«سبک زندگی» عبارتی است که این روزها در مجامع مرتبط با حوزه های اجتماعی، سلامت و... کاربرد فراوانی دارد و در عین حال در مفهوم دینی معنای عمیق تری پیدا می کند و شامل رعایت کردن دستورات الهی در ادیان الهی و خاصه برای مسلمانان شیوه زندگی کردن براساس روش های اسلامی در جامعه مدرن امروز می شود.
تبیین و ارایه درکی صحیح از دین و مخصوصا اسلام و همچنین ارایه روش هایی برای پیش رفتن به سوی سبک زندگی صحیح براساس الگوهای دینی یکی از وظایف خطیر رسانه ملی در جمهوری اسلامی ایران است. امری که اگرچه بیشترین بار آن را برنامه های معارفی سیما بر دوش می کشند اما گویی در برخی از همین برنامه ها نیز هدف و رویکرد مشخصی وجود ندارد و آنتن صرفا به سخنانی درباره دین، مذهبی، شریعت و... اختصاص می یابد.
هر سال در ماههایی چون محرم و صفر و رمضان بار برنامه های مذهبی و معارفی سیما افزایش پیدا می کند اما اینکه آیا تاثیرگذاری این برنامه ها نیز به همین میزان افزایش دارد یا خیر امری قابل تامل است.
با حجت الاسلام و المسلمین رضا جعفری مدیر گروه معارف شبکه یک سیما گفتگویی ترتیب داده شده است تا رویکرد این شبکه را به عنوان یکی از اصلی ترین شبکه های تلویزیونی نسبت به برنامه های معارفی جویا شویم.
حجت الاسلام جعفری در این گفتگو به برنامه های ایام محرم در این شبکه اشاره کرد و از خط قرمزهای برنامه های معارفی گفت؛ خط قرمزهایی که بیشتر آنها توسط خود تهیه کنندگان تصور می شوند و آیین نامه مشخصی و مدونی درباره آنها وجود ندارد.
*گروه های معارف اسلامی از بخشهای مهم در همه شبکه های سیماست که بنا به ماموریت های هر شبکه ها رویکرد خاصی را برای خود برمی گزینند. با توجه به اینکه شبکه یک را جامعترین شبکه تلویزیون میدانیم این رویکرد برای شما چگونه تعریف شده است و آیا این مساله باعث میشود برنامهها رویکردی عامتر به خود بگیرند؟
- شبکه یک شبکه ای ملی است و باید نگاه عام تری نسبت به سایر شبکه ها داشته باشد. از مأموریت های این شبکه این است که به تمام سلایق توجه کند و صرفا برنامه های تخصصی نسازد. اگر ما برنامه های تخصصی داشته باشیم، در کنارش برنامه های سادهتر هم تولید می کنیم. به طور مثال شبکه هایی مثل شبکه های قرآن و یا شبکه چهار می توانند برنامه های تخصصی تولید کنند اما شبکه یک باید نگاهی عمومی داشته باشد. امسال «هیهات من الذلة» به عنوان شعار محوری برنامه های شبکه یک انتخاب شد که با توجه به شرایط جامعه و فرمایشات حضرت آقا در حوزه مذاکره و سیاست خارجه مدنظر قرار گرفت تا بتوانیم به این طریق نوعی بازخوانی از واقعه عاشورا داشته باشیم و گفتگوی عزتمندانه را اساس کار خود قرار دهیم.
امسال هر برنامه ای با این منظور به این شعار پرداخت و از برنامه «بچه های مردم» که برای کودکان و نوجوانان ساخته می شود تا «مثبت ۱۷» و دیگر برنامه ها به شعار محوری «هیهات من الذلة» توجه کردند.
همچنین یکی از برنامه های ما در گروه معارف «کاروان عاشورایی» بود که به آداب و رسوم هیات های مهم استان ها می پرداخت و سخنران در هر استانی می دانست که باید تحت این شعار محوری سخنانش را بیان کند. نگاه ما به این شعار، سیاسی نبود و تنها به مهمترین درس عاشورا که همان «هیهات من الذلة» است، می پرداختیم.
*مذاکرات مباحث سیاسی را شامل می شود، چگونه این شعار با پرداختن به این موضوع رنگ سیاسی نمی گیرد؟
- مباحث ما در این رویکرد کلی و جامع است و در این زمینه نتیجه گیری نداریم و وارد مصادیق سیاسی نمی شویم. به هر حال زمانی که رهبر معظم انقلاب با موضوع مذاکرات همراه هستند و خط و خطوط را مشخص کرده اند، مسلما ما رویکرد دیگری نداریم. هدف ما تنها این است که تصورات غلطی را که بین مردم ایجاد می شود، از میان برداریم. ما با مذاکره عزتمندانه موافق هستیم و سخن این است که اگر بناست مذاکره ای صورت بگیرد باید منافع و عزت ما حفظ شود. این همان شعار محوری است که تنها به عنوان یک نخ تسبیح برنامه ها را به یکدیگر وصل می کند.
*یکی از برنامه های شما در ماه محرم پرداختن به مراسم و آیین های عزاداری در استان های کشور بود که این رویکرد در بعضی از شبکه های دیگر هم وجود داشت. آیا برنامههای شما با شبکه های استانی و یا شبکه «شما» همپوشانی پیدا نمی کرد؟
- آنچنان که من در شبکه «شما» دیده ام، حاکی از آن است که این شبکه یک برنامه زنده از استودیوی استان مورد نظر پخش می کرد و در کنار آن آیین های عزاداری در ماه محرم را نیز نمایش می داد، اما ما هر شب به سراغ یک هیات مهم استان می رویم و در کنار آن یک سخنرانی از همان استان هم پخش می شد و فکر می کنم برنامه ما با برنامه های دیگر شبکه ها متفاوت بود.
*فکر می کنید نمایش گسترده و مکرر این آیین ها می تواند برای مردم جذاب باشد؟
- مسلما هیچ برنامه ای برای همه مردم جذاب نیست و نمی تواند سلیقه همه افراد را پوشش دهد ولی نکته مهم این است که برنامه ای که در شبکه یک پخش می شود با برنامه ای که از یک شبکه نسل جدید روی آنتن می رود از لحاظ بیننده تفاوت های بسیاری دارد.
*این سخن درست است و نمایش آیین های عزاداری جذابیت های ویژه ای برای مخاطب دارد اما بهتر نیست که شبکه یک سراغ برنامه های گفتگومحور و ترکیبی با ساختارهای متفاوت و جذاب برود و این آیین ها از همان شبکه «شما» که یکی از ماموریت هایش پرداختن به استان هاست، پخش شوند؟ در غیر این صورت چه نیازی به راه اندازی یک شبکه دیگر وجود داشته است؟
- ضرورت راه اندازی شبکه های جدید را خود ِ مسئولان سازمان صدا و سیما می دانند. البته همانطور که گفته شد آیین های عزاداری در شبکه یک با آنچه که از دیگر شبکه ها روی آنتن رفته تفاوت داشته است. شبکه یک شبکه ای عمومی است و باید به تمام مناطق و همه کشور توجه کند و در این حوزه هم نگاه کلان تری داشته است.
*با این حال من فکر می کنم ماموریت اصلی شبکه یک، تولید برنامه های جذاب و البته چالشی در حوزه معارف استغ برنامه هایی همچون «این شب ها» که پیش از این هم روی آنتن می رفت. در این حوزه چه برنامه هایی دارید؟
- ما برنامه های گفتگومحوی داریم که از این شبکه پخش می شوند و از جمله آنها می توان به برنامه «آفتاب در مصاف» اشاره کرد که در دهه اول محرم روی آنتن رفت و موضوع آن بحث قیام امام حسین(ع) بود. این برنامه یک گفتگوی دو نفره بین حشمت الله قنبری کارشناس و پژوهشگر و مجید یراقبافان مجری برنامه بود و نگاهی ویژه به موضوع صلح، جنگ، مذاکره و... داشت. همچنین بنا داریم یک برنامه گفتگومحور هم در آینده داشته باشیم.
*چرا شبکه های مختلف تلویزیون برنامه های خود را در ایام محرم به پخش سخنرانی و یا نمایش هیات ها و دسته های عزاداری محدود می کنند؟
- متاسفانه برنامه های معارفی تلویزیون ضعیف تر از سایر برنامه ها است. این برنامه ها نتوانسته اند به موفقیت۹۰ درصدی برسند، جز معدود برنامه هایی که موفقیت آنها دلایل و شرایط خاصی داشته است. ما باید نگاه خود را به حوزه برنامه های معارفی در تلویزیون تغییر دهیم. ما همیشه ارزان ترین دکورها و کم هزینه ترین امکانات را به برنامه های معارفی اختصاص میدهیم. وقتی برنامه معارفی به یک گفتگوی دو نفره بین یک کارشناس دینی و یک مجری منحصر می شود مسلما جذابیت یک برنامهای چالشی یا سرگرم کننده را ندارد.
از طرف دیگر ما باید خط قرمزهای خود را در حوزه برنامه های معارفی مشخص کنیم، خط قرمزهایی که خیلی از آنها از طرف خود ِ برنامه سازان است. به طور مثال من به عنوان تهیه کننده ترجیح می دهم که برنامه زنده روی آنتن ببرم. ساخت برنامه زنده از برنامه تولیدی بسیار راحت تر است. شما با یک کارشناس و مجری به همراه ۱۰ آیتم ضبط شده یک برنامه را روی آنتن می برید و حتی می توانید به مجری توصیه کنید اگر مباحث خوب بود آنها را ادامه دهد و حتی الامکان آیتم هم پخش نشود، اما در برنامه تولیدی اگر بنا بر این است که ۵ آیتم پخش شود باید همه امور طبق برنامه ریزی پیش رود و تهیه کننده مجبور است سخنان حشو و زاید را در گفتگو حذف کند. از این حیث برنامه های تولیدی در حوزه معارف بسیار باکیفیت تر خواهد بود. در اینجا تنها یک اشکال پیش می آید و آن، این است که گاهی بیننده به برنامه زنده اطمینان بیشتری دارد. البته این مساله هم راهکار دارد و شبکه می تواند برنامه های زنده هم داشته باشد تا بتواند این اطمینان را جلب کند. نکته مهم دیگر این است که خود تهیه کنندگان معمولا سراغ کارشناسانی می روند که اطمینان دارند سخن حاشیه ای و یا چالشی بیان نمی کند.
*و وارد خط قرمزها نمی شوند.
- خط قرمزهایی که خود ِ ما آنها را ساخته ایم. اگر به برنامه «جیوگی» که از شبکه دو روی آنتن می رود نگاه کنید به نظر می رسد که این برنامه بعضی خط قرمزها را زیر پا می گذارد درحالیکه به نظرم به عنوان یک برنامه معارفی می توان از آن یاد کرد. این برنامه بعضی از مسایلی را که ممکن است خط قرمز محسوب شود رد کرده است و اتفاقا جواب هم گرفته است، بنابراین نمی توانیم بگوییم تلویزیون با هر برنامه چالشی مشکل دارد. ما باید حد و حدودی را مشخص کنیم و بیان کنیم که در حوزه معارف به چه زمینه ها و موضوعاتی می توان وارد شد و در چه محدوده هایی نباید قدم بگذاریم. همچنین می توان مشخص کرد که اگر شبهه ای مطرح شد، حتما به آن پاسخ بگوییم. مسلما یک کارشناس نباید شبهه ای را مطرح کند که نمیتواند به آن پاسخ گوید زیرا در چنین موقعیتی به مخاطب خود ظلم کرده است.
تهیه کننده ترجیح می دهد کارشناسی را به برنامه بیاورد که می داند وارد مباحث چالشی نمی شود حتی اگر این کارشناس شبانه روز در برنامه های سیما دیده شده باشد، اما مهم این است که در نظر تهیه کننده (تاکید می کنم تنها شخص تهیه کننده) این کارشناس چارچوب های صدا و سیما را رعایت می کند. چون بسیاری از این چارچوب ها را خود ما ساخته ایم و از طرف مدیریت سازمان صدا و سیما بیان نشده است. پیش از این هم گاهی اتفاق افتاده است که دیده ایم یک برنامه به مسائلی پرداخته که در نظر ما محدوده سازمان بوده اما بعد مشخص شده است که آن مساله، خط قرمز سازمان نبوده است.
مورد دیگر در ضعف برنامه های معارفی این است که مجری مسلط در این حوزه کمتر وجود دارد. اکثر مجریان ما دوست دارند برنامه های اجتماعی اجرا کنند چون چنین برنامه هایی برخلاف برنامه معارفی که دانش بالایی نیاز دارد سواد و آگاهی کمتری می طلبد. اگر مجری در یک برنامه معارفی آیه یا حدیثی را غلط بخواند کل برنامه زیر سوال می رود، بنابراین مجری باید از اشراف کاملی نسبت به آیات و احادیث برخوردار باشد و همچنین باید از اطلاعات گسترده ای برخوردار باشد تا بتواند با کارشناس برنامه بحث و چالش کند.
همچنین برنامه های معارفی معمولا از آیتم های کم هزینه بهره می گیرند. یک تهیه کننده به همان میزان که برای یک برنامه اجتماعی زمان، انرژی و بودجه هزینه می کند، برای برنامه معارفی صرف نمی کند.
*سخنان شما کاملا درست است اما مساله اینجاست که خود تهیه کنندگان برنامه های معارفی هم از بابت این مشکلات گلایه دارند. وقتی از آنها درباره خنثی بودن برنامه سوال می شود پاسخ می دهند که دستشان در این حوزه باز نیست.
- ما به همه تهیه کنندگان احترام می گذاریم اما فکر می کنم تصوری در طول زمان شکل گرفته است و آن این است که برنامه های معارفی نیاز به امکانات و یا هزینه مناسبی ندارند و برنامه را می توان با یک دکور و نورپردازی ساده روی آنتن برد در حالی که اگر قرار باشد همین تهیه کننده یک برنامه اجتماعی بسازد حاضر نیست آن را با همان نورپردازی و دکور ساده تولید کند.
*چرا چنین حساسیتی درباره برنامه های اجتماعی وجود دارد و در برنامه های معارفی نیست؟
- بخشی از آن به مدیران برمی گردد که از تهیه کنندگان برنامه های معارفی چنین اهتمامی را تقاضا نکرده اند. اگر من به عنوان یک مدیر بعد از ساخت یک برنامه معارفی که با حداقل ها و با کیفیت پایین ساخته می شود به تهیه کننده تذکر دهم و به ضعف و یا ریتم کند آن ایراد بگیرم تهیه کننده دیگر چنین برنامه ای نمی سازد.
*شاید اکنون بیشترین تذکری که نسبت به برنامه های معارفی وجود دارد در محدوده خط قرمزها و موارد چالش برانگیز باشد.
- بله. فکر می کنم ما باید نوعی مطالبه عمومی ایجاد کنیم که سطح برنامه های معارفی تا حدی بالا بیاید. اگر چنین اتفاقی بیفتد ما می توانیم موفق باشیم. نکته دیگر این است که ما نباید برنامه های معارفی را به گفتگو، سخنرانی های منبری و برنامه های اذان گاهی منحصر کنیم بلکه 'v,i معارف باید اجازه داشته باشد مستند هم بسازد و البته باید از افراد متخصص در حوزه فیلمسازی بهره گرفت یا در حوزه معارف باید بتوان فیلم سینمایی ساخت و باید با یک تیم کارشناس و خبره به مسائل دینی و دراماتیک این کار را انجام داد. ما باید کمک کنیم تا بهترین فیلمسازان، مستندسازان و برنامه سازان ما به حوزه معارف وارد شوند و آثار خود را تولید کنند.
*خود شما در گروه معارف شبکه یک به سمت آثار نمایشی یا مستند می روید؟
- در حال حاضر محدودیتی در ساخت آثار نمایشی وجود دارد که باید زیر نظر مرکز امور نمایشی سیما باشد با این حال این تمایل قلبی ما است که اگر قرار باشد شخصی فیلم یا سریال مذهبی بسازد اطلاعات و دانش خود را در اختیار این افراد قرار دهیم.
نکته ای درباره موفقیت آثار جهانی که با اقبال مخاطبان مواجه می شود، وجود دارد و آن، این است که بسیاری از این برنامه ها در تعداد قسمت های بالا ساخته می شود. مثلا یک سریال در ۱۰ فصل و هر فصل در ۶۰ قسمت تولید می شود. شما ابتدا جذب یک ژانر پلیسی، معمایی، طنز و... در این سریال ها می شوید اما در ادامه اثر نمایشی سبک زندگی مورد نظر خود را به مخاطب ارایه می کند و ما اگر می خواهیم روی مخاطب تاثیر بالایی داشته باشیم باید سراغ چنین آثاری برویم و کارتن یا سریال هایی در ۲۰۰ قسمت، ۳۰۰ قسمت و یا حتی بیشتر بسازیم.