به گزارش مشرق، بحث درباره بازی کردن موتومبا در راهآهن و رأی کمیته استیناف مبنی بر سقوط راهآهن به دسته پایین و سپس ماندن این تیم در لیگ برتر همچنان داغ است و هر دفعه اظهارنظرهای تازهای در این باره مطرح میشود.
محمد منصور عظیمزاده اردبیلی دکتری روابط بین الملل که در یک دوره 22 ماهه در فدراسیون فوتبال در سمت رئیس بین الملل مشغول به کار بود در این باره گفتوگویی انجام داد. سیستم TMS یا نقل و انتقالات بازیکنان بین المللی زیر نظر فیفا برای اولین توسط او به فدراسیون آورده شد و ایران به صورت داوطلبانه به این سیستم پیوست. همین موضوع بهانهای شد تا در گفتوگو با رئیس پیشین روابط بینالملل فدراسیون فوتبال ماجرا را از زاویای مختلف بررسی کنیم.
نظرتان درباره اتفاقات رخ داده در پرونده موتومبا چیست؟
باید دو موضوع را از هم تفکیک کرد؛ یکی تخلف که قطعاً بروز این تخلف به لحاظ سیستم TMS و مفاد مشخص آن در مورد ورود، نظارت و کیفیت ثبت دادهها، اضلاع مختلفی را از باشگاههای ایرانی و ترکیهای و همچنین فدراسیونهای ایران و ترکیه را در کنار متخلف اصلی یعنی مارتین کایونگو موتومبا در بردارد و باید با توجه به مستندات قانونی ضمیمه 3 قانون Regulations on the Status and Transfer of Players ویرایش 2015 بررسی شود که البته این وظایف در قانون فیفا کاملا شفاف بوده و تفسیرپذیر نیستند.
دومین نکته آن چیزی است که در این مجال خودنمایی میکند و این نکته است که طرح هر از چندگاهی از خط انحرافی ITC در پروژههایی نظیر مهرداد پولادی، عبدالزهرا، موتومبا و ... مستلزم دقت و نظارت بیشتری بر این فرآیندهاست. منصفانه این است که بگوییم این تخلفات به نسبت زمانی که سیستم TMS فیفا در فدراسیون مستقر نشده بود، کاهش بسیار چشمگیری یافته است. به عبارت دیگر این بستر فضایی را پدید آورده که حتی اگر تخلف صورت بگیرد، خودش را بروز میدهد و امکان پنهان نمایی تخلفات به حداقل رسیده و این بسیار مثبت است. همین که ما الان به بحث نشستیم که تخلفات صریح در ورود اطلاعات غلط و ناصحیح در سیستم TMS را بررسی کنیم یعنی یک قدم بزرگ جلو هستیم و آن درک عمومی از انجام تخلف است.
امکان ابطال ITC موتومبا از سوی فیفا وجود دارد یا خیر؟
به عبارت کاملاً شفاف و بدیهی در مورد موتومبا، وقتی فیفا به واسطه شکایت پیکان و ارائه مستندات از تخلفات واضح مارتین موتومبا به عنوان عدم برخورداری از شرایط آزاد بودن در طول فصل مطلع شود، گواهینامه نقل و انتقال بینالمللی اول او را صادر شده از سیستم TMS باطل میکند و متخلفان را با توجه به مستندات و مدارک به مراجع و ارکان قضایی خود معرفی خواهد کرد.
مجازاتهای پیش بینی شده برای موارد اینچنینی در نقل و انتقال بازیکنان در قانون فیفا چیست؟
در بندهای 2 و 3 ماده 9 بند یک از پیوست 3 قانون و آئیننامه نقل و انتقال بازیکنان حرفهای فیفا آمده است: هر فدراسیون یا باشگاهی که اطلاعات ناصحیح یا غیرواقع در سیستم وارد کند و یا از TMS برای مقاصد نامشروع سوءاستفاده کند مشمول جریمه میشود. ضمن آنکه فدراسیونها و باشگاهها مسئول فعالیتها و اطلاعات وارد شده توسط مدیر TMSشان هستند.
فیفا این قانون را از هر طرف بسته و راه کدخدامنشی را از بین برده است. در ذیل ماده 9 از پیوست 3 وقتی فدراسیونها و باشگاهها از مفاد این قانون تخطی کنند مجازاتهای سختی را به صورت ترکیبی یا مجزا پیش بینی کرده که در مورد باشگاهها میتوان به مواردی نظیر توبیخ رسمی یا اخطاریه، جریمه نقدی، ابطال نتیجۀ بازی، باخت سه بر صفر، محرومیت حضور در یک رقابت، کسر امتیاز، سقوط به دستۀ پایینتر، منع نقل و انتقال بازیکن، بازپسگیری مقام و مدالها اشاره کرد. این مجازاتها در مورد فدراسیونهای متخلف از این قانون شامل توبیخ رسمی یا اخطاریه، جریمه نقدی، محرومیت از حضور در رقابتها، بازپسگیری مقام و مدالهاست که میتواند ترکیبی یا مجزا اعمال شود.
در موضوع محمد رضا خلعتبری هم به همین دلیل محکوم شدیم یا خیر و اساسا این دو پرونده چه شباهتهایی با هم دارند؟
موضوع محمد رضا خلعتبری هم ورود اطلاعات غلط و ناصحیح بوده است. در همان زمان بر سر ماجرای ITC خلعتبری هم منازعهای شکل گرفت. با وجود ادعاهای فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس مبنی بر اینکه ما درست عمل کردهایم اما در حکم فیفا که خبرگزاری تسنیم آن را منتشر کرده، استناد حکم فیفا Untrue or False Data اعلام شده و به دلیل ورود اطلاعات غلط و دروغ در آی تی سی تخلف صورت پذیرفته و مجازات اعمال شده است.
در واقع حکم کمیته انضباطی فیفا با استناد به بندهای 2 و 3 ماده 9 بند یک از پیوست 3 قانون و آئین نامه نقل و انتقال بازیکنان حرفهای فیفا به دلیل تخلفات در سیستم TMS بوده و پرسپولیس 50 هزار دلار به دلیل تخلف و 3000 فرانک هم به دلیل هزینه دادرسی باید بپردازد که جمعا می شود حدود 185 میلیون تومان.
به نظر من آنچه مشخص است اینکه برخلاف نظر افرادی که امروز پس از هفت - هشت ماه این اسناد را به منظور تبرئه خود دادهاند باید گفت این اسناد نه تنها وجود انحرافهای نظارتی و اجرایی توسط باشگاهها و فدراسیون را به اثبات میرساند، بلکه مهمتر از همه عملکرد کمیته انضباطی و ارکان قضایی فدراسیون فوتبال ایران را در خصوص تخلف بازیکن ایرانی لیگ برتر را که به آن رسیدگی نکرده و هیچ حکمی علیه باشگاه پرسپولیس و بازیکن و یا سایر دست اندرکاران این تخلف صادر نکرده، زیر سوال برده است. این در حالی است که بازیکن، ایرانی است و فیفا برای بازیکن ایرانی که در این لیگ بازی کرده، حکم داده است.
با توجه به اینکه رئیس کمیته استیناف و یکی دیگر از اعضای آن مجددا بر صحت حکم صادره اول خود و مستندات آن تاکید داشتهاند، نظرتان در خصوص بند اول حکم اول استیناف چیست ؟ آنها اشاره به عدم وجاهت قانونی استعلام چندباره امور بین الملل سازمان لیگ در مورد پرونده موتومبا از ترکیه داشتهاند. نکته دیگر اینکه اگر ادعای مسئول کمیته بین الملل سازمان لیگ درباره تاریخ صدور ITC صحت داشته باشد، 4 تیم لیگ ترکیه هم میتوانند شاکی باشند چرا که این 4 تیم ترکیهای که از آن تاریخ تا روز خروج موتومبا مقابل اوردو اسپور بازی کردهاند با یک بازیکن غیرمجاز در ترکیب تیم مقابلشان مواجه بودهاند و آنها هم میتوانند تقاضای سه بر صفر شدن بازی شان را بدهند. از طرفی دیگر یک وجه دیگر قضیه این است که اگر فکر کنیم حضور این بازیکن در اوردو اسپور کاملا قانونی است آن وقت چطور یک بازیکن خارجی پس از پایان تاریخ نقل و انتقالات و بدون دادن تست پزشکی و بسته شدن پنجره فیفا در زمینه آی تی سی و با آن همه ابهام و تازه یک روز پس از ورود به ایران توانسته در ترکیب راهآهن مقابل تراکتورسازی باشد و بازی کند؟
حرف شما درست است. موسوی معاون کمیته استیناف که به برنامه تیتر امشب شبکه خبر رفته بود، در 45 دقیقه حضور روی خط این برنامه، بارها تکرار کرد هنوز آنها معتقدند راهآهن و سازمان لیگ تخلف کردهاند اما چون سازمان لیگ گزارش خود را پس گرفته، رای تغییر کرده است. اینکه آیا استرداد نامه لیگ توسط کارمندان آقای تاج وجاهت قانونی برای عدم رسیدگی به پرونده را برای کمیته استیناف ایجاد میکند یا خیر مجال دیگری را میطلبد اما حداقل جای شکرش باقی است که هر دو رئیس و معاون کمیته استیناف مستندات حکم اول خود را تایید کردهاند که این خیلی مهم است.
نکته همینجاست آیا مسئول برگزاری لیگ ترکیه باشگاه اوردو اسپور است؟ موتومبا است؟ فدراسیون فوتبال ایران است؟ باشگاه راه آهن است؟ یا بدیهی است که فدراسیون فوتبال ترکیه است؟ طبق سیستم TMS وقتی بازیکنی به صورت آزاد و خارج از فصل نقل و انتقال به تیمی می پیوندد، باید مدارک مستدلی به صورت پیوست، مبنی بر اتمام قرارداد یا فسخ تراضی قرارداد خود با باشگاه قبلی قبل از اتمام فصل نقل و انتقال کشوری که به آن عزیمت میکند را در سیستم درج کند. به عبارتی باشگاه راهآهن این سند را ضمیمه کرده بود ولی با این وجود، فدراسیون ترکیه آن را در اولین مکاتبه با فدراسیون فوتبال ایران رد کرده است.
در مدت یک هفته از رد درخواست ITC به علت اینکه چنین فسخی در فدراسیون و سازمان لیگ ترکیه ثبت نشده، شاهد آن هستیم به طور مستمر با پیگیریهای خودجوش از همه طرف با تاکید بر بدیهیات و اسنادی که قبلاً فدراسیون ترکیه - علیرغم رویت آنها در سیستم TMS - درخواست ITC را رد کرده بود مجددا درخواست تایید درخواست ITC میشود. به عبارت واضحتر با تاکید بر صحت اطلاعات داده شده از سوی باشگاههای راه آهن و اوردو اسپور، این استعلامها و تاکید برای تایید درخواست ITC صورت میگیرد.
حال سوال اینجاست چه کسی مقام راستی آزمایی یا Verify کردن این سند فسخ تراضی متومبا با باشگاه اوردو اسپور را برعهده دارد؟ این پاشنه آشیل موضوع است. آیا این مهم برعهده فدراسیون فوتبال ایران است که بر صحت آن تاکید ورزیده یا فدراسیون ترکیه که مسئول برگزاری لیگ خود است و به استناد عدم ثبت آن، اجازه بازی به موتومبا بعد از پایان فصل نقل و انتقال ایران را به وی در ترکیه داده است؟ به نظرم بند اول حکم اول استیناف واضح است و اگر منطقی بر ادبیات رایج فدراسیون فوتبال حکمفرما باشد به نظر میرسد سازمان لیگ باید جواب اعضای کمیته استیناف فدراسیون فوتبال را بدهد یا اعضای کمیته استیناف مستندات و نحوه انشاء رای خود را در این موضوع پس بگیرند که البته تاکنون نگرفتهاند.
با توجه به حکم صادره فیفا در مورد خلعتبری یا حتی موضوع ITCهای افرادی نظیر پولادی، عبدالزهراء و مهدویکیا، این دوگانگیها در برخورد با افراد چه در صورت بروز تخلف و چه در صورت بروز اشتباه در فرآیندهای اجرایی مشکلزا نیست؟
دقیقا به نکته درستی اشاره کردید. مشکل مصلحت سنجی و روش شناسی کداخدا منشی است. من در مقام مصلحت نیستم، صلاحیتی هم برای تشخیص آن ندارم اما اگر کسی از من بپرسد که مبانی قانونی و حقوقی این تخلفات واضح چیست شفاف توضیح میدهم. به نظر من آلزایمر اقتضایی دارد فراگیر میشود و برخی از مدیران خودشان را تعمداً و به اقتضای زمان و مکان به فراموشی میزنند تا موضوعات پراهمیت در گذر زمان در لابلای موارد زرد رنگ فوتبالی فراموش شوند. این را هم اضافه کنم که سخت بر این باورم در فوتبال اگر وصل باشی تمام اشتباهاتت را ولو فاحش به حساب تجربه، دانش، درایت، فهم و ارتباطات گذارده و باج میدهند و اگر نباشی حتی زحماتت را به عنوان وظیفه با رویکردی نقادانه و طلبکارانه میبینند.
فکر نمیکنید بستر حقوقی آیین نامه انضباطی فدراسیون فوتبال کشورمان هم به این مشاجرات دامن زده و ایرادهای متعددی در آن وجود دارد؟
متاسفانه در مقابل این حکم شجاعانه اول استیناف، بستر درهم ریخته حقوقی آیین نامه جدید انضباطی میتواند راه برای راه آهن نیز باز کند. بند 6 ماده 86 آیین نامه جدید انضباطی فدراسیون که در سال 92 با پیشنهاد مشخص کمیته تدوین و مقررات فدراسیون اضافه شده، موضوع بسیار عجیب و در نوع خود جالبی را مطرح میکند. این بند از ماده 86 حتی در صورت وارد بودن اعتراض به صلاحیت بازیکنی که در طول فصل به عنوان بازیکن آزاد و سهمیه فیفا به باشگاه پیوسته، آن را غیر مجاز تلقی نکرده و تنها مجازات متصوره برای این بازیکنی که Ineligible است را منع ادامه بازیهای آینده دانسته است.
به عبارتی دیگر بازیکن میتواند صلاحیت بازی نداشته باشد، به این عدم صلاحیت اعتراض کرد و بعد از اثبات این تخلف یعنی نداشتن صلاحیت، تازه بگوییم از این به بعد بازی نکن! آن هم با ذکر مصداق مشخص بازیکن آزاد و سهمیه فیفا و در یک کلام مشخص مارتین کایونگو موتومبا.
یعنی در آیین نامه انضباطی بندی داریم که بازیکن میتواند صلاحیت نداشته باشد، بازی کند و بعد عدم صلاحیتش در ارکان قضایی اثبات شود و نتیجه بازیهای تیم با این بازیکن فاقد صلاحیت هم برنگردد؟
دقیقا پاسخ شما بله است. ماده 55 آیین نامه انضباطی فیفا صراحتاً اشاره دارد چنانچه بازیکنی فاقد صلاحیت یا به عبارتی Ineligible باشد، نتیجه بازی سه بر صفر میشود. این واژه بار حقوقی مشخصی را در تمام اسناد حقوقی فیفا به دنبال خود دارد.
داستان به همین جا ختم نمیشود. حتی در همین آیین نامه جدید به طور خاص با تفکیک دو مفهوم غیرمجاز بودن و فاقد صلاحیت داشتن، در ماده 68 به نحوی بیان شده که بازیکن میتواند فاقد صلاحیت باشد و در زمین هم بازی کند ولی نتیجه عوض نشود! این درهم ریختگی معنایی در این دو مفهوم، برداشتهای کاملا متفاوتی را برای آرای حقوقی در برداشته است.
از مصادیق بازیکنان غیر مجازی هم که قبلاً در بند 6 ماده 36 آیین نامه قبلی انضباطی فدراسیون درج شده و اعلام کرده "کسی ITC نداشته باشد و بازی کند غیر مجاز تلقی شده" از ذیل مصادیق غیر مجاز ماده 68 آیین نامه جدید حذف شده است. به عبارت کاملاً عجیب و غریب در آیین نامه کنونی در شمردن مصادیق غیرمجاز که منجر به تغییر نتیجه مسابقه میشود این مورد حذف و گویی اینکه اگر کسی حتی ITC نداشته باشد میتواند به عنوان بازیکن فاقد صلاحیت بازی کند و درصورت اعتراض فقط میتوانند مانع ادامه بازی او شوند!
آنچه مشخص است، مختصات حقوقی بازیکن راه آهن ذیل سرفصلIneligibility یا فقدان صلاحیت و فقدان شرایط لازم برای بازی بوده و حکم شجاعانه اول کمیته استیناف قابل تقدیر است. این حکم بیشتر به حفظ آبروی از بین رفته در صلاحیت نظارت از سوی سازمان لیگ نسبت به بازیکنان فاقد صلاحیت کمک میکند. صلاحیت نظارتی که اکنون به صراحت در میان اقشار فوتبالی زیر یک علامت سوال بزرگ است و شاید این اقدام اول کمیته استیناف مرهمی دیرهنگام برای این زخم کهنه مزمن باشد که معمولا در هر بازه زمانی خود را نشان میدهد.
به نظر شما چرا این تخلف افشا شد و چه افرادی در فرآیندی افشای آن نقش داشت؟ اینکه عنوان میشود تا در این فوتبال دعوا نشود تخلفها آشکار نمیشود درست است؟
شما یادتان هست که آقای رضائیان (مدیرعامل باشگاه نفت مسجدسلیمان) در مورد اینکه باشگاه نفت اولین باشگاهی بود که به حضور موتومبا معترض شد، گفت: بله این مسئله را ما کشف کردیم هرچند کشف خوبی نبود و برای باشگاه نفت مسجد سلیمان چیزی نداشت. حق کشف این موضوع را باید به ما بدهند! به هر حال همین که سه ماه تابستان هم این بازیکن محروم شده بسیار خوب است.
این مصاحبه را بگذارید کنار اسناد متعددی که امروزه بسیاری از خبرنگاران در مورد دعوای ایجنتهای این بازیکن ارائه دادهاند و اسناد آن موجود است. به نظرم باید بخش اول سخنان آقای علیپور را به عنوان ضابط قضایی ارکان قضایی فدراسیون فوتبال که در آخرین برنامه نود در لیگ برتر سال قبل در اردیبهشت ماه پخش شد یادآوری کنم.
من نمیدانم که آقای علیپور اکنون در مقام مصلحت هستند یا کشف حقیقت و آیا دوباره حرفهای خود را تکرار می کنند یا نه ولی در آن برنامه صراحتاً گفتند مکاتباتی در پرونده برای پیوستن این بازیکن به پرسپولیس بوده که این فسخ نامه را برای آن صادر کردهاند و بعد از عدم توافق، طرف برگشته و برای تیم اردوو اسپورت بازی کرده و یا عنوان کردهاند که ایجنتهای غیر رسمی یا رسمی مطالبی را در پرونده عنوان داشتهاند.
به نظر من این بستر اطلاعاتی بسیار کمک میکند که بدانیم باشگاه راه آهن در جریان بوده است یا نه؟ چون وقتی یک بازیکن برای تست به باشگاه پرسپولیس و حتی قبل از آن مکاتباتی برای پیوستن به باشگاه تراکتورسازی در سال گذشته وجود دارد و بعد ایجنتهای او عوض میشود و علیه هم در سایتها مصاحبه میکنند و اسناد و نامههایی در اینباره منتشر میشود، حداقل انتظار حقوقی این است که باید این موارد بررسی شود که کدام یک از طرفها درست میگویند. بالاخره یکسری اسناد در این زمینه وجود دارد و مصاحبههای متعددی در این زمینه شده است که نمیتوان بدون بررسی این واقعیتها حکم به اطلاع یا عدم اطلاع باشگاه راهآهن داد.
امیرحسینی عضو هیئت مدیره باشگاه پیکان گفته طبق قانون تاج نمیتواند از کمیته استیناف بخواهد رأی را ابلاغ کند زیرا دبیرکل باید دستور چنین کاری را بدهد. ضمن اینکه سازمان لیگ پرونده را از کمیته استیناف گرفت و هیچگاه هم پاسخ ندادند که با چه مجوزی چنین کاری را انجام دادند. از طرفی دیگر وی صراحتا با جعلی دانستن نامه باشگاه اوردو اسپورت گفته این مسئله به تخلفات سازمان لیگ اضافه شد و خودشان آمدند و اطلاعیهای صادر کردند. همچون گذشته که دخالتهایی انجام میداند اینبار هم دخالت و اطلاعیهای را صادر کردند. نظر شما چیست؟
ببینید یک زمان بحث جعلی بودن نامه اخیری است که به باشگاه اوردو اسپور نسبت میدهند، مطرح است که من شفاف عرض میکنم اطلاعات کافی در مورد جعلی بودن یا نبودن این نامه اخیر که باشگاه ترکیهای گفته تمام مسئولیت را برعهده میگیرم، را ندارم اما زمانی شما عنوان میکنید که آیا باشگاه متخلف اوردو اسپور که تخلفش در ارائه اطلاعات غلط و ناصحیحی در سیستم TMS محرز است، میتواند مسئولیت همه این تخلف را برگردن بگیرد و بقیه را تبرئه کند که پاسخ یقیناً خیر است.
به نظر من مسئولیتها و وظایف به تفکیک هر قسمت در ضمیمه سوم قانون و آئین نامه نقل و انتقال بازیکنان حرفهای فیفا به طور شفاف آمده و قطعا انجام تخلف از سوی یکی از اضلاع درگیر این موضوع، دلیلی برای تبرئه دیگری نمیشود، مگر آنکه به صورت علی حده و مجزا دلیلی برای عدم اطلاع باشگاه راهآهن یا فدراسیون فوتبال از انجام این تخلف و ورود اطلاعات ناصحیح و غلط اقامه شود.
حرف پایانی؟
اجازه بدهید آخرین مطلب را عیناً از قول مسئولان اجرایی سازمان لیگ با اعلام ارجاع در خبرگزاری شما بگویم. جزییات پرونده موتومبا از زبان یکی از آنها در تاریخ 29 اردیبهشت منشر شده در خبرگزاری تسنیم بسیار جالب است. مسئول بین الملل سازمان لیگ به صراحت گفته است: «بلافاصله یعنی یک روز قبل از دیدار پیکان و راه آهن در هفته بیست و نهم لیگ برتر توسط کاظمی، دبیر سازمان لیگ موضوع (ماجرای موتومبا) را به اطلاع مسئولان کمیته انضباطی رساندیم. اینکه چرا کمیته انضباطی قبل از بازی تیمهای راه آهن و گسترش فولاد تبریز دستور ممنوعیت استفاده از این بازیکن را اعلام کرد، ما نمیدانیم و مسئولان کمیته انضباطی باید در این خصوص توضیح دهند.»
حالا به نظر شما این کار مدعی العموم و رکن قضایی فدراسیون را باید کجای دلمان بگذاریم که با تمام این همه فراز و فرودها، آنها قبل از بازی با پیکان طبق اعلام مسئولان لیگ میدانستند که این بازیکن صلاحیت بازی نداشته، ولی متاسفانه دستور ممنوعیت با تاخیر برای بازی با گسترش فولاد ارسال میشود و علیرغم این اطلاع، بازی راهآهن با پیکان انجام میشود و تمام این مجادلات شکل میگیرد. آیا به نظر شما این تدبیر و نظارت عالیه مدیریتی و راهبری درست مسائل فوتبالی است؟
محمد منصور عظیمزاده اردبیلی دکتری روابط بین الملل که در یک دوره 22 ماهه در فدراسیون فوتبال در سمت رئیس بین الملل مشغول به کار بود در این باره گفتوگویی انجام داد. سیستم TMS یا نقل و انتقالات بازیکنان بین المللی زیر نظر فیفا برای اولین توسط او به فدراسیون آورده شد و ایران به صورت داوطلبانه به این سیستم پیوست. همین موضوع بهانهای شد تا در گفتوگو با رئیس پیشین روابط بینالملل فدراسیون فوتبال ماجرا را از زاویای مختلف بررسی کنیم.
نظرتان درباره اتفاقات رخ داده در پرونده موتومبا چیست؟
باید دو موضوع را از هم تفکیک کرد؛ یکی تخلف که قطعاً بروز این تخلف به لحاظ سیستم TMS و مفاد مشخص آن در مورد ورود، نظارت و کیفیت ثبت دادهها، اضلاع مختلفی را از باشگاههای ایرانی و ترکیهای و همچنین فدراسیونهای ایران و ترکیه را در کنار متخلف اصلی یعنی مارتین کایونگو موتومبا در بردارد و باید با توجه به مستندات قانونی ضمیمه 3 قانون Regulations on the Status and Transfer of Players ویرایش 2015 بررسی شود که البته این وظایف در قانون فیفا کاملا شفاف بوده و تفسیرپذیر نیستند.
دومین نکته آن چیزی است که در این مجال خودنمایی میکند و این نکته است که طرح هر از چندگاهی از خط انحرافی ITC در پروژههایی نظیر مهرداد پولادی، عبدالزهرا، موتومبا و ... مستلزم دقت و نظارت بیشتری بر این فرآیندهاست. منصفانه این است که بگوییم این تخلفات به نسبت زمانی که سیستم TMS فیفا در فدراسیون مستقر نشده بود، کاهش بسیار چشمگیری یافته است. به عبارت دیگر این بستر فضایی را پدید آورده که حتی اگر تخلف صورت بگیرد، خودش را بروز میدهد و امکان پنهان نمایی تخلفات به حداقل رسیده و این بسیار مثبت است. همین که ما الان به بحث نشستیم که تخلفات صریح در ورود اطلاعات غلط و ناصحیح در سیستم TMS را بررسی کنیم یعنی یک قدم بزرگ جلو هستیم و آن درک عمومی از انجام تخلف است.
امکان ابطال ITC موتومبا از سوی فیفا وجود دارد یا خیر؟
به عبارت کاملاً شفاف و بدیهی در مورد موتومبا، وقتی فیفا به واسطه شکایت پیکان و ارائه مستندات از تخلفات واضح مارتین موتومبا به عنوان عدم برخورداری از شرایط آزاد بودن در طول فصل مطلع شود، گواهینامه نقل و انتقال بینالمللی اول او را صادر شده از سیستم TMS باطل میکند و متخلفان را با توجه به مستندات و مدارک به مراجع و ارکان قضایی خود معرفی خواهد کرد.
مجازاتهای پیش بینی شده برای موارد اینچنینی در نقل و انتقال بازیکنان در قانون فیفا چیست؟
در بندهای 2 و 3 ماده 9 بند یک از پیوست 3 قانون و آئیننامه نقل و انتقال بازیکنان حرفهای فیفا آمده است: هر فدراسیون یا باشگاهی که اطلاعات ناصحیح یا غیرواقع در سیستم وارد کند و یا از TMS برای مقاصد نامشروع سوءاستفاده کند مشمول جریمه میشود. ضمن آنکه فدراسیونها و باشگاهها مسئول فعالیتها و اطلاعات وارد شده توسط مدیر TMSشان هستند.
فیفا این قانون را از هر طرف بسته و راه کدخدامنشی را از بین برده است. در ذیل ماده 9 از پیوست 3 وقتی فدراسیونها و باشگاهها از مفاد این قانون تخطی کنند مجازاتهای سختی را به صورت ترکیبی یا مجزا پیش بینی کرده که در مورد باشگاهها میتوان به مواردی نظیر توبیخ رسمی یا اخطاریه، جریمه نقدی، ابطال نتیجۀ بازی، باخت سه بر صفر، محرومیت حضور در یک رقابت، کسر امتیاز، سقوط به دستۀ پایینتر، منع نقل و انتقال بازیکن، بازپسگیری مقام و مدالها اشاره کرد. این مجازاتها در مورد فدراسیونهای متخلف از این قانون شامل توبیخ رسمی یا اخطاریه، جریمه نقدی، محرومیت از حضور در رقابتها، بازپسگیری مقام و مدالهاست که میتواند ترکیبی یا مجزا اعمال شود.
در موضوع محمد رضا خلعتبری هم به همین دلیل محکوم شدیم یا خیر و اساسا این دو پرونده چه شباهتهایی با هم دارند؟
موضوع محمد رضا خلعتبری هم ورود اطلاعات غلط و ناصحیح بوده است. در همان زمان بر سر ماجرای ITC خلعتبری هم منازعهای شکل گرفت. با وجود ادعاهای فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس مبنی بر اینکه ما درست عمل کردهایم اما در حکم فیفا که خبرگزاری تسنیم آن را منتشر کرده، استناد حکم فیفا Untrue or False Data اعلام شده و به دلیل ورود اطلاعات غلط و دروغ در آی تی سی تخلف صورت پذیرفته و مجازات اعمال شده است.
در واقع حکم کمیته انضباطی فیفا با استناد به بندهای 2 و 3 ماده 9 بند یک از پیوست 3 قانون و آئین نامه نقل و انتقال بازیکنان حرفهای فیفا به دلیل تخلفات در سیستم TMS بوده و پرسپولیس 50 هزار دلار به دلیل تخلف و 3000 فرانک هم به دلیل هزینه دادرسی باید بپردازد که جمعا می شود حدود 185 میلیون تومان.
به نظر من آنچه مشخص است اینکه برخلاف نظر افرادی که امروز پس از هفت - هشت ماه این اسناد را به منظور تبرئه خود دادهاند باید گفت این اسناد نه تنها وجود انحرافهای نظارتی و اجرایی توسط باشگاهها و فدراسیون را به اثبات میرساند، بلکه مهمتر از همه عملکرد کمیته انضباطی و ارکان قضایی فدراسیون فوتبال ایران را در خصوص تخلف بازیکن ایرانی لیگ برتر را که به آن رسیدگی نکرده و هیچ حکمی علیه باشگاه پرسپولیس و بازیکن و یا سایر دست اندرکاران این تخلف صادر نکرده، زیر سوال برده است. این در حالی است که بازیکن، ایرانی است و فیفا برای بازیکن ایرانی که در این لیگ بازی کرده، حکم داده است.
با توجه به اینکه رئیس کمیته استیناف و یکی دیگر از اعضای آن مجددا بر صحت حکم صادره اول خود و مستندات آن تاکید داشتهاند، نظرتان در خصوص بند اول حکم اول استیناف چیست ؟ آنها اشاره به عدم وجاهت قانونی استعلام چندباره امور بین الملل سازمان لیگ در مورد پرونده موتومبا از ترکیه داشتهاند. نکته دیگر اینکه اگر ادعای مسئول کمیته بین الملل سازمان لیگ درباره تاریخ صدور ITC صحت داشته باشد، 4 تیم لیگ ترکیه هم میتوانند شاکی باشند چرا که این 4 تیم ترکیهای که از آن تاریخ تا روز خروج موتومبا مقابل اوردو اسپور بازی کردهاند با یک بازیکن غیرمجاز در ترکیب تیم مقابلشان مواجه بودهاند و آنها هم میتوانند تقاضای سه بر صفر شدن بازی شان را بدهند. از طرفی دیگر یک وجه دیگر قضیه این است که اگر فکر کنیم حضور این بازیکن در اوردو اسپور کاملا قانونی است آن وقت چطور یک بازیکن خارجی پس از پایان تاریخ نقل و انتقالات و بدون دادن تست پزشکی و بسته شدن پنجره فیفا در زمینه آی تی سی و با آن همه ابهام و تازه یک روز پس از ورود به ایران توانسته در ترکیب راهآهن مقابل تراکتورسازی باشد و بازی کند؟
حرف شما درست است. موسوی معاون کمیته استیناف که به برنامه تیتر امشب شبکه خبر رفته بود، در 45 دقیقه حضور روی خط این برنامه، بارها تکرار کرد هنوز آنها معتقدند راهآهن و سازمان لیگ تخلف کردهاند اما چون سازمان لیگ گزارش خود را پس گرفته، رای تغییر کرده است. اینکه آیا استرداد نامه لیگ توسط کارمندان آقای تاج وجاهت قانونی برای عدم رسیدگی به پرونده را برای کمیته استیناف ایجاد میکند یا خیر مجال دیگری را میطلبد اما حداقل جای شکرش باقی است که هر دو رئیس و معاون کمیته استیناف مستندات حکم اول خود را تایید کردهاند که این خیلی مهم است.
نکته همینجاست آیا مسئول برگزاری لیگ ترکیه باشگاه اوردو اسپور است؟ موتومبا است؟ فدراسیون فوتبال ایران است؟ باشگاه راه آهن است؟ یا بدیهی است که فدراسیون فوتبال ترکیه است؟ طبق سیستم TMS وقتی بازیکنی به صورت آزاد و خارج از فصل نقل و انتقال به تیمی می پیوندد، باید مدارک مستدلی به صورت پیوست، مبنی بر اتمام قرارداد یا فسخ تراضی قرارداد خود با باشگاه قبلی قبل از اتمام فصل نقل و انتقال کشوری که به آن عزیمت میکند را در سیستم درج کند. به عبارتی باشگاه راهآهن این سند را ضمیمه کرده بود ولی با این وجود، فدراسیون ترکیه آن را در اولین مکاتبه با فدراسیون فوتبال ایران رد کرده است.
در مدت یک هفته از رد درخواست ITC به علت اینکه چنین فسخی در فدراسیون و سازمان لیگ ترکیه ثبت نشده، شاهد آن هستیم به طور مستمر با پیگیریهای خودجوش از همه طرف با تاکید بر بدیهیات و اسنادی که قبلاً فدراسیون ترکیه - علیرغم رویت آنها در سیستم TMS - درخواست ITC را رد کرده بود مجددا درخواست تایید درخواست ITC میشود. به عبارت واضحتر با تاکید بر صحت اطلاعات داده شده از سوی باشگاههای راه آهن و اوردو اسپور، این استعلامها و تاکید برای تایید درخواست ITC صورت میگیرد.
حال سوال اینجاست چه کسی مقام راستی آزمایی یا Verify کردن این سند فسخ تراضی متومبا با باشگاه اوردو اسپور را برعهده دارد؟ این پاشنه آشیل موضوع است. آیا این مهم برعهده فدراسیون فوتبال ایران است که بر صحت آن تاکید ورزیده یا فدراسیون ترکیه که مسئول برگزاری لیگ خود است و به استناد عدم ثبت آن، اجازه بازی به موتومبا بعد از پایان فصل نقل و انتقال ایران را به وی در ترکیه داده است؟ به نظرم بند اول حکم اول استیناف واضح است و اگر منطقی بر ادبیات رایج فدراسیون فوتبال حکمفرما باشد به نظر میرسد سازمان لیگ باید جواب اعضای کمیته استیناف فدراسیون فوتبال را بدهد یا اعضای کمیته استیناف مستندات و نحوه انشاء رای خود را در این موضوع پس بگیرند که البته تاکنون نگرفتهاند.
با توجه به حکم صادره فیفا در مورد خلعتبری یا حتی موضوع ITCهای افرادی نظیر پولادی، عبدالزهراء و مهدویکیا، این دوگانگیها در برخورد با افراد چه در صورت بروز تخلف و چه در صورت بروز اشتباه در فرآیندهای اجرایی مشکلزا نیست؟
دقیقا به نکته درستی اشاره کردید. مشکل مصلحت سنجی و روش شناسی کداخدا منشی است. من در مقام مصلحت نیستم، صلاحیتی هم برای تشخیص آن ندارم اما اگر کسی از من بپرسد که مبانی قانونی و حقوقی این تخلفات واضح چیست شفاف توضیح میدهم. به نظر من آلزایمر اقتضایی دارد فراگیر میشود و برخی از مدیران خودشان را تعمداً و به اقتضای زمان و مکان به فراموشی میزنند تا موضوعات پراهمیت در گذر زمان در لابلای موارد زرد رنگ فوتبالی فراموش شوند. این را هم اضافه کنم که سخت بر این باورم در فوتبال اگر وصل باشی تمام اشتباهاتت را ولو فاحش به حساب تجربه، دانش، درایت، فهم و ارتباطات گذارده و باج میدهند و اگر نباشی حتی زحماتت را به عنوان وظیفه با رویکردی نقادانه و طلبکارانه میبینند.
فکر نمیکنید بستر حقوقی آیین نامه انضباطی فدراسیون فوتبال کشورمان هم به این مشاجرات دامن زده و ایرادهای متعددی در آن وجود دارد؟
متاسفانه در مقابل این حکم شجاعانه اول استیناف، بستر درهم ریخته حقوقی آیین نامه جدید انضباطی میتواند راه برای راه آهن نیز باز کند. بند 6 ماده 86 آیین نامه جدید انضباطی فدراسیون که در سال 92 با پیشنهاد مشخص کمیته تدوین و مقررات فدراسیون اضافه شده، موضوع بسیار عجیب و در نوع خود جالبی را مطرح میکند. این بند از ماده 86 حتی در صورت وارد بودن اعتراض به صلاحیت بازیکنی که در طول فصل به عنوان بازیکن آزاد و سهمیه فیفا به باشگاه پیوسته، آن را غیر مجاز تلقی نکرده و تنها مجازات متصوره برای این بازیکنی که Ineligible است را منع ادامه بازیهای آینده دانسته است.
به عبارتی دیگر بازیکن میتواند صلاحیت بازی نداشته باشد، به این عدم صلاحیت اعتراض کرد و بعد از اثبات این تخلف یعنی نداشتن صلاحیت، تازه بگوییم از این به بعد بازی نکن! آن هم با ذکر مصداق مشخص بازیکن آزاد و سهمیه فیفا و در یک کلام مشخص مارتین کایونگو موتومبا.
یعنی در آیین نامه انضباطی بندی داریم که بازیکن میتواند صلاحیت نداشته باشد، بازی کند و بعد عدم صلاحیتش در ارکان قضایی اثبات شود و نتیجه بازیهای تیم با این بازیکن فاقد صلاحیت هم برنگردد؟
دقیقا پاسخ شما بله است. ماده 55 آیین نامه انضباطی فیفا صراحتاً اشاره دارد چنانچه بازیکنی فاقد صلاحیت یا به عبارتی Ineligible باشد، نتیجه بازی سه بر صفر میشود. این واژه بار حقوقی مشخصی را در تمام اسناد حقوقی فیفا به دنبال خود دارد.
داستان به همین جا ختم نمیشود. حتی در همین آیین نامه جدید به طور خاص با تفکیک دو مفهوم غیرمجاز بودن و فاقد صلاحیت داشتن، در ماده 68 به نحوی بیان شده که بازیکن میتواند فاقد صلاحیت باشد و در زمین هم بازی کند ولی نتیجه عوض نشود! این درهم ریختگی معنایی در این دو مفهوم، برداشتهای کاملا متفاوتی را برای آرای حقوقی در برداشته است.
از مصادیق بازیکنان غیر مجازی هم که قبلاً در بند 6 ماده 36 آیین نامه قبلی انضباطی فدراسیون درج شده و اعلام کرده "کسی ITC نداشته باشد و بازی کند غیر مجاز تلقی شده" از ذیل مصادیق غیر مجاز ماده 68 آیین نامه جدید حذف شده است. به عبارت کاملاً عجیب و غریب در آیین نامه کنونی در شمردن مصادیق غیرمجاز که منجر به تغییر نتیجه مسابقه میشود این مورد حذف و گویی اینکه اگر کسی حتی ITC نداشته باشد میتواند به عنوان بازیکن فاقد صلاحیت بازی کند و درصورت اعتراض فقط میتوانند مانع ادامه بازی او شوند!
آنچه مشخص است، مختصات حقوقی بازیکن راه آهن ذیل سرفصلIneligibility یا فقدان صلاحیت و فقدان شرایط لازم برای بازی بوده و حکم شجاعانه اول کمیته استیناف قابل تقدیر است. این حکم بیشتر به حفظ آبروی از بین رفته در صلاحیت نظارت از سوی سازمان لیگ نسبت به بازیکنان فاقد صلاحیت کمک میکند. صلاحیت نظارتی که اکنون به صراحت در میان اقشار فوتبالی زیر یک علامت سوال بزرگ است و شاید این اقدام اول کمیته استیناف مرهمی دیرهنگام برای این زخم کهنه مزمن باشد که معمولا در هر بازه زمانی خود را نشان میدهد.
به نظر شما چرا این تخلف افشا شد و چه افرادی در فرآیندی افشای آن نقش داشت؟ اینکه عنوان میشود تا در این فوتبال دعوا نشود تخلفها آشکار نمیشود درست است؟
شما یادتان هست که آقای رضائیان (مدیرعامل باشگاه نفت مسجدسلیمان) در مورد اینکه باشگاه نفت اولین باشگاهی بود که به حضور موتومبا معترض شد، گفت: بله این مسئله را ما کشف کردیم هرچند کشف خوبی نبود و برای باشگاه نفت مسجد سلیمان چیزی نداشت. حق کشف این موضوع را باید به ما بدهند! به هر حال همین که سه ماه تابستان هم این بازیکن محروم شده بسیار خوب است.
این مصاحبه را بگذارید کنار اسناد متعددی که امروزه بسیاری از خبرنگاران در مورد دعوای ایجنتهای این بازیکن ارائه دادهاند و اسناد آن موجود است. به نظرم باید بخش اول سخنان آقای علیپور را به عنوان ضابط قضایی ارکان قضایی فدراسیون فوتبال که در آخرین برنامه نود در لیگ برتر سال قبل در اردیبهشت ماه پخش شد یادآوری کنم.
من نمیدانم که آقای علیپور اکنون در مقام مصلحت هستند یا کشف حقیقت و آیا دوباره حرفهای خود را تکرار می کنند یا نه ولی در آن برنامه صراحتاً گفتند مکاتباتی در پرونده برای پیوستن این بازیکن به پرسپولیس بوده که این فسخ نامه را برای آن صادر کردهاند و بعد از عدم توافق، طرف برگشته و برای تیم اردوو اسپورت بازی کرده و یا عنوان کردهاند که ایجنتهای غیر رسمی یا رسمی مطالبی را در پرونده عنوان داشتهاند.
به نظر من این بستر اطلاعاتی بسیار کمک میکند که بدانیم باشگاه راه آهن در جریان بوده است یا نه؟ چون وقتی یک بازیکن برای تست به باشگاه پرسپولیس و حتی قبل از آن مکاتباتی برای پیوستن به باشگاه تراکتورسازی در سال گذشته وجود دارد و بعد ایجنتهای او عوض میشود و علیه هم در سایتها مصاحبه میکنند و اسناد و نامههایی در اینباره منتشر میشود، حداقل انتظار حقوقی این است که باید این موارد بررسی شود که کدام یک از طرفها درست میگویند. بالاخره یکسری اسناد در این زمینه وجود دارد و مصاحبههای متعددی در این زمینه شده است که نمیتوان بدون بررسی این واقعیتها حکم به اطلاع یا عدم اطلاع باشگاه راهآهن داد.
امیرحسینی عضو هیئت مدیره باشگاه پیکان گفته طبق قانون تاج نمیتواند از کمیته استیناف بخواهد رأی را ابلاغ کند زیرا دبیرکل باید دستور چنین کاری را بدهد. ضمن اینکه سازمان لیگ پرونده را از کمیته استیناف گرفت و هیچگاه هم پاسخ ندادند که با چه مجوزی چنین کاری را انجام دادند. از طرفی دیگر وی صراحتا با جعلی دانستن نامه باشگاه اوردو اسپورت گفته این مسئله به تخلفات سازمان لیگ اضافه شد و خودشان آمدند و اطلاعیهای صادر کردند. همچون گذشته که دخالتهایی انجام میداند اینبار هم دخالت و اطلاعیهای را صادر کردند. نظر شما چیست؟
ببینید یک زمان بحث جعلی بودن نامه اخیری است که به باشگاه اوردو اسپور نسبت میدهند، مطرح است که من شفاف عرض میکنم اطلاعات کافی در مورد جعلی بودن یا نبودن این نامه اخیر که باشگاه ترکیهای گفته تمام مسئولیت را برعهده میگیرم، را ندارم اما زمانی شما عنوان میکنید که آیا باشگاه متخلف اوردو اسپور که تخلفش در ارائه اطلاعات غلط و ناصحیحی در سیستم TMS محرز است، میتواند مسئولیت همه این تخلف را برگردن بگیرد و بقیه را تبرئه کند که پاسخ یقیناً خیر است.
به نظر من مسئولیتها و وظایف به تفکیک هر قسمت در ضمیمه سوم قانون و آئین نامه نقل و انتقال بازیکنان حرفهای فیفا به طور شفاف آمده و قطعا انجام تخلف از سوی یکی از اضلاع درگیر این موضوع، دلیلی برای تبرئه دیگری نمیشود، مگر آنکه به صورت علی حده و مجزا دلیلی برای عدم اطلاع باشگاه راهآهن یا فدراسیون فوتبال از انجام این تخلف و ورود اطلاعات ناصحیح و غلط اقامه شود.
حرف پایانی؟
اجازه بدهید آخرین مطلب را عیناً از قول مسئولان اجرایی سازمان لیگ با اعلام ارجاع در خبرگزاری شما بگویم. جزییات پرونده موتومبا از زبان یکی از آنها در تاریخ 29 اردیبهشت منشر شده در خبرگزاری تسنیم بسیار جالب است. مسئول بین الملل سازمان لیگ به صراحت گفته است: «بلافاصله یعنی یک روز قبل از دیدار پیکان و راه آهن در هفته بیست و نهم لیگ برتر توسط کاظمی، دبیر سازمان لیگ موضوع (ماجرای موتومبا) را به اطلاع مسئولان کمیته انضباطی رساندیم. اینکه چرا کمیته انضباطی قبل از بازی تیمهای راه آهن و گسترش فولاد تبریز دستور ممنوعیت استفاده از این بازیکن را اعلام کرد، ما نمیدانیم و مسئولان کمیته انضباطی باید در این خصوص توضیح دهند.»
حالا به نظر شما این کار مدعی العموم و رکن قضایی فدراسیون را باید کجای دلمان بگذاریم که با تمام این همه فراز و فرودها، آنها قبل از بازی با پیکان طبق اعلام مسئولان لیگ میدانستند که این بازیکن صلاحیت بازی نداشته، ولی متاسفانه دستور ممنوعیت با تاخیر برای بازی با گسترش فولاد ارسال میشود و علیرغم این اطلاع، بازی راهآهن با پیکان انجام میشود و تمام این مجادلات شکل میگیرد. آیا به نظر شما این تدبیر و نظارت عالیه مدیریتی و راهبری درست مسائل فوتبالی است؟