به گزارش مشرق، محرومیت استقلال از نقل و انتقالات کافی بود تا زنگ خطر جدی برای باشگاههای ایرانی به صدا در آید آن هم به دنبال شکایت بازیکنی که تا پایان همین فصل گذشته در جمع آبیپوشان حضور داشت، اما فیفا به سرعت در خصوص پرونده مطالبات عادل شیحی از باشگاه استقلال تصمیمگیری کرد، رأی داد و پس از عمل نکردن استقلالیها به رأی این باشگاه با ممنوع شدن از نقل و انتقالات جریمه شد.
چند نکته در پس این اتفاق وجود دارد. ابتدای امر تغییر رویه فیفا با ریاست جیانی اینفانتینو است. معمولاً پروندههای اینچنینی و شکایت بازیکنان یا مربیان خارجی از باشگاههای ایرانی به فیفا برای رسیدن به مطالباتشان به پروندهای پیچیده تبدیل میشد و مدتها طول میکشید تا رأیی در این خصوص صادر شود. نمونه این پروندهها نیز شکایت تونی اولیویرا از باشگاه تراکتورسازی است که به دو دوره قبل که در این تیم حضور داشت مربوط میشود و مدتها زمان برد تا فیفا در این خصوص رأی صادر کند. حتی پرونده شکایت مانوئل ژوزه از باشگاه پرسپولیس هم که همچنان جریان دارد و پرسپولیسیها به دنبال راهی برای به توافق رسیدن هستند، جزو این پروندههاست. پروندههایی که مربوط به دوره ریاست سپ بلاتر میشود و کمیته انضباطی فیفا در صدور رأی سرعت عملی نداشت. شاید همین روند باعث شده باشگاههای ایرانی نظیر استقلال رسیدگی فیفا و آرای کمیته انضباطیاش را چندان جدی نگیرند و امروز با محرومیتی چون ممنوعیت از نقل و انتقالات روبهرو شوند.
مسئله بعدی که بارها درباره آن صحبت شده نحوه ورود بازیکنان خارجی به فوتبال ایران است، اما بسیاری از باشگاهها و مدیران که یا تجربهای ندارند و شاید منافعی دارند، توجهی به این موضوع نمیکنند. به طور مثال مشخص نیست که این بازیکنها از طریق چند واسطه وارد فوتبال ایران میشوند که وقتی پای مشکلی به وجود میآید، باشگاهها نمیدانند با چه کسی طرف حساب هستند. واسطههایی که هر کدام به دنبال سهمی هستند و در نهایت چنین مسئلهای باعث میشود بازیکنی که 50 تا 100 هزار دلار قیمت واقعیاش است با 300 هزار دلار به ایران بیاید و در این بین پول بیشتر نصیب واسطهها، مدیر برنامهها و حتی در برخی موارد نصیب مدیران و مربیان شود. بازیکنانی که کیفیت لازم را هم ندارند، باشگاهها به دنبال نارضایتی و مشکلات مالیشان ترجیح میدهند پول کامل آنها را پرداخت نکنند و پولی که ارزش واقعی بازیکن است را به او بدهند. دریغ از اینکه قرارداد امضا شده ملاک است و همان بازیکن یا مربی وقتی پول کامل خود را دریافت نمیکند، تصمیم میگیرد به فیفا شکایت کند و باشگاههای ایرانی با اقدام قانونی محکوم میشوند.
همه این مسائل را یک طرف ماجرا بگذاریم و طرف دیگر ماجرا، نداشتن تخصص باشگاهها در مسائل حقوقی و امور بینالمللی است. در این زمینه بودهاند باشگاههایی که پول بازیکنان یا مربیان شاکی خود را پرداخت کردهاند، اما به دلیل عدم ارائه سند یا مدرکی دال بر اینکه این پول پرداخت شده ندارند. انتخاب نکردن راهی قانونی برای پرداخت پول هم یکی از این مسائل است که بازیکنان و مربیان بعدها میتوانند ادعا کنند پولی دریافت نکردهاند و در این بین وکلای حقوقی باشگاهها نیز مدرکی برای اثبات حرف خود در فیفا ندارند و محکوم میشوند. نمونه این اتفاق برای باشگاه تراکتورسازی و تونی اولیویرا افتاد که فیفا این باشگاه تبریزی را محکوم به پرداخت پولی کرد که قبلاً پرداخت شده بود. این مربی پرتغالی برای اینکه دوباره به تراکتورسازی بیاید، شکایت خود را پس گرفت و مشخص شد پولش را قبلاً گرفته است، اما تراکتورسازان مدارک کافی برای اثبات حرفشان در کمیته انضباطی فیفا را نداشتند. البته در ماجرای ریوالدو بازیکن برزیلی استقلال هم رخ داد و بحث درباره 40 هزار دلار او مدتها در صدر اخبار قرار داشت.
در این میان گویا مدیران باشگاههای ایرانی در زمینه اقتصادی نیز مصلحت اندیشی و آینده نگری ندارند که اگر داشتند، شاید دچار ضرر و زیانهای شدید مالی نمیشدند. به طور مثال وقتی پول در باشگاه وجود دارد و به جای پرداخت مطالبات بازیکنان خارجی برای جلوگیری از شکایت صرف هزینههای دیگر میشود، باشگاه دچار ضررهای مالی بیشتر میشود. از یک طرف محکوم به پرداخت پول طلبکاران خود هستند و از طرف دیگر وقتی شکایتی از آنها صورت میگیرد، وکیلی برای دفاع از حقوق باشگاه باید راهی کمیته انضباطی شود که دستمزد وکیل هزینه دیگری برای باشگاهها دارد. تجربه نشان داده فیفا جریمهای نیز برای باشگاهها بابت پرداخت نکردن به موقع مطالبات در نظر میگیرد که به این شکل مطالبات بازیکنان تا دو برابر افزایش پیدا میکند و این هزینههای گزاف، ضرر بزرگی به باشگاهها وارد میکند.
این اتفاقات فقط بخشی از مشکلاتی است که باشگاههای ایرانی در مواجهه با بازیکنان و مربیان خارجی با آن مواجه هستند. ضمن اینکه فقط بازیکنان و مربیان خارجی هستند که تصمیم میگیرند به فیفا شکایت کنند و خیلیهای دیگر هستند که شکایت خود را به فیفا نمیبرند. بازیکنان و مربیان داخلی که باوجود نرسیدن به پولشان همچنان منتظر مصالحه هستند؛ نظیر صمد مرفاوی با باشگاه استقلال، وحید هاشمیان و نعیم سعداوی با باشگاه پرسپولیس و خیلیهای دیگر که از خیلی از باشگاهها طلبکارند و رأی کمیته انضباطی هم دارند، اما به پولشان نمیرسند. مسلماً اگر این افراد هم شکایت خود را به فیفا ببرند، دردسر باشگاههای ایرانی چند برابر میشود.
فیفا با ریاست جیانی اینفانتینو در تمام بخشها، نه فقط کمیته انضباطی نشان داده با مسائل جدیتر برخورد میکند. به نوعی میتوان گفت تغییر رویکرد فیفا نشان میدهد «این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست» و ممکن است آرای فیفا یقه بسیاری از باشگاهها را بگیرد. باشگاههایی مانند پرسپولیس که درگیر پرونده مانوئل ژوزه است یا تراکتورسازی که گفته میشود با فلاویو لوپز هنوز تسویه حساب نکرده است. حتی باشگاه ملوان که در لیگ دسته اول برای صعود به لیگ برتر میجنگد به دنبال شکایت یکی از بازیکنان خارجی فصل گذشتهاش تهدید به کسر امتیاز شده و این تهدیدها اگر جدی شود، ممکن است به ضرر تیمهای اینچنینی شود. تیمهایی نظیر پرسپولیس و تراکتورسازی که برای قهرمانی لیگ تلاش میکنند یا ملوان که به فکر بازگشت به لیگ برتر است و باید این زنگ خطر را جدی گرفت.
در مجموع باید گفت عدم تخصص بسیاری از افرادی که به عنوان مدیران باشگاهها انتخاب میشوند و نداشتن هدف جز نتیجه گرفتنهای مقطعی باعث میشود این مشکلات به وجود آید و هزینههای مادی و معنوی زیادی روی دست ورزش ایران بگذارد. همین هدفهای کوتاه مدت و عدم تخصص باعث میشود که بازیکنانی بیکیفیت به فوتبال ایران بیایند و بعد هم هشدارهای فیفا جدی نگیرند و چنین مشکلاتی رخ دهد. البته که نباید از مماشات کمیته انضباطی و فدراسیون فوتبال ایران که اجازه میدهند تیمهای بدهکار بازی کنند به راحتی گذشت چرا که برخی از همین مدیران غیرمتخصص تصور میکنند نهادهای بینالمللی همانند نهادهای داخلی در این قضیه کوتاه میآیند. به هر حال باید دید استقلال برای سایر تیمها درس عبرت میشود یا خیر.
چند نکته در پس این اتفاق وجود دارد. ابتدای امر تغییر رویه فیفا با ریاست جیانی اینفانتینو است. معمولاً پروندههای اینچنینی و شکایت بازیکنان یا مربیان خارجی از باشگاههای ایرانی به فیفا برای رسیدن به مطالباتشان به پروندهای پیچیده تبدیل میشد و مدتها طول میکشید تا رأیی در این خصوص صادر شود. نمونه این پروندهها نیز شکایت تونی اولیویرا از باشگاه تراکتورسازی است که به دو دوره قبل که در این تیم حضور داشت مربوط میشود و مدتها زمان برد تا فیفا در این خصوص رأی صادر کند. حتی پرونده شکایت مانوئل ژوزه از باشگاه پرسپولیس هم که همچنان جریان دارد و پرسپولیسیها به دنبال راهی برای به توافق رسیدن هستند، جزو این پروندههاست. پروندههایی که مربوط به دوره ریاست سپ بلاتر میشود و کمیته انضباطی فیفا در صدور رأی سرعت عملی نداشت. شاید همین روند باعث شده باشگاههای ایرانی نظیر استقلال رسیدگی فیفا و آرای کمیته انضباطیاش را چندان جدی نگیرند و امروز با محرومیتی چون ممنوعیت از نقل و انتقالات روبهرو شوند.
مسئله بعدی که بارها درباره آن صحبت شده نحوه ورود بازیکنان خارجی به فوتبال ایران است، اما بسیاری از باشگاهها و مدیران که یا تجربهای ندارند و شاید منافعی دارند، توجهی به این موضوع نمیکنند. به طور مثال مشخص نیست که این بازیکنها از طریق چند واسطه وارد فوتبال ایران میشوند که وقتی پای مشکلی به وجود میآید، باشگاهها نمیدانند با چه کسی طرف حساب هستند. واسطههایی که هر کدام به دنبال سهمی هستند و در نهایت چنین مسئلهای باعث میشود بازیکنی که 50 تا 100 هزار دلار قیمت واقعیاش است با 300 هزار دلار به ایران بیاید و در این بین پول بیشتر نصیب واسطهها، مدیر برنامهها و حتی در برخی موارد نصیب مدیران و مربیان شود. بازیکنانی که کیفیت لازم را هم ندارند، باشگاهها به دنبال نارضایتی و مشکلات مالیشان ترجیح میدهند پول کامل آنها را پرداخت نکنند و پولی که ارزش واقعی بازیکن است را به او بدهند. دریغ از اینکه قرارداد امضا شده ملاک است و همان بازیکن یا مربی وقتی پول کامل خود را دریافت نمیکند، تصمیم میگیرد به فیفا شکایت کند و باشگاههای ایرانی با اقدام قانونی محکوم میشوند.
همه این مسائل را یک طرف ماجرا بگذاریم و طرف دیگر ماجرا، نداشتن تخصص باشگاهها در مسائل حقوقی و امور بینالمللی است. در این زمینه بودهاند باشگاههایی که پول بازیکنان یا مربیان شاکی خود را پرداخت کردهاند، اما به دلیل عدم ارائه سند یا مدرکی دال بر اینکه این پول پرداخت شده ندارند. انتخاب نکردن راهی قانونی برای پرداخت پول هم یکی از این مسائل است که بازیکنان و مربیان بعدها میتوانند ادعا کنند پولی دریافت نکردهاند و در این بین وکلای حقوقی باشگاهها نیز مدرکی برای اثبات حرف خود در فیفا ندارند و محکوم میشوند. نمونه این اتفاق برای باشگاه تراکتورسازی و تونی اولیویرا افتاد که فیفا این باشگاه تبریزی را محکوم به پرداخت پولی کرد که قبلاً پرداخت شده بود. این مربی پرتغالی برای اینکه دوباره به تراکتورسازی بیاید، شکایت خود را پس گرفت و مشخص شد پولش را قبلاً گرفته است، اما تراکتورسازان مدارک کافی برای اثبات حرفشان در کمیته انضباطی فیفا را نداشتند. البته در ماجرای ریوالدو بازیکن برزیلی استقلال هم رخ داد و بحث درباره 40 هزار دلار او مدتها در صدر اخبار قرار داشت.
در این میان گویا مدیران باشگاههای ایرانی در زمینه اقتصادی نیز مصلحت اندیشی و آینده نگری ندارند که اگر داشتند، شاید دچار ضرر و زیانهای شدید مالی نمیشدند. به طور مثال وقتی پول در باشگاه وجود دارد و به جای پرداخت مطالبات بازیکنان خارجی برای جلوگیری از شکایت صرف هزینههای دیگر میشود، باشگاه دچار ضررهای مالی بیشتر میشود. از یک طرف محکوم به پرداخت پول طلبکاران خود هستند و از طرف دیگر وقتی شکایتی از آنها صورت میگیرد، وکیلی برای دفاع از حقوق باشگاه باید راهی کمیته انضباطی شود که دستمزد وکیل هزینه دیگری برای باشگاهها دارد. تجربه نشان داده فیفا جریمهای نیز برای باشگاهها بابت پرداخت نکردن به موقع مطالبات در نظر میگیرد که به این شکل مطالبات بازیکنان تا دو برابر افزایش پیدا میکند و این هزینههای گزاف، ضرر بزرگی به باشگاهها وارد میکند.
این اتفاقات فقط بخشی از مشکلاتی است که باشگاههای ایرانی در مواجهه با بازیکنان و مربیان خارجی با آن مواجه هستند. ضمن اینکه فقط بازیکنان و مربیان خارجی هستند که تصمیم میگیرند به فیفا شکایت کنند و خیلیهای دیگر هستند که شکایت خود را به فیفا نمیبرند. بازیکنان و مربیان داخلی که باوجود نرسیدن به پولشان همچنان منتظر مصالحه هستند؛ نظیر صمد مرفاوی با باشگاه استقلال، وحید هاشمیان و نعیم سعداوی با باشگاه پرسپولیس و خیلیهای دیگر که از خیلی از باشگاهها طلبکارند و رأی کمیته انضباطی هم دارند، اما به پولشان نمیرسند. مسلماً اگر این افراد هم شکایت خود را به فیفا ببرند، دردسر باشگاههای ایرانی چند برابر میشود.
فیفا با ریاست جیانی اینفانتینو در تمام بخشها، نه فقط کمیته انضباطی نشان داده با مسائل جدیتر برخورد میکند. به نوعی میتوان گفت تغییر رویکرد فیفا نشان میدهد «این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست» و ممکن است آرای فیفا یقه بسیاری از باشگاهها را بگیرد. باشگاههایی مانند پرسپولیس که درگیر پرونده مانوئل ژوزه است یا تراکتورسازی که گفته میشود با فلاویو لوپز هنوز تسویه حساب نکرده است. حتی باشگاه ملوان که در لیگ دسته اول برای صعود به لیگ برتر میجنگد به دنبال شکایت یکی از بازیکنان خارجی فصل گذشتهاش تهدید به کسر امتیاز شده و این تهدیدها اگر جدی شود، ممکن است به ضرر تیمهای اینچنینی شود. تیمهایی نظیر پرسپولیس و تراکتورسازی که برای قهرمانی لیگ تلاش میکنند یا ملوان که به فکر بازگشت به لیگ برتر است و باید این زنگ خطر را جدی گرفت.
در مجموع باید گفت عدم تخصص بسیاری از افرادی که به عنوان مدیران باشگاهها انتخاب میشوند و نداشتن هدف جز نتیجه گرفتنهای مقطعی باعث میشود این مشکلات به وجود آید و هزینههای مادی و معنوی زیادی روی دست ورزش ایران بگذارد. همین هدفهای کوتاه مدت و عدم تخصص باعث میشود که بازیکنانی بیکیفیت به فوتبال ایران بیایند و بعد هم هشدارهای فیفا جدی نگیرند و چنین مشکلاتی رخ دهد. البته که نباید از مماشات کمیته انضباطی و فدراسیون فوتبال ایران که اجازه میدهند تیمهای بدهکار بازی کنند به راحتی گذشت چرا که برخی از همین مدیران غیرمتخصص تصور میکنند نهادهای بینالمللی همانند نهادهای داخلی در این قضیه کوتاه میآیند. به هر حال باید دید استقلال برای سایر تیمها درس عبرت میشود یا خیر.