به گزارش مشرق، مايليکهن در گفتوگويي تفصيلي درباره همه مسايل تيمملي اميد، کيروش و برنامه 90 صحبت کرد.
او با صدايي رسا و شفاف مواضعاش را بيان کرد و همه را از دم تيغ گذراند و گفت نه تيشه را کسي به آقايان داد و نه ريشه را. همه دست کس ديگري است. خواندن اين مصاحبه پرتيتر را از دست ندهيد.
گويا از تيتر ما ناراحت هستيد.
شما جاي پسر من هستي و اين تيتر ديگر حرفي براي گفتن باقي نميگذارد. پيش از تيمملي اميد که شما نوشته بوديد «ناکاميکهن» در تيمملي بزرگسالان آقايان همه کار کردند؛ هم جام ملتها را فتح کردند و هم در جامجهاني قهرمان شدند. ما که در مرحله حذفي شکست خورديم، خوب شد در بين چهار تيم چهارم نشديم. شايد با عباسآقا پنجم هم نميشدند...
اتفاقا آن جمله معروف شما اکنون دستمايهاي براي انتقاد از خود شما شده و ميگويند با عباسآقا هم حذف ميشديم.
اتفاقا تيتر خوشگلي زده بودند. دوستان با اين سوابقي که در امور نويسندگي دارند، به جملهاي که من گفته بودم استناد ميکنند اما شرايط تيم اميد با تيمملياي که در گروه چهار تيمي چهارم شد، فرق ميکند و خوب است که در گروه چهار تيمي تيم را پنجم نکردند، در بين چهار تيم چهارم شديم اما اين آقا را مثل يک قهرمان ملي وارد کشور کردند و با سلام و صلوات دستمزدش را بالا بردند. دوستان سناريوهاي مختلفي براي خودشان دارند. مانند همان سناريويي که شکست گوام را تبديل به حماسه کردند.
فکر ميکرديد حذف مقابل ژاپن چنين بازتابي داشته باشد؟
در شرايط فعلي عرض ميکنم، درواقع قبل رفتن پيشبيني کرده بودم که دوستان شمشيرشان را براي زدن ما تيز ميکنند. وقتي يکي از کيروش ورزشي و يکي از کيروش آنلاين ميآيند و در برنامه تلويزيوني ميگويند الحمدا... در آزادي به عربستان باختيم، متوجه هستيد چه ميگويم؟ باختن به عربستان در آزادي جاي شکر دارد. چطور آدم ميتواند درباره اينها صحبت کند. اين تيمملي ايران بود که باخت.
در حال حاضر نوع انتقاد شما از کيروش و حمايت برخي رسانهها از سرمربي تيمملي باعث به وجود آمدن دو جبهه طرفدار خارجي و مخالف مربي خارجي شده است. شما خودتان را در جبهه مخالف مربي خارجي ميدانيد؟
اصلا بحث اين حرفها نيست. اولا بنده بيشترين کلاسهاي مربيگري را رفته و مدارکش را هم حاضرم هرجا که بگوييد ارايه بدهم. ميتوانيد از کميته آموزش، فدراسيون فوتبال و المپيک بپرسيد که وقتي مايليکهن در کلاسهاي مربيگري شرکت ميکرد، چطور بود. در هر حال وقتي ثبتنام ميکردم اما شخصا از صبح الطلوع ميآمدم و تا آخرين لحظه در کلاس حضور داشتم. مدرسين کلاسهايي که من در آنها شرکت کردم، اغلب خارجي بودند مثل باب هافتون که مدرس AFC بود يا ايوان تافلاک و يک مربي فيليپ ريدن فرانسوي که با خيلي از مربيان خارجي کار کردم. اين خندهدار است که مربيان خارجي و ايراني را تفکيک کنيم. عرض من اين است، مثل اين ميماند که خبرنگار داخلي و خارجي را با هم مقايسه کنيم. از نظر من مايليکهن که 40 سال در ورزش هستم، خبرنگاران ما قابل قياس با خبرنگاران خارجي نيستند. آنها بسيار بسيار پرتلاشتر هستند آن هم با کمترين امکانات ممکن کار ميکنند. اي کاش در قطر حضور داشتيد و ميديديد که خبرنگاران چيني و ژاپني با چه دم و دستگاهي مسابقات را پوشش ميدادند.
شرمنده BBC شدم
اتفاقا مصاحبه شما با BBC فارسي در داخل بازتاب زيادي داشت، اطلاع داشتيد که با BBC فارسي مصاحبه ميکنيد؟
اولا بايد عرض کنم قبل رفتن ما به اين رقابتها آنقدر با حريفان داخلي مشکل داشتيم که با بيرونيها نداشتيم. من به عنوان کسي که ميتواند تمام مسايل را بررسي کند، به شما ميگويم وقتي به آنجا رسيديم چند بار نواب رييس فدراسيون درباره سرمربي تيمملي اميد مصاحبه کردند گفت که او را بايد عوض ميکردند. شما به من بگو اگر اين حرفها را نزده، بنويس که مايليکهن دروغ ميگويد. در صورتي که آقاي نايبرييس بايد براي نام بردن خاکپور هم از اهالي فوتبال اجازه بگيرد و به خودش اجازه ندهد که به اين راحتي اسم خاکپور را به زبان بياورد. خاکپوري که اي کاش بوديد و ميديديد که با چه شخصيت ممتازي در اين رقابتهاي بينالمللي حاضر شد. متانت در رفتار و گفتار سرمربي تيمملي ايران بود و به خوبي از سوي خاکپور به نمايش گذاشته شد و براي من جالب بود که با اينکه خاکپور سالهاست فوتبال را کنار گذاشته آنقدر خوب فيزيکش را حفظ کرده و خوشتيپ در انظار ظاهر ميشد. رفتار جالب خاکپور، مسوولان برگزاري مسابقات را هم تحتتاثير قرار داده بود.
از شما درباره مصاحبهتان با BBC فارسي پرسيدم اما جواب مشخصي نگرفتم.
شما ميگوييد نکند اطلاع نداشتيد اما من به شما ميگويم اطلاع داشتم که با BBC فارسي مصاحبه ميکنم. اين بچهها بارها آمدند سر تمرين و چون از هموطنان عزيز من بودند، تازه شرمندهشان شدم که خيلي با آنها صحبت نکردم. چون سعي کردم و تصميم داشتم در حين برگزاري مسابقات زياد مصاحبه نکنم. وقتي غريبي اين بچهها را به عنوان يک ايراني ديدم، وظيفه خودم دانستم که با آنها مصاحبه کنم. ضمن اينکه درواقع رهبر کشورمان هم خودشان گفتهاند که حتي اگر به من و نظام اعتقاد نداريد، به عنوان يک ايراني در انتخابات شرکت کنيد. يعني کساني که با نظام هم مشکل دارند ميتوانند ابراز نظر کنند. آنها که ايراني بودند و مشکلي نبود. باز هم ميگويم؛ ميدانستم و با آنها مصاحبه کردم.
اما مصاحبه شما با اين شبکه کار را به جاهاي باريک کشاند و گفتند بايد شما توضيح دهيد.
کساني به اين موضوع پرداختند که ميخواستند و ميخواهند تيشه به ريشه مايليکهن بزنند اما نميدانند که نه تيشه بده آنها هستم و نه ريشه را آنها دادهاند. يکي نيست به آنها بگويد من و تو کوچکتر از آن حرفها هستيم که بخواهيم ريشه کسي را بزنيم.
پس معتقديد نميتوانند ريشه مايليکهن را بزنند؟
شک نکنيد. اگر ميتوانستند ريشه مايليکهن را بزنند، ديگر اثري از مايليکهن نبود حتي استخوانش هم وجود نداشت.
گر نگهدار من آن است که من ميدانم/ شيشه را در بغل سنگ نگه ميدارد
کار کيروش 400 ميليون جريمه درپي داشت
راستي درباره تيپ خاکپور گفتيد که يادم رفت بگويم، البته کيروش هم خوشتيپ و خوشفيزيک است اما...
همان که شما ميگوييد. اما رفتارش مقابل سرمربي کره چقدر براي فوتبال ما آب خورد، ميدانيد؟
يعني به خاطر نشان دادن دستش به سوي سرمربي کره چقدر جريمه شديم؟
يعني نميدانيد؟ يک دست نشان دادن 110 هزار دلار براي فوتبال ما هزينه داشت، يعني چيزي نزديک به 400 ميليون تومان.
انتقادهاي چند سال اخير شما از کيروش، حجم انتقادات از مايليکهن را پس از شکست مقابل ژاپن به طور چشمگيري افزايش داد.
جرم ما اين است که از وطن و هموطنمان دفاع ميکنيم. براي همين هم به خاطر اين دفاع ما را ميزنند. وقتي اين آقا به کشور ما ميآيد و درواقع به مردم و فرهنگ ما توهين ميکند؛ حتي به شما خبرنگاران، آن وقت او نژادپرست نيست اما ما خلافکار و متهم ميشويم. درواقع کسي که حتي خدمتکار خودش را هم از کشور خودش ميآورد، نژادپرست نيست اما براي مايليکهن ميگويند ديديد چطور به فلاني پريد يا از فنس بالا رفت؟ مگر من ميگويم نرفتم. کي گفتم اين کارها را نکردم؟ حتي شما گفتيد شايد اشتباها با BBC فارسي صحبت کردهايد که من گفتم نه، ميدانستم و صحبت کردم. اشکالي ندارد، اين آقا هرکاري بکند ايرادي ندارد اما تا به مايليکهن ميرسد ميگويد که ال است و بل است! کاش بوديد و از اين بچهها ميپرسيديد که چه اتفاقاتي افتاد. من خودم روسياه خدا هستم. اگر شما 10 تا خلاف مرا ميدانيد من هزار تايش را ميدانم.
مثل اينکه دل پردردي داريد؟
وسط حرفهايم نياييد و اجازه بدهيد تا احساسم را بگويم... مني که هزار تا خلاف دارم دو بار افتخار نشستن روي نيمکت تيمملي را داشتم و دو بار کاپ اخلاق را با تيمملي گرفتهام و چه ميشود که بازيکنم رفتارشان در زمين به گونهاي است که کاپ اخلاق ميگيرند و اين بازتابش براي کشور عزيزم است اما چه ميشود که بيشترين هجمه به اين تيم وارد ميشود. مايليکهن بچههاي اين مملکت را بچههاي خودش ميداند. چراکه خوب و بد را خودش تجربه کرده و اين مسايل را به بچههاي ايران منتقل کرده است. به آنها هميشه ميگويم من کردم شما نکنيد و اگر بکنند، با آنها برخورد ميکنم و حذفشان ميکنم. يک جايي مثل يک پدر بايد خيلي چيزها را نديد و گذشت اما جاي ديگر هم بايد گوششان را بپيچاني.
آن آقا به همه ما توهين ميکند
البته زمان قديم با الان خيلي فرق کرده و همه نتايج فعلي را ميبينند.
در هر حال چطور ميشود که جام ملتهاي چين که همه ميگفتند اوت ميشويم، رفتيم و سوم شديم و ميگويم در تاريخ فوتبال ايران کجا ديديد که همزمان کاپ اخلاق، آقاي گلي و حضور سه بازيکن در تيم منتخب آسيا و بهترين بازيکن آسيا را به دست آورده باشيم. آن هم تيمي که بعد هم کلي لژيونر به اروپا صادر کرد. نکند اين کارها را ما نکرديم يا اينکه همين محمد مايليکهن خلافکار ميرود جامجهاني داخل سالن و در دنيا چهارم ميشود. بعد گفتند گل کوچيک در خون ماست. بهترين گلزن مسابقات را داشتيم و در آن جام هم کاپ اخلاق را گرفتيم. رکورد سعيد رجبي در آن رقابتها با 17 گل زده ديگر محلي از اعراب ندارد اما حتي يک عکس هم از رجبي در کميته فوتسال يا جاي ديگري نيست. شما به من بگوييد چند دوره است که در جامجهاني فوتسال شرکت ميکنيم؟ آيا به اندازه انگشتان يک دست گل زدهايم؟ آن زمان در تيم پنج نفره منتخب جهان دو بازيکن از ايران بود. اينها افتخار نميشود؟ واقعا چه اتفاقي افتاده که اين آقا خوب ميشود و مايليکهن خلافکار. به روزنامه شما توهين ميکند. به همکار شما توهين ميکند. اگر من در جلسهاي بودم و از من سوالي ميپرسيديد و جلسه را ترک ميکردم، چهها که با مايليکهن نميکرديد. اما اين آقا که به ايرانيها ميگويد راهزن و گروگانگير، ميشود وطنپرست. از آن طرف به عباسآقا که فردي باشرف و دوستداشتني است که اتفاقا همراه ما هم بود، با تمسخر حرف ميزنند. کيروش با همه اين کارهايش از ايراني هم ايرانيتر ميشود. تا حالا شده که فکر کنيد چقدر از حق ما ايرانيها به جيب اين آقا ميرود؟ ماهي 500 ميليون بدون مخلفات (مکثي ميکند) که با مخلفاتش ميشود 700 ميليون دريافتياش.
اين انتقاد به شما نسبت داده ميشود که آمدن کيروش به قطر تمرکز شما را برهم زد. قبول داريد نبايد با کيروش درگير ميشديد؟
ايشان که براي تيمملي اميد نيامده بود. آمده بود استراحت کند. شما يک پرس و جو کنيد ببينيد کجا بوده، در آفريقاي جنوبي شايد به همراه داماد و دخترش در يک حجره محقر تفريح ميکرده! البته ايشان مال موزامبيک هستند. او از طريق امارات به قطر آمده و همه هزينههايش از بليت فرستکلاس و استراحت در بهترين هتل گرفته تا تغذيههاي آنچناني که براي ما حرام است؛ همه اين هزينهها از جيب ما ايرانيها بوده است.
خاکپور ميآمد و پشتش را به کفاشيان ميکرد خوب بود؟
قبول داريد پيش از اعزام تيم به قطر، اختلافات ميان خاکپور و فدراسيون تمرکز تيم را برهم زد؟
همانطور که گفتم هزينههاي ماهانه اين آقا 700 ميليون است اما خاکپور بحثش مالي نبود. اگر بود که اصلا هيچکدام به قطر نميرفتيم. من سالهاست که کاري اداري کردهام و پروسهاش را ميدانم. به نظر شما بايد بعد از 14 ماه کار کردن، قرارداد براي امضا کردن به خاکپور بدهند؟ خوب بود به جلسه بدرقه تيمملي ميآمد و پشتش را به کفاشيان ميکرد؟ خيلي مودبانه گفت چون کفاشيان صادق نيست، مرد و مردانه نيامد اما آن کسي که به همه فوتبال مملکت توهين ميکند، با سلام و صلوات قراردادش بالا ميرود. خود من سند دارم که قراردادم را در قطر امضا کردم. (در اين لحظه مايليکهن ميگويد صبر کنيد تا برگه قراردادش را بياورد و ادامه ميدهد...) قرارداد من به تاريخ 12/10/94 صادر شده که در قطر به دست من رسيد و به شماره نامه 16/14881/261 تنظيم شده است.
مبلغ قراردادتان چقدر است؟
مبلغ قرارداد را اگر بگويم که ... اين پول هم از سر من زياد است. از هرکسي بپرسيد، ميداند که من اگر به دنبال پول بودم، قبل از انقلاب در بهمن 54 که به پرسپوليس رفتم 10هزار تومان به اضافه ماهي 1500 تومان قراردادم بود و بعد دو بازي که انجام داديم دوهزار تومان حقوقم شد. اگر ميخواستم آنزمان نصف محلهاي که الان در آن زندگي ميکنم را ميتوانستم بخرم.
شايد همين هجمهاي که اکنون به شما وارد شده، عليه قلعهنويي بود. شايد براي همين است که گفته انگار خودم باختم چون او هم در گروه ضدکيروشيها قرار دارد.
بقيه خيلي بزرگ هستند اما مايليکهن شبيه به خودش است. شما ميدانيد من در قطر که بودم، دنبال درست کردن کار براي يک جوان بودم؟ مهم مملکت و وطنمان است و جوانهاي خوبي که داريم. کاش با من در اين دو، سه روز همراه بوديد و ميديديد که مردم چه رفتاري دارند.
البته گفتهاند که مردم در مترو به شما هجوم آوردهاند.
اينجور مطرح کردن مسايل هدفدار است. هر موقع مايليکهن حرف ميزند، مينويسند حمله مايليکهن به کيروش. حالا هم ميگويند هجوم مردم به مايليکهن! چطور نگفتند حمله کيروش به دبير فدراسيون يا بيادبي کيروش به فدراسيون يا جامعه خبرنگاري! اما به ما که ميرسد ميشود حمله مايليکهن به کيروش يا هجوم مردم به مايليکهن.
رفتار مردم با شما در مترو چطور بود. واقعا هجوم آوردند؟
مردم ما هميشه صميمي و دوستداشتني هستند. خدا شاهد است که بلند ميشدند تا جايشان را به من بدهند. همه سوال ميپرسيدند و محبت داشتند. من هم چون مجبور بودم در شلوغترين زمان ممکن رفتم. حتي برخي از مردم تعجب ميکردند و ميپرسيدند؛ فلاني شما چرا با مترو! که من هم پاسخ ميدادم نگران نباشيد وضعم خوب است اما چون از پايينترين بخش جامعه آمدهام، دوست دارم بين مردم باشم.
اگر تيمملي با کيروش با جامجهاني صعود نکند، شما هم مثل منتقدانتان نسبت به کيروش موضع ميگيريد يا نگاه ديگري داريد؟
هنوز چيزي نشده کيروش ورزشيها و کيروشيپورها براي اين آقا سينه ميزنند و دست مبارکش را ميبوسند. در دنيا تا حالا سابقه نداشته تيمملي در جامجهاني يک مرحله بالاتر برود. اما از الان تبليغات را شروع کردهاند تا اگر هم نتيجه نگرفت بگويند موفق بوده و فکر ميکنم در کارشان هم موفق باشند.
بالاخره کيروش از حمايت رسانهاي و افکار عمومي استفاده ميکند.
اميدوارم همينطور که ميپرسيد، بنويسيد... وقتي در بين ما مربيان يک تعداد راهشان صاف نيست، در بين شما هم شايد چنين افرادي وجود داشته باشند. قبول کنيد که تشکيلات شما رسانهها خيلي قوي است. شايد يکي از همکاران شما مشکل داشته باشد اما جامعه رسانهاي طوري عمل ميکند که بگويد همه رسانهها سالم هستند. اما من تا حرف ميزنم ميشود حمله مايليکهن؛ آنوقت ما ميشويم ضد ايران و کيروش ميشود سوپرمن ايراني. براي من مهم نيست. مهم اين است که بچههاي تيم اميد وطنپرستي و مردمدوستيشان را نشان دادند و هر کاري کردن تا دل مردم شاد شود. الان که با شما صحبت ميکنم، خودم بغض کردهام... بازي با چين را که برديم، درحالي که همه خوشحال بودند روزبه چشمي که خداشاهد است الان که اسمش را ميآورم، خودم گريهام ميگيرد، ديدم در گوشهاي از رختکن نشسته و زار زار گريه ميکند.
روزبه چشمي کشف من بود
اتفاقا روزبه کشف خودتان در صبا بود.
بله، ميخواهم همين را بگويم. روزبه از تيمملي جوانان به صبا آمد و در ليگ برتر هم بازي نميکرد. آن زمان با 18، 19 سال سن و لاغرتر از الان به همراه مديربرنامهاش زنگ زدند و آمدند سر تمرين. از آنجايي که من اصلا مديربرنامههاي رسمي مشکلي ندارم، با آقاي اکبر محمدي تماس گرفتم که جا دارد بگويم به او هم در تيمملي جوانان خيلي جفا شد و وظيفهام است که از او تعريف کنم (مايليکهن در اين لحظه ميگويد: شما تا حالا ديدهايد اکبر محمدي از من جايي تعريف کند؟ اما من وظيفه ميدانم که از او تعريف کنم.) اکبر محمدي مشخصات روزبه را با نقاط ضعف و قوتش گفت او هم به همراه مديربرنامههايش که خودش هم فوتباليست بوده، سر تمرين آمد. اول گفت تست نميدهم اما بعد من گفتم عيبي ندارد چون من بازيکن بدون تست نميگيرم، باشگاه خانه من است و بايد مراقب ريال به ريالش باشم. خلاصه اينکه لخت شد و با ما تمرين کرد و من به آقاي نجاتي سرپرست تيم گفتم که با روزبه قرارداد ببندد اما او گفت اين بازيکن 18، 19 ساله 180 ميليون ميخواهد که من به آقاي نجاتي پاسخ دادم او بازيکن خوب و آيندهداري است و سعي کنيد او را از دست ندهيد اما با 50 ميليون که در نهايت هم با همان 50 ميليون کمي بيشتر يا کمتر قرارداد بست. صباي قم همين امسال به خاطر رضايت چشمي 400 ميليون نقد از استقلال گرفت.
داشتيد درباره گريه چشمي ميگفتيد.
بله، به او گفتم چرا گريه ميکني وقتي همه خوشحال هستند؟ و او گفت نميدانيد بعد از قطر چه بلايي سر من آوردند، گفتم مرد بلندشو آبروي ما را بردي اگر جاي من بودي چهکار ميکردي؟
پشت خط 90 نميروم
اصل هجمهها امشب است که بايد منتظر حمله عادل به شما باشيم.
اجازه بدهيد جواب شما را اينگونه بدهم؛ من تا حالا هيچ درخواستي از کسي نداشتهام اما از جناب آقاي سرافراز رياست محترم صداوسيما درخواست دارم به ما هم فرصتي بدهند تا حرف بزنيم و مردم حرفهاي ما را هم گوش کنند. به خدا که ما هم مال همين آب و خاک هستيم. چندين و چند سال است که دستهبندي کردهاند تا يکي را بکوبند و هرکس مخالف اين آقاست، شمشير را از رو برايش ميبندند.
اگر عادل شما را پشت خط بياورد، صحبت ميکنيد؟
محال است با 90 صحبت کنم. ما هم به عنوان ايراني حق داريم در يک برنامه ديگر تلويزيوني حرفهايمان را بزنيم. همين سوالاتي که شما پرسيديد را از من بپرسند تا من هم جواب بدهم (مايليکهن در اين لحظه خطاب به خبرنگار «گل» ميگويد: «به شرافتت قسمت ميدهم من از تو خواستم سوالي فرمايشي يا سوالي که من دوست دارم را از من بپرسي...»)
اگر عادل شما را به عنوان مهمان به برنامه 90 دعوت کند، باز هم مايل نيستيد رودررو حرفهايتان را به او بزنيد؟
من به اين برنامه کاري ندارم اما اگر محمد مايليکهن ايراني است، به او اجازه دهيد تا در يک برنامه تلويزيوني درد فوتبال را بگويد. مگر نميگويند مايليکهن آقاي احمدينژادي است؛ با صدايي بلندتر از هميشه ميگويم بله من احمدينژادي هستم و دوستش دارم. اما من کشورم را بيشتر از آقاي احمدينژاد دوست دارم. من از دوران مرحوم بازرگان، آقاي هاشميرفسنجاني، آقاي خاتمي و آقاي احمدينژاد، حالا هم روحاني که لطفا همه اينها را با جناب آقاي... بنويسيد حضور داشتم. همه آنها خدمات و اشتباهاتي داشتهاند. ميگويند من احمدينژادي هستم اما در زمان هاشميرفسنجاني کمک تيمملي بودهام. در دوره ميرحسين موسوي که آن زمان نخستوزير بودند و رهبر معظم انقلاب رييس جمهور بودند تا بهمن 68 بازي ميکردم. زمان آقاي خاتمي سرمربي تيمملي شدم و حتي وقتي با تيمملي فوتسال چهارم جامجهاني شديم، کاپ اخلاق را به آقاي رفسنجاني تقديم کرديم. اتفاقا در دورهاي که ميتوانستم حتي رييس سازمان ورزش بشوم، دوره احمدينژاد بود چراکه در همان دور اول رياست جمهورياش من از او حمايت کردم و در ميتينگ انتخاباتياش شرکت کردم.
با سوابقي که در مديريت و تربيتبدني داشتم، ميتوانستم رييس سازمان ورزش شوم. من سال 56 ليسانس تربيتبدنيام را گرفتم و فوقليسانسم را هم سال 86 گرفتم. راستش به نعيم پسرم حسودي کردم چون او فوقليسانساش را از پليتکنيک اميرکبير گرفته بود، من هم رفتم دنبال فوقليسانسم.
اتفاقا احمدينژاد به خيليها لطف داشت اما من هرگز پيش او براي امتياز گرفتن نرفتم. براي من کاري نداشت يک مجوز از اين ماشينهاي وارداتي مثل مازراتي يا پورشه يا اينکه يک مجوز موافقت اصولي که دو، سه ميلياردي پول داشت، ميگرفتم. با همه اينها باز هم تکرار ميکنم؛ آقاي سرافراز من به عنوان خادم کوچک مردم ايران و کسي که از پايينترين سطح جامعه رشد کرده، از شما درخواست دارم تا فرصتي براي دفاع از فوتبال داشته باشيم.
آمدم ايران رفتم بازار
چه شد تصميم گرفتيد بعد از بازگشت به ايران، سريعا به بازار برويد؟
من پنجشنبه صبح به تهران رسيدم و 9:30 به بازار رفتم و دليل آن هم اين بود که در قطر نرفتيم دنبال خوشگذراني! چون در قطر خريد نکرديم، به بازار آمدم تا براي نوههايم سوغاتي بگيرم. براي عيال، دخترم و عروسم بلوز گرفتم، براي پسرم و دامادم هم دو تا تيشرت با رنگهاي مختلف. اينها را گفتم که بدانيد خداوکيلي ما در اين سفر چيزي نخريديم؛ نه من و نه سايرين. چون نوههايم در ساختمان ما زندگي ميکنند و صبح زود به مدرسه ميروند، اگر کفشهاي مرا پشت در ببينند متوجه ميشوند که من آمدهام و براي اينکه ناراحت نشوند که برايشان سوغاتي نگرفتهام کفشها را داخل ساختمان گذاشتم تا نوههايم متوجه حضورم نشوند...
کفاشيان گفته انتقادات شما از کيروش بهانهگيري است و همچنين پرونده اين کادر فني بسته شد.
سوال شما نياز به بررسي دارد. اگر اينطور گفته باشد، حتما جواب کفاشيان را ميدهم هرچند که الان ديگر مسووليت ندارم. البته اگر مسووليت هم داشتم حرفم را ميزدم. من سالهاست کار اداري کردهام و چارچوب اداري را بلدم. در آن مناظره تلويزيوني هم خيلي هوايش را داشتم چون داراي شخصيت حقيقي و حقوقي بود. اتفاقا کفاشيان گفته بود که نبايد مايليکهن درباره بازيکنان قطر که گفته بودم يکي از آنها سنش زياد است، اينگونه صحبت کند. ميخواهم به آقاي کفاشيان بگويم چطور وقتي که سرمربي تيمملي دبيرکل را مسخره ميکند، شما به عنوان رييس فدراسيون يا يک ايراني جواب سرمربي را نميدهيد و نميگوييد اينگونه نبايد صحبت کند.
اگر به گذشته برگرديد، کدام ضعف را در تيمملي اميد برطرف ميکنيد؟
در اين لحظه نميتوانم بگويم چه ضعفهايي داشتيم اما يقين بدانيد شکي نيست که ضعف داشتيم.
رفتار قطريها با شما چطور بود؟
با وجود اينکه مشکلاتي بين ايران و کشورهاي عربي وجود دارد، به واقع هر آنچه که براي چين و سوريه که با ما در يک هتل بودند، انجام دادند، براي ما هم همان کار را انجام دادند.
عربها مهماننوازهاي خوبي بودند. حتي شب آخر هواپيما را نگه داشتن تا مدير اجرايي تيم به هواپيما برسد.
خيليها ميگويند خاکپور با اين شکست، پروندهاش براي مربيگري در ايران بسته شد. به نظر شما محمد خاکپور سوخت داد؟
خاکپور نه تنها کوچک نشد بلکه بزرگتر هم شد. رفتار، کردار و دانش اين مربي جوان باعث شد که من به عنوان يک پدر آرزو کنم که پسرم دست چنين مربياني باشد. شک نکنيد که او مربي بزرگي است.
او با صدايي رسا و شفاف مواضعاش را بيان کرد و همه را از دم تيغ گذراند و گفت نه تيشه را کسي به آقايان داد و نه ريشه را. همه دست کس ديگري است. خواندن اين مصاحبه پرتيتر را از دست ندهيد.
گويا از تيتر ما ناراحت هستيد.
شما جاي پسر من هستي و اين تيتر ديگر حرفي براي گفتن باقي نميگذارد. پيش از تيمملي اميد که شما نوشته بوديد «ناکاميکهن» در تيمملي بزرگسالان آقايان همه کار کردند؛ هم جام ملتها را فتح کردند و هم در جامجهاني قهرمان شدند. ما که در مرحله حذفي شکست خورديم، خوب شد در بين چهار تيم چهارم نشديم. شايد با عباسآقا پنجم هم نميشدند...
اتفاقا آن جمله معروف شما اکنون دستمايهاي براي انتقاد از خود شما شده و ميگويند با عباسآقا هم حذف ميشديم.
اتفاقا تيتر خوشگلي زده بودند. دوستان با اين سوابقي که در امور نويسندگي دارند، به جملهاي که من گفته بودم استناد ميکنند اما شرايط تيم اميد با تيمملياي که در گروه چهار تيمي چهارم شد، فرق ميکند و خوب است که در گروه چهار تيمي تيم را پنجم نکردند، در بين چهار تيم چهارم شديم اما اين آقا را مثل يک قهرمان ملي وارد کشور کردند و با سلام و صلوات دستمزدش را بالا بردند. دوستان سناريوهاي مختلفي براي خودشان دارند. مانند همان سناريويي که شکست گوام را تبديل به حماسه کردند.
فکر ميکرديد حذف مقابل ژاپن چنين بازتابي داشته باشد؟
در شرايط فعلي عرض ميکنم، درواقع قبل رفتن پيشبيني کرده بودم که دوستان شمشيرشان را براي زدن ما تيز ميکنند. وقتي يکي از کيروش ورزشي و يکي از کيروش آنلاين ميآيند و در برنامه تلويزيوني ميگويند الحمدا... در آزادي به عربستان باختيم، متوجه هستيد چه ميگويم؟ باختن به عربستان در آزادي جاي شکر دارد. چطور آدم ميتواند درباره اينها صحبت کند. اين تيمملي ايران بود که باخت.
در حال حاضر نوع انتقاد شما از کيروش و حمايت برخي رسانهها از سرمربي تيمملي باعث به وجود آمدن دو جبهه طرفدار خارجي و مخالف مربي خارجي شده است. شما خودتان را در جبهه مخالف مربي خارجي ميدانيد؟
اصلا بحث اين حرفها نيست. اولا بنده بيشترين کلاسهاي مربيگري را رفته و مدارکش را هم حاضرم هرجا که بگوييد ارايه بدهم. ميتوانيد از کميته آموزش، فدراسيون فوتبال و المپيک بپرسيد که وقتي مايليکهن در کلاسهاي مربيگري شرکت ميکرد، چطور بود. در هر حال وقتي ثبتنام ميکردم اما شخصا از صبح الطلوع ميآمدم و تا آخرين لحظه در کلاس حضور داشتم. مدرسين کلاسهايي که من در آنها شرکت کردم، اغلب خارجي بودند مثل باب هافتون که مدرس AFC بود يا ايوان تافلاک و يک مربي فيليپ ريدن فرانسوي که با خيلي از مربيان خارجي کار کردم. اين خندهدار است که مربيان خارجي و ايراني را تفکيک کنيم. عرض من اين است، مثل اين ميماند که خبرنگار داخلي و خارجي را با هم مقايسه کنيم. از نظر من مايليکهن که 40 سال در ورزش هستم، خبرنگاران ما قابل قياس با خبرنگاران خارجي نيستند. آنها بسيار بسيار پرتلاشتر هستند آن هم با کمترين امکانات ممکن کار ميکنند. اي کاش در قطر حضور داشتيد و ميديديد که خبرنگاران چيني و ژاپني با چه دم و دستگاهي مسابقات را پوشش ميدادند.
شرمنده BBC شدم
اتفاقا مصاحبه شما با BBC فارسي در داخل بازتاب زيادي داشت، اطلاع داشتيد که با BBC فارسي مصاحبه ميکنيد؟
اولا بايد عرض کنم قبل رفتن ما به اين رقابتها آنقدر با حريفان داخلي مشکل داشتيم که با بيرونيها نداشتيم. من به عنوان کسي که ميتواند تمام مسايل را بررسي کند، به شما ميگويم وقتي به آنجا رسيديم چند بار نواب رييس فدراسيون درباره سرمربي تيمملي اميد مصاحبه کردند گفت که او را بايد عوض ميکردند. شما به من بگو اگر اين حرفها را نزده، بنويس که مايليکهن دروغ ميگويد. در صورتي که آقاي نايبرييس بايد براي نام بردن خاکپور هم از اهالي فوتبال اجازه بگيرد و به خودش اجازه ندهد که به اين راحتي اسم خاکپور را به زبان بياورد. خاکپوري که اي کاش بوديد و ميديديد که با چه شخصيت ممتازي در اين رقابتهاي بينالمللي حاضر شد. متانت در رفتار و گفتار سرمربي تيمملي ايران بود و به خوبي از سوي خاکپور به نمايش گذاشته شد و براي من جالب بود که با اينکه خاکپور سالهاست فوتبال را کنار گذاشته آنقدر خوب فيزيکش را حفظ کرده و خوشتيپ در انظار ظاهر ميشد. رفتار جالب خاکپور، مسوولان برگزاري مسابقات را هم تحتتاثير قرار داده بود.
از شما درباره مصاحبهتان با BBC فارسي پرسيدم اما جواب مشخصي نگرفتم.
شما ميگوييد نکند اطلاع نداشتيد اما من به شما ميگويم اطلاع داشتم که با BBC فارسي مصاحبه ميکنم. اين بچهها بارها آمدند سر تمرين و چون از هموطنان عزيز من بودند، تازه شرمندهشان شدم که خيلي با آنها صحبت نکردم. چون سعي کردم و تصميم داشتم در حين برگزاري مسابقات زياد مصاحبه نکنم. وقتي غريبي اين بچهها را به عنوان يک ايراني ديدم، وظيفه خودم دانستم که با آنها مصاحبه کنم. ضمن اينکه درواقع رهبر کشورمان هم خودشان گفتهاند که حتي اگر به من و نظام اعتقاد نداريد، به عنوان يک ايراني در انتخابات شرکت کنيد. يعني کساني که با نظام هم مشکل دارند ميتوانند ابراز نظر کنند. آنها که ايراني بودند و مشکلي نبود. باز هم ميگويم؛ ميدانستم و با آنها مصاحبه کردم.
اما مصاحبه شما با اين شبکه کار را به جاهاي باريک کشاند و گفتند بايد شما توضيح دهيد.
کساني به اين موضوع پرداختند که ميخواستند و ميخواهند تيشه به ريشه مايليکهن بزنند اما نميدانند که نه تيشه بده آنها هستم و نه ريشه را آنها دادهاند. يکي نيست به آنها بگويد من و تو کوچکتر از آن حرفها هستيم که بخواهيم ريشه کسي را بزنيم.
پس معتقديد نميتوانند ريشه مايليکهن را بزنند؟
شک نکنيد. اگر ميتوانستند ريشه مايليکهن را بزنند، ديگر اثري از مايليکهن نبود حتي استخوانش هم وجود نداشت.
گر نگهدار من آن است که من ميدانم/ شيشه را در بغل سنگ نگه ميدارد
کار کيروش 400 ميليون جريمه درپي داشت
راستي درباره تيپ خاکپور گفتيد که يادم رفت بگويم، البته کيروش هم خوشتيپ و خوشفيزيک است اما...
همان که شما ميگوييد. اما رفتارش مقابل سرمربي کره چقدر براي فوتبال ما آب خورد، ميدانيد؟
يعني به خاطر نشان دادن دستش به سوي سرمربي کره چقدر جريمه شديم؟
يعني نميدانيد؟ يک دست نشان دادن 110 هزار دلار براي فوتبال ما هزينه داشت، يعني چيزي نزديک به 400 ميليون تومان.
انتقادهاي چند سال اخير شما از کيروش، حجم انتقادات از مايليکهن را پس از شکست مقابل ژاپن به طور چشمگيري افزايش داد.
جرم ما اين است که از وطن و هموطنمان دفاع ميکنيم. براي همين هم به خاطر اين دفاع ما را ميزنند. وقتي اين آقا به کشور ما ميآيد و درواقع به مردم و فرهنگ ما توهين ميکند؛ حتي به شما خبرنگاران، آن وقت او نژادپرست نيست اما ما خلافکار و متهم ميشويم. درواقع کسي که حتي خدمتکار خودش را هم از کشور خودش ميآورد، نژادپرست نيست اما براي مايليکهن ميگويند ديديد چطور به فلاني پريد يا از فنس بالا رفت؟ مگر من ميگويم نرفتم. کي گفتم اين کارها را نکردم؟ حتي شما گفتيد شايد اشتباها با BBC فارسي صحبت کردهايد که من گفتم نه، ميدانستم و صحبت کردم. اشکالي ندارد، اين آقا هرکاري بکند ايرادي ندارد اما تا به مايليکهن ميرسد ميگويد که ال است و بل است! کاش بوديد و از اين بچهها ميپرسيديد که چه اتفاقاتي افتاد. من خودم روسياه خدا هستم. اگر شما 10 تا خلاف مرا ميدانيد من هزار تايش را ميدانم.
مثل اينکه دل پردردي داريد؟
وسط حرفهايم نياييد و اجازه بدهيد تا احساسم را بگويم... مني که هزار تا خلاف دارم دو بار افتخار نشستن روي نيمکت تيمملي را داشتم و دو بار کاپ اخلاق را با تيمملي گرفتهام و چه ميشود که بازيکنم رفتارشان در زمين به گونهاي است که کاپ اخلاق ميگيرند و اين بازتابش براي کشور عزيزم است اما چه ميشود که بيشترين هجمه به اين تيم وارد ميشود. مايليکهن بچههاي اين مملکت را بچههاي خودش ميداند. چراکه خوب و بد را خودش تجربه کرده و اين مسايل را به بچههاي ايران منتقل کرده است. به آنها هميشه ميگويم من کردم شما نکنيد و اگر بکنند، با آنها برخورد ميکنم و حذفشان ميکنم. يک جايي مثل يک پدر بايد خيلي چيزها را نديد و گذشت اما جاي ديگر هم بايد گوششان را بپيچاني.
آن آقا به همه ما توهين ميکند
البته زمان قديم با الان خيلي فرق کرده و همه نتايج فعلي را ميبينند.
در هر حال چطور ميشود که جام ملتهاي چين که همه ميگفتند اوت ميشويم، رفتيم و سوم شديم و ميگويم در تاريخ فوتبال ايران کجا ديديد که همزمان کاپ اخلاق، آقاي گلي و حضور سه بازيکن در تيم منتخب آسيا و بهترين بازيکن آسيا را به دست آورده باشيم. آن هم تيمي که بعد هم کلي لژيونر به اروپا صادر کرد. نکند اين کارها را ما نکرديم يا اينکه همين محمد مايليکهن خلافکار ميرود جامجهاني داخل سالن و در دنيا چهارم ميشود. بعد گفتند گل کوچيک در خون ماست. بهترين گلزن مسابقات را داشتيم و در آن جام هم کاپ اخلاق را گرفتيم. رکورد سعيد رجبي در آن رقابتها با 17 گل زده ديگر محلي از اعراب ندارد اما حتي يک عکس هم از رجبي در کميته فوتسال يا جاي ديگري نيست. شما به من بگوييد چند دوره است که در جامجهاني فوتسال شرکت ميکنيم؟ آيا به اندازه انگشتان يک دست گل زدهايم؟ آن زمان در تيم پنج نفره منتخب جهان دو بازيکن از ايران بود. اينها افتخار نميشود؟ واقعا چه اتفاقي افتاده که اين آقا خوب ميشود و مايليکهن خلافکار. به روزنامه شما توهين ميکند. به همکار شما توهين ميکند. اگر من در جلسهاي بودم و از من سوالي ميپرسيديد و جلسه را ترک ميکردم، چهها که با مايليکهن نميکرديد. اما اين آقا که به ايرانيها ميگويد راهزن و گروگانگير، ميشود وطنپرست. از آن طرف به عباسآقا که فردي باشرف و دوستداشتني است که اتفاقا همراه ما هم بود، با تمسخر حرف ميزنند. کيروش با همه اين کارهايش از ايراني هم ايرانيتر ميشود. تا حالا شده که فکر کنيد چقدر از حق ما ايرانيها به جيب اين آقا ميرود؟ ماهي 500 ميليون بدون مخلفات (مکثي ميکند) که با مخلفاتش ميشود 700 ميليون دريافتياش.
اين انتقاد به شما نسبت داده ميشود که آمدن کيروش به قطر تمرکز شما را برهم زد. قبول داريد نبايد با کيروش درگير ميشديد؟
ايشان که براي تيمملي اميد نيامده بود. آمده بود استراحت کند. شما يک پرس و جو کنيد ببينيد کجا بوده، در آفريقاي جنوبي شايد به همراه داماد و دخترش در يک حجره محقر تفريح ميکرده! البته ايشان مال موزامبيک هستند. او از طريق امارات به قطر آمده و همه هزينههايش از بليت فرستکلاس و استراحت در بهترين هتل گرفته تا تغذيههاي آنچناني که براي ما حرام است؛ همه اين هزينهها از جيب ما ايرانيها بوده است.
خاکپور ميآمد و پشتش را به کفاشيان ميکرد خوب بود؟
قبول داريد پيش از اعزام تيم به قطر، اختلافات ميان خاکپور و فدراسيون تمرکز تيم را برهم زد؟
همانطور که گفتم هزينههاي ماهانه اين آقا 700 ميليون است اما خاکپور بحثش مالي نبود. اگر بود که اصلا هيچکدام به قطر نميرفتيم. من سالهاست که کاري اداري کردهام و پروسهاش را ميدانم. به نظر شما بايد بعد از 14 ماه کار کردن، قرارداد براي امضا کردن به خاکپور بدهند؟ خوب بود به جلسه بدرقه تيمملي ميآمد و پشتش را به کفاشيان ميکرد؟ خيلي مودبانه گفت چون کفاشيان صادق نيست، مرد و مردانه نيامد اما آن کسي که به همه فوتبال مملکت توهين ميکند، با سلام و صلوات قراردادش بالا ميرود. خود من سند دارم که قراردادم را در قطر امضا کردم. (در اين لحظه مايليکهن ميگويد صبر کنيد تا برگه قراردادش را بياورد و ادامه ميدهد...) قرارداد من به تاريخ 12/10/94 صادر شده که در قطر به دست من رسيد و به شماره نامه 16/14881/261 تنظيم شده است.
مبلغ قراردادتان چقدر است؟
مبلغ قرارداد را اگر بگويم که ... اين پول هم از سر من زياد است. از هرکسي بپرسيد، ميداند که من اگر به دنبال پول بودم، قبل از انقلاب در بهمن 54 که به پرسپوليس رفتم 10هزار تومان به اضافه ماهي 1500 تومان قراردادم بود و بعد دو بازي که انجام داديم دوهزار تومان حقوقم شد. اگر ميخواستم آنزمان نصف محلهاي که الان در آن زندگي ميکنم را ميتوانستم بخرم.
شايد همين هجمهاي که اکنون به شما وارد شده، عليه قلعهنويي بود. شايد براي همين است که گفته انگار خودم باختم چون او هم در گروه ضدکيروشيها قرار دارد.
بقيه خيلي بزرگ هستند اما مايليکهن شبيه به خودش است. شما ميدانيد من در قطر که بودم، دنبال درست کردن کار براي يک جوان بودم؟ مهم مملکت و وطنمان است و جوانهاي خوبي که داريم. کاش با من در اين دو، سه روز همراه بوديد و ميديديد که مردم چه رفتاري دارند.
البته گفتهاند که مردم در مترو به شما هجوم آوردهاند.
اينجور مطرح کردن مسايل هدفدار است. هر موقع مايليکهن حرف ميزند، مينويسند حمله مايليکهن به کيروش. حالا هم ميگويند هجوم مردم به مايليکهن! چطور نگفتند حمله کيروش به دبير فدراسيون يا بيادبي کيروش به فدراسيون يا جامعه خبرنگاري! اما به ما که ميرسد ميشود حمله مايليکهن به کيروش يا هجوم مردم به مايليکهن.
رفتار مردم با شما در مترو چطور بود. واقعا هجوم آوردند؟
مردم ما هميشه صميمي و دوستداشتني هستند. خدا شاهد است که بلند ميشدند تا جايشان را به من بدهند. همه سوال ميپرسيدند و محبت داشتند. من هم چون مجبور بودم در شلوغترين زمان ممکن رفتم. حتي برخي از مردم تعجب ميکردند و ميپرسيدند؛ فلاني شما چرا با مترو! که من هم پاسخ ميدادم نگران نباشيد وضعم خوب است اما چون از پايينترين بخش جامعه آمدهام، دوست دارم بين مردم باشم.
اگر تيمملي با کيروش با جامجهاني صعود نکند، شما هم مثل منتقدانتان نسبت به کيروش موضع ميگيريد يا نگاه ديگري داريد؟
هنوز چيزي نشده کيروش ورزشيها و کيروشيپورها براي اين آقا سينه ميزنند و دست مبارکش را ميبوسند. در دنيا تا حالا سابقه نداشته تيمملي در جامجهاني يک مرحله بالاتر برود. اما از الان تبليغات را شروع کردهاند تا اگر هم نتيجه نگرفت بگويند موفق بوده و فکر ميکنم در کارشان هم موفق باشند.
بالاخره کيروش از حمايت رسانهاي و افکار عمومي استفاده ميکند.
اميدوارم همينطور که ميپرسيد، بنويسيد... وقتي در بين ما مربيان يک تعداد راهشان صاف نيست، در بين شما هم شايد چنين افرادي وجود داشته باشند. قبول کنيد که تشکيلات شما رسانهها خيلي قوي است. شايد يکي از همکاران شما مشکل داشته باشد اما جامعه رسانهاي طوري عمل ميکند که بگويد همه رسانهها سالم هستند. اما من تا حرف ميزنم ميشود حمله مايليکهن؛ آنوقت ما ميشويم ضد ايران و کيروش ميشود سوپرمن ايراني. براي من مهم نيست. مهم اين است که بچههاي تيم اميد وطنپرستي و مردمدوستيشان را نشان دادند و هر کاري کردن تا دل مردم شاد شود. الان که با شما صحبت ميکنم، خودم بغض کردهام... بازي با چين را که برديم، درحالي که همه خوشحال بودند روزبه چشمي که خداشاهد است الان که اسمش را ميآورم، خودم گريهام ميگيرد، ديدم در گوشهاي از رختکن نشسته و زار زار گريه ميکند.
روزبه چشمي کشف من بود
اتفاقا روزبه کشف خودتان در صبا بود.
بله، ميخواهم همين را بگويم. روزبه از تيمملي جوانان به صبا آمد و در ليگ برتر هم بازي نميکرد. آن زمان با 18، 19 سال سن و لاغرتر از الان به همراه مديربرنامهاش زنگ زدند و آمدند سر تمرين. از آنجايي که من اصلا مديربرنامههاي رسمي مشکلي ندارم، با آقاي اکبر محمدي تماس گرفتم که جا دارد بگويم به او هم در تيمملي جوانان خيلي جفا شد و وظيفهام است که از او تعريف کنم (مايليکهن در اين لحظه ميگويد: شما تا حالا ديدهايد اکبر محمدي از من جايي تعريف کند؟ اما من وظيفه ميدانم که از او تعريف کنم.) اکبر محمدي مشخصات روزبه را با نقاط ضعف و قوتش گفت او هم به همراه مديربرنامههايش که خودش هم فوتباليست بوده، سر تمرين آمد. اول گفت تست نميدهم اما بعد من گفتم عيبي ندارد چون من بازيکن بدون تست نميگيرم، باشگاه خانه من است و بايد مراقب ريال به ريالش باشم. خلاصه اينکه لخت شد و با ما تمرين کرد و من به آقاي نجاتي سرپرست تيم گفتم که با روزبه قرارداد ببندد اما او گفت اين بازيکن 18، 19 ساله 180 ميليون ميخواهد که من به آقاي نجاتي پاسخ دادم او بازيکن خوب و آيندهداري است و سعي کنيد او را از دست ندهيد اما با 50 ميليون که در نهايت هم با همان 50 ميليون کمي بيشتر يا کمتر قرارداد بست. صباي قم همين امسال به خاطر رضايت چشمي 400 ميليون نقد از استقلال گرفت.
داشتيد درباره گريه چشمي ميگفتيد.
بله، به او گفتم چرا گريه ميکني وقتي همه خوشحال هستند؟ و او گفت نميدانيد بعد از قطر چه بلايي سر من آوردند، گفتم مرد بلندشو آبروي ما را بردي اگر جاي من بودي چهکار ميکردي؟
پشت خط 90 نميروم
اصل هجمهها امشب است که بايد منتظر حمله عادل به شما باشيم.
اجازه بدهيد جواب شما را اينگونه بدهم؛ من تا حالا هيچ درخواستي از کسي نداشتهام اما از جناب آقاي سرافراز رياست محترم صداوسيما درخواست دارم به ما هم فرصتي بدهند تا حرف بزنيم و مردم حرفهاي ما را هم گوش کنند. به خدا که ما هم مال همين آب و خاک هستيم. چندين و چند سال است که دستهبندي کردهاند تا يکي را بکوبند و هرکس مخالف اين آقاست، شمشير را از رو برايش ميبندند.
اگر عادل شما را پشت خط بياورد، صحبت ميکنيد؟
محال است با 90 صحبت کنم. ما هم به عنوان ايراني حق داريم در يک برنامه ديگر تلويزيوني حرفهايمان را بزنيم. همين سوالاتي که شما پرسيديد را از من بپرسند تا من هم جواب بدهم (مايليکهن در اين لحظه خطاب به خبرنگار «گل» ميگويد: «به شرافتت قسمت ميدهم من از تو خواستم سوالي فرمايشي يا سوالي که من دوست دارم را از من بپرسي...»)
اگر عادل شما را به عنوان مهمان به برنامه 90 دعوت کند، باز هم مايل نيستيد رودررو حرفهايتان را به او بزنيد؟
من به اين برنامه کاري ندارم اما اگر محمد مايليکهن ايراني است، به او اجازه دهيد تا در يک برنامه تلويزيوني درد فوتبال را بگويد. مگر نميگويند مايليکهن آقاي احمدينژادي است؛ با صدايي بلندتر از هميشه ميگويم بله من احمدينژادي هستم و دوستش دارم. اما من کشورم را بيشتر از آقاي احمدينژاد دوست دارم. من از دوران مرحوم بازرگان، آقاي هاشميرفسنجاني، آقاي خاتمي و آقاي احمدينژاد، حالا هم روحاني که لطفا همه اينها را با جناب آقاي... بنويسيد حضور داشتم. همه آنها خدمات و اشتباهاتي داشتهاند. ميگويند من احمدينژادي هستم اما در زمان هاشميرفسنجاني کمک تيمملي بودهام. در دوره ميرحسين موسوي که آن زمان نخستوزير بودند و رهبر معظم انقلاب رييس جمهور بودند تا بهمن 68 بازي ميکردم. زمان آقاي خاتمي سرمربي تيمملي شدم و حتي وقتي با تيمملي فوتسال چهارم جامجهاني شديم، کاپ اخلاق را به آقاي رفسنجاني تقديم کرديم. اتفاقا در دورهاي که ميتوانستم حتي رييس سازمان ورزش بشوم، دوره احمدينژاد بود چراکه در همان دور اول رياست جمهورياش من از او حمايت کردم و در ميتينگ انتخاباتياش شرکت کردم.
با سوابقي که در مديريت و تربيتبدني داشتم، ميتوانستم رييس سازمان ورزش شوم. من سال 56 ليسانس تربيتبدنيام را گرفتم و فوقليسانسم را هم سال 86 گرفتم. راستش به نعيم پسرم حسودي کردم چون او فوقليسانساش را از پليتکنيک اميرکبير گرفته بود، من هم رفتم دنبال فوقليسانسم.
اتفاقا احمدينژاد به خيليها لطف داشت اما من هرگز پيش او براي امتياز گرفتن نرفتم. براي من کاري نداشت يک مجوز از اين ماشينهاي وارداتي مثل مازراتي يا پورشه يا اينکه يک مجوز موافقت اصولي که دو، سه ميلياردي پول داشت، ميگرفتم. با همه اينها باز هم تکرار ميکنم؛ آقاي سرافراز من به عنوان خادم کوچک مردم ايران و کسي که از پايينترين سطح جامعه رشد کرده، از شما درخواست دارم تا فرصتي براي دفاع از فوتبال داشته باشيم.
آمدم ايران رفتم بازار
چه شد تصميم گرفتيد بعد از بازگشت به ايران، سريعا به بازار برويد؟
من پنجشنبه صبح به تهران رسيدم و 9:30 به بازار رفتم و دليل آن هم اين بود که در قطر نرفتيم دنبال خوشگذراني! چون در قطر خريد نکرديم، به بازار آمدم تا براي نوههايم سوغاتي بگيرم. براي عيال، دخترم و عروسم بلوز گرفتم، براي پسرم و دامادم هم دو تا تيشرت با رنگهاي مختلف. اينها را گفتم که بدانيد خداوکيلي ما در اين سفر چيزي نخريديم؛ نه من و نه سايرين. چون نوههايم در ساختمان ما زندگي ميکنند و صبح زود به مدرسه ميروند، اگر کفشهاي مرا پشت در ببينند متوجه ميشوند که من آمدهام و براي اينکه ناراحت نشوند که برايشان سوغاتي نگرفتهام کفشها را داخل ساختمان گذاشتم تا نوههايم متوجه حضورم نشوند...
کفاشيان گفته انتقادات شما از کيروش بهانهگيري است و همچنين پرونده اين کادر فني بسته شد.
سوال شما نياز به بررسي دارد. اگر اينطور گفته باشد، حتما جواب کفاشيان را ميدهم هرچند که الان ديگر مسووليت ندارم. البته اگر مسووليت هم داشتم حرفم را ميزدم. من سالهاست کار اداري کردهام و چارچوب اداري را بلدم. در آن مناظره تلويزيوني هم خيلي هوايش را داشتم چون داراي شخصيت حقيقي و حقوقي بود. اتفاقا کفاشيان گفته بود که نبايد مايليکهن درباره بازيکنان قطر که گفته بودم يکي از آنها سنش زياد است، اينگونه صحبت کند. ميخواهم به آقاي کفاشيان بگويم چطور وقتي که سرمربي تيمملي دبيرکل را مسخره ميکند، شما به عنوان رييس فدراسيون يا يک ايراني جواب سرمربي را نميدهيد و نميگوييد اينگونه نبايد صحبت کند.
اگر به گذشته برگرديد، کدام ضعف را در تيمملي اميد برطرف ميکنيد؟
در اين لحظه نميتوانم بگويم چه ضعفهايي داشتيم اما يقين بدانيد شکي نيست که ضعف داشتيم.
رفتار قطريها با شما چطور بود؟
با وجود اينکه مشکلاتي بين ايران و کشورهاي عربي وجود دارد، به واقع هر آنچه که براي چين و سوريه که با ما در يک هتل بودند، انجام دادند، براي ما هم همان کار را انجام دادند.
عربها مهماننوازهاي خوبي بودند. حتي شب آخر هواپيما را نگه داشتن تا مدير اجرايي تيم به هواپيما برسد.
خيليها ميگويند خاکپور با اين شکست، پروندهاش براي مربيگري در ايران بسته شد. به نظر شما محمد خاکپور سوخت داد؟
خاکپور نه تنها کوچک نشد بلکه بزرگتر هم شد. رفتار، کردار و دانش اين مربي جوان باعث شد که من به عنوان يک پدر آرزو کنم که پسرم دست چنين مربياني باشد. شک نکنيد که او مربي بزرگي است.