به گزارش مشرق، خبر وحشتناک بود. در یکی از شلوغ ترین ایام سال، هفت نفر در فرودگاه استانبول بی هدف مردم بی گناه را زیر آتش گرفتند و با شلیک سلاح های خودکار تعداد زیادی را کشته و مصدوم کرده و بعد سه نفرشان نیز با انفجارها ی انتحاری جان تعداد زیادی را گرفته و وحشت و نفرت را منتشر کردند.
به راستی چرا جهان چنین شده است؟ چرا گروهی به خود اجازه میدهند که به راحتی جان عده ای را بگیرند؟ آیا این واقعه را باید تنها در خشک مقدسی آن جوانک آسیای جنوب شرقی که عامل این اتفاق وحشتناک بود جستجو کرد؟
این اتفاق وحشتناک در عین تلخی باید برای همه درس آموز باشد. البته برخی در پی سوء استفاده از این اتفاقند و منویات خود را از هر روزنه ای و از جمله این اتفاق دنبال میکنند. آنهایی که این واقعه تلخ را بهانه نفرت افکنی بیشتر کرده و دم از جنگ مسیحیت و اسلام میزنند ، خود متهم پشت پرده این واقعه هستند.
سال گذشته یک مسئول امنیتی اسرائیلی گفت داعش هدیه خدا به اسراییل بود. فراتر از این همکاری های امنیتی و تبادل اطلاعاتی داعش و اسراییل امروز با کمی جستجو حتی در صفحات آشکار اینترنت به وضوح مورد اعتراف طرفین قرار گرفته است . مسئولین ارشد داعشی که در سوریه مجروح میشوند میدانند که بهترین مراقبت های طبی را در اسراییل و برخی ازکشورهای دیگر دریافت میکنند . آقای بایدن معاون رییس جمهوری آمریکادر مصاحبه اخیر خود گفت که ما میدانیم برخی از نیروهایی که آمریکا برای براندازی دولت قانونی سوریه آموزش و تجهیز کرده اکنون با جبهه النصره شاخه دیگری از داعش همکاری دارند .
در حقیقت داعش ابزار اعمال فشار لابی پشت پرده صهیونیسم است . همین هفته که خبر عادی سازی روابط اسراییل و ترکیه منتشر شد ، موجی از مخالفت ها را در داخل اسراییل در بین گروه های تندروی جنگ طلب برانگیخت . آنها گفتند اسراییل تحقیرشد. همان موقع تحلیل گرانی گفتند که اسراییلی ها برای نشان دادن تفوق خود احتمالا به داعش برای خراب کاری در ترکیه چراغ سبز نشان خواهند داد .
اردوغان دچار توهم بود که گمان میکرد او داعش را کنترل میکند . درست است که از فروش نفت داعش برخی در ترکیه سود بردندو به موزات آن حمایت های اشکار و پنهانی هم از داعش داشتند اما این وقایع نشان داد کنترل داعش با ترکیه نیست.
کنترل داعش در دست متکبرانی است که در جهان نا امن سلاح هایشان به فروش میرود و با ایجاد نفرت و چند دستگی جلوی اتحاد ملتها را میگیرند و توجه مردم جهان را از شکاف های طبقاتی موجود در جهان و فقر و بیکاریی که علیرغم افزایش ثروت عمومی جهان ، گریبان اغلب مردم را حتی در اروپا و امریکا گرفته منحرف میسازند .
روشن است که تربیت فکری داعش با فتوای تکفیریهای وهابی است . همان هایی که در دمیدن در اختلافات طایفه ای فتوای قتل معتقدان به مکتب اهل بیت را صادر کردند و با فتوای جهاد نکاح ، زشت ترین اقدامات را در مناطق اشغالی داعش در عراق و سوریه را مجاز کردند .
اما این مفتیان جیره خوار سعودی نیز خود وسیله اند . اینها هم مورد سوئ استفاده قرار گرفته اند و من مطمئن هستم دیر یا زود نظیر همین اتفاق استانبول در عربستان رخ خواهد داد .
فواید داعش برای لابی صهیونیسم بیش از پیش بینی آنها بوده . ضمن مشغول شدن بخشی از جهان به این اتفاقات و فراموشی مسایل اصلی جهان از جمله تجاوز های بی شرمانه اسراییل به غزه و عربستان به یمن و ضمن فروش بیش از پیش تسلیحات و باز ضمن ناتوان سازی دولت های منطقه و حرکت برای تجزیه منطقه ، به نظر من هدف بزرگتری وجود دارد وان جلوگیری از رشد همگرایی بین ادیان الهی است .
کدام مومن به دینی الهی میپسندد که اسراییل کودک فلسطینی را بکشد یا دولت سعودی کودک یمنیرا به قتل برساند . چرا در زمانیکه همگرایی در برابر این تجاوزهای آشکار به حقوق انسانی در حال شکل گیری است به ویژه در آستانه روز قدس که نماد همبستگی جهانی در برابر جنایات ضد بشری صهیونیسم است چنین اتفاقی رخ میدهد؟
اگر تصویر غالب از اسلام همین تصویر داعشی باشد آیا جایی برای همکاری بین ادیان میماند؟ اگر از یک سو از نسل کشی ارامنه گفته شود و امروز هم نسل کشی توسط داعش به عنوان دستاورد دین اسلام ترویج شود میتوان به همگرایی مومنین به ادیان الهی امیدوار بود یا فضای جهان به سمت جنگ دیگری از نوع صلیبی درست نظیر تئوری جرج بوش کشانده میشود.
اسلام با این حرکات هیچ نسبتی ندارد . تروریسم در اسلام از ابتدا ابزار گروه های جاهلیتی بوده که به رنگ اسلام در امدند. این روزها سالگرد شهادت مردی است که هنوز بعد از 14 قرن میلیونها انسان در فراقش اشک میریزند . مردی که متفکران مسیحی چون جرج جرداق در برابر مقام والایش زانو زده اند. امام علی علیه السلام. داستان شهادت او از پشت سر و در مسجد در حالیکه به نماز ایستاده بود و خنده های قاتل بعد از وقوع جنایت ، بی شباهت به حرکات داعش در امروز نیست. جالب است که در شکل گیری گروه خوارج که قاتل علی علیه السلام از آنها بود رد پای بنی امیه به وضوح دیده میشود .آنها این گروه را برای انحراف مجاهدان از نبرد با خودشان حمایت کردند البته باز جالب است که این گروه بعدا با خود بنی امیه هم درگیر شدند و لایه پنهان تشکیل آنها هرگز لو نرفت. یهودیان تندروی از قبل از اسلام در عربستان ساکن شده بودند چون میدانشتند پیامبر اخر الزمان طبق تعالیم آهنا در عربستان ظهور خواهد کرد . اینها بعدا دو دسته شدند گروهی که واقعا در پی ایمان به پیامبر صلی الله علیه و اه بودند و جمعی که دنبال کنترل این واقعه بزرگ بودند . اسناد تاریخی حاکی از این است که برخی از آنها در طایفه بنی امیه نفوذ کردند .کما اینکه در واقعه کربلا نیز همین لابی در حمایت از یزید که خود تربیت یافته آنهاست به میدان میاید .
تاریخ درس اموز ماست. در برابراین واقعه نباید دچار ساده انگاری شویم.
به راستی چرا جهان چنین شده است؟ چرا گروهی به خود اجازه میدهند که به راحتی جان عده ای را بگیرند؟ آیا این واقعه را باید تنها در خشک مقدسی آن جوانک آسیای جنوب شرقی که عامل این اتفاق وحشتناک بود جستجو کرد؟
این اتفاق وحشتناک در عین تلخی باید برای همه درس آموز باشد. البته برخی در پی سوء استفاده از این اتفاقند و منویات خود را از هر روزنه ای و از جمله این اتفاق دنبال میکنند. آنهایی که این واقعه تلخ را بهانه نفرت افکنی بیشتر کرده و دم از جنگ مسیحیت و اسلام میزنند ، خود متهم پشت پرده این واقعه هستند.
سال گذشته یک مسئول امنیتی اسرائیلی گفت داعش هدیه خدا به اسراییل بود. فراتر از این همکاری های امنیتی و تبادل اطلاعاتی داعش و اسراییل امروز با کمی جستجو حتی در صفحات آشکار اینترنت به وضوح مورد اعتراف طرفین قرار گرفته است . مسئولین ارشد داعشی که در سوریه مجروح میشوند میدانند که بهترین مراقبت های طبی را در اسراییل و برخی ازکشورهای دیگر دریافت میکنند . آقای بایدن معاون رییس جمهوری آمریکادر مصاحبه اخیر خود گفت که ما میدانیم برخی از نیروهایی که آمریکا برای براندازی دولت قانونی سوریه آموزش و تجهیز کرده اکنون با جبهه النصره شاخه دیگری از داعش همکاری دارند .
در حقیقت داعش ابزار اعمال فشار لابی پشت پرده صهیونیسم است . همین هفته که خبر عادی سازی روابط اسراییل و ترکیه منتشر شد ، موجی از مخالفت ها را در داخل اسراییل در بین گروه های تندروی جنگ طلب برانگیخت . آنها گفتند اسراییل تحقیرشد. همان موقع تحلیل گرانی گفتند که اسراییلی ها برای نشان دادن تفوق خود احتمالا به داعش برای خراب کاری در ترکیه چراغ سبز نشان خواهند داد .
اردوغان دچار توهم بود که گمان میکرد او داعش را کنترل میکند . درست است که از فروش نفت داعش برخی در ترکیه سود بردندو به موزات آن حمایت های اشکار و پنهانی هم از داعش داشتند اما این وقایع نشان داد کنترل داعش با ترکیه نیست.
کنترل داعش در دست متکبرانی است که در جهان نا امن سلاح هایشان به فروش میرود و با ایجاد نفرت و چند دستگی جلوی اتحاد ملتها را میگیرند و توجه مردم جهان را از شکاف های طبقاتی موجود در جهان و فقر و بیکاریی که علیرغم افزایش ثروت عمومی جهان ، گریبان اغلب مردم را حتی در اروپا و امریکا گرفته منحرف میسازند .
روشن است که تربیت فکری داعش با فتوای تکفیریهای وهابی است . همان هایی که در دمیدن در اختلافات طایفه ای فتوای قتل معتقدان به مکتب اهل بیت را صادر کردند و با فتوای جهاد نکاح ، زشت ترین اقدامات را در مناطق اشغالی داعش در عراق و سوریه را مجاز کردند .
اما این مفتیان جیره خوار سعودی نیز خود وسیله اند . اینها هم مورد سوئ استفاده قرار گرفته اند و من مطمئن هستم دیر یا زود نظیر همین اتفاق استانبول در عربستان رخ خواهد داد .
فواید داعش برای لابی صهیونیسم بیش از پیش بینی آنها بوده . ضمن مشغول شدن بخشی از جهان به این اتفاقات و فراموشی مسایل اصلی جهان از جمله تجاوز های بی شرمانه اسراییل به غزه و عربستان به یمن و ضمن فروش بیش از پیش تسلیحات و باز ضمن ناتوان سازی دولت های منطقه و حرکت برای تجزیه منطقه ، به نظر من هدف بزرگتری وجود دارد وان جلوگیری از رشد همگرایی بین ادیان الهی است .
کدام مومن به دینی الهی میپسندد که اسراییل کودک فلسطینی را بکشد یا دولت سعودی کودک یمنیرا به قتل برساند . چرا در زمانیکه همگرایی در برابر این تجاوزهای آشکار به حقوق انسانی در حال شکل گیری است به ویژه در آستانه روز قدس که نماد همبستگی جهانی در برابر جنایات ضد بشری صهیونیسم است چنین اتفاقی رخ میدهد؟
اگر تصویر غالب از اسلام همین تصویر داعشی باشد آیا جایی برای همکاری بین ادیان میماند؟ اگر از یک سو از نسل کشی ارامنه گفته شود و امروز هم نسل کشی توسط داعش به عنوان دستاورد دین اسلام ترویج شود میتوان به همگرایی مومنین به ادیان الهی امیدوار بود یا فضای جهان به سمت جنگ دیگری از نوع صلیبی درست نظیر تئوری جرج بوش کشانده میشود.
اسلام با این حرکات هیچ نسبتی ندارد . تروریسم در اسلام از ابتدا ابزار گروه های جاهلیتی بوده که به رنگ اسلام در امدند. این روزها سالگرد شهادت مردی است که هنوز بعد از 14 قرن میلیونها انسان در فراقش اشک میریزند . مردی که متفکران مسیحی چون جرج جرداق در برابر مقام والایش زانو زده اند. امام علی علیه السلام. داستان شهادت او از پشت سر و در مسجد در حالیکه به نماز ایستاده بود و خنده های قاتل بعد از وقوع جنایت ، بی شباهت به حرکات داعش در امروز نیست. جالب است که در شکل گیری گروه خوارج که قاتل علی علیه السلام از آنها بود رد پای بنی امیه به وضوح دیده میشود .آنها این گروه را برای انحراف مجاهدان از نبرد با خودشان حمایت کردند البته باز جالب است که این گروه بعدا با خود بنی امیه هم درگیر شدند و لایه پنهان تشکیل آنها هرگز لو نرفت. یهودیان تندروی از قبل از اسلام در عربستان ساکن شده بودند چون میدانشتند پیامبر اخر الزمان طبق تعالیم آهنا در عربستان ظهور خواهد کرد . اینها بعدا دو دسته شدند گروهی که واقعا در پی ایمان به پیامبر صلی الله علیه و اه بودند و جمعی که دنبال کنترل این واقعه بزرگ بودند . اسناد تاریخی حاکی از این است که برخی از آنها در طایفه بنی امیه نفوذ کردند .کما اینکه در واقعه کربلا نیز همین لابی در حمایت از یزید که خود تربیت یافته آنهاست به میدان میاید .
تاریخ درس اموز ماست. در برابراین واقعه نباید دچار ساده انگاری شویم.
