به گزارش مشرق، پژمان جمشیدی پس از خداحافظی از فوتبال، روی به بازیگری آورد و بعد از سریالی که به نام او بود، دوباره خود را بر سر زبانها انداخت.
جمشیدی اکنون در یک تئاتر به همراه امیرمهدی ژوله، بهاره رهنما، الناز حبیبی و ... مشغول بازیگری است که مخاطبان زیادی جذب کرده است و علی پروین نیز امروز قصد دارد این تئاتر را از نزدیک ببیند؛ به همین مناسبت جمشیدی به بیان خاطرهای از خود و سلطان پرسپولیس پرداخته است:
«اولین برخورد نزدیک من با سلطان روزی بود که من به واسطه یکی از دوستانشون جناب آقای قناعتی از اردوی تیم ملی زمان بلاژویچ رفتم دفتر ایشون. یادمه یه بدهکاری ٦ میلیون تومانی داشتم و دو ماه هم به پایان قرارداد ٣ سالم با سایپا باقی مونده بود. قناعتی داستان بدهی من رو به علی آقا گفت و ایشون هم بلافاصله به مدیر مالیشون دستور داد که یه چک ٦ میلیونی برای من صادر کنن و وقتی اونو بهم تحویل داد گفت پسر اگه اومدی پرسپولیس که از قراردادت کم میکنم اگرم نه که هر وقت داشتی بیار بدهیتو بده، درضمن یادتم باشه هر ٢٠ تاتون تو اردو بند کفش منم نمیشید.
از اون طرف سایپا هم چون میدید که قرارداد من رو به اتمام هست داشت همه تلاشش رو میکرد که من رو بفرسته یه تیم خارجی ولی چون من دانشجو بودم و مشکل خروج داشتم برای هربار خروج باید از نظام وظیفه مجوز خروج میگرفتم. چند روز بعد با تیم ملی به تورنمنت ال جی مصر رفتیم و یادمه ابروم هم پاره شد، تو بازی با کانادا و درضمن بدون اینکه من بدونم با هماهنگی باشگاه سایپا مربی دویسبورگ آلمان هم اومده بودن و بازیها رو دیده بودن و وقتی من نصفه شب با تیم رسیدم تو فرودگاه دیدم یکی از مسئولین سایپا با یه پوشه منتظرمه که باید فردا برم دویسبورگ برای تستهای فنی و پزشکی. رفتم و تمام اون یک هفته فکر و ذکرم پرسپولیس و علی پروین بود و به اولین تصویری که از آزادی تو ٨ سالگی سر بازی پرسپولیس و راه آهن دیده بودم که از تو تونل روبهروی جایگاه سرتاسر قرمز بود و ٨٠ هزار نفر به عشق یک تیم فریاد میزدند.خلاصه تمرینات خوبی و اونجا نکردم و ٤٠ هزار مارک از صحبتهای ابتدایی که با باشگاه شده بود کمتر کردن و ولی باز هم سایپا قبول کرد. یادمه حدود ٨٠ هزار مارک به خودم میرسید که اون موقع باهاش میشد دو تا خونه ١٠٠ متری تو سعادت آباد خرید. خلاصه چون پول کمتری به رابط میرسید قضیه تا مرز منتفی شدن رفت و من هم از خدا خواسته رفتم و یه قرارداد داخلی با علی آقا بستم. ایشون گفت سقف رقم ما امسال ١٦ میلیونه که افشین و استیلی و اینا میگیرن. توهم چون ملی پوشی حقت همینه ولی سال اولته که اومدی و اگه بهت سقف رو بدم صدای بقیه رو نمیتونم جمع کنم. به تو ١٤ تومن میدم. گفتم خدا بده برکت. خلاصه ٦ تومن بدهی رو دادم و ٨ تومن باقی رو هم تا آخرفصل گرفتم و اون سال بهترین اتفاق ورزشیم رقم خورد و قهرمان لیگ برتر شدیم. البته بماند که دویسبورگ هم اونسال صعود کرد به بوندس لیگا.
زندگی من قصه عجیبیه و بعد از گذشت اون سالها امروز سلطان میاد من رو روی صحنه تئاتر ببینه. مردی که نمیشه دوستش نداشت؛ علی پروین.»
جمشیدی اکنون در یک تئاتر به همراه امیرمهدی ژوله، بهاره رهنما، الناز حبیبی و ... مشغول بازیگری است که مخاطبان زیادی جذب کرده است و علی پروین نیز امروز قصد دارد این تئاتر را از نزدیک ببیند؛ به همین مناسبت جمشیدی به بیان خاطرهای از خود و سلطان پرسپولیس پرداخته است:
«اولین برخورد نزدیک من با سلطان روزی بود که من به واسطه یکی از دوستانشون جناب آقای قناعتی از اردوی تیم ملی زمان بلاژویچ رفتم دفتر ایشون. یادمه یه بدهکاری ٦ میلیون تومانی داشتم و دو ماه هم به پایان قرارداد ٣ سالم با سایپا باقی مونده بود. قناعتی داستان بدهی من رو به علی آقا گفت و ایشون هم بلافاصله به مدیر مالیشون دستور داد که یه چک ٦ میلیونی برای من صادر کنن و وقتی اونو بهم تحویل داد گفت پسر اگه اومدی پرسپولیس که از قراردادت کم میکنم اگرم نه که هر وقت داشتی بیار بدهیتو بده، درضمن یادتم باشه هر ٢٠ تاتون تو اردو بند کفش منم نمیشید.
از اون طرف سایپا هم چون میدید که قرارداد من رو به اتمام هست داشت همه تلاشش رو میکرد که من رو بفرسته یه تیم خارجی ولی چون من دانشجو بودم و مشکل خروج داشتم برای هربار خروج باید از نظام وظیفه مجوز خروج میگرفتم. چند روز بعد با تیم ملی به تورنمنت ال جی مصر رفتیم و یادمه ابروم هم پاره شد، تو بازی با کانادا و درضمن بدون اینکه من بدونم با هماهنگی باشگاه سایپا مربی دویسبورگ آلمان هم اومده بودن و بازیها رو دیده بودن و وقتی من نصفه شب با تیم رسیدم تو فرودگاه دیدم یکی از مسئولین سایپا با یه پوشه منتظرمه که باید فردا برم دویسبورگ برای تستهای فنی و پزشکی. رفتم و تمام اون یک هفته فکر و ذکرم پرسپولیس و علی پروین بود و به اولین تصویری که از آزادی تو ٨ سالگی سر بازی پرسپولیس و راه آهن دیده بودم که از تو تونل روبهروی جایگاه سرتاسر قرمز بود و ٨٠ هزار نفر به عشق یک تیم فریاد میزدند.خلاصه تمرینات خوبی و اونجا نکردم و ٤٠ هزار مارک از صحبتهای ابتدایی که با باشگاه شده بود کمتر کردن و ولی باز هم سایپا قبول کرد. یادمه حدود ٨٠ هزار مارک به خودم میرسید که اون موقع باهاش میشد دو تا خونه ١٠٠ متری تو سعادت آباد خرید. خلاصه چون پول کمتری به رابط میرسید قضیه تا مرز منتفی شدن رفت و من هم از خدا خواسته رفتم و یه قرارداد داخلی با علی آقا بستم. ایشون گفت سقف رقم ما امسال ١٦ میلیونه که افشین و استیلی و اینا میگیرن. توهم چون ملی پوشی حقت همینه ولی سال اولته که اومدی و اگه بهت سقف رو بدم صدای بقیه رو نمیتونم جمع کنم. به تو ١٤ تومن میدم. گفتم خدا بده برکت. خلاصه ٦ تومن بدهی رو دادم و ٨ تومن باقی رو هم تا آخرفصل گرفتم و اون سال بهترین اتفاق ورزشیم رقم خورد و قهرمان لیگ برتر شدیم. البته بماند که دویسبورگ هم اونسال صعود کرد به بوندس لیگا.
زندگی من قصه عجیبیه و بعد از گذشت اون سالها امروز سلطان میاد من رو روی صحنه تئاتر ببینه. مردی که نمیشه دوستش نداشت؛ علی پروین.»