به گزارش مشرق، نشری دیلیبیست در گزارشی از آخرین تحولات در روابط ایران و عربستان نوشت: مقامات ایرانی از اقدام عربستان سعودی در اعدام یکی روحانی برجسته شیعه به شدت خشمگین شدند - و این دقیقا همان واکنشی است که شاهزادگان سعودی امید آن را داشتند.
مقامات پیشین آمریکایی و کارشناسان منطقه خاورمیانه در گفتگو با این نشریه عنوان کردهاند که این موضوع غیرقابل تصور است که ریاض نمیدانسته است که کشتن شیخ النمر - که یک روحانی برجسته منتقد خاندان سلطنتی و یک شخصیت مهم و معترض شیعه در منطقه خلیج فارس در دوران بهار عربی بود - فقط به یک اعلام محکومیت منتهی نمیشود و احتمالا واکنشی خشن در پی خواهد داشت.
متیو مکاینس، تحلیلگر پیشین پنتاگون و کارشناس کنونی مسائل خاورمیانه در اندیشکده آمریکن اینترپرایز است به دیلیبیست گفت: «سعودیها مطئنا آگاه بودند که شاهد واکنشهایی خواهند بود».
اعدام شیخ النمر به تظاهرات و حمله به سفارت عربستان در تهران منجر شد، و سعودیها در پی آن روابط خود را با تهران، که رقیب منطقهای آن است، قطع کردند.
محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور عربستان سعودی و از نزدیکترین متحدان واشنگتن، بر اجرای اعدام نظارت داشت، در نتیجه اجرای این اعدامها نمیتوانست چندان موجب شگفتی دولت اوباما شود. اما سعودیها از مدتها پیش تهدید به کشتن شیخ النمر کرده بودند، و وی را به فراهم کردن زمینهای برای دخالت ایران در این کشور متهم کرده بودند. اما چرا باید چنین تصمیمی هماکنون اتخاذ شود؟
این تصمیم در زمانی اتخاذ شد که سعودیهای احساس کردند همزمان با افزایش نفوذ ایران، هم در کشور خود و هم در منطقه دچار آسیبپذیری میشوند و بر این نظرند که ایالات متحده برای کاهش این خطر و آسیبپذیری به اندازه کافی اقدامی نکرده است.
ایران نه تنها به سوی برقراری روابطی عادی با اروپا و ایالات متحده در پی توافق هستهای گام برداشته است؛ بلکه در یمن نیز نیروهای سعودی در حال نبرد با گروههای تحت حمایت ایران هستند، امری که به نظر یک جنگ نیابتی میآید.
در عراق و سوریه نیز ایرانیها نقشی مهمی در جنگ علیه داعش ایفا میکنند. گروههای تحت حمایت ایران نیروهای مبارز کلیدی در نبردهای عراق هستند. تهران همچنین ائتلافی را با مسکو شکلداده است که احتمالا میتواند آینده سیاسی سوریه و سرنوشت بشار اسد را شکل دهد.
در نتیجه این وضعیت است که سعودیها نسبت به خیزش ایران به صورت یک قدرت منطقهای احساس خوبی ندارند.
مکاینس گفت: «آنها در دوران بسیار نا امنی قرار دارند» و اعدام شیخ النمر پس از سالها تهدید به اجرای این حکم میتواند به عنوان یک «نمایش قدرت» در نظر گرفته شود.
بروس ریدل، افسر سابق سازمان سیا و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در اندیشکده بروکینگر نیز با این نظر موافق است که اعدام شیخ نمر ابزاری برای ارسال یک پیام به تهران بود.
ریدل به نشریه دیلیبیست گفت: «من گمان میکنم که آنها به دنبال واکنش تهران بودند. سلمان یک فرد ریسکپذیر است». ریدل همچنین اشاره کرد که پادشاهی سعودیها این نکته را برای شهروندان مشخص و مبرهن کرد که با هرگونه نارضایتی سیاسی داخلی که از سوی ایران برانگیخته شده باشد، مدارا نخواهند کرد.
همچنین شعلهورکردن یک تنش دیپلماتیک میتواند در خدمت راهبرد بلندمدت ریاض برای تضعیف تهران باشد.
تریتا پارسی، یک کارشناس دیگر مسائل منطقه به این نشریه گفت: «سعودیها از مدتها پیش مخالف ابتکارهای دیپلماتیکی بودهاند - چه در موضوع سوریه و چه در خصوص موضوع هستهای - که ایران در آن مشارکت داشته و خطر عادی شدن نقش و نفوذ منطقهای ایران را در پی داشته باشد. از دید سعودیها، روندهای ژئوپولتیک به مدت بیش از یک دهه برخلاف منافع آنها بوده و خیزش ایران - و تصمیم آمریکا برای مذاکره و مصالحه با ایران بر سر برنامه هستهای آن - تنها بر وحشت سعودیها افزوده است».
مقامات پیشین آمریکایی و کارشناسان منطقه خاورمیانه در گفتگو با این نشریه عنوان کردهاند که این موضوع غیرقابل تصور است که ریاض نمیدانسته است که کشتن شیخ النمر - که یک روحانی برجسته منتقد خاندان سلطنتی و یک شخصیت مهم و معترض شیعه در منطقه خلیج فارس در دوران بهار عربی بود - فقط به یک اعلام محکومیت منتهی نمیشود و احتمالا واکنشی خشن در پی خواهد داشت.
متیو مکاینس، تحلیلگر پیشین پنتاگون و کارشناس کنونی مسائل خاورمیانه در اندیشکده آمریکن اینترپرایز است به دیلیبیست گفت: «سعودیها مطئنا آگاه بودند که شاهد واکنشهایی خواهند بود».
اعدام شیخ النمر به تظاهرات و حمله به سفارت عربستان در تهران منجر شد، و سعودیها در پی آن روابط خود را با تهران، که رقیب منطقهای آن است، قطع کردند.
محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور عربستان سعودی و از نزدیکترین متحدان واشنگتن، بر اجرای اعدام نظارت داشت، در نتیجه اجرای این اعدامها نمیتوانست چندان موجب شگفتی دولت اوباما شود. اما سعودیها از مدتها پیش تهدید به کشتن شیخ النمر کرده بودند، و وی را به فراهم کردن زمینهای برای دخالت ایران در این کشور متهم کرده بودند. اما چرا باید چنین تصمیمی هماکنون اتخاذ شود؟
این تصمیم در زمانی اتخاذ شد که سعودیهای احساس کردند همزمان با افزایش نفوذ ایران، هم در کشور خود و هم در منطقه دچار آسیبپذیری میشوند و بر این نظرند که ایالات متحده برای کاهش این خطر و آسیبپذیری به اندازه کافی اقدامی نکرده است.
ایران نه تنها به سوی برقراری روابطی عادی با اروپا و ایالات متحده در پی توافق هستهای گام برداشته است؛ بلکه در یمن نیز نیروهای سعودی در حال نبرد با گروههای تحت حمایت ایران هستند، امری که به نظر یک جنگ نیابتی میآید.
در عراق و سوریه نیز ایرانیها نقشی مهمی در جنگ علیه داعش ایفا میکنند. گروههای تحت حمایت ایران نیروهای مبارز کلیدی در نبردهای عراق هستند. تهران همچنین ائتلافی را با مسکو شکلداده است که احتمالا میتواند آینده سیاسی سوریه و سرنوشت بشار اسد را شکل دهد.
در نتیجه این وضعیت است که سعودیها نسبت به خیزش ایران به صورت یک قدرت منطقهای احساس خوبی ندارند.
مکاینس گفت: «آنها در دوران بسیار نا امنی قرار دارند» و اعدام شیخ النمر پس از سالها تهدید به اجرای این حکم میتواند به عنوان یک «نمایش قدرت» در نظر گرفته شود.
بروس ریدل، افسر سابق سازمان سیا و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در اندیشکده بروکینگر نیز با این نظر موافق است که اعدام شیخ نمر ابزاری برای ارسال یک پیام به تهران بود.
ریدل به نشریه دیلیبیست گفت: «من گمان میکنم که آنها به دنبال واکنش تهران بودند. سلمان یک فرد ریسکپذیر است». ریدل همچنین اشاره کرد که پادشاهی سعودیها این نکته را برای شهروندان مشخص و مبرهن کرد که با هرگونه نارضایتی سیاسی داخلی که از سوی ایران برانگیخته شده باشد، مدارا نخواهند کرد.
همچنین شعلهورکردن یک تنش دیپلماتیک میتواند در خدمت راهبرد بلندمدت ریاض برای تضعیف تهران باشد.
تریتا پارسی، یک کارشناس دیگر مسائل منطقه به این نشریه گفت: «سعودیها از مدتها پیش مخالف ابتکارهای دیپلماتیکی بودهاند - چه در موضوع سوریه و چه در خصوص موضوع هستهای - که ایران در آن مشارکت داشته و خطر عادی شدن نقش و نفوذ منطقهای ایران را در پی داشته باشد. از دید سعودیها، روندهای ژئوپولتیک به مدت بیش از یک دهه برخلاف منافع آنها بوده و خیزش ایران - و تصمیم آمریکا برای مذاکره و مصالحه با ایران بر سر برنامه هستهای آن - تنها بر وحشت سعودیها افزوده است».