ویکیلیکس روز چهارشنبه شش سند مربوط به متن ایمیل های شخصی برنان به تاریخ سال های 2007 تا 2009، یعنی در زمانی که وی هنوز مدیریت سازمان سیا را عهده دار نبود، منتشر کرد.
بر اساس زندگی نامه جان برنان که در پایگاه اینترنتی سازمان سیا منتشر شده است، وی بین سال های 1980 تا 2005 از کارمندان سیا بود و در سال 2009 به عنوان مشاور رییس جمهور آمریکا در زمینه امنیت داخلی و مبارزه با تروریسم به کار گمارده شد.
این اسناد مربوط به سال های 2007 تا 2009 یعنی پیش از قرار گرفتن برنان در راس دستگاه جاسوسی آمریکا است.
ویکیلیکس همچنین یادداشتی از جان برنان در خصوص ایران، به همراه توصیه هایی به رئیس جمهوری منتخب پیش از به دست گرفتن قدرت در ژانویه 2009 در پایگاه اینترنتی خود منتشر کرده است.
جان برنان در یکی از ایمیل ها با عنوان «معمای ایران» به رئیس جمهور بعدی آمریکا -که باراک اوباما باشد- توصیه هایی در مورد ایران کرده است.
به موجب این یادداشت برنان سال 2007 پیش از آن که ریاست سیا را بر عهده بگیرد خواستار مذاکره رئیس جمهور بعدی آمریکا با ایران درباره همه مسائل شده بود.
برنان همچنین به رئیس جمهور بعدی آمریکا توصیه کرده بود یک فرستاده ریاست جمهوری برای ایران منصوب کند. در این یادداشت آمده است: «کالین پاول، وزیر امور خارجه سابق که از احترام و خوش نامی گسترده ای در سراسر منطقه برخوردار است، یک نامزد ایده آل به عنوان فرستاده رئیس جمهور در امور ایران است».
اوباما بلافاصله پس از تصدی سمت ریاست جمهوری، برنان را که پیشتر در دوره ریاست جمهوری جرج دبلیو. بوش ریاست مرکز ملی مبارزه با تروریسم را بر عهده داشت، به سمت مشاور خود در امور مبارزه با تروریسم و امنیت داخلی منصوب کرد.
برنان بعداً در سال 2013 به جای دیوید پترائوس، به سمت رئیس سیا منصوب شد.
متن یادداشت افشا شده جان برنان با عنوان «معمای ایران» در ادامه می آید.
***
ایران در دهه های آتی به بازیگر اصلی در صحنه جهانی بدل خواهد شد و اقدامات و رفتار آن تاثیری بزرگ و طولانی بر منافع بلند مدت و کوتاه مدت و بسیاری از مسائل مختلف جهانی و منطقه ای خواهد داشت. با جمعیتی بیش از هفتاد میلیون نفر، بیست درصد از ذخایر نفتی ثابت شده دنیا، موقعیت راهبردی فوق العاده و پتانسیل توسعه برنامه تسلیحات اتمی،آمریکا چاره ای ندارد به جز یافتن راهی برای همزیستی و کنار آمدن با دولتی که قدرت را در تهران در اختیار دارد. در این حال دولت ایران هم باید با واشنگتن کنار بیاید زیرا هرگونه تلاش تهران برای رسیدن به منافع اقتصادی و سیاسی منوط به روابط غیردشمنانه با آمریکا و غرب است.
موانع زیادی در راه بهبود روابط آمریکا و ایران وجود دارد اما هیچکدام به اندازه حضور نظام مذهبی برای مدت سی سال بر مسند قدرت با سوابق حضور مستقیم و غیرمستقیم در تروریسم فراملی برای گسترش طرح انقلابی اش دلهره آور نیست. تمایل تهران برای پیشبرد منافعش با استفاده از تروریسم جایگاهش را به عنوان کشوری مستقل و مسئوولیت پذیر حتی زمانی که منافع راهبردی، اقتصادی و سیاسی مشروع خود را دنبال می کند، زیر سوال می برد. در حالی که استفاده از تروریسم قابل سرزنش و مایه نگرانی شدید است، تقویت باشگاه تروریسم با کشوری چون ایران به طور ویژه هشدار دهنده و موذیانه است زیرا توانایی یک دولت برای استفاده از ابزارها و قدرت ملی آن را برای حمایت، پنهانکاری، تسهیل در به کار گیری خشونت ناشی از تروریسم را نشان می دهد. یک دولت مستقل به طور ویژه این توانایی را دارد که تمامی ملزومات لجستیکی از جمله ساخت مواد منفجره و تسلیحات را برای تروریست ها فراهم کند و این کار را از طریق اسناد رسمی صورت دهد و از امکانات دیپلماتیک،کارکنان و با ارائه تخصص ها و بودجه لازم حملات تروریستی موفقی را صورت دهد. ایران اغلب اوقات و از مدتها پیش از این مزیت ها برای برتری جویی خود بهره برده است.
زمینه تاریخی و سابقه اقدامات تروریستی نظام کنونی ایران در سراسر جهان و اقدامات آن به طور عمده از تاریخ باستانی ایران شکل گرفته است و ریشه در ماهیت ایرانی، شیعی و اسلامی آن در نیم قرن اخیر دارد. امپراتوری تحت حاکمیت کوروش کبیر در قرن ششم پیش از میلاد مناطقی از جنوب غرب آسیا و آسیای مرکزی را در بر می گرفت و از طرف دیگر به مصر و شمال آفریقا منتهی می شد و این موضوع پایه های تفکر نفوذ ایران به مناطق دوردست را بنا نهاد که این موضوع تا به امروز ادامه داشته است.
هویت ایرانی بعدها و هزار سال بعد با اسلام شیعه که در منطقه ریشه گرفت، عجین شد و رهبران ایرانی را به محافظانی وفادار به اسلام شیعه در برابر عرب سنی و دیگر دشمنان آن بدل کرد. جنگ های جهانی قرن بیستم و حوادث پس از آن ایران را به مهره پیاده شطرنج سیاست جهانی بدل کرد که این موضوع در سرنگونی مهندسی شده مصدق نخست وزیر ایران در سال 1953 از طرف سیا نمود پیدا کرد. این موضوع اجازه داد که شاه طرفدار آمریکا به قدرت بازگردد و با مشت آهنین برای 25 سال بعد حکومت کند. زمانی که شاه در سال 1979 برکنار شد جمهوری اسلامی تحت رهبری آیت الله خمینی بنیانگذاری شد. این موضوعی بود که به ناچار مشکلاتی برای آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت جهان ایجاد کرد. از زمان ظهور نظام مذهبی، دولت ایران بارها به دنبال آن چیزی بوده است که معتقد است که امری مشروع است. سابقه ایران در مشارکت مستقیم و غیر مستقیم در حملات تروریستی طولانی و خونبار است و مخالفان نظام و منافع آمریکا و اسرائیل بارها آماج این حملات قرار گرفته اند. از سال 1979 برخی از موارد این اقدامات از این قرار است: سال 1983:حملات حزب الله بر ضد سفارت آمریکا و مقرنیروی دریایی آمریکا که در جریان آن صدها نفر کشته و زخمی شدند. حملات به سفارت اسرائیل در آرژانتین، ترور سفیر اسرائیل در لبنان، حمله حزب الله سعودی بر ضد محل اقامت نیروهای آمریکایی در برج های خبر که در جریان آن دهها نفر کشته و زخمی شدند. بر اساس گزارش وزارت دادگستری آمریکا عوامل این حملات گزارش فعالیت های شناسایی خود را به مقامات ایرانی ارائه کرده بودند و در آن حملات دستورات و حمایت لازم را از مقامات ایرانی دریافت کرده بودند.
از سال 2001 به بعد شکاف بین واشنگتن و تهران روند رو به رشد خود را طی کرد. فاجعه حمله القاعده بر ضد آمریکا در سپتامبر سال 2001 آمریکا را بر آن داشت که وارد نبردی طولانی مدت برای از بین بردن منبع تروریسم شود. اما در این بین نام ایران از سرفصل نبرد جهانی بر ضد تروریسم که رئیس جمهور بوش این کشور را محور شرارت نامیده بود، پاک شد. این موضوع در حالی روی داد که همزمان با انتقاد های شدید آمریکا از برنامه اتمی نوظهور ایران و دخالت آن در عراق بود. این نشان می داد که تهران به این نتیجه رسیده است که واشنگتن در حال تقابل با آن در منطقه است و به زودی تمرکز آن بر روی ایران خواهد آمد. حتی مشارکت مثبت ایران و کمک به بهبود فضای سیاسی پس از طالبان در افغانستان با بی تفاوتی واشنگتن مواجه شد.
بر اساس اظهارات جیمز دابینز (James Dobbins) نخستین سفیر آمریکا در افغانستان دیپلمات های ایرانی مشارکت خوبی در مذاکرات سازمان ملل داشتندکه به ایجاد دولت حامد کرزای در کابل منجر شد، و آنها نقشی مثبت ایفا کردند. اما بر خلاف وزرای خارجه دیگر کشورهایی که در آن مذاکرات مشارکت داشتند وزیرخارجه ایران از همتای آمریکایی خود حتی یک یادداشت تشکر دریافت نکرد.
پیشنهادها:
آنهایی که ساکن کاخ سفید هستند در ژانویه سال 2009 نیاز دارند که به سرعت و علاقه درباره ایران و به خصوص از زمانی که تهران به فوریت درباره بیانیه های دولت جدید آمریکا واکنش نشان می دهد، به حقایق توجه کنند.
1-لفاظی ها را کاهش دهند زیرا مقامات ایران از دسته احمدی نژاد بدون شک به این کار ادامه خواهند داد.
2-گفتگوهایی مستقیم را با تهران طرح ریزی کنند: اهمیت ایران برای منافع راهبردی آمریکا و ثبات کلی منطقه ایجاد گفتگوهای مستقیم و در سطح مقامات ارشد را بین تهران و واشنگتن ضروری می سازد. استفاده از طرف های سوم چون سوئیس و در نبود روابط دیپلماتیک کاملا ناکافی است.گفتگوی بین تهران و واشنگتن نباید تنها بر روی مسائل نگران کننده از جمله حمایت ایران از تروریسم و گروههای تندرو و فعالیت های اشاعه تسلیحات اتمی و ماجراجویی های منطقه ای ایران باشد بلکه باید چارچوبی جامع برای این مسائل وجود داشته باشد.
در چند دهه اخیر تجربه نشان داده است که یکی از چالش های محرز سیاست خارجی آمریکا انتخاب نماینده رئیس جمهور است که بتواند از قدرت لازم نه تنها برای تعامل با غیر آمریکایی ها بلکه با مقامات آمریکایی که در سر راه پیشرفت موانع ایجاد می کنند،برخوردار باشد. انتخاب رئیس جمهور در امور ایران بسیار دیر شده است. بحث بر سر این است که تامادامی که ایران در فهرست کشورهای حامی تروریسم وزارت خارجه آمریکا قرار دارد این انتخاب یک انتخاب ناپخته خواهد بود.آمریکا با سوریه روابط دارد اما این کشور هم در این فهرست قرار دارد.آمریکا همچنین نمایندگانی برای کره شمالی و سودان دارد.
یک نامزد ایده آل برای ایران کالین پاول وزیر خارجه پیشین آمریکا است که از بی طرفی و احترام در منطقه برخوردار است. وی از تاریخ و وضع سیاسی منطقه به خوبی مطلع است و از برتری قابل توجهی نسب به الگور معاون پیشین رئیس جمهور و تونی لیک و برنت اسکوکرافت مشاوران پیشین امنیت ملی برخوردار است.
3- واقع گرا باشیم و گام های درست را برداریم.
4- از سیاست هویج و چماق به موقع استفاده کنیم.
*ایران هسته ای