رسانه ملی در جهت حفظ ارزشهای دفاع مقدس و آشنایی نسل جوان با این دوره مهم تاریخی، ساخت سریالهایی درباره جنگ تحمیلی، مقدمات و تبعات آن را در دستور کار دارد و در حالی که تصور میشود، گفتنیهای جنگ تحمیلی گفته شده و قصهها و روایتهایش به تکرار رسیده، هربار قصهای تازه از این دوره تاریخی در قالبی متفاوت برای مخاطبان نسلها و دورههای مختلف به نمایش درآمده است.
قهرمانهای فراموش شده
با التیام نسبی دردهای دوران جنگ و ایجاد ثبات در کشور، هنرمندان در سینما و تلویزیون ساخت آثاری در قالبهای تازه مانند طنز را مد نظر قرار دادهاند. سریالهایی مانند «خوشرکاب» و «بهترین تابستان من» از جمله سریالهای طنز تلویزیون در ارتباط با دفاع مقدس هستند.
علی شاهحاتمی، کارگردان سریال خوشرکاب، قالبهای تازه برای قصههای جنگی را یکی از شیوههای ارائه قصههای تازهتر درباره دفاع مقدس میداند و به جامجم تاکید میکند: هنوز قصههای زیادی درباره این دوره وجود دارد که به آنها توجه نکردهایم؛ آدمهای زیادی هستند که در یک دوره هشت ساله از این آب و خاک دفاع کردهاند اما حالا غریب افتاده و فراموش شدهاند. گویی گذر زمان گرد فراموشی بر آنها پاشیده است.
وی جانبازان جنگی، همسران شهدا، دختران شهدا و جانبازان را از جمله این فراموش شدگان میداند و معتقد است میتوان درباره آنها سریالهای پر افتوخیز، تاثیرگذار و قابل توجهی ساخت.
این کارگردان توضیح میدهد: با توجه به فاصلهای که از دوران دفاع مقدس ایجاد شده و براساس تمایل مخاطب امروز، قصههای خانوادگی، معضلات و مشکلات خانوادههایی که جنگ بر زندگی آنها تاثیر گذاشته، برای ساخت سریالهای تلویزیونی جذاب خواهد بود. همه ما در محلههایی زندگی میکنیم که کوچه و خیابانی به نام شهدا دارد و کسی نیست که در میان بستگانش جانباز، شهید یا رزمندهای نباشد.
شاهحاتمی با اشاره به این که در دوره جنگ لازم بود آثار اکشن و قصههای قهرمانانه درباره سلحشوریهای رزمندگان ساخته شود، تصریح کرد: قهرمانان امروز آثار دفاع مقدسی را میتوان در بیمارستانهایی چون بیمارستان ساسان پیدا کرد یا در آسایشگاههای اعصاب و روان. کسانی که شهادت همرزمانشان را دیدهاند و هنوز که هنوز است با تبعات جنگ دست و پنچه نرم میکنند، کسانی که حتی فرزندانشان بهدلیل مسمومیتهای شیمیایی با مرگ و معلولیت دست و پنچه نرم کردهاند یا کسانی که فرمانده جنگی نبودهاند، اما همه چیزشان را در جنگ از دست دادهاند.
قهرمانهای واقعی
عبدالله باکیده که سریال «نبردی دیگر» به نویسندگی و کارگردانی او کمی بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، تولید و پخش شد، عقیده دارد با گذشت زمان از مخاطبان آثار دفاع مقدسی کم شده و راه جذب مخاطبان جوان ساخت آثاری است که امکان همذات پنداری با آنها وجود داشته باشد.
این نویسنده و کارگردان توضیح میدهد: سریال «نبردی دیگر» زمانی پخش شد که هنوز دفاع مقدس مساله روز مردم بود و سریال «بچههای هور» که با کمی فاصله از جنگ پخش شد، با استقبال نسبی مخاطبان مواجه شد. فکر میکنم شرط موفقیت آثار دفاع مقدسی آن است که بتوانند حس همذات پنداری جوانان را برانگیزانند.
باکیده به سخنان دکتر علیعسکری در افتتاحیه جشنواره فیلم مقاومت که جمعهشب برگزار شد، اشاره میکند و توضیح میدهد که در دوره جنگ سایبری باید مخاطب را به تماشای آثار مشتاق کرد و این امر میسر نمیشود مگر با واقعبینی.
وی تصریح میکند: قبول کنیم که نسل امروز که خیلی چیزها را درباره دفاع مقدس ندیده و نمیداند سراغ کتاب و گزارشهای مکتوب نمیرود و ایجاد فشار و استفاده از شیوههای کلاسیک مانند آموزش در کتابهای درسی هم نتیجه قابلتوجهی ندارد. همانطور که نسل جنگ شناسنامهاش را دستکاری میکرد که بتواند در جبهه حضور پیدا کند، باید به نسل امروز لباس دانش پوشاند و به او تفکر داد تا به دانستن درباره تاریخ کشورش علاقهمند شود.
به اعتقاد باکیده، سریالهای تلویزیونی خوب که حس همذات پنداری را ایجاد میکنند بهترین راه برای جلب مخاطب محسوب میشوند. وی تاکید میکند: ساخت فیلمهای دفاع مقدس بسیار سخت است؛ بخش خصوصی کنار کشیده و بخش دولتی هم بسختی از پس آن بر میآید. صدا و سیما ساخت این آثار را رسالت خودش میداند اما لازم است در این باره ایجابی عمل کند نه دیکتهای. سریالهای تلویزیونی باید قهرمانهایی را به مخاطبان جوان معرفی کنند که امکان همذات پنداری با آنها وجود داشته باشد و واقعی و ملموس باشند.
مشارکت نسل بعد از جنگ
فیلمها و سریالهایی که تا امروز درباره دفاع مقدس ساخته شده، از نگاه منوچهر اکبرلو، منتقد سینما، تئاتر و تلویزیون، تجربیاتی است که در برداشتن گامهای بعدی بسیار مفید و کارساز است.
این منتقد توضیح میدهد: باید نخست ابعاد جدید و کمتر بیان شده درباره دوران دفاع مقدس را در قالب روایتهای داستانی ارائه کرد، از الگوهای بارها تکرار شده پرهیز کرد و عرصههای جدید و شخصیتها و موقعیتهای تازه خلق کرد.
به اعتقاد اکبرلو، حتی میتوان اجازه داد نویسندگان نسل جدید که جنگ را بهصورت مستقیم تجربه نکردهاند به این مقوله بپردازند و با نگاه امروزی،از زاویههای تازه، آن دوران را روایت کنند.
این منتقد البته توضیح میدهد: این به معنای استفاده از نویسندگان آماتور نیست؛ بلکه منظور نویسندگانی است که کیفیت آثارشان ثابت شده و میتوانند نگاه نویی به دفاع مقدس داشته باشند.
این منتقد نیز مانند شاهحاتمی، ساخت ملودرامهای خانوادگی درباره دفاع مقدس را یکی از روشهای طرح موضوعات تازه میداند و میگوید: مسائل دفاع مقدس در زیرمجموعه ژانر پرطرفداری مانند ملودرامهای خانوادگی علاوه بر جذابیت بیشتر، مخاطب را از پیشداوریها دور میکند و او را به ماجراها گره میزند.
اکبرلو همچنین تولید آثار حرفهای مبتنی بر تحقیق و پژوهش را یکی دیگر از راهکارهای ارائه سریالهای تازه و جذاب میداند و تاکید میکند: پیشتولید بدون شتابزدگی و یافتن زوایای ناگفته، عبور از خطوط قرمز غیرواقعی و تاکید بر زوایایی که به غلط و بدون منطق از نظر دور مانده، از جمله راهکارهایی است که به جذابیت سریالهای مرتبط با دفاع مقدس بسیار کمک میکند.
دریچهای به ناگفتههای دفاع مقدس
دور شدن از سالهای دفاع مقدس و گذر زمان، به تناسب شرایط جامعه فرصتهای تازهای برای پرداختن به آن دوران ایجاد میکند؛ همچنان که سریالی مانند «وضعیت سفید» با زاویهای تازه و در دل یک داستان خانوادگی، دوران دفاع مقدس را روایت کرد، در دیگر برنامههای تلویزیونی هم اتفاقات تازهای رخ داده است.
طی یکی دو سال اخیر تلویزیون رویکرد متفاوتی به هشت سال دفاع مقدس داشته و ناگفتههای آن را مدنظر قرار داده است. ازجمله آثاری که با این نگاه ساخته شده است میتوان به مستند «استخوان لای زخم» ساخته محمدحسین مهدویان، برنامههای طنز «لبخند صلواتی» و «خاطرات سنگر» اشاره کرد یا برنامه «ناگفتهها» که به مسائل پشت پرده و زوایای پنهان جنگ هشت ساله علیه ایران اختصاص داشت یا حتی برنامه «سطرهای ناخوانده» که فرصتی فراهم آورد تا چند نویسنده و پژوهشگر جوان به عنوان نسل بعد از جنگ، مردان جنگ را درباره چرایی و چگونگی ورود به جنگ هشت ساله و مدیریت آن مورد پرسش قرار دهند.