به گزارش مشرق، بزرگترین تهدید برای فوتبال شاید کیفیت مسابقات نباشد، شاید تعداد گلهای رد و بدل شده و حتی فوتبال اقتصادی هم نباشد، شاید دور شدن از روی صندلیهای ورزشگاهها تنها به دلایل ذکر شده نباشد چرا که اخلاق هم در این فوتبال در بسیاری مواقع نادیده گرفته میشود.
تنها در عرض سه روز این اتفاقها در فوتبال ایران رخ داد:
۱- اقدام به خودسوزی یک لیدر در واکنش به تعویق سه ماهه حقوقش جلوی درب باشگاه استقلال
۲- گل محمدی پس از بازی با ملوان در انزلی و بعد از شکست اعلام کرد که نتیجه مسابقه بیرون از زمین رقم خورده است
۳- خوردبین اعلام کرد دو پنالتی پرسپولیس در دیدار با پدیده نادیده گرفته شده است.
این اتفاقها و این حرفها اتفاقا بدترین اتفاقهایی است که میتواند برای جامعه فوتبال رقم بخورد، این حرفها و این کارها مردم را از فوتبال دور میکند تنها تصور کنید که مردم به این باور برسند که فوتبال در جایی بیرون از زمین نتیجهاش رقم میخورد در آنصورت به کدامین دلیل باید به ورزشگاهها بیایند و تیم مورد علاقه خودشان را تشویق کنند؟
یا اینکه مردم به این باور برسند که آدمهای پیرامون این فوتبال در حال خط گرفتن از دیگران برای خودسوزی هستند، در آنصورت آیا همه عشق خود به مرام پهلوانی و ورزشی را از دست نمیدهند؟
اول: اقدام به خود سوزی اتفاقی نیست که آدمهای معمولی، تحصیل کرده و موقر به آن دست بزنند. اصالتا از باشگاه استقلال و شاید از باشگاه پرسپولیس باید سوال کرد که چگونه ممکن است چنین افرادی را به عنوان کارمند در کنار خود داشته باشند و آیا باشگاههایی به این بزرگی نباید واحدی برای تشخیص صلاحیت نیروهای انسانی خود داشته باشند؟
دوم: افشارزاده اعلام می کند که این موضوع خط گرفتن است صرف نظر از اینکه حقوق کارمند باید به موقع پرداخت شود و باز با فراموش کردن حرکت محیرالعقول و غیر اجتماعی آن لیدر باید از کهنه کاری چون افشارزاده پرسید که آیا به این سادگی میتوان به دیگران اتهام زد و با اتهام زدنهای پیاپی بدون مدرک فضا را خط خطی دید؟
سوم: دیدار ملوان با ذوب آهن را ببینید، ذوب آهن که سال گذشته به ویژه در نیم فصل دوم بدون تردید بهترین تیم ایران بود در این دیدار عالی عمل نکرد و ملوان حداقل هشت موقعیت گل داشت در مقابل دو یا سه موقعیت ذوب آهن «تا قبل از دریافت گل». اصالتا باید تاکید کرد که ذوب آهن در آن دیدار لایق شکست بود حتی بدون آنکه داور برای ملوان پنالتی بگیرد.
ذوب آهن بعد از دریافت گل البته بهتر شد اما حسین حسینی دروازهبان ملوان عالی عمل کرد و بارها موقیت گلها را از شاگردان گل محمدی گرفت در این صورت آیا باید تاکید کرد که نتیجه بیرون از زمین رقم خورده است؟ یعنی از بیرون زمین گفتهاند دروازه بان ملوان خوب باشد و مهاجمان ذوب آهن بیدقت؟
چهارم: پرسپولیس یک نیمه عالی داشت و یک نیمه بد، این تیم در بخش دفاعی بسیار ضعیف عمل کرد تا انتقاد برخی هواداران در مورد کنار گذاشتن سید جلال حسینی و خرید مدافع کروات کلید بخورد.
پرسپولیس منظم بود و هجومی و پر از جوان با استعداد اما با این حال طبق نظر اکثر کارشناسان هیچ پنالتی برای سرخها از بین نرفت و حتی اگر هم چنین باشد و مثلا یک پنالتی گم شده باشد این برای محمود خوردبین حقی ایجاد نمیکند که به جای تذکر به مهاجمان تیم خودش که آنهمه موقعیت گل را از دست داده یا به جای برخورد با مدافعان آسانگیر تیمش به تک اشتباه داور بند کند و آن را دلیل تساوی دو بردو تیم خود در ورزشگاه آزادی بداند.
نه خوردبین چنین حقی دارد، نه دیگران در تمام باشگاهها. آنها بهتر است تیم خودشان را درست کنند و مدام فضای فوتبال را مسموم نکنند و دیگران را مقصر ندانند نه در مورد عدم پرداخت حقوق، نه در مورد اشتباه های پیاپی مدافعان و مهاجمانشان و نه در مورد انتخاب اشتباه کارمندانشان.
تنها در عرض سه روز این اتفاقها در فوتبال ایران رخ داد:
۱- اقدام به خودسوزی یک لیدر در واکنش به تعویق سه ماهه حقوقش جلوی درب باشگاه استقلال
۲- گل محمدی پس از بازی با ملوان در انزلی و بعد از شکست اعلام کرد که نتیجه مسابقه بیرون از زمین رقم خورده است
۳- خوردبین اعلام کرد دو پنالتی پرسپولیس در دیدار با پدیده نادیده گرفته شده است.
این اتفاقها و این حرفها اتفاقا بدترین اتفاقهایی است که میتواند برای جامعه فوتبال رقم بخورد، این حرفها و این کارها مردم را از فوتبال دور میکند تنها تصور کنید که مردم به این باور برسند که فوتبال در جایی بیرون از زمین نتیجهاش رقم میخورد در آنصورت به کدامین دلیل باید به ورزشگاهها بیایند و تیم مورد علاقه خودشان را تشویق کنند؟
یا اینکه مردم به این باور برسند که آدمهای پیرامون این فوتبال در حال خط گرفتن از دیگران برای خودسوزی هستند، در آنصورت آیا همه عشق خود به مرام پهلوانی و ورزشی را از دست نمیدهند؟
اول: اقدام به خود سوزی اتفاقی نیست که آدمهای معمولی، تحصیل کرده و موقر به آن دست بزنند. اصالتا از باشگاه استقلال و شاید از باشگاه پرسپولیس باید سوال کرد که چگونه ممکن است چنین افرادی را به عنوان کارمند در کنار خود داشته باشند و آیا باشگاههایی به این بزرگی نباید واحدی برای تشخیص صلاحیت نیروهای انسانی خود داشته باشند؟
دوم: افشارزاده اعلام می کند که این موضوع خط گرفتن است صرف نظر از اینکه حقوق کارمند باید به موقع پرداخت شود و باز با فراموش کردن حرکت محیرالعقول و غیر اجتماعی آن لیدر باید از کهنه کاری چون افشارزاده پرسید که آیا به این سادگی میتوان به دیگران اتهام زد و با اتهام زدنهای پیاپی بدون مدرک فضا را خط خطی دید؟
سوم: دیدار ملوان با ذوب آهن را ببینید، ذوب آهن که سال گذشته به ویژه در نیم فصل دوم بدون تردید بهترین تیم ایران بود در این دیدار عالی عمل نکرد و ملوان حداقل هشت موقعیت گل داشت در مقابل دو یا سه موقعیت ذوب آهن «تا قبل از دریافت گل». اصالتا باید تاکید کرد که ذوب آهن در آن دیدار لایق شکست بود حتی بدون آنکه داور برای ملوان پنالتی بگیرد.
ذوب آهن بعد از دریافت گل البته بهتر شد اما حسین حسینی دروازهبان ملوان عالی عمل کرد و بارها موقیت گلها را از شاگردان گل محمدی گرفت در این صورت آیا باید تاکید کرد که نتیجه بیرون از زمین رقم خورده است؟ یعنی از بیرون زمین گفتهاند دروازه بان ملوان خوب باشد و مهاجمان ذوب آهن بیدقت؟
چهارم: پرسپولیس یک نیمه عالی داشت و یک نیمه بد، این تیم در بخش دفاعی بسیار ضعیف عمل کرد تا انتقاد برخی هواداران در مورد کنار گذاشتن سید جلال حسینی و خرید مدافع کروات کلید بخورد.
پرسپولیس منظم بود و هجومی و پر از جوان با استعداد اما با این حال طبق نظر اکثر کارشناسان هیچ پنالتی برای سرخها از بین نرفت و حتی اگر هم چنین باشد و مثلا یک پنالتی گم شده باشد این برای محمود خوردبین حقی ایجاد نمیکند که به جای تذکر به مهاجمان تیم خودش که آنهمه موقعیت گل را از دست داده یا به جای برخورد با مدافعان آسانگیر تیمش به تک اشتباه داور بند کند و آن را دلیل تساوی دو بردو تیم خود در ورزشگاه آزادی بداند.
نه خوردبین چنین حقی دارد، نه دیگران در تمام باشگاهها. آنها بهتر است تیم خودشان را درست کنند و مدام فضای فوتبال را مسموم نکنند و دیگران را مقصر ندانند نه در مورد عدم پرداخت حقوق، نه در مورد اشتباه های پیاپی مدافعان و مهاجمانشان و نه در مورد انتخاب اشتباه کارمندانشان.