دولتها نیز مانند اشخاص در پایان سال، ارزیابیهای دقیقی از عملکرد و رفتار خود در سطح برنامههای کوتاه مدت و طولانی مدت انجام می دهند. حتی اگر در صورتی که هیچ برنامه ای در این سطح در برخی از کشورهای منطقه وجود نداشته باشد ، اما دولتها از مدت زمان یک سال برای انجام ارزیابیهای دورهای و مرحله ای از محاسبات عمومی استفاده میکنند که مهمترین وجهه آن را میتوان برای تصویب بودجه کشورها در طول یک سال دانست، مدتی معقول که نه خیلی طولانی و نه خیلی کوتاه است و به دولتها اجازه عملکرد و رفتارهای حاکمیتی در بخشهای مختلف را میدهد.
از این منظر میتوان از پایان سال جاری به عنوان نقطه عطفی برای ارزیابی عملکرد ملی عربستان در نتیجه تحولات سال گذشته یا مهم ترین این تحولات و دستاوردها استفاده کرد.
بررسی تحولات سال 2016 در مورد عربستان سعودی نشان میدهد که سالی مملو از تحولات سیاسی و غیرسیاسی داخلی و خارجی بوده است، تحولاتی که نمیتوان آنها را در یک پرونده واحد خلاصه کرد، چرا که عربستان به دنبال تلاش برای نقشآفرینی در پروندههای متراکم داخلی چه در زمینههای اقتصادی یا سیاسی یا پروندههای مربوط به آزادیها و حقوق بشر و حقوق زنان بوده و علاوه بر اینها محاکمه ها و نقض گسترده حقوق شهروندان را در دستور کار قرار داده است. از زاویه نگاه خارجی نیز وجهه بدی از عربستان در محافل بینالمللی و حقوقی و دیگر پروندههای داخلی این کشور به جا گذاشته شده است.
در ابعاد منطقهای و بینالمللی نیز پروندههای متراکمی روی هم انباشته شده است که از جنگ در یمن آغاز شده تا اوضاع منطقه خلیج فارس و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و به ویژه مداخله عربستان در تحولات بحرین و نقش این کشور در عراق و سوریه و لبنان و حتی لیبی و مصر و دیگر مناسبات عربستان با سایر کشورها نظیر آمریکا امتداد پیدا میکند. در این شرایط چگونه میتوان نقش عربستان را در تمامی این پروندهها و تحولات مورد بررسی قرار داد، آیا مقامات سیاسی رفتارهای لازم را در تمامی این پروندهها انجام داده اند یا اینکه در برخی یا اکثر آنها دچار قصور یا تقصیر شده اند ؟ آیا مجالی برای جبران خسارتها در بخش های مختلف وجود دارد؟
شکی نیست که کسانی که تحولات سیاسی عربستان سعودی را دنبال میکنند ، در سال 2016 با مجموعهای از شکستها مواجه می شوند که میتوان گفت نقاط مثبت محقق شده یا موجود را به حاشیه رانده است.
الف: شکستهای عربستان در عرصه جهانی و منطقهای
- مناسبات متزلزل و متشنج عربستان و آمریکا و انتقادات و حملات گسترده آمریکاییها علیه عربستان و اتهامزنی به آنها در حمایت از تروریسم و درز اطلاعتی از مسئولیت مقامات سعودی در انجام انفجارهای 11 سپتامبر به علاوه تصویب قانون جاستا مبنی بر اجازه دادن به محاکمه دولت و مسئولان سعودی در برابر دادگاههای آمریکا که قانونی بیسابقه در قوانین بینالمللی به شمار رفته و به عنوان سکویی دائمی برای هدف قراردادن عربستان و باجگیری از این کشور به کار می رود.
- جنگ در یمن و خسارتهای میدانی گسترده این جنگ به علاوه تخریب وجهه عربستان بهعنوان یکی از دولتهای قوی منطقه ای و اسلامی یکی از ابعاد این شکستها به شمار میرود. علاوه بر اینکه جنگ مذکور فرسایش مالی و اخلاقی گستردهای در اعتبار عربستان ایجاد کرد، هزینههای این جنگ چه در زمینه هزینههای مادی یا در زمینه تعداد قربانیان جنگ و تخریب زیرساختهای دولت یمن بالا رفته و در عین حال اهداف مشخص شده از این جنگ برای عربستان محقق نشده است.
آنچه در این جنگ به ثبت رسیده، ناتوانی ارتش عربستان در حمایت از تمامیت ارضی کشور در برابر یمنی هایی است که تصاویر تلویزیونی در بسیاری از موارد آنها را نشان میدهد که با پای برهنه مبارزه میکنند. علاوه بر اینها سعودیها در بسیاری از اقدامات امنیتی در زمینه کنترل تروریسم شکست خوردند و عناصر تروریستی در مناطق مختلف عربستان عملیاتهایی را انجام دادند که علامت سوال زیادی را در زمینه امنیت و اوضاع داخلی این کشور ایجاد کرده است.
- شکست در تحقق هر نوع دستاورد و پیشرفت استراتژیک در عراق یا سوریه با وجود تمامی هزینههایی که عربستان برای متحدانش در این کشورها مصرف میکند. دلیل این شکست نیز این است که نیروهای الحشد الشعبی در عراق و ارتش سوریه و حامیان آنها دستاوردهای زیادی را در موصل و حلب و سایر مناطق محقق کردند ، بدون این که پروژه سعودی ها در این کشورها با پیشرفت همراه باشد.
- سعودی ها شکست فضاحت باری را در پرونده لبنان متحمل شدند، آنها بعد از انتظار طولانی در برابر به قدرت رسیدن میشل عون کاندیدای حزبالله لبنان برای تصدی پست ریاست جمهوری تسلیم شدند. به این ترتیب سازش لبنان همان گونه که حزب متحد ایران یعنی حزب الله می خواست، به دست آمد و با انتقادات گسترده از سوی عربستان همراه شد. این در حالی است که واقعیت نشان میدهد که نه تنها عربستان مجبور به پذیرش عون شد، بلکه مجبور شد بلافاصله رسیدن وی به ریاست جمهروی عون را تبریک گفته و در رسانهها اینگونه وانمود کند که از وی حمایت میکند و هیئتهای سیاسی عالی رتبه ای را برای تبریک گفتن به رئیسجمهور لبنان که با حمایت حزبالله به این پست رسیده است ، عازم بیروت کند.
- شکست عربستان در مناسبات با مصر با وجود تمامی کمک های عربستان به طرف مصری و سفر ملک سلمان پادشاه عربستان به قاهره و امضای توافق نامههای متعدد با عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور این کشور از دیگر ابعاد شکست سیاستهای عربستان در سال 2016 است. با وجود تمامی اقدامات عربستان در این زمینه ، امروز مصر سیاست باز گستردهای را در قبال روسیه ایجاد کرده و به دنبال همگرایی با دولت سوریه و حاکمیت عراق بوده و این مواضع قاهره را از عربستان سعودی دور کرده است.
- شکست عربستان در اجرای پروژه اتحادیه خلیج فارس بین دولتهای شورای همکاری از دیگر ابعاد شکست ریاض در سیاست های منطقه ای خود است. این پیشنهاد را ملک سلمان در اجلاس سران منامه مطرح کرد. این در حالی است که هیچ پروژه واقعی برای برپایی این اتحادیه وجود ندارد و اتحادیه مذکور نیز مبانی و اهدافی که باید به آن برسد را در اختیار ندارد. برخی این گونه اعتقاد دارند که دیدگاه مذکور تلاشی برای پوشش تجمع جدید در خلیج فارس قبل از روی کار آمدن دولت جدید آمریکا به ریاست دونالد ترامپ است.
- برخی کارشناسان و تحلیلگران حضور انگلیس در نشست اخیر منامه را اقدامی پیش دستانه از سوی عربستان و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس قبل از هر نوع اقدام تحریک آمیز از سوی دولت ترامپ ارزیابی میکنند، این به معنی استمرار سیاست وابستگی به دیگران و درخواست حمایت از آنها است، چرا که میبینیم عربستان با پیشبینی فروپاشی حمایت آمریکا، به دنبال جلب حمایت انگلیس است.
- عربستان سعودی در جداسازی ارتباط بین روسیه و محور مقاومت و بازدارندگی منطقهای یا محور ایرانی- سوری شکست دیگری را به نام خود ثبت کرد. ریاض با وجود تمامی مشوقهای مالی و اقتصادی که به مسکو ارائه داد ، توانایی جذب روسیه به اردوگاه خود را نداشت. روسیه معتقد بود که حضورش در سوریه در راستای خدمت به استراتژی این کشور است و بیش از سرمایه گذاری های عربستان در این طرف و آن طرف برایش سودمند خواهد بود.
- شکست بزرگ دیگری که در سال 2016 برای عربستان به ثبت رسید، ناتوانی این کشور در مانعتراشی در روند اجرای توافق بین ایران و کشورهای 1+5 بود. این در حالی بود که تمامی مواضع و تحرکات عربستان برای به تعطیلی کشاندن و از بین بردن این توافق بود که بسیاری از محافل بینالمللی آن را پیروزی بزرگی برای سیاست و دیپلماسی ایران ارزیابی میکنند.
ب: شکست های عربستان در عرصه داخلی
- طرح محمد بن سلمان بن عبدالعزیز موسوم به دیدگاه 2030 ملاحظات زیادی را در برابر خود میبیند که بخشی از آنها از فروپاشی شرکتهای غول پیکر سعودی خبر می دهد که ید طولایی در روند سازندگی در عربستان داشته اند. علاوه بر ناتوانی شرکتهایی نظیر شرکت های "سعودی اوژه" و "آرامکو" میبینیم که شرایط به سمت ورشکستگی دولت عربستان پیش میرود.
- رسواییهای زیادی در زمینه شکست پروژههای ساختمانی و تاسیساتی در بخشهای مختلف در عربستان به علت فساد اداری و اهمال طرف های ناظر و اجرا کننده طرح ها مشاهده میشود. این اتفاقات تردیدهای زیادی را در رابطه با نحوه اجرای پروژهها و راهکارهای آن در عربستان ایجاد کرده است.
- رقابت داخلی بین شخصیتهای مختلف و خاندان های متعدد سعودی و پیامدهای آن بر اوضاع داخلی این کشور از دیگر ابعاد شکست سیاست داخلی عربستان به شمار میرود. رقابت مذکور تردید زیادی در رابطه با آینده سیاسی حاکمیت عربستان به وجود آورده و این تردیدها تبعات زیادی در ابعاد مختلف برای این کشور ایجاد کرده است.
- بازداشت ها و اعدام های گسترده از میان شخصیتهای برجسته طوائف و جریانهای مختلف به ویژه شیعیان باعث شده جنگ پاکسازی نژادی بر ضد شیعیان در عربستان آغاز شود، به گونهای که تجاوزهای صورت گرفته ضد شعائر دینی شیعیان و بازداشت عناصر مطرح آن به صورت واضح و صریح دنبال میشود.
علاوه بر وجهه بد عربستان در زمینه حقوق بشر و آزادیهای مدنی، نمیتوان از بدنامی این کشور در زمینه نقض حقوق بشر به ویژه در جنگ یمن سخن به میان نیاورد. امروزه بررسی گزارشهای مربوط به سازمان یونیسف نشان میدهد که این جنگ باعث کشته شدن یک کودک در هر ده دقیقه می شود و معدل سوءتغذیه در داخل یمن به بالاترین حد خود رسیده است. براساس آمارهای موجود حدود 2.2 میلیون کودک در یمن از سوءتغذیه شدید رنج میبرند و نیازمند توجه فوری هستند. حال باید دید چه کسی مسئولیت این اقدامات و جنگ افروزی عربستان را بر عهده می گیرد.