ویژهنامه یورو 2016 مشرق - وقتی لینکر، مفسر فوتبال بریتانیا با خشم عجیبی روی صفحه توئیتر خود نوشت: کشوری که تعداد خروجی آتشفشان هایش از جمعیتش بیشتر است، فوتبال انگلیس را نابود کرد، وقتی مانوئل استبان نویسنده آس اسپانیا در وبلاگ معروف خود نوشت: این هم از مهد فوتبال دنیا، از کل اروپا بیرون نروید، فوتبال که چیز بدی نیست!
وقتی دیوید بکام در صفحه شخصی خود نوشت: غرور ملی چه ساده له می شود!
اینجا بود که به ذهن بسیاری از کارشناسان و نویسندگان دنیا رسید تا سری به فوتبال سرزمین یخی بزنند و ببینند، این کشور چه کرده که امروز به یک چهارم نهایی جام ملت های اروپا رسیده و انگلیس را شکست می دهد و حتی مدعی رسیدن به نیمه نهایی است!
در میان چندین و چند مقاله خواندنی درباره پایه های فوتبال ایسلند و علل موفقیت این کشور در یورو 2016 نگاه خاص گاردین انگلیس به ایسلند به نظر مترجم، جذاب تر آمد، گزارشی نیمه آماری از گری کروز در بخش اجتماعی – ورزشی گاردین:
انگلیس در یک هفته دو کارت قرمز از اروپا گرفت، اولی را شاید نشانه افتخار ملی بدانیم اما به هر حال مخالفین خاص خودش را هم دارد، جدایی از اروپا جشن و پایکوبی در خیابانهای انگلیس را به همراه نداشت و اتفاقا بسیاری از مردم در بهت و سکوت فرو رفته اند و منتظرند نتیجه کارشان را در آینده ای شاید نزدیک تماشا کنند، اما دومی که قطعا ربطی به غرور ملی نداشت و اتفاقا چیزی که در آن له شد، غرور ملی بود. انگلیس از ایسلند شکست خورد و نتوانست در جامی که برای تصاحبش رفته بود، به جمع 8 تیم برتر آن راه پیدا کند.
کشوری که از نزدیک به 300 هزار نفر آن 280 هزار نفر بعد از پیروزی تیم ملی فوتباشان جشن خیابانی گرفتند و اگر می پرسید که 20 هزار نفر بقیه کجا بوده اند باید بدانید که به فرانسه سفر کرده بودند و جشن خود را در خیابانهای پاریس و بوردو و مارسی برگزار کردند. مردم ثروتمند و مرفهی که مسلما اسکی و هاکی روی یخ را بسیار بیشتر از فوتبال دوست دارند اما راه پیشرفت در فوتبال را بسیار بهتر از انگلیس و آمریکا می دانند.
کشوری که در مساحت کم و جمعیت کم خود، 6 آکادمی فوتبال دارد و اگر همین نسبت را مقابل خاک پهناور و البته ثروت پهناور آمریکا یا انگلیس قرار بدهیم، نشان از تراکم بیشتر فوتبال در ایسلند و حضور پررنگ فوتبال در سبد ورزشی مردم این کشور دارد.
در سه دانشگاه ملی ایسلند که البته هرگز عظمت و شکوه دانشگاه های بین المللی بریتانیا، کانادا یا آمریکا را ندارند، در سال 1995 فقط 5 درصد از دانشجویان به فوتبال علاقه داشته و یا کلا از فوتبال چیزی می دانستند اما در سال 2010 این درصد تا مرز 45 درصد افزایش پیدا می کند، آیا این تغییر آماری، تصاذفی صورت گرفته است؟ آیا برای این افزایش آماری قابل تامل، هزینه نشده است؟
هریت الکساندر نویسنده بخش ورزش بین الملل دیلی تلگراف نیز در گزارش خود از وضعیت فوتبال ایسلند می آورد: هفته سیاه بریتانیا برای آنها که به جدایی انگلیس از اتحادیه فوتبال اروپا رای نداده بودند، هرگز از تاریخ این کشور پاک نمی شود.
وی در ادامه گزارش کنایه آمیز خود می آورد: شما شاید حق داشته باشید از اتحادیه اروپا جدا شوید، شاید شاید حق داشته باشید به جهنم بروید اما حق نداشتید به ایسلند ببازید، هرگز حق نداشتید!