایی رقابتها صعود کردند.
در گروه دوم این رقابتها نیز آمریکا، قهرمان لیگ جهانی سال 2014 برای دفاع از عنوان قهرمانی خود برابر رقیبان سرسختی مانند لهستان، قهرمان جهان در سال 2014 و لیگ جهانی 2012، روسیه، قهرمان جام جهانی 2011، المپیک 2012 و لیگ جهانی 2013 و ایران، قهرمان آسیا قرار گرفت که سومین حضور خود در این رقابتها تجربه کرد. از این گروه تنها دو تیم به مرحله نهایی صعود کردند که آمریکا و لهستان با کسب رتبههای اول و دوم مسافر برزیل شدند.
تیم کواچ در این دوره از مسابقات لیگ برتر به گفته خیلی از کارشناسان پرنوسان ظاهر شد؛ اتفاقی شاید در هر تورنمنت برای هر تیمی رخ دهد. ایران در دور رفت نتوانست از کوچکترین شانسهای خود هم استفاده کند تا در روزهای آخر کارش به اما و اگر کشیده شود. یاران معروف در برخی بازیهای بالاتر از ظرفیت ظاهر شدند و در برخی دیگر از مسابقات هم پایین تر از حد والیبال ایران بازی کردند. نکته مثبت بازی مردان والیبال ایران این بود که آنها بدون ترس از حریفان مقابل آنها قرار میگرفتند و توجهی به عناوین کسب شده و تجربه حریفان نداشتند.
ایران سومین سال حضور در لیگ جهانی را تجربه میکرد و شاید طبیعی باشد که نتواند هر سال به جمع برترینها راه پیدا کند و اصلاً منطقی نیست که تیمها در اولین سالهای حضور خود بتوانند جای بزرگترها را بگیرند. تیم ایران برای رسیدن به ثبات نیاز به زمان دارد و با توجه به حضور جوانانی که در تیم ملی هستند میتوان امیدوار بود که ایران آینده خوبی داشته باشد. شاگردان کواچ در رتبه دهم رنکینگ فدراسیون جهانی قرار دارند و این عنوان به جایگاه واقعی ایران بسیار نزدیک است.
والیبال ایران در برگشت به بازیها عملکرد خوبی نداشت. کمتر به یاد داریم که تیم ایران چند امتیاز از حریف عقب بوده باشد و بتواند خود را به حریف برساند و پیش بیافتد. تاثیر ستارهها در چنین امتیازاتی باید دیده شود مانند کاری که کوبیاک برای لهستان و موزرسکی برای روسیه کردند؛ این دو بازیکن در اکثر مواقعی که تیمشان از حریف عقب میافتاد آنقدر خوب بازی میکردند که یک تنه جور سایر بازیکنان را به دوش میکشیدند. در مقابل تیم ایران بازیکنان خوبی دارد، اما هنوز هیچکدام از آنها ستاره نشدند که بتوانند در مواقع حساس بدرخشند. اگر تیم ایران در یک بازی خوب بود، تمام بازیکنان خوب بودند و اگر تیم نتیجه نگرفت تمام بازیکنان بد بودند.
یکی از انتقادهایی که به کواچ میشود انتخاب دستیارانش است؛ نوید مشجری، آنالیزور جوان و در عین حال با تجربه تیم ملی است که در زمان ولاسکو هم در تیم ملی بود و به جرات میتوان گفت که در حال حاضر از بهترینهای آنالیز در ایران است، اما مربیانی در تیم ملی هستند که بهانه انتقاد منتقدان شدهاند. کارشناسان کواچ را در انتخاب دستیار با استفان آنتیگا مقایسه میکنند. آنتیگا، سرمربی فرانسوی تیم ملی والیبال لهستان زمانی که هدایت قرمز - سفیدها را برعهده گرفت بلافاصله درخواست کرد تا مسئولان لهستان فیلیپه بلین را به کادر فنی اضافه کنند.
بلین در زمان بازی آنتیگا در تیم ملی فرانسه سرمربی آن تیم بود و این یعنی آنتیگا یک مربی بزرگتر و با تجربهتر از خود را به کادر فنی اضافه کرد تا بتواند از تجربیات وی استفاده کند؛ کاری که کواچ اصلاً به آن توجه نداشت. با وجود اینکه منتقدان و کارشناسان بارها این موضوع را به وی گوشزد کردند، اما بوبان توجهی به آن نکرد. سرمربی تیم ملی حتی در اظهارنظری عجیب در پایان دور رفت مرحله مقدماتی لیگ جهانی اعلام کرد که نظر منتقدان برایم مهم نیست و کار خودم را انجام میدهم!
ولاسکو با تمام سابقه و دانشی که داشت در کنار خود یک مغز متفکر و تحلیلگر کمنظیر داشت. کمتر کسی در دنیای والیبال حضور دارد که بتواند به راحتی از کنار نام خوان سیچلو عبور کند. وی که بعد از قطع همکاری با والیبال ایران حالا به عنوان نفر اول تیم ملی والیبال قطر در حال فعالیت است؛ حتی خیلیها در آن زمان مساجدی را به عنوان دستیار ولاسکو و مربی تیم ملی قبول نداشتند، در حالی که مساجدی حالا مربی تیم ملی والیبال ژاپن است. این نکات نشان می دهد که وزن کادر فنی تیم ملی در زمان ولاسکو به مراتب سنگینتر از زمان کواچ بوده است و اگر بوبان نمیخواهد زیربار این واقعیت برود، مسئولان فداسیون باید به وی تذکر بدهند. راستی انتقاد از اینکه برخی بازیکنان به سرمربی تیم ملی خط میدهند هم واقعیت است؟
ایران شاید حالا روی کاغذ حذف شده باشد، اما در این دوره از مسابقات لیگ جهانی تجارب بسیار خوبی کسب کرد و میتواند از این تجربهها برای رسیدن به المپیک استفاده کند. شاید تشکیل اتاق فکر فدراسیون والیبال برای بررسی عملکرد ملیپوشان از مهمترین برنامههایی باشد که مسئولان باید اجرا کنند. اتاق فکری که بتواند به کواچ مشاوره بدهد و به تیم ملی کمک کند و چه بهتر است که بوبان هم به نظر منتقدان احترام بگذارد و از آنها کمک بگیرد.
بدون شک همه کارشناسان والیبال برای مطرح کردن انتقادهای خود قصد و غرضی ندارند و تنها به موفقیت والیبال ایران فکر میکنند. داورزنی لیگ جهانی را مسیری برای رسیدن به المپیک دانست و حالا همه امیدوارند که والیبال ایران از مسابقات لیگ جهانی توشهای پربار در راه رسیدن به هدف بعدی خود که همان کسب سهمیه المپیک است، بسته باشد.
در گروه دوم این رقابتها نیز آمریکا، قهرمان لیگ جهانی سال 2014 برای دفاع از عنوان قهرمانی خود برابر رقیبان سرسختی مانند لهستان، قهرمان جهان در سال 2014 و لیگ جهانی 2012، روسیه، قهرمان جام جهانی 2011، المپیک 2012 و لیگ جهانی 2013 و ایران، قهرمان آسیا قرار گرفت که سومین حضور خود در این رقابتها تجربه کرد. از این گروه تنها دو تیم به مرحله نهایی صعود کردند که آمریکا و لهستان با کسب رتبههای اول و دوم مسافر برزیل شدند.
تیم کواچ در این دوره از مسابقات لیگ برتر به گفته خیلی از کارشناسان پرنوسان ظاهر شد؛ اتفاقی شاید در هر تورنمنت برای هر تیمی رخ دهد. ایران در دور رفت نتوانست از کوچکترین شانسهای خود هم استفاده کند تا در روزهای آخر کارش به اما و اگر کشیده شود. یاران معروف در برخی بازیهای بالاتر از ظرفیت ظاهر شدند و در برخی دیگر از مسابقات هم پایین تر از حد والیبال ایران بازی کردند. نکته مثبت بازی مردان والیبال ایران این بود که آنها بدون ترس از حریفان مقابل آنها قرار میگرفتند و توجهی به عناوین کسب شده و تجربه حریفان نداشتند.
ایران سومین سال حضور در لیگ جهانی را تجربه میکرد و شاید طبیعی باشد که نتواند هر سال به جمع برترینها راه پیدا کند و اصلاً منطقی نیست که تیمها در اولین سالهای حضور خود بتوانند جای بزرگترها را بگیرند. تیم ایران برای رسیدن به ثبات نیاز به زمان دارد و با توجه به حضور جوانانی که در تیم ملی هستند میتوان امیدوار بود که ایران آینده خوبی داشته باشد. شاگردان کواچ در رتبه دهم رنکینگ فدراسیون جهانی قرار دارند و این عنوان به جایگاه واقعی ایران بسیار نزدیک است.
والیبال ایران در برگشت به بازیها عملکرد خوبی نداشت. کمتر به یاد داریم که تیم ایران چند امتیاز از حریف عقب بوده باشد و بتواند خود را به حریف برساند و پیش بیافتد. تاثیر ستارهها در چنین امتیازاتی باید دیده شود مانند کاری که کوبیاک برای لهستان و موزرسکی برای روسیه کردند؛ این دو بازیکن در اکثر مواقعی که تیمشان از حریف عقب میافتاد آنقدر خوب بازی میکردند که یک تنه جور سایر بازیکنان را به دوش میکشیدند. در مقابل تیم ایران بازیکنان خوبی دارد، اما هنوز هیچکدام از آنها ستاره نشدند که بتوانند در مواقع حساس بدرخشند. اگر تیم ایران در یک بازی خوب بود، تمام بازیکنان خوب بودند و اگر تیم نتیجه نگرفت تمام بازیکنان بد بودند.
یکی از انتقادهایی که به کواچ میشود انتخاب دستیارانش است؛ نوید مشجری، آنالیزور جوان و در عین حال با تجربه تیم ملی است که در زمان ولاسکو هم در تیم ملی بود و به جرات میتوان گفت که در حال حاضر از بهترینهای آنالیز در ایران است، اما مربیانی در تیم ملی هستند که بهانه انتقاد منتقدان شدهاند. کارشناسان کواچ را در انتخاب دستیار با استفان آنتیگا مقایسه میکنند. آنتیگا، سرمربی فرانسوی تیم ملی والیبال لهستان زمانی که هدایت قرمز - سفیدها را برعهده گرفت بلافاصله درخواست کرد تا مسئولان لهستان فیلیپه بلین را به کادر فنی اضافه کنند.
بلین در زمان بازی آنتیگا در تیم ملی فرانسه سرمربی آن تیم بود و این یعنی آنتیگا یک مربی بزرگتر و با تجربهتر از خود را به کادر فنی اضافه کرد تا بتواند از تجربیات وی استفاده کند؛ کاری که کواچ اصلاً به آن توجه نداشت. با وجود اینکه منتقدان و کارشناسان بارها این موضوع را به وی گوشزد کردند، اما بوبان توجهی به آن نکرد. سرمربی تیم ملی حتی در اظهارنظری عجیب در پایان دور رفت مرحله مقدماتی لیگ جهانی اعلام کرد که نظر منتقدان برایم مهم نیست و کار خودم را انجام میدهم!
ولاسکو با تمام سابقه و دانشی که داشت در کنار خود یک مغز متفکر و تحلیلگر کمنظیر داشت. کمتر کسی در دنیای والیبال حضور دارد که بتواند به راحتی از کنار نام خوان سیچلو عبور کند. وی که بعد از قطع همکاری با والیبال ایران حالا به عنوان نفر اول تیم ملی والیبال قطر در حال فعالیت است؛ حتی خیلیها در آن زمان مساجدی را به عنوان دستیار ولاسکو و مربی تیم ملی قبول نداشتند، در حالی که مساجدی حالا مربی تیم ملی والیبال ژاپن است. این نکات نشان می دهد که وزن کادر فنی تیم ملی در زمان ولاسکو به مراتب سنگینتر از زمان کواچ بوده است و اگر بوبان نمیخواهد زیربار این واقعیت برود، مسئولان فداسیون باید به وی تذکر بدهند. راستی انتقاد از اینکه برخی بازیکنان به سرمربی تیم ملی خط میدهند هم واقعیت است؟
ایران شاید حالا روی کاغذ حذف شده باشد، اما در این دوره از مسابقات لیگ جهانی تجارب بسیار خوبی کسب کرد و میتواند از این تجربهها برای رسیدن به المپیک استفاده کند. شاید تشکیل اتاق فکر فدراسیون والیبال برای بررسی عملکرد ملیپوشان از مهمترین برنامههایی باشد که مسئولان باید اجرا کنند. اتاق فکری که بتواند به کواچ مشاوره بدهد و به تیم ملی کمک کند و چه بهتر است که بوبان هم به نظر منتقدان احترام بگذارد و از آنها کمک بگیرد.
بدون شک همه کارشناسان والیبال برای مطرح کردن انتقادهای خود قصد و غرضی ندارند و تنها به موفقیت والیبال ایران فکر میکنند. داورزنی لیگ جهانی را مسیری برای رسیدن به المپیک دانست و حالا همه امیدوارند که والیبال ایران از مسابقات لیگ جهانی توشهای پربار در راه رسیدن به هدف بعدی خود که همان کسب سهمیه المپیک است، بسته باشد.