به گزارش مشرق، حمید حاجیعبدالوهاب، معاون اسبق امور اشتغال و کارآفرینی وزارت کار، با اشاره به آمار بیکاران و شاغلان که از سوی دولتها ارائه میشوند،اظهار داشت: این آمارها در کشور ما بر اساس پارامترهایی از قوانین سازمان بینالمللی کار ارائه میشود و با توجه به آن نرخهای اشتغال کامل، ناقص و نرخ بیکاری اعلام میشود.
وی افزود: در ارتباط این آمارها معمولاً نگاه دولتها به بخشهایی معطوف میشود که عملکرد بهتری را از خود نشان دهند و معمولاً این اشکالات و نگاه بخشی وجود دارد، چرا که تفاوت جدی در میان به کار گماردن بیکاران و ایجاد فرصت شغلی جدید وجود دارد و در کنار آن اشتغالی وجود دارد که نشان میدهد در آمارها به عنوان عملکرد دولت اعلام میشود در حالی که این اشتغالها ناقص بوده و یا بر اساس اعلام سازمان بینالمللی کار به عنوان یک شغل محسوب شدهاند؛ به عنوان مثال اشتغال یک ساعت در هفته قطعاً در جامعه به عنوان یک فرد شاغل قابل پذیرش است.
این کارشناس حوزه کار و کارآفرینی معتقد است که فرصت شغلی با ایجاد شغل برای صرفاً بیکاران تفاوت معناداری دارد به طوری که اگر شخصی به عنوان کارمند استخدام دستگاهی باشد، با توجه به فرصتهای شغلی ساعاتی را به شغل بعدی میپردازد در حالی که همچنان بیکاران سر جای قبلی خود هستند و تغییری احساس نمیشود.
وی با اشاره به اینکه حدود 10 درصد از شاغلان فعلی از نظر مفاد سازمان بینالمللی کار، به عنوان شاغلان ناقص محسوب میشوند که این موضوع به معنی اشتغال کمتر از 44 ساعت در هفته در کشور ما است، گفت: در کشور ما اگر شخصی در هفته کاری گذشته خود یک ساعت کار کرده باشد، به عنوان شاغل محسوب میشود، بنابر این دولتها از دریچه سلایق شخصی خود به این موضوعات مینگرند.
حاجیعبدالوهاب با اشاره به اینکه در سالهای 92 تا کنون نیز آمارهای ارائه شده مبنی بر ایجاد 750 هزار شغل غیرعقلایی بوده و همچنین اعلام اینکه تنها به طور میانگین سالانه 75 هزار شغل در سالهای 87 تا 92 ایجاد شده، غیر منطقی است، تصریح کرد: اگر جمع استخدامهای دولتی در سالهای 88 تا 92 جمع شود به تنهایی بیش از میزانی است که اعلام میکنند.
وی گفت: در طول سالهای 84 تا سال 92 نیز دستگاههایی همچون کمیته امداد و بهزیستی صدها هزار شغل ایجاد کردهاند، گفت: اینکه به طور متوسط 75 هزار شغل در بین سالهای 84 تا 92 ایجاد شده یک نوع جمع جبری است که در نوع گفتار خود غیرعقلایی است.
این کارشناس بازار کار با فرض این مسئله که اگر در سال 84، 23 میلیون شغل وجود داشته باشد و این میزان در 8 سال بعد به 23 میلیون و 500 هزار نفر برسد، چه مقدار شغل ایجاد شده، گفت: مسئولان با مابهالتفاوت میزان اشتغال در سالهای 84 و سال 92 را تقسیم بر تعداد سالها کردهاند و رقمی را به عنوان میزان اشتغال ایجاد شده اعلام کردند در حالی که این نحوه اعلام آمار به صورت سلیقهای است و واقعیت این است که در بازار بسیاری از شاغلان بازنشسته شده و نیروهای جدیدی به جای آنان به کار گمارده شدهاند و از طرفی بسیاری از نیروها خودشان را برای امور دیگر بازخرید کردهاند.
وی گفت:اگر به مجموعه مسائل موجود در رابطه با بازار کار توجه نکنیم، در واقع به سمت مردمفریبی پیش میرویم به عنوان مثال در بخش کشاورزی با توجه به تعبیر روش کار از سمت سنتی به مکانیزه بسیاری از مشاغل و نیروی کار دستی و سنتی حذف شدند اما این به این مفهوم نیست که اشتغال این افراد به طور کامل از بین رفته است.
حاجی عبدالوهاب با اشاره به اینکه با تغییر نگرش شغلی، بسیاری از شاغلان وارد حوزههای صنعت و خدمات شدهاند، تصریح کرد: اساساً نظام کنترلی ما در بازار کار و اعلام آمار مربوط به آن کاملاً بر اساس نمونهگیری و تعمیم آن به کل جامعه است اما در کشورهای پیشرفته افراد از لحظه بیکاری تا زمان اشتغال به کار مجدد به طور کامل رصد شده و آمار مربوط به آن با دقت بالایی به طور سیستماتیک اعلام میشود.
معاون اسبق امور اشتغال و کارآفرینی وزارت کار با تأکید بر اینکه هیچ دستگاهی و حتی مرکز آمار ایران نمیتواند به طور دقیق اعلام کند که میزان 750 هزار شغل ایجاد شده در سالهای گذشته به چه آدرسی هستند،گفت: معلوم نیست این افرادی که اعلام میشوند واقعا از افراد بیکاری بودهاند که مجدداً وارد بازار کار شدهاند یا خیر، بنابر این رصد این افراد در کشور ما امکانپذیر نیست.
وی گفت: بسیاری از بیکاران از روی ناچاری و گذران معیشت مجبور هستند ساعاتی در کوچه و خیابان به کاری مشغول شوند اما از نظر جامعه این افراد همچنان بیکار بوده و هیچ شغلی برایشان نمیتوان متصور بود.
حاجیعبدالوهاب معتقد است که دستگاهها و دولتها با هر گرایشی به دنبال این هستند که خود را در مقوله ایجاد اشتغال و کنترل بیکاری موفق جلوه دهند و برای این اقدامات دولت قبلی را همواره زیر سؤال میبرند.
وی گفت: در سالهای 84 تا 92 علاوه بر استخدامهای دولتی در دستگاههای مختلف و اشتغال به کار بیکاران و فارغالتحصیلان بسیاری از کارخانجات و بنگاههای خرد و متوسط افتتاح شدند که نشان میدهد میزان اشتغال ایجاد شده چقدر است. در کنار آن گروههایی همانند بهزیستی و کمیته امداد مشاغل بسیاری را با کارآفرینیهای مختلف ایجاد کردهاند.
معاون اسبق امور اشتغال و کارآفرینی وزارت کار گفت: به دنبال کاهش تقاضا برای کار در بازار و همچنین فرآیند کاهش عرضه نیروی کار مسئولان در سالهای گذشته اعلام میکنند که حجم بیکاری را کنترل کردهایم در حالی که کنترل این شرایط به معنای کاهش تقاضا است و فارعالتحصیلان لیسانسه میل به تحصیل به مقاطع بالاتر پیدا کردهاند.
وی گفت: درباره فارغالتحصیلان دانشگاهی در اوایل سال 84 تعداد ورودیهای کارشناسی مشخص بود و اکنون با بررسی شرایط موجود در حال حاضر حجم ورودی به مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا نسبت به سالهای 87 و 88 افزایش چشمگیری یافته است، بنابر این در سالهای آتی با جویندگان کار با تحصیلات عالیه مواجه خواهیم شد.
این کارشناس بازار کار و کارآفرینی مهمترین علت وجود مشکل در عدم امکان اشتغال برای فارغالتحصیلان دانشگاهی را سنخیت نداشتن نیازهای بازار کار با آموزشهای ارائه شده دانست و تأکید کرد: این نظام آموزشی با بازار کار رابطه دوسویه ندارند.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه نسبت به عدم توجه به شورای عالی اشتغال در سالهای گذشته انتقاد کرد و گفت: با توجه به قانون مسئولان به همان نشستهای 6 ماه یکبار شورای عالی اشتغال بسنده کردند در حالی که در سال 84 تا 92 این نشستهای شورای عالی اشتغال هر 15 روز یکبار تشکیل میشد؛در اینباره نیت این نیست که بگوییم که همه تصمیمات در این دوره درست بوده است اما دغدغه جدی مسئولان موضوع اشتغال بود.
وی گفت:بنگاههای بزرگ و متوسط نیاز به ارز دارند و در کنار آن به دلیل وجود تحریمها با عدم ورود تکنولوژی دست به گریبان هستند و این موضوع تعدیل نیروی کار را به دنبال داشته است، بنابر این راهکار اصلی همه دولتها در این باره توجه به بنگاههای خرد به کسب و کارهای کوچک است که در این باره اقدام جدی انجام نمیشود.
وی افزود: در ارتباط این آمارها معمولاً نگاه دولتها به بخشهایی معطوف میشود که عملکرد بهتری را از خود نشان دهند و معمولاً این اشکالات و نگاه بخشی وجود دارد، چرا که تفاوت جدی در میان به کار گماردن بیکاران و ایجاد فرصت شغلی جدید وجود دارد و در کنار آن اشتغالی وجود دارد که نشان میدهد در آمارها به عنوان عملکرد دولت اعلام میشود در حالی که این اشتغالها ناقص بوده و یا بر اساس اعلام سازمان بینالمللی کار به عنوان یک شغل محسوب شدهاند؛ به عنوان مثال اشتغال یک ساعت در هفته قطعاً در جامعه به عنوان یک فرد شاغل قابل پذیرش است.
این کارشناس حوزه کار و کارآفرینی معتقد است که فرصت شغلی با ایجاد شغل برای صرفاً بیکاران تفاوت معناداری دارد به طوری که اگر شخصی به عنوان کارمند استخدام دستگاهی باشد، با توجه به فرصتهای شغلی ساعاتی را به شغل بعدی میپردازد در حالی که همچنان بیکاران سر جای قبلی خود هستند و تغییری احساس نمیشود.
وی با اشاره به اینکه حدود 10 درصد از شاغلان فعلی از نظر مفاد سازمان بینالمللی کار، به عنوان شاغلان ناقص محسوب میشوند که این موضوع به معنی اشتغال کمتر از 44 ساعت در هفته در کشور ما است، گفت: در کشور ما اگر شخصی در هفته کاری گذشته خود یک ساعت کار کرده باشد، به عنوان شاغل محسوب میشود، بنابر این دولتها از دریچه سلایق شخصی خود به این موضوعات مینگرند.
حاجیعبدالوهاب با اشاره به اینکه در سالهای 92 تا کنون نیز آمارهای ارائه شده مبنی بر ایجاد 750 هزار شغل غیرعقلایی بوده و همچنین اعلام اینکه تنها به طور میانگین سالانه 75 هزار شغل در سالهای 87 تا 92 ایجاد شده، غیر منطقی است، تصریح کرد: اگر جمع استخدامهای دولتی در سالهای 88 تا 92 جمع شود به تنهایی بیش از میزانی است که اعلام میکنند.
وی گفت: در طول سالهای 84 تا سال 92 نیز دستگاههایی همچون کمیته امداد و بهزیستی صدها هزار شغل ایجاد کردهاند، گفت: اینکه به طور متوسط 75 هزار شغل در بین سالهای 84 تا 92 ایجاد شده یک نوع جمع جبری است که در نوع گفتار خود غیرعقلایی است.
این کارشناس بازار کار با فرض این مسئله که اگر در سال 84، 23 میلیون شغل وجود داشته باشد و این میزان در 8 سال بعد به 23 میلیون و 500 هزار نفر برسد، چه مقدار شغل ایجاد شده، گفت: مسئولان با مابهالتفاوت میزان اشتغال در سالهای 84 و سال 92 را تقسیم بر تعداد سالها کردهاند و رقمی را به عنوان میزان اشتغال ایجاد شده اعلام کردند در حالی که این نحوه اعلام آمار به صورت سلیقهای است و واقعیت این است که در بازار بسیاری از شاغلان بازنشسته شده و نیروهای جدیدی به جای آنان به کار گمارده شدهاند و از طرفی بسیاری از نیروها خودشان را برای امور دیگر بازخرید کردهاند.
وی گفت:اگر به مجموعه مسائل موجود در رابطه با بازار کار توجه نکنیم، در واقع به سمت مردمفریبی پیش میرویم به عنوان مثال در بخش کشاورزی با توجه به تعبیر روش کار از سمت سنتی به مکانیزه بسیاری از مشاغل و نیروی کار دستی و سنتی حذف شدند اما این به این مفهوم نیست که اشتغال این افراد به طور کامل از بین رفته است.
حاجی عبدالوهاب با اشاره به اینکه با تغییر نگرش شغلی، بسیاری از شاغلان وارد حوزههای صنعت و خدمات شدهاند، تصریح کرد: اساساً نظام کنترلی ما در بازار کار و اعلام آمار مربوط به آن کاملاً بر اساس نمونهگیری و تعمیم آن به کل جامعه است اما در کشورهای پیشرفته افراد از لحظه بیکاری تا زمان اشتغال به کار مجدد به طور کامل رصد شده و آمار مربوط به آن با دقت بالایی به طور سیستماتیک اعلام میشود.
معاون اسبق امور اشتغال و کارآفرینی وزارت کار با تأکید بر اینکه هیچ دستگاهی و حتی مرکز آمار ایران نمیتواند به طور دقیق اعلام کند که میزان 750 هزار شغل ایجاد شده در سالهای گذشته به چه آدرسی هستند،گفت: معلوم نیست این افرادی که اعلام میشوند واقعا از افراد بیکاری بودهاند که مجدداً وارد بازار کار شدهاند یا خیر، بنابر این رصد این افراد در کشور ما امکانپذیر نیست.
وی گفت: بسیاری از بیکاران از روی ناچاری و گذران معیشت مجبور هستند ساعاتی در کوچه و خیابان به کاری مشغول شوند اما از نظر جامعه این افراد همچنان بیکار بوده و هیچ شغلی برایشان نمیتوان متصور بود.
حاجیعبدالوهاب معتقد است که دستگاهها و دولتها با هر گرایشی به دنبال این هستند که خود را در مقوله ایجاد اشتغال و کنترل بیکاری موفق جلوه دهند و برای این اقدامات دولت قبلی را همواره زیر سؤال میبرند.
وی گفت: در سالهای 84 تا 92 علاوه بر استخدامهای دولتی در دستگاههای مختلف و اشتغال به کار بیکاران و فارغالتحصیلان بسیاری از کارخانجات و بنگاههای خرد و متوسط افتتاح شدند که نشان میدهد میزان اشتغال ایجاد شده چقدر است. در کنار آن گروههایی همانند بهزیستی و کمیته امداد مشاغل بسیاری را با کارآفرینیهای مختلف ایجاد کردهاند.
معاون اسبق امور اشتغال و کارآفرینی وزارت کار گفت: به دنبال کاهش تقاضا برای کار در بازار و همچنین فرآیند کاهش عرضه نیروی کار مسئولان در سالهای گذشته اعلام میکنند که حجم بیکاری را کنترل کردهایم در حالی که کنترل این شرایط به معنای کاهش تقاضا است و فارعالتحصیلان لیسانسه میل به تحصیل به مقاطع بالاتر پیدا کردهاند.
وی گفت: درباره فارغالتحصیلان دانشگاهی در اوایل سال 84 تعداد ورودیهای کارشناسی مشخص بود و اکنون با بررسی شرایط موجود در حال حاضر حجم ورودی به مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا نسبت به سالهای 87 و 88 افزایش چشمگیری یافته است، بنابر این در سالهای آتی با جویندگان کار با تحصیلات عالیه مواجه خواهیم شد.
این کارشناس بازار کار و کارآفرینی مهمترین علت وجود مشکل در عدم امکان اشتغال برای فارغالتحصیلان دانشگاهی را سنخیت نداشتن نیازهای بازار کار با آموزشهای ارائه شده دانست و تأکید کرد: این نظام آموزشی با بازار کار رابطه دوسویه ندارند.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه نسبت به عدم توجه به شورای عالی اشتغال در سالهای گذشته انتقاد کرد و گفت: با توجه به قانون مسئولان به همان نشستهای 6 ماه یکبار شورای عالی اشتغال بسنده کردند در حالی که در سال 84 تا 92 این نشستهای شورای عالی اشتغال هر 15 روز یکبار تشکیل میشد؛در اینباره نیت این نیست که بگوییم که همه تصمیمات در این دوره درست بوده است اما دغدغه جدی مسئولان موضوع اشتغال بود.
وی گفت:بنگاههای بزرگ و متوسط نیاز به ارز دارند و در کنار آن به دلیل وجود تحریمها با عدم ورود تکنولوژی دست به گریبان هستند و این موضوع تعدیل نیروی کار را به دنبال داشته است، بنابر این راهکار اصلی همه دولتها در این باره توجه به بنگاههای خرد به کسب و کارهای کوچک است که در این باره اقدام جدی انجام نمیشود.