به گزارش مشرق، مهدی فضائلی در یادداشتی با عنوان "صمیمانه با دوستان هم جبههای" به بیان 6 نکته پیرامون «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی » پرداخته است.
«جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی » نهفقط ازاینجهت که حرکتی خلاقانه است بلکه به علت سازوکار پایین به بالا و لحاظ کردن آراء بدنه نیروهای ارزشی و همچنین پایان دادن به یک بیتحرکی و آماده کردن بستر مناسبی برای فعالیت نیروهای انقلاب،شایسته حمایت و همراهی است.
این اقدام نوآورانه که در درون خود،حامل جسارت و ریسکپذیری تحسینبرانگیزی هم هست،باید بهدقت مراقبت شود تا براثر برخی خطاها و رفتارهای نسنجیده محتمل،ابتر نماند و بتواند راه پرفراز و فرود پیش رو را با موفقیت طی کند.
تشکیل جبهه مردمی انقلاب اسلامی و سازوکارهای پیشبینیشده برای آن،بیانگر ارتقای بلوغ سیاست ورزی طیفهای گستردهای از نیروهای انقلاب اسلامی هم هست.
این یادداشت برخی از اهم نکاتی است که هرچند موردتوجه دستاندرکاران جبهه مردمی باشد اما از نگاه نویسنده،تأکید و توجه تام به آنها در عمل، میتواند به موفقیت بیشتر این جبهه مدد برساند.
نخستین نکته، هدفگذاری بلندمدت و نه مقطعی است.این نوع هدفگذاری موجب میشود اولاً همتهای بلند جذب این حرکت شوند و ثانیاً اهداف کوتاهمدت مانند انتخابات نیز در راستای اهداف بلندمدت طراحی شوند.
پرهیز از روزمرگی، از دیگر آثار هدفگذاری بلندمدت است.
باتوجه به نکته قبل، دومین توصیه به دوستانم این است که هدفگذاری برای انتخابات سال ۹۶ که حتماً و با جدیت باید در دستور کار باشد،«تغییر شرایط کنونی بهویژه در حوزه اقتصاد و معیشت» باشد.
شرایط امروز کشور در تراز و شأن انقلابی به عظمت انقلاب اسلامی و مردم باکرامت ایران نیست.
اگرچه یکی از لوازم این تغییر،تغییر در مدیریت دستگاه اجرایی کشور است و هرچند مثل آفتاب تابان! روشن است که دولت ناکارآمد فعلی نمیتواند،در تراز و شأن موردنیاز انقلاب اسلامی و مردم ایران تصمیم بگیرد و اقدام کند اما این هدفگذاری لوازم دیگری هم دارد و با «نه به روحانی» محقق نمیشود!
معرفی چهرهای کارآمد برای تصدی قوه مجریه و پیگیری اقدامات اصلاحی در دستگاههای دیگر ازجمله قوه قضاییه ،از دیگر لوازم دستیابی به این تغییر است.
سومین مطلب، پرهیز مجدانه از هر نوع موضعگیری و رفتاری است که احساس دوقطبی جدیدی را به وجود آورد.
دوستان هم جبههای متوجه هستند که یکی از دلایلی که رهبر حکیم انقلاب موافق ورود مجدد آقای احمدینژاد به رقابتهای انتخاباتی سال ۹۶ نبودند،ظرفیت وی برای ایجاد دوقطبی دوباره در جامعه بود.لذا باید مراقبت کنند،جای خالی احمدینژاد را پر نکنند!
هدفگذاری «نه به روحانی» ضمن اینکه هدف کوچکی برای این حرکت بزرگ به شمار میرود،به شکلگیری دوقطبی کمک میکند.
پرهیز از ورود به دوقطبیهای جعلی و نازل دیگر مانند برجام و ضد برجام،موافق و مخالف کنسرت،موافق و مخالف شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و موافق و مخالف شادی مردم از دیگر مواردی است که باید مورد مراقبت کامل باشد.
چهارمین نکته،پرهیز مؤکد از ورود به هر نوع مجادله درون جبههای است.
ممکن است برخی دوستان غالباً مخلص و پرشور و حرارت اما شاید کمتوجه به اولویتبندی مسائل،قلم و زبان از نیام کشیده و دوستان هم جبههای خود را مورد اعتراض قرار دهند و اسباب شادی رقبا را فراهم آورند.
پاسخ دوستان جبهه مردمی به این گروه از دوستان خود،این باشد(صرفنظر از شأن نزول این آیه):«لئن بَسطتَ ان یَدکَ لِتَقتُلنی ما آنَا بِباسِط آن یَدیّ الیکَ لِاقتُلک ِانّی اخاف اللهُ ربّ العالَمین»!
اما پنجمین نکته اینکه،این جبهه نه جبهه رهبری است و نهتنها جبههای که نیروهای انقلاب میتوانند در آن فعالیت کنند.البته حتماً» و بدون تردید نیروهایی که در این جبهه گرد هم آمدهاند جمعی از وفادارترین نیروها به ارزشهای انقلاب اسلامی و زعیم حکیم آن حضرت آیتالله امام خامنهای هستند.
«جبهه مردمی انقلاب اسلامی» در تطبیق بامسمای خود صادق است اما نفی ما عدا نمیکند!
و ششمین و آخرین نکته،ضرورت تداوم نوآوری درحرکتهای بعدی جبهه مردمی است.
یعنی همانگونه که شکلگیری و شروع فعالیت جبهه،نوآورانه و مبتکرانه بود،در ادامه نیز باید برای نوآوری جایگاه خاص قائل باشند.
شفافیت،معرفی تیم ریاستجمهوری و بهرهگیری از شیوههایی جدید،مؤثر و کمهزینه در تبلیغات ازجمله این نوآوریها میتواند باشد.
«جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی » نهفقط ازاینجهت که حرکتی خلاقانه است بلکه به علت سازوکار پایین به بالا و لحاظ کردن آراء بدنه نیروهای ارزشی و همچنین پایان دادن به یک بیتحرکی و آماده کردن بستر مناسبی برای فعالیت نیروهای انقلاب،شایسته حمایت و همراهی است.
این اقدام نوآورانه که در درون خود،حامل جسارت و ریسکپذیری تحسینبرانگیزی هم هست،باید بهدقت مراقبت شود تا براثر برخی خطاها و رفتارهای نسنجیده محتمل،ابتر نماند و بتواند راه پرفراز و فرود پیش رو را با موفقیت طی کند.
تشکیل جبهه مردمی انقلاب اسلامی و سازوکارهای پیشبینیشده برای آن،بیانگر ارتقای بلوغ سیاست ورزی طیفهای گستردهای از نیروهای انقلاب اسلامی هم هست.
این یادداشت برخی از اهم نکاتی است که هرچند موردتوجه دستاندرکاران جبهه مردمی باشد اما از نگاه نویسنده،تأکید و توجه تام به آنها در عمل، میتواند به موفقیت بیشتر این جبهه مدد برساند.
نخستین نکته، هدفگذاری بلندمدت و نه مقطعی است.این نوع هدفگذاری موجب میشود اولاً همتهای بلند جذب این حرکت شوند و ثانیاً اهداف کوتاهمدت مانند انتخابات نیز در راستای اهداف بلندمدت طراحی شوند.
پرهیز از روزمرگی، از دیگر آثار هدفگذاری بلندمدت است.
باتوجه به نکته قبل، دومین توصیه به دوستانم این است که هدفگذاری برای انتخابات سال ۹۶ که حتماً و با جدیت باید در دستور کار باشد،«تغییر شرایط کنونی بهویژه در حوزه اقتصاد و معیشت» باشد.
شرایط امروز کشور در تراز و شأن انقلابی به عظمت انقلاب اسلامی و مردم باکرامت ایران نیست.
اگرچه یکی از لوازم این تغییر،تغییر در مدیریت دستگاه اجرایی کشور است و هرچند مثل آفتاب تابان! روشن است که دولت ناکارآمد فعلی نمیتواند،در تراز و شأن موردنیاز انقلاب اسلامی و مردم ایران تصمیم بگیرد و اقدام کند اما این هدفگذاری لوازم دیگری هم دارد و با «نه به روحانی» محقق نمیشود!
معرفی چهرهای کارآمد برای تصدی قوه مجریه و پیگیری اقدامات اصلاحی در دستگاههای دیگر ازجمله قوه قضاییه ،از دیگر لوازم دستیابی به این تغییر است.
سومین مطلب، پرهیز مجدانه از هر نوع موضعگیری و رفتاری است که احساس دوقطبی جدیدی را به وجود آورد.
دوستان هم جبههای متوجه هستند که یکی از دلایلی که رهبر حکیم انقلاب موافق ورود مجدد آقای احمدینژاد به رقابتهای انتخاباتی سال ۹۶ نبودند،ظرفیت وی برای ایجاد دوقطبی دوباره در جامعه بود.لذا باید مراقبت کنند،جای خالی احمدینژاد را پر نکنند!
هدفگذاری «نه به روحانی» ضمن اینکه هدف کوچکی برای این حرکت بزرگ به شمار میرود،به شکلگیری دوقطبی کمک میکند.
پرهیز از ورود به دوقطبیهای جعلی و نازل دیگر مانند برجام و ضد برجام،موافق و مخالف کنسرت،موافق و مخالف شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و موافق و مخالف شادی مردم از دیگر مواردی است که باید مورد مراقبت کامل باشد.
چهارمین نکته،پرهیز مؤکد از ورود به هر نوع مجادله درون جبههای است.
ممکن است برخی دوستان غالباً مخلص و پرشور و حرارت اما شاید کمتوجه به اولویتبندی مسائل،قلم و زبان از نیام کشیده و دوستان هم جبههای خود را مورد اعتراض قرار دهند و اسباب شادی رقبا را فراهم آورند.
پاسخ دوستان جبهه مردمی به این گروه از دوستان خود،این باشد(صرفنظر از شأن نزول این آیه):«لئن بَسطتَ ان یَدکَ لِتَقتُلنی ما آنَا بِباسِط آن یَدیّ الیکَ لِاقتُلک ِانّی اخاف اللهُ ربّ العالَمین»!
اما پنجمین نکته اینکه،این جبهه نه جبهه رهبری است و نهتنها جبههای که نیروهای انقلاب میتوانند در آن فعالیت کنند.البته حتماً» و بدون تردید نیروهایی که در این جبهه گرد هم آمدهاند جمعی از وفادارترین نیروها به ارزشهای انقلاب اسلامی و زعیم حکیم آن حضرت آیتالله امام خامنهای هستند.
«جبهه مردمی انقلاب اسلامی» در تطبیق بامسمای خود صادق است اما نفی ما عدا نمیکند!
و ششمین و آخرین نکته،ضرورت تداوم نوآوری درحرکتهای بعدی جبهه مردمی است.
یعنی همانگونه که شکلگیری و شروع فعالیت جبهه،نوآورانه و مبتکرانه بود،در ادامه نیز باید برای نوآوری جایگاه خاص قائل باشند.
شفافیت،معرفی تیم ریاستجمهوری و بهرهگیری از شیوههایی جدید،مؤثر و کمهزینه در تبلیغات ازجمله این نوآوریها میتواند باشد.