به گزارش مشرق، علی ربیعی عصر چهارشنبه در ششمین کارگروه اشتغال استان فارس گفت: تلاش فراوان دولت در جهت ایجاد اشتغال و رفاه برای مردم بوده است. هر دقیقه 5 نفر، هر ساعت 300 نفر و روزانه 2 هزار و 800 نفر به بازار اشتغال اضافه می شود در حالی که سال گذشته ما 700 هزار شغل در کشور ایجاد کردیم.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تصریح گفت: در بحث ایجاد شغل، وضعیت ناامید کننده نیست اما ورودی فراوان است بنابراین اولویت را بر حفظ اشتغال های موجود گذاشتیم که در این میان 16 هزار و 500 میلیارد تسهیلات در نظر گرفته شد.
به رغم اینکه علی ربیعی معتقد است که در بحث ایجاد شغل، وضعیت ناامید کننده نیست که با یک حساب ساده از گفته های وزیر کار عمق فاجعه و بحران بیکاری در کشور مشخص می شودو ناامید کننده نبودن وضعیت اشتغال به اعتقاد آقای وزیر مسئله ای عجیب است.
اگر به گفته ربیعی، هر دقیقه 5 نفر در کشور در جستجوی شغل باشند و به تعداد بیکاران افزوده شوند، بنابراین در هر ساعت 300 نفر، هر روز 7200 نفر، هر هفته 50400 نفر، هر ماه 216 هزار نفر و خلاصه اینکه هر سال 2 میلیون و 592 هزار نفر تازه وارد به بازار کار کشور خواهیم داشت.
این جمعیت قابل توجه از طوفان تقاضا برای شغل، اولاً نشان دهنده ادامه روند بیکاری و تقاضا برای کار از سوی جوانان تا سن 30سالگی خواهد بود، همچنین نشان می دهد که هنوز متولدین دهه 60 کاملاً امکان ورود به بازار کار را نیافته اند، در حالی که بازار کار با ورود صدها هزار متولد دهه 70مواجه است.
سیاست گذاری های اشتغالی دولت ها در مسیر درستی نیست و نشان دهنده اقدامات بدون مطالعه، نمایشی و تبلیغاتی است و همین باعث بروز وضعیت نیمه فعال بنگاه های کشور، تأثیر رکود حاکم بر صنایع و ناتوانی بازار کاردر جذب جوانان شده است.
گزارش اخیر مرکز آمار ایران از افزایش رشد بیکاری خبر می دهد و حاکی از بدترشدن بحران بیکاری در کشور است. صندوق بینالمللی پول نیز در گزارش اخیر خود از چشمانداز اقتصادی جهان اعلام کرده که نرخ بیکاری ایران از 10.8درصد در سال گذشته میلادی به 11.3درصد افزایش مییابد. این ارقام محاسبه شده از داده هایی است که ما در اختیار آنها قرار داده ایم. اما واقعیت فراتر از این رقم هاست. در استان هایی مانند کهگیلویه و بویر احمد،کرمانشاه ، سیستان و بلوچستان و... آمار بسیار بالاتر از این اعداد است.
*رشدی که منجر به ایجاد اشتغال نشد
در حالی که علی ربیعی، وزیرتعاون،کار و رفاه اجتماعی در توجیه عملکرد اشتغالزایی دولت یازدهم بارها به سیاست به نقد کشیدن دولت قبل پناه برده است، در بیان اظهارات خود بارها بیان کرده است: دولت یازدهم در شروع به کار خود با ریزش نیرو در دولت قبل مواجه بود، اما این دولت توانست از طریق ثبت مشاغل از ریزش 300هزار نیرو جلوگیری کند؛ هر یک درصد رشد اقتصادی 100 هزار شغل ایجاد میکند که با توجه به روند موجود در کشور میتوانیم در آینده شاهد افزایش اشتغال باشیم.
اکنون این سوال مطرح است با وجود ادعای دولتی ها برای رشد اقتصادی پس چگونه ممکن است خبری از ایجاد شغل با تحقق رشد اقتصادی نباشد؟
فرامرز توفیقی، کارشناس بازار کار درباره وضعیت بیکاری می گوید: کمرمقشدن حرکت اقتصاد ایران در سال گذشته دلیل افزایش نرخ بیکاری است. با توجه به تجربه رشد اقتصادی در سالجاری، احتمال می رفت که این موضوع در نرخ بیکاری نیز تأثیرگذار باشد و روند رو بهرشد آنرا متوقف شود اما سؤال این است که آیا رشد اقتصادی محقق شد؟
وی ادامه می دهد: واقعیت این است که رشد اقتصادی مورد نظر به غایت بیکیفیت است و این همان مسالهای بود که حتی دستگاههای ذیربط داخلی نیز بارها به آن اشاره کردهاند. زیرا رشد بیکیفیت بنا بر تعریف رشد مبتنی بر خام فروشی، دلالی، سوداگری و ترویج تجارت پول است.
توفیقی بیان می کند: در حالی که مسالهای که برای کشور نجات بخش است افزایش فرصتهای شغلی مولد در کنار افزایش توان رقابت اقتصادی ملی است که ریشه در ارتقای بنیه تولید ملی دارد. واقعیت این است که رشد اقتصادی 95 هیچ یک از این ویژگیها را ندارد بنابراین رشد حاصل شده بیش از اینکه به کار ملت و کشور بیاید به کار رقابتهای جناحی و سیاسی میآید و گرهی از مشکلات کشور باز نخواهد کرد.
وی می افزاید: گشوده شدن این گره نیازمند توجه به یک واقعیت مهم است و آن هم اینکه ساختار نهادی ایران و طرز نگاه مدیریت اقتصادی کشور به مسائل به طرز افراط آمیزی تحت تاثیر منافع بخشهای غیرمولد است. مرکز آمار ایران در حالی نرخ بیکاری بهار سالجاری را 12.2 درصد معادل 3میلیون و 145هزار و 700 نفر اعلام کرد که بسیاری از کارشناسان اقتصادی با توجه به وضعیت رونق اقتصادی در سال گذشته، همواره نسبت به این مسئله هشدار داده بودند.
این کارشناس بازار کار بیان می کند: برای حل مشکل بیکاری باید بهدنبال راهکارهای بلندمدت و پایدار بود. به این ترتیب که از طریق رشد اقتصادی، بخش تولید و کالا و خدمات فعال شود تا به این ترتیب امکان جذب نیروی کاری که همهساله به بازار افراد جویای کار افزوده میشوند، فراهم شود.برای کاهش نرخ بیکاری جز همین طریق راه میانبری وجود ندارد؛ گرچه دولت میتواند از راههای غیراصولی اقداماتی انجام دهد که نرخ بیکاری بهصورت کوتاهمدت و صوری پایینتر نشان داده شود اما راه اصولی همان است که از طریق رشد میسر شود.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تصریح گفت: در بحث ایجاد شغل، وضعیت ناامید کننده نیست اما ورودی فراوان است بنابراین اولویت را بر حفظ اشتغال های موجود گذاشتیم که در این میان 16 هزار و 500 میلیارد تسهیلات در نظر گرفته شد.
به رغم اینکه علی ربیعی معتقد است که در بحث ایجاد شغل، وضعیت ناامید کننده نیست که با یک حساب ساده از گفته های وزیر کار عمق فاجعه و بحران بیکاری در کشور مشخص می شودو ناامید کننده نبودن وضعیت اشتغال به اعتقاد آقای وزیر مسئله ای عجیب است.
اگر به گفته ربیعی، هر دقیقه 5 نفر در کشور در جستجوی شغل باشند و به تعداد بیکاران افزوده شوند، بنابراین در هر ساعت 300 نفر، هر روز 7200 نفر، هر هفته 50400 نفر، هر ماه 216 هزار نفر و خلاصه اینکه هر سال 2 میلیون و 592 هزار نفر تازه وارد به بازار کار کشور خواهیم داشت.
این جمعیت قابل توجه از طوفان تقاضا برای شغل، اولاً نشان دهنده ادامه روند بیکاری و تقاضا برای کار از سوی جوانان تا سن 30سالگی خواهد بود، همچنین نشان می دهد که هنوز متولدین دهه 60 کاملاً امکان ورود به بازار کار را نیافته اند، در حالی که بازار کار با ورود صدها هزار متولد دهه 70مواجه است.
سیاست گذاری های اشتغالی دولت ها در مسیر درستی نیست و نشان دهنده اقدامات بدون مطالعه، نمایشی و تبلیغاتی است و همین باعث بروز وضعیت نیمه فعال بنگاه های کشور، تأثیر رکود حاکم بر صنایع و ناتوانی بازار کاردر جذب جوانان شده است.
گزارش اخیر مرکز آمار ایران از افزایش رشد بیکاری خبر می دهد و حاکی از بدترشدن بحران بیکاری در کشور است. صندوق بینالمللی پول نیز در گزارش اخیر خود از چشمانداز اقتصادی جهان اعلام کرده که نرخ بیکاری ایران از 10.8درصد در سال گذشته میلادی به 11.3درصد افزایش مییابد. این ارقام محاسبه شده از داده هایی است که ما در اختیار آنها قرار داده ایم. اما واقعیت فراتر از این رقم هاست. در استان هایی مانند کهگیلویه و بویر احمد،کرمانشاه ، سیستان و بلوچستان و... آمار بسیار بالاتر از این اعداد است.
*رشدی که منجر به ایجاد اشتغال نشد
در حالی که علی ربیعی، وزیرتعاون،کار و رفاه اجتماعی در توجیه عملکرد اشتغالزایی دولت یازدهم بارها به سیاست به نقد کشیدن دولت قبل پناه برده است، در بیان اظهارات خود بارها بیان کرده است: دولت یازدهم در شروع به کار خود با ریزش نیرو در دولت قبل مواجه بود، اما این دولت توانست از طریق ثبت مشاغل از ریزش 300هزار نیرو جلوگیری کند؛ هر یک درصد رشد اقتصادی 100 هزار شغل ایجاد میکند که با توجه به روند موجود در کشور میتوانیم در آینده شاهد افزایش اشتغال باشیم.
اکنون این سوال مطرح است با وجود ادعای دولتی ها برای رشد اقتصادی پس چگونه ممکن است خبری از ایجاد شغل با تحقق رشد اقتصادی نباشد؟
فرامرز توفیقی، کارشناس بازار کار درباره وضعیت بیکاری می گوید: کمرمقشدن حرکت اقتصاد ایران در سال گذشته دلیل افزایش نرخ بیکاری است. با توجه به تجربه رشد اقتصادی در سالجاری، احتمال می رفت که این موضوع در نرخ بیکاری نیز تأثیرگذار باشد و روند رو بهرشد آنرا متوقف شود اما سؤال این است که آیا رشد اقتصادی محقق شد؟
وی ادامه می دهد: واقعیت این است که رشد اقتصادی مورد نظر به غایت بیکیفیت است و این همان مسالهای بود که حتی دستگاههای ذیربط داخلی نیز بارها به آن اشاره کردهاند. زیرا رشد بیکیفیت بنا بر تعریف رشد مبتنی بر خام فروشی، دلالی، سوداگری و ترویج تجارت پول است.
توفیقی بیان می کند: در حالی که مسالهای که برای کشور نجات بخش است افزایش فرصتهای شغلی مولد در کنار افزایش توان رقابت اقتصادی ملی است که ریشه در ارتقای بنیه تولید ملی دارد. واقعیت این است که رشد اقتصادی 95 هیچ یک از این ویژگیها را ندارد بنابراین رشد حاصل شده بیش از اینکه به کار ملت و کشور بیاید به کار رقابتهای جناحی و سیاسی میآید و گرهی از مشکلات کشور باز نخواهد کرد.
وی می افزاید: گشوده شدن این گره نیازمند توجه به یک واقعیت مهم است و آن هم اینکه ساختار نهادی ایران و طرز نگاه مدیریت اقتصادی کشور به مسائل به طرز افراط آمیزی تحت تاثیر منافع بخشهای غیرمولد است. مرکز آمار ایران در حالی نرخ بیکاری بهار سالجاری را 12.2 درصد معادل 3میلیون و 145هزار و 700 نفر اعلام کرد که بسیاری از کارشناسان اقتصادی با توجه به وضعیت رونق اقتصادی در سال گذشته، همواره نسبت به این مسئله هشدار داده بودند.
این کارشناس بازار کار بیان می کند: برای حل مشکل بیکاری باید بهدنبال راهکارهای بلندمدت و پایدار بود. به این ترتیب که از طریق رشد اقتصادی، بخش تولید و کالا و خدمات فعال شود تا به این ترتیب امکان جذب نیروی کاری که همهساله به بازار افراد جویای کار افزوده میشوند، فراهم شود.برای کاهش نرخ بیکاری جز همین طریق راه میانبری وجود ندارد؛ گرچه دولت میتواند از راههای غیراصولی اقداماتی انجام دهد که نرخ بیکاری بهصورت کوتاهمدت و صوری پایینتر نشان داده شود اما راه اصولی همان است که از طریق رشد میسر شود.