وی گفت: اولین کارهای جدی ام در زمینه بدلکاری را حدود 10 سال پیش در خارج از کشور و درایران حدود 5 سال پیش آغاز کردم. البته همین الان هم خیلی راحت می توانم در آمریکا کار کنم اما دوست دارم در ایران به فعالیت بپردازم.در رابطه با ورودم به فیلم جیمز باند هم باید بگویم که این اتفاق هم به صورت خیلی شانسی رخ داد. هنگامی که وارد کار جیمز باند شدم آنها به من می گفتند که شما با آن شرکتی که با آن قرار داد بسته اید شناخته می شوید من آن زمان با یک شرکت ترکیه ای قرار داد بسته بودم اما از همان اول دوست داشتم که من را به عنوان یک ایرانی بشناسند برای همین سعی کردم با رفتار و اعمال خود نشان بدهم که ایرانی هستم زیرا مسافت بسیار طولانی را برای رسیدن به آنجا طی کرده بودم.
وی ادامه داد: این را هم باید بگویم که بهترین بدلکاران 70 کشور دنیا به آنجا آمده بودند به همین خاطر دوست داشتم که بدانند که من ایرانی هستم به همین دلیل یکسری رفتارهای ایرانی را از خود نشان دادم برای مثال هنگامی که می خواستم با آنها سلام و علیک کنم بلند می شدم و دست میدادم این رفتار برای آنها بسیار جالب بود. اولین راههای برقراری ارتباط من با آنها به همین صورت آغاز شد.
وی افزود: من 3 ماه آنجام بودم که آنها در ابتدای کار فکر میکردند که من هنرور هستم به همین دلیل کارهای ساده و ابتدایی به من می دادند اما رفته رفته متوجه شدند که این گونه نیست برای مثال هنگامی که می خواستند یکی از جوایز مهم را اعطا کنند سرپرست ما پشت تریبون قرار گرفت و گفت: میخواهم از ایرانیهایی که ما را در این کار همراهی کردند تشکر کنم. او میدانست که من با کلمه ایرانی خوشحال میشوم به همین دلیل این عبارت را به کار برد.
اقدسی تصریح کرد: بعدها برای یک مسابقه در روسیه دعوت شدیم که من پیش از این مسابقه در ایران یک ماشین را چپ کرده بودم که آن ماشین دو دور در هوا چرخید این کار را تنها 5 نفر در دنیا انجام داده بودند هنگامی که به آن مسابقه دعوت شدم ماشینم را به رنگ پرچم ایران درآوردم و در واقع پرچم ایران را در روی آن حکاکی کردم مچ بند ایران را هم در دست داشتم ما در آن مسابقه اول شدیم و در آن موقع همه میآمدند که با ماشین ما عکس بگیرند. یادم است در ان زمان اخبار روسیه به طور مرتب گزارش پیروزی ما پخش می کرد که بسیار برایم خوشایند بود. این را هم باید بگویم که در آن مسابقه تنها دو دختر از کشورهای مختلف جهان حضور داشتند که یکی از آنها مهسا احمدی بود که از گروه ما بود.
این بدلکار عنوان کرد: بعدها در یک مسابقهای در کشور ترکیه حضور پیدا کردیم که من و مهسا احمدی تنها شرکت کنندگان ایران در آن کشور بودیم. به خاطر حضور ما پرچم ایران را در جای جای ترکیه برافراشته بودند به همین دلیل مردم خیلیها دوست داشتند بدانند که این گروه ایرانی چه کسانی هستند.
اقدسی ادامه داد: یک بار دیگر هم برای انجام کارهای بدلکاری به یک مسابقه دیگر در کشور روسیه دعوت شدم در آنجا دیدم که یک شرکت کننده دیگر هم از ایران حضور دارد که اتفاقا پرچم ایران راهم داشت اما در میان پرچم ایران به انگلیسی "ایران" نوشته بود که به او گفتم این کار تو درست نیست زیرا وقتی یک خارجی تو را می بیند نمی گوید تو یک فرد ایرانی هستی چون پرچمت را دستکاری کرده ای.
وی با اشاره به تأثیر رامبد جوان درکارهای بدلکاری اش گفت: اگر رامبد جوان نبود من بدلکار نمی شدم در توضیح این موضوع هم باید بگویم که من دو سال می شد که از گروه پیمان ابدی جدا شده بودم بعد از جدا شدنم رامبد جوان اجازه داد که در کارهای او بدلکاری کنم درواقع او به من اعتماد کرد اما من در همان کار دچار آسیب دیدگی شدم به طوری که دستم شکست وروحیهام را از دست دادم اما درهمان حال که دستم در گچ بود رامبد جوان به من گفت که در یک تیزر برای او کار کنم با وجود شکستگی دستم آن کار را پذیرفتم و آن را به اتمام رساندم می توانم بگویم که بعد از آن کار من دوباره زنده شدم و سپس در یک تئاتر کار کردم و آن برای اولین بار بود که در یک کار نمایش بدلکاری می کردم.