به گزارش مشرق، مهندس محسن مهرعلیزاده که در دولت هشتم ریاست سازمان تربیت بدنی را برعهده داشت نظرات جالب و قابل توجهی در حوزههای مختلف ورزش دارد. او در رابطه با خصوصی سازی در ورزش، واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، عملکرد فدراسیون فوتبال و غیره سخن گفت. آنچه در ذیل میخوانید ماحصل گفتوگویی رییس اسبق سازمان تربیتبدنی است:
* فوتبال در زمان من، تحت کنترلمان بود
مهرعلیزاده در ارزیابی از عملکرد فدراسیون فوتبال در دوره ریاست خود در سازمان تربیت بدنی با دوره کنونی، گفت: زمانی که در راس سازمان تربیت بدنی بودم، کاری کردم که فدراسیون فوتبال همکاری مطلق و خوبی با سیاستهای سازمان تربیت بدنی داشته باشد و از سوی دیگر در تصمیم گیریهایش از استقلال کامل برخوردار باشد به طوری که هیچ وقت هیچ چیز از چشم ما پنهان نبود و همه چیز در راستای سیاست کلی ما بود، روند کار طوری بود که فدراسیون فوتبال احساس میکرد، همواره خودش تصمیم گیر است. البته ما نیز فقط در جنبه حمایتهای کلی با فدراسیون فوتبال کار داشتیم و دوست نداشتیم با دخالت در کار فدراسیون مثلا بگوییم چرا فلانی دستش کج است و یا چرا آن مربی خارجی است یا داخلی.
وی اضافه کرد: زمانی که از راس سازمان تربیت بدنی خارج شدم و مدیریت به فرد دیگری سپرده شد (علیآبادی)، مدیر جدید 10 روز پس از انتصابش مصاحبهای انجام داد و گفت چون دکتر دادگان خسته شده باید برود، ضمن این که با انتقاد نسبت به حضور مربی خارجی ریشه برانکو و رشد فوتبال ایران را زد. به اعتقاد من ما اگر بخواهیم وضعیت فوتبال بهتر از آن چیزی که هست باشد، نباید دخالت کنیم و سیاستهای خود را به صورت پختهتر تدوین کنیم و سپس فدراسیون فوتبال را نسبت به سیاستهای خود آگاه کنیم. در این صورت آنها میدانند که ملزم هستند بر اساس سیاستهای ما کارهای خود را پیش ببرند.
مهرعلیزاده ادامه داد: کفاشیان جزو افرادی است که اصولا اهل مدارا است و همیشه می خندد. بعضی وقتها خنده وی خبرنگاران را هم عصبانی میکند. باید بتوان شرایط را مدیریت کرد. مثلا به نظر من مسایلی که در بازی تراکتورسازی در خصوص مسائل داوری پیش آمد بسیار بد و غیرقابل پذیرش بود. بنابراین اتخاذ شیوههایی که هم باشگاهها را مساله دار میکند و هم مربیان و رئوسای فدراسیونها را، درست نیست و نباید این کارها صورت بگیرد. باید وزارتخانه در حدی برخورد کند که تنها سیاستهای خود را اعمال و نظارت لازم در کار را داشته باشد.
* در المپیک ریو نتایج گذشته تکرار نخواهد شد
مهرعلیزاده همچنین با تاکید بر این مساله که در طی هشت سال گذشته در زمینه برنامهریزی برای آینده ورزش کم کار شده است، افزود: به نظر میآید نتایجی که پس از این در میادین جهانی کسب میشود، بدتر و کمتر از گذشته خواهد بود. به طوری که فکر میکنم در المپیک 2016 ریو، هیچ وقت نتایج گذشته حاصل نخواهد شد. حتی بسته به این که در چه رشتهای و برای چه میدانی برنامهریزی عمیق انجام داده باشیم. در یک زمان بندی مشخص و در یک رشته امکان دارد زود بازده باشد اما ورزش به گونهای است که امروز کار میکنید و نتایج آن را پس از 10 سال میبینید. به عنوان نمونه، اگر امروز والیبال از نظر جایگاه جهانی و آسیایی شرایط ایدهال و خوبی دارد به خاطر برنامهریزی خوبی بود که این برنامهریزی از زمان یزدانی خرم از پایه شروع شد و وی با آوردن مربی بدنساز و تخصصی سعی کرد والیبال ایران را از پایه تقویت کند.
او ادامه داد: به یاد دارم یزدانیخرم در سال 61 – 60 در کارخانه کار میکرد و مدیرعامل پارس خودرو بود. از همان زمان کار تکنیکی و مدیریتی را بلد بود و در نتیجه همان مدیریت را طی 16 سال در والیبال پیاده کرد که امروز حاصل نتایج این کار مدیریت را در والیبال میبینیم. حتی فرد بعدی که پس از یزدانی خرم آمد یعنی داورزنی بر پایه همان برنامهریزی که یزدانی خرم برای والیبال پیشبینی کرده بود کار را ادامه داد و الان می بینیم که والیبال در چه جایگاهی قرار دارد یا در خصوص بسکتبال از زمانی که محمود مشحون مسئولیت این فدراسیون را بر عهده گرفت، چون مرد توانمندی بود سبب رشد بسکتبال ایران شد.
* از پرسپولیسیها خجالت میکشم
مهرعلیزاده تاکید کرد: اما متاسفانه در خصوص فوتبال این طور نبود. زمانی که دکتر دادگان مسئولیت فوتبال را در دوران ریاست من بر عهده داشت، انصافا در ساختن زیربناها و در بعد نتیجه دوران خوبی در فوتبال حاکم بود، اما خیلی سریع لطمه خورد، چون فوتبال از آن جاهایی است که باید کار عمیق و در یک بازه زمانی طولانی روی آن برنامهریزی صورت بگیرد تا در دیر زمان بازدهی خوبی بدهد، اما متاسفانه الان به گونهای است که بدترین وضعیت را در مورد تیمهای مطرح باشگاهی از جمله استقلال و پرسپولیس شاهد بودیم. وضعیت پرسپولیس الان به جایی رسیده که من واقعا از روی هواداران پرسپولیس خجالت می کشم.
رییس اسبق سازمان تربیت بدنی اضافه کرد: البته این وضعیت پرسپولیس ناشی از عدم توجه و سوء مدیریت در اداره این باشگاه است وگرنه چه دلیل دیگری دارد. اگر راه اداره باشگاهداری را بلد باشند و روی اقتصاد ورزش با دقت کار کنند دیگر شاهد این گونه مشکلات نخواهیم بود. مگر پرسپولیس از آرسنال یا منچستریونایتد چه کم دارد. هیچ چیزی کم ندارد. مگر تراکتورسازی از این تیمها چه کم دارد، به میزان آرسنال، تراکتورسازی هوادار دارد. در کدام استادیوم و کدام کشور دیدید که وقتی دو تیم لیگ برتر داخلی با یکدیگر رقابت دارند 100 هزار نفر از دو شب قبل برای دیدن بازی به استادیوم میآیند. این تعداد هوادار هم از نظر معنوی و هم مادی سرمایه بزرگی هستند.
* پرسپولیس را با بحث واگذاری فرسوده کردند
رییس سازمان تربیت بدنی در دولت هشتم همچنین دو سیاست اجرایی (سیاست خادم در اجاره دادن باشگاهها و سیاست کنونی کمک دولت به باشگاهها و جذب اسپانسر) متفاوت وزارت ورزش و جوانان در دو سال اخیر در بحث اداره استقلال و پرسپولیس را سیاست غلط و نادرست دانست و گفت: وزارت ورزش و جوانان با این سیاستها درست برگشته است به 20 سال گذشته. به نظرم هر دو سیاست به خاطر این که با طیف هوادار، حاکمیت و سیاست دولت همخوانی ندارد غلط و کار درستی نیست. اصل واگذاری درست است، اما چون به فردی واگذار میشود که کار بلد نیست با اخراج کردن کارگران و فروختن مواد اولیه کارخانه، در نتیجه موجب از بین رفتن کارخانه میشود.
وی ادامه داد: این مساله در رابطه با واگذاری استقلال و پرسپولیس نیز به همین شکل است تنها با یک سطح تعریف در فضای دیگر. در حقیقت این موج واگذاری موجب به هم ریختن هوادار و افکار عمومی شده و به نظر من با این نوع روند واگذاری، پرسپولیس را فرسوده کردهاند. حتی یک ثانیه برای آن وقت نگذاشتهاند و انتظار دارند دو باشگاه استقلال و پرسپولیس شرایط خوبی داشته باشند. در طول یک سال و نیم گذشته با بحث واگذاری، دو تیم استقلال و پرسپولیس را فرسوده کردند که در این میان پرسپولیس بیشتر لطمه خورده است. این روش واگذاری از همان ابتدای امر غلط بود، زیرا واگذار کنندهها اصلا این کاره نبودند و هیچ شناختی از این کار نداشتند. البته نفس واگذاری خوب است و تنها راه واگذاری، واگذار کردن این دو تیم به بخش خصوصی و هوادار است.
او خاطر نشان کرد: برای سازمان خصوصی سازی مساله واگذاری چه در خصوص معدن، شرکت فولاد یا خودروسازی باشد و چه پیرامون استقلال و پرسپولیس یکی است، چون قوانین آن یکسان است، اما برای من که مسئول بخش ورزشی یا فولاد هستم باید مواظب باشم آن چیزی که واگذار میشود زنده بماند و کار کند. این مساله از همان ابتدای امر مشخص بود که واگذاری صورت نمیگیرد که خوشبختانه این کار صورت نگرفت. حتی اگر واگذاری انجام میشد شاید دو سال جواب میداد، ولی بعد از بین میرفت. این که الان دوباره بازگشته زیر نظر دو شرکتی که بودجه خود را از دولت دریافت میکنند و دولت نیز بودجهای ندارد که در اختیار آنها بگذارد سیاست غلطی است و در نتیجه این دو باشگاه دوباهر روز به روز همانند شمع آب میشوند. اصلا بحث واگذاری به خاطر این بود که این دو باشگاه سر سفره وزارت ورزش و جوانان نشینند که البته هم سر سفره وزارت ورزش و جوانان ننشستند و وزارت هم پول ندارد به این دو باشگاه بدهد. بنابراین با وجود این که دیدگاه واگذاری به این منظور می خواست انجام شود که چنین وضعیتی را این دو باشگاه نداشته باشند، اما پس از 16 سال دوباره باشگاههای استقلال و پرسپولیس به جایگاه اولیه خود بازگشتند. البته هر چیزی راه دارد، اما چون از راهش وارد نمیشوند در نتیجه مسیر را به بیراهه میروند.
* اجرای سبک بازار بورس لندن برای سرخابیها
رییس اسبق سازمان تربیت بدنی اظهار کرد: زمانی که مدیر ورزش بودم، با بورس وارد مذاکره شدم. با وجود این که باشگاه هم از سهامی عام نبود آن را سهامی عام کردم. به طوری که دو بار طرح خصوصی سازی را با هماهنگی سازمان خصوصی سازی به دولت ارائه دادم، مبنی بر این که طی بازه زمانی پنج – شش سال کار را انجام دهیم. به طوری که 100 درصد سهام حداکثر 34 درصد دست دولت بماند به عنوان مجمع فوقالعاده که اگر زمانی از نظر امنیتی احساس خطر کرد، اعمال مدیریت کند. باشگاهی که هوادار آن میلیونی است، انحلال آن درست نیست. پس 66 درصد آن قابل واگذاری است آن هم فقط به هوادار. شاید هوادار اینقدر پول نداشته باشد. البته این واگذاری اجباری نیست. مثلا ایران خودرو صدها هزار نفر سهامدار دارد، اما اجرا کننده آن فقط هفت نفر هستند و چند سهامدار عمده دارد. پس میتوان برای 66 درصد مانده فاز تعریف کرد. به طوری که در فاز اول 20 درصد برای هواداران 46 درصد و برای سه تا چهار نفر نه یک نفر. در حقیقت این چند نفر نزدیک به 40 تا 50 درصد سهام را تحت پوشش قرار میدهند و از دقت نظر لازم نیز برخوردارند. به اضافه هواداران که 10 تا 15 درصد سهام را در اختیار دارند در یک بازه زمانی پنج تا شش سال آن 46 درصد که دست سهامدار است به تدریج کم میشود و سهم 20 درصد هوادار افزایش پیدا میکند. به نحوی که بعد از پنج سال سهام 20 درصد میشود 46 درصد و برعکس.
او ادامه داد: این مساله سبب میشود تا فرهنگ اقتصادی باشگاه داری در بدنه هواداران پس از این بازه زمانی شناخته و جا بیفتد. این همان سبکی است که در بازار بورس لندن اجرا میشود. این روشی بود که ما طراحی کرده بودیم و در حال عملیاتی کردن آن بودیم که متاسفانه با آمدن دولت احمدی نژاد، این طرح متوقف شد. وزارت ورزش و جوانان هم خواست این کار را انجام دهد که متاسفانه اجرای آن را نادرست و ناشی شروع کرد و نتوانست بعد از یک سال و اندی آن را به یک وضعیت مطلوب برساند. در حال حاضر نیز افتادن به همان وضعیت 15 سال گذشته به نحوی که نه این شرایط کنونی درست است و نه آن تلاشهای یک سال و اندی گذشته. به نظر میرسد باید روش کار تغییر پیدا کند تا به نتیجه لازم برسند.
* ورزش زورخانهای یادآور فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است
رییس فدراسیون بینالملل ورزشهای زورخانهای همچنین درباره ارتباط امروزش با بدنهی ورزش گفت: من اصولا آدمی هستم که دوست دارم در هر شغلی که وارد می شوم کار جدیدی را شروع کنم و دهها کار جدید را در زندگی خود شروع کردم. از جمله منطقه آزاد کیش. البته نمی گویم منطقه آزاد کیش را از صفر آغاز کردم، زیرا قبلیها دو، سه سال برای راهاندازی این منطقه زحمت کشیده بودند و وقعا دستشان درد نکند. به هر حال برای فعال شدن این منطقه کارهای زیادی از جمله راهاندازی سینما، هتل، بانک و هواپیمایی کیش انجام دادم، اما یکی از کارهایی که پس از ورزش خواستم ایجاد کنم که ماندگاری داشته باشد تا فرهنگ غنی ایرانی - اسلامی خود را در دنیا به یک نحوی ثبیت کنیم. فرهنگ ورزش زورخانه بود که دوست داشتم آن را به عنوان یک کارنامه و هویت فرهنگی داشته باشم و با توسعه این ورزش در دنیا، ورزش زورخانهای را به دنیا بشناسانم و آن را در سالهای آینده المپیک کنم. به همین منظور طی یک سال و نیم مطالعه در ورزش زورخانهای اساسنامه و هیات رییسه آن را درست کردیم و اساسنامه فدراسیون بینالمللی ورزشهای زورخانهای را تدوین کردیم. الان که در سال 94 هستیم یازده سال از عمر آن سپری میشود و این فدراسیون همپای تمام فدراسیونهای بینالمللی در دنیا فعالیت میکند. هم اکنون 84 کشور را به عنوان عضو خود داریم و مسابقات منظم جهانی، قارهای و لیگهای داخلی را برگزار میکنیم.
مهرعلیزاده با تاکید بر این نکته که ورزش زورخانهای به عنوان یک کار ماندگار در ورزش برای اوست معتقد است: این کار پس از 20 سال نشان میدهد که چه چیزی بوده است. مثلا بعد از 20 سال همچون رشتههایی تکواندو که از کره به ایران آمد و در جریان رقابتها جایگاه خود را پیدا کرد یا ووشو، کاراته و جودو که یادآور فرهنگ کره، ژاپن و چین هستند، ورزش زورخانهای نیز یادآور فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است که در آفریقا 22 کشور، آسیا بیش از 30 کشور، اروپا پنج کشور و آمریکای جنوبی 18 کشور در حال حاضر عضو هستند. بنابراین در مورد بخش مسائل ورزش داخلی نه دخالت میکنم و نه در آینده دخالتی خواهم داشت.
* ادغام سازمانهای ورزش و جوانان غلط بود
مهندس مهرعلیزاده همچنین با اشاره به سیاست غلط ادغام وزارت ورزش و جوانان، تصریح کرد: با این ادغام متاسفانه جوانان در این وزارتخانه در کل کشور معقول مانده است، زیرا هیچ وقت جوان فقط ورزشی نیست و ورزش نیز فقط برای جوانان باشد، تفکر اشتباهی است. اگر فکر کنیم تمام دغدغه جوان، ورزش است. باز هم تصور اشتباه و نادرستی است. به هر حال این ادغام غلط بوده و الان مسائل جوانان در لابه لا و هیاهوی مسائل ورزشی کم شده است و اصلا به جوانان توجه ویژهای نمیشود. روحانی خیلی بدهکار جوانان است نه این که مدیون باشد، اما چون جمعیت ما بیشتر جوانان تشکیل می دهند و جوان نیمی انرژی، این مساله برای ما خیلی قابل درک نیست. به نظر میر سد اگر بخواهیم به دغدغه جوانان بیشتر رسیدگی کنیم باید یک تفکر در حد مشاور یا معاون رییس جمهور باشد، در این زمینه فکر اساسی کند.
وی در پایان گفت: شاید بیش از یک سوم جمعیت ما را جوانان تشکیل بدهند و اگر این یک سوم را ضربدر 100 کنیم، می بینیم که رسیدگی به تمام امور این جمعیت بزرگ جوان کشور انرژی زیادی میطلبد که باید وزارتخانه مستقلی وجود داشته باشد که به دغدغه تمام جوانان رسیدگی کند. شاید یکی از مهمترین ماموریت رییس جمهور این باشد که در کنار وزارتخانه معاونتی ایجاد کند که از جوانان در آینده بهترین استفاده ممکن را داشته باشد.
* فوتبال در زمان من، تحت کنترلمان بود
مهرعلیزاده در ارزیابی از عملکرد فدراسیون فوتبال در دوره ریاست خود در سازمان تربیت بدنی با دوره کنونی، گفت: زمانی که در راس سازمان تربیت بدنی بودم، کاری کردم که فدراسیون فوتبال همکاری مطلق و خوبی با سیاستهای سازمان تربیت بدنی داشته باشد و از سوی دیگر در تصمیم گیریهایش از استقلال کامل برخوردار باشد به طوری که هیچ وقت هیچ چیز از چشم ما پنهان نبود و همه چیز در راستای سیاست کلی ما بود، روند کار طوری بود که فدراسیون فوتبال احساس میکرد، همواره خودش تصمیم گیر است. البته ما نیز فقط در جنبه حمایتهای کلی با فدراسیون فوتبال کار داشتیم و دوست نداشتیم با دخالت در کار فدراسیون مثلا بگوییم چرا فلانی دستش کج است و یا چرا آن مربی خارجی است یا داخلی.
وی اضافه کرد: زمانی که از راس سازمان تربیت بدنی خارج شدم و مدیریت به فرد دیگری سپرده شد (علیآبادی)، مدیر جدید 10 روز پس از انتصابش مصاحبهای انجام داد و گفت چون دکتر دادگان خسته شده باید برود، ضمن این که با انتقاد نسبت به حضور مربی خارجی ریشه برانکو و رشد فوتبال ایران را زد. به اعتقاد من ما اگر بخواهیم وضعیت فوتبال بهتر از آن چیزی که هست باشد، نباید دخالت کنیم و سیاستهای خود را به صورت پختهتر تدوین کنیم و سپس فدراسیون فوتبال را نسبت به سیاستهای خود آگاه کنیم. در این صورت آنها میدانند که ملزم هستند بر اساس سیاستهای ما کارهای خود را پیش ببرند.
مهرعلیزاده ادامه داد: کفاشیان جزو افرادی است که اصولا اهل مدارا است و همیشه می خندد. بعضی وقتها خنده وی خبرنگاران را هم عصبانی میکند. باید بتوان شرایط را مدیریت کرد. مثلا به نظر من مسایلی که در بازی تراکتورسازی در خصوص مسائل داوری پیش آمد بسیار بد و غیرقابل پذیرش بود. بنابراین اتخاذ شیوههایی که هم باشگاهها را مساله دار میکند و هم مربیان و رئوسای فدراسیونها را، درست نیست و نباید این کارها صورت بگیرد. باید وزارتخانه در حدی برخورد کند که تنها سیاستهای خود را اعمال و نظارت لازم در کار را داشته باشد.
* در المپیک ریو نتایج گذشته تکرار نخواهد شد
مهرعلیزاده همچنین با تاکید بر این مساله که در طی هشت سال گذشته در زمینه برنامهریزی برای آینده ورزش کم کار شده است، افزود: به نظر میآید نتایجی که پس از این در میادین جهانی کسب میشود، بدتر و کمتر از گذشته خواهد بود. به طوری که فکر میکنم در المپیک 2016 ریو، هیچ وقت نتایج گذشته حاصل نخواهد شد. حتی بسته به این که در چه رشتهای و برای چه میدانی برنامهریزی عمیق انجام داده باشیم. در یک زمان بندی مشخص و در یک رشته امکان دارد زود بازده باشد اما ورزش به گونهای است که امروز کار میکنید و نتایج آن را پس از 10 سال میبینید. به عنوان نمونه، اگر امروز والیبال از نظر جایگاه جهانی و آسیایی شرایط ایدهال و خوبی دارد به خاطر برنامهریزی خوبی بود که این برنامهریزی از زمان یزدانی خرم از پایه شروع شد و وی با آوردن مربی بدنساز و تخصصی سعی کرد والیبال ایران را از پایه تقویت کند.
او ادامه داد: به یاد دارم یزدانیخرم در سال 61 – 60 در کارخانه کار میکرد و مدیرعامل پارس خودرو بود. از همان زمان کار تکنیکی و مدیریتی را بلد بود و در نتیجه همان مدیریت را طی 16 سال در والیبال پیاده کرد که امروز حاصل نتایج این کار مدیریت را در والیبال میبینیم. حتی فرد بعدی که پس از یزدانی خرم آمد یعنی داورزنی بر پایه همان برنامهریزی که یزدانی خرم برای والیبال پیشبینی کرده بود کار را ادامه داد و الان می بینیم که والیبال در چه جایگاهی قرار دارد یا در خصوص بسکتبال از زمانی که محمود مشحون مسئولیت این فدراسیون را بر عهده گرفت، چون مرد توانمندی بود سبب رشد بسکتبال ایران شد.
* از پرسپولیسیها خجالت میکشم
مهرعلیزاده تاکید کرد: اما متاسفانه در خصوص فوتبال این طور نبود. زمانی که دکتر دادگان مسئولیت فوتبال را در دوران ریاست من بر عهده داشت، انصافا در ساختن زیربناها و در بعد نتیجه دوران خوبی در فوتبال حاکم بود، اما خیلی سریع لطمه خورد، چون فوتبال از آن جاهایی است که باید کار عمیق و در یک بازه زمانی طولانی روی آن برنامهریزی صورت بگیرد تا در دیر زمان بازدهی خوبی بدهد، اما متاسفانه الان به گونهای است که بدترین وضعیت را در مورد تیمهای مطرح باشگاهی از جمله استقلال و پرسپولیس شاهد بودیم. وضعیت پرسپولیس الان به جایی رسیده که من واقعا از روی هواداران پرسپولیس خجالت می کشم.
رییس اسبق سازمان تربیت بدنی اضافه کرد: البته این وضعیت پرسپولیس ناشی از عدم توجه و سوء مدیریت در اداره این باشگاه است وگرنه چه دلیل دیگری دارد. اگر راه اداره باشگاهداری را بلد باشند و روی اقتصاد ورزش با دقت کار کنند دیگر شاهد این گونه مشکلات نخواهیم بود. مگر پرسپولیس از آرسنال یا منچستریونایتد چه کم دارد. هیچ چیزی کم ندارد. مگر تراکتورسازی از این تیمها چه کم دارد، به میزان آرسنال، تراکتورسازی هوادار دارد. در کدام استادیوم و کدام کشور دیدید که وقتی دو تیم لیگ برتر داخلی با یکدیگر رقابت دارند 100 هزار نفر از دو شب قبل برای دیدن بازی به استادیوم میآیند. این تعداد هوادار هم از نظر معنوی و هم مادی سرمایه بزرگی هستند.
* پرسپولیس را با بحث واگذاری فرسوده کردند
رییس سازمان تربیت بدنی در دولت هشتم همچنین دو سیاست اجرایی (سیاست خادم در اجاره دادن باشگاهها و سیاست کنونی کمک دولت به باشگاهها و جذب اسپانسر) متفاوت وزارت ورزش و جوانان در دو سال اخیر در بحث اداره استقلال و پرسپولیس را سیاست غلط و نادرست دانست و گفت: وزارت ورزش و جوانان با این سیاستها درست برگشته است به 20 سال گذشته. به نظرم هر دو سیاست به خاطر این که با طیف هوادار، حاکمیت و سیاست دولت همخوانی ندارد غلط و کار درستی نیست. اصل واگذاری درست است، اما چون به فردی واگذار میشود که کار بلد نیست با اخراج کردن کارگران و فروختن مواد اولیه کارخانه، در نتیجه موجب از بین رفتن کارخانه میشود.
وی ادامه داد: این مساله در رابطه با واگذاری استقلال و پرسپولیس نیز به همین شکل است تنها با یک سطح تعریف در فضای دیگر. در حقیقت این موج واگذاری موجب به هم ریختن هوادار و افکار عمومی شده و به نظر من با این نوع روند واگذاری، پرسپولیس را فرسوده کردهاند. حتی یک ثانیه برای آن وقت نگذاشتهاند و انتظار دارند دو باشگاه استقلال و پرسپولیس شرایط خوبی داشته باشند. در طول یک سال و نیم گذشته با بحث واگذاری، دو تیم استقلال و پرسپولیس را فرسوده کردند که در این میان پرسپولیس بیشتر لطمه خورده است. این روش واگذاری از همان ابتدای امر غلط بود، زیرا واگذار کنندهها اصلا این کاره نبودند و هیچ شناختی از این کار نداشتند. البته نفس واگذاری خوب است و تنها راه واگذاری، واگذار کردن این دو تیم به بخش خصوصی و هوادار است.
او خاطر نشان کرد: برای سازمان خصوصی سازی مساله واگذاری چه در خصوص معدن، شرکت فولاد یا خودروسازی باشد و چه پیرامون استقلال و پرسپولیس یکی است، چون قوانین آن یکسان است، اما برای من که مسئول بخش ورزشی یا فولاد هستم باید مواظب باشم آن چیزی که واگذار میشود زنده بماند و کار کند. این مساله از همان ابتدای امر مشخص بود که واگذاری صورت نمیگیرد که خوشبختانه این کار صورت نگرفت. حتی اگر واگذاری انجام میشد شاید دو سال جواب میداد، ولی بعد از بین میرفت. این که الان دوباره بازگشته زیر نظر دو شرکتی که بودجه خود را از دولت دریافت میکنند و دولت نیز بودجهای ندارد که در اختیار آنها بگذارد سیاست غلطی است و در نتیجه این دو باشگاه دوباهر روز به روز همانند شمع آب میشوند. اصلا بحث واگذاری به خاطر این بود که این دو باشگاه سر سفره وزارت ورزش و جوانان نشینند که البته هم سر سفره وزارت ورزش و جوانان ننشستند و وزارت هم پول ندارد به این دو باشگاه بدهد. بنابراین با وجود این که دیدگاه واگذاری به این منظور می خواست انجام شود که چنین وضعیتی را این دو باشگاه نداشته باشند، اما پس از 16 سال دوباره باشگاههای استقلال و پرسپولیس به جایگاه اولیه خود بازگشتند. البته هر چیزی راه دارد، اما چون از راهش وارد نمیشوند در نتیجه مسیر را به بیراهه میروند.
* اجرای سبک بازار بورس لندن برای سرخابیها
رییس اسبق سازمان تربیت بدنی اظهار کرد: زمانی که مدیر ورزش بودم، با بورس وارد مذاکره شدم. با وجود این که باشگاه هم از سهامی عام نبود آن را سهامی عام کردم. به طوری که دو بار طرح خصوصی سازی را با هماهنگی سازمان خصوصی سازی به دولت ارائه دادم، مبنی بر این که طی بازه زمانی پنج – شش سال کار را انجام دهیم. به طوری که 100 درصد سهام حداکثر 34 درصد دست دولت بماند به عنوان مجمع فوقالعاده که اگر زمانی از نظر امنیتی احساس خطر کرد، اعمال مدیریت کند. باشگاهی که هوادار آن میلیونی است، انحلال آن درست نیست. پس 66 درصد آن قابل واگذاری است آن هم فقط به هوادار. شاید هوادار اینقدر پول نداشته باشد. البته این واگذاری اجباری نیست. مثلا ایران خودرو صدها هزار نفر سهامدار دارد، اما اجرا کننده آن فقط هفت نفر هستند و چند سهامدار عمده دارد. پس میتوان برای 66 درصد مانده فاز تعریف کرد. به طوری که در فاز اول 20 درصد برای هواداران 46 درصد و برای سه تا چهار نفر نه یک نفر. در حقیقت این چند نفر نزدیک به 40 تا 50 درصد سهام را تحت پوشش قرار میدهند و از دقت نظر لازم نیز برخوردارند. به اضافه هواداران که 10 تا 15 درصد سهام را در اختیار دارند در یک بازه زمانی پنج تا شش سال آن 46 درصد که دست سهامدار است به تدریج کم میشود و سهم 20 درصد هوادار افزایش پیدا میکند. به نحوی که بعد از پنج سال سهام 20 درصد میشود 46 درصد و برعکس.
او ادامه داد: این مساله سبب میشود تا فرهنگ اقتصادی باشگاه داری در بدنه هواداران پس از این بازه زمانی شناخته و جا بیفتد. این همان سبکی است که در بازار بورس لندن اجرا میشود. این روشی بود که ما طراحی کرده بودیم و در حال عملیاتی کردن آن بودیم که متاسفانه با آمدن دولت احمدی نژاد، این طرح متوقف شد. وزارت ورزش و جوانان هم خواست این کار را انجام دهد که متاسفانه اجرای آن را نادرست و ناشی شروع کرد و نتوانست بعد از یک سال و اندی آن را به یک وضعیت مطلوب برساند. در حال حاضر نیز افتادن به همان وضعیت 15 سال گذشته به نحوی که نه این شرایط کنونی درست است و نه آن تلاشهای یک سال و اندی گذشته. به نظر میرسد باید روش کار تغییر پیدا کند تا به نتیجه لازم برسند.
* ورزش زورخانهای یادآور فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است
رییس فدراسیون بینالملل ورزشهای زورخانهای همچنین درباره ارتباط امروزش با بدنهی ورزش گفت: من اصولا آدمی هستم که دوست دارم در هر شغلی که وارد می شوم کار جدیدی را شروع کنم و دهها کار جدید را در زندگی خود شروع کردم. از جمله منطقه آزاد کیش. البته نمی گویم منطقه آزاد کیش را از صفر آغاز کردم، زیرا قبلیها دو، سه سال برای راهاندازی این منطقه زحمت کشیده بودند و وقعا دستشان درد نکند. به هر حال برای فعال شدن این منطقه کارهای زیادی از جمله راهاندازی سینما، هتل، بانک و هواپیمایی کیش انجام دادم، اما یکی از کارهایی که پس از ورزش خواستم ایجاد کنم که ماندگاری داشته باشد تا فرهنگ غنی ایرانی - اسلامی خود را در دنیا به یک نحوی ثبیت کنیم. فرهنگ ورزش زورخانه بود که دوست داشتم آن را به عنوان یک کارنامه و هویت فرهنگی داشته باشم و با توسعه این ورزش در دنیا، ورزش زورخانهای را به دنیا بشناسانم و آن را در سالهای آینده المپیک کنم. به همین منظور طی یک سال و نیم مطالعه در ورزش زورخانهای اساسنامه و هیات رییسه آن را درست کردیم و اساسنامه فدراسیون بینالمللی ورزشهای زورخانهای را تدوین کردیم. الان که در سال 94 هستیم یازده سال از عمر آن سپری میشود و این فدراسیون همپای تمام فدراسیونهای بینالمللی در دنیا فعالیت میکند. هم اکنون 84 کشور را به عنوان عضو خود داریم و مسابقات منظم جهانی، قارهای و لیگهای داخلی را برگزار میکنیم.
مهرعلیزاده با تاکید بر این نکته که ورزش زورخانهای به عنوان یک کار ماندگار در ورزش برای اوست معتقد است: این کار پس از 20 سال نشان میدهد که چه چیزی بوده است. مثلا بعد از 20 سال همچون رشتههایی تکواندو که از کره به ایران آمد و در جریان رقابتها جایگاه خود را پیدا کرد یا ووشو، کاراته و جودو که یادآور فرهنگ کره، ژاپن و چین هستند، ورزش زورخانهای نیز یادآور فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است که در آفریقا 22 کشور، آسیا بیش از 30 کشور، اروپا پنج کشور و آمریکای جنوبی 18 کشور در حال حاضر عضو هستند. بنابراین در مورد بخش مسائل ورزش داخلی نه دخالت میکنم و نه در آینده دخالتی خواهم داشت.
* ادغام سازمانهای ورزش و جوانان غلط بود
مهندس مهرعلیزاده همچنین با اشاره به سیاست غلط ادغام وزارت ورزش و جوانان، تصریح کرد: با این ادغام متاسفانه جوانان در این وزارتخانه در کل کشور معقول مانده است، زیرا هیچ وقت جوان فقط ورزشی نیست و ورزش نیز فقط برای جوانان باشد، تفکر اشتباهی است. اگر فکر کنیم تمام دغدغه جوان، ورزش است. باز هم تصور اشتباه و نادرستی است. به هر حال این ادغام غلط بوده و الان مسائل جوانان در لابه لا و هیاهوی مسائل ورزشی کم شده است و اصلا به جوانان توجه ویژهای نمیشود. روحانی خیلی بدهکار جوانان است نه این که مدیون باشد، اما چون جمعیت ما بیشتر جوانان تشکیل می دهند و جوان نیمی انرژی، این مساله برای ما خیلی قابل درک نیست. به نظر میر سد اگر بخواهیم به دغدغه جوانان بیشتر رسیدگی کنیم باید یک تفکر در حد مشاور یا معاون رییس جمهور باشد، در این زمینه فکر اساسی کند.
وی در پایان گفت: شاید بیش از یک سوم جمعیت ما را جوانان تشکیل بدهند و اگر این یک سوم را ضربدر 100 کنیم، می بینیم که رسیدگی به تمام امور این جمعیت بزرگ جوان کشور انرژی زیادی میطلبد که باید وزارتخانه مستقلی وجود داشته باشد که به دغدغه تمام جوانان رسیدگی کند. شاید یکی از مهمترین ماموریت رییس جمهور این باشد که در کنار وزارتخانه معاونتی ایجاد کند که از جوانان در آینده بهترین استفاده ممکن را داشته باشد.