به گزارش سرویس جامعه مشرق؛ آدم خاکی، حالا جدیدترین دست ساخته آدم های خاکی اهل خوزستان است که هم خودشان آدم های خاکی و با معرفتی هستند و هم آنقدر خاک تنفس کرده اند که روزهای فراوان، سرفه می کنند و چشم بر آسمان دارند که زیرگردها کی می روند و نعمات آسمانی کی جاری می شود.
دیگر گفتن از خوزستان و سایر استانهای غربی که سال هاست درگیر بلایی طبیعی شده اند، آنقدر تکراری است که خودشان هم از پیگیری اش خسته شده اند، البته اگرچه این بلا را طبیعی می دانند چون خاک جزئی از طبیعت است اما این بلا نه از جانب طبیعت بلکه به واسطه سوء مدیریت برخی مسئولان، گریبان میلیون ها انسان را گرفته است و فقط حدود 5 میلیون نفر در غرب کشور را سال هاست که به خود درگیر کرده است.
اگرچه بحران ریزگردها هر ساله با شروع فصل گرما دامن مردم خوزستان و جنوب غرب کشور را می گیرد اما در طول 10سال گذشته، هر بار بین منابع داخلی و خارجی دست به دست می شود تا شاید باران و باد به داد مسئولان برسد و با فروکش کردن گرد و غبار بازهم برای خود زمان بخرند.
دست به دست شدن منشا ریزگردها درخوزستان، بین عوامل داخلی و خارجی شاید ساده ترین راه برای مسئولان دولتی به ویژه مسئول مستقیم آن یعنی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست باشد، راهکاری که با اتکا به آن می توان تقصیر را به گردن کشورهای همسایه به ویژه همسایه های درگیر با مشکلات داخلی خود همچون عراق انداخت و افکار عمومی را از مسیر اصلی خود یعنی سومدیریت و بی توجهی مدیران داخلی به حذف منشا داخلی ریز گردها منحرف کرد.
تا جائیکه هر بار و با شدت گرفتن میزان ریزگردها در آسمان خوزستان، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست توپ را به زمین عراق و دیگر کشورهای همسایه می اندازد و تنها راه غلبه بر این بحران طبیعی را رایزنی با کشورهای دیگر عنوان کند، چیزی مثل سفرهای دوست داشتنی به کشورهای دیگر برای رایزنی جهت حل این معضل!
مقصرهای خارجی و پاک کردن صورت مساله در داخل
اگرچه خشکسالی در منطقه و درگیر شدن کشورهایی مانند عربستان و عراق با پدیده ریزگردها می تواند به عنوان یکی از چند دلیل بروز گرد و غبار در منطقه قلمداد شود اما نباید از کانون های تولید گرد و غبار در داخل کشور نیز غافل شد و به نوعی دست به پاک کردن صورت مساله زد.
از کم کاری های صورت گرفته در داخل کشور و عدم رعایت اصول زیست محیطی و سد سازی های غیر اصولی تا خشک کردن بزرگترین تالاب کشور توسط وزارت نفت در خوزستان. اگرچه شواهد حکایت از خشک شدن تالاب بزرگ هورالعظیم به واسطه حفاری های صورت گرفته توسط وزارت نفت دارد، اما معصومه ابتکار بارها با تاکید بر اینکه دولت یازدهم بیش از 63درصد از تالاب هور العظیم را احیا کرده است سعی در گنجاندن نکات مثبت در کارنامه کاری خود دارد.
اما گلایه ها در خصوص نحوه آبگیری هورالعظیم درحالی مطرح می شود که دولتی ها در اقدامی عجیب، دست به تصویب طرح های کوتاه مدت زده و بر اساس آن زهاب ها یا همان فاضلاب حاصل از واحدهای کشت و صنعت نیشکر امیرکبیر و میرزاکوچک خان به منطقه هور العظیم منتقل شده اند تا از وقوع ریزگردها جلوگیری شود. این اقدام عجیب که البته با تاخیر فراوان نیز همراه بوده باعث وجود 2 ابهام بزرگ در عملکرد مسئولان اجرایی شده است.
نخست آنکه چرا با وجود اطلاع از ضرورت این کار، با تاخیری فراوان نسبت به اجرایی کردن موضوع آبگیری هورالعظیم اقدام کرده اند و حال که بنای عمل دارند، چرا این کار با فاضلاب های نیشکر انجام شده است؟
نکته عجیب آن است که این اقدام حتی با مخالفت سازمان حفاظت محیط زیست نیز مواجه نشده تا به عنوان گامی از سوی رئیس این سازمان در جهت حفظ و احیای هورالعظیم تلقی شود. تا جاییکه در مصوبات بیست و پنجمین جلسه شورای عالی آب در 19خرداد ماه سال جاری، دولتی ها به دنبال علت اصلی متوقف شدن انتقال فاضلاب به هورالعظیم بودند تا اگر وزارت نفت به نحوی جلوی این کار را گرفته است با آن برخورد شود!
این سند خود حکایت از این موضوع دارد که تا پیش تصویب طرح انتقال آب فاضلاب به هورالعظیم، دولت یازدهم اقدام عملی دیگری برای احیای این تالاب ملی انجام نداده و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با افتخار از اقدامی دم می زند که نابودی باقیمانده حیات در هورالعظیم منجر شده است.
در این مصوبه که نسخه ای از آن نیز در اختیار مشرق قرار گرفته، توقف اجرای طرح مصوب در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی توسط چند دستگاه اجرایی مورد اشاره قرار می گیرد؛ طرحی که بر انتقال زهاب های حاصل از واحدهای کشت و صنعت نیشکر امیر کبیر و میرزا کوچک خان و انتقال آنها به مخزن شماره 5هورالعظیم تاکید دارد تا درنهایت با اینکار منابع داخلی تولید ریزگرد به کنترل درآید.
ادعای معصومه ابتکار در خصوص رفع مشکلات داخلی و از بین رفتن بخش عمده ای از منابع تولید ریز گرد در داخل کشور با احیای 63درصدی تالاب هور العظیم درحالی مطرح می شود به گفته رئیس کمسیون کشاورزی مجلس ریزگردهای اخیر در خوزستان تنها منشا داخلی داشته اند و بر اساس بررسی های صورت گرفته ریزگردهای عربی نقشی درآلودگی هوای اهواز و دیگر شهرهای خوزستان نداشته است.
نماینده اهوار: جلوگیری از ریزگردها با رها کردن فاضلاب باعث آلایندگی می شود
با اینحال جواد کاظم نسب الباجی، نماینده مردم اهواز معتقد است که ابتکار تا به این روز با وجود ادعاهای مطرح شده در خصوص ارائه خدمات زیست محیطی به خوزستان هنوز کاری برای این استان انجام نداده است. وی به مشرق می گوید: قسمت هایی از تالاب که در اثر استخراج نفت توسط وزارت نفت خشک شده، بسیار نرم است و این مناطق که کانون ریزگردها به شمار می روند آبگیری نشده اند.
"بخش هایی هم که ایشان مدعی آبگیری آن هستند با فاضلاب مزارع نیشکر که حاوی آلاینده هاست، آبگیری شده است نه با آب شیرین. این مورد را نمایندگان سازمان حفاظت محیط زیست هم که در بازدیدی که از تالاب داشتیم تایید کردند اما خانم ابتکار همچنان دم از احیای این تالاب می زنند."
نماینده مردم اهواز یادآور می شود: سازمان حفاظت محیط زیست نه تنها در احیای تالاب هورالعظیم و همچنین مهار ریزگردها عملکرد موفقیت آمیزی نداشته بلکه حتی در برابر پروژه هایی که آب استان خوزستان را به اصفهان منتقل می کنند ایستادگی نمی کند.
هجوم ریزگردها؛ بهای سنگین استخراج نفت از هورالعظیم
میدان نفتی آزادگان را می توان از بزرگترین میدان بزرگ نفتی جهان بعد از میادین نفتی چون غوار در عربستان و میدان نفتی بورقان در کویت بر شمرد. پروژه ای عظیم که اکتشاف نفت در آن از سال 76آغاز شد و از سال 89 به بعد با سپردان کار به شرکت ملی نفت چین جدی تر از گذشته دنبال شد.
این میدان نفتی درست در تالاب هورالعظیم واقع شده است و سال هاست که شرکت های نفتی با همکاری و مجوزهای سازمان حفاظت محیط زیست در آن دست به حفر چاههای نفت و گاز زده اند و برای دست یابی به منابع عظیم نفتی اقدام به خشک کردن تدریجی این زیستگاه طبیعی کرده اند تا جائیکه که این روزها هورالعظیم دیگر رنگ و نشانی از تالاب ندارد و بیشتر به بیابان و مردابی راکد بدل شده است.
به گفته محلی ها، یکی از مناطقی که به واسطه حفر چاههای نفتی آسیب بسیاری دیده است، بخشی از تالاب است که از سمت روستای رفیع قابل دسترسی است و تنها ده کیلومتر با مرز ایران و عراق فاصله دارد.
بخشی از تالاب که به واسطه حفاری های صورت گرفته به کلی خشک شده و شرکت های حفاری برای دسترسی به منابع نفتی بخش های مختلف تالاب را خشک کرده ند و با ایجاد جزیره های مختلف حیات را در بخش وسیعی از تالاب به نابودی کشیده اند. جزیره هایی که با هزینه های کلان خشک شده اند و به هیچ عنوان، حتی با تزریق آب به تالاب نیز قابل احیاء نیستند و مشخص نیست رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بر چه اساس و مبنایی دم از احیای تالابی می زند که در گوشه گوشه اش دکل های استخراج نفت برپا شده است.
مرگ هورالعظیمی که ابتکار از احیای آن در طول چهار سال گذشته دم می زند و آن را از نکات مثبت و برجسته کارنامه خود می داند تا جایی پیش رفته است که با ورود فاضلاب و و زهاب مزارع نیشکر به آن حتی امکان زندگی را هم در برخی برکه های باقی مانده از هورالعظیم گرفته است چراکه شرکت نفت با جاده کشی و قطع ارتباط آبی بین بخش های مختلف هور باعث خشک شدن این زیستگاه طبیعی شده و در مناطقی آب را به حالت راکد درآورده که درنهایت از تالاب مردابی بی جان ساخته است.
استخراج نفت از میدان نفتی آزادگان البته منافاتی با زنده نگه داشتن هور العظیم و جلوگیری از مرگ این تالاب و تبدیل آن به کانون ریزگردها ندارد. بلکه کم کاری مسئولان وزارت نفت و از همه مهمتر سازمان حفاظت محیط زیست است که باعث شده به جای بهره گیری از فناوری های روز دنیا در استخراج نفت که امکان استخراج نفت بدون نیاز به خشک کردن تالاب را فراهم می کند، مجوزهای لازم برای خشک کردن تالاب صادر شود و سازمان حفاظت محیط زیست در لباس حامی محیط زیست دست به تخریب آن بزند.
اصلی ترین علت هم کم بودن عمق آب در این منطقه از تالاب است که نصب دکل برای استخراج نفت را مقرون به صرفه نمی کند و با نگاه اقتصادی، خشک کردن تالاب در اولویت قرار می گیرد. اقدامی که باید با مخالفت و ممانعت سازمان حفاظت محیط زیست روبرو می شد که به دلیل کوتاهی برخی مسئولان در انجام وظایف حاکمیتی خود نه تنها ممانعتی صورت نگرفت بلکه با مقصر اعلام کردن عوامل خارجی که کسی هم دستش به آنها نمی رسد تنها سعی در پاک کردن صورت مساله دارند.
چنین اتفاقی در حالی رخ می دهد که به گفته بسیاری از کارشناسان کوچکترین فعالیت عمرانی و حفاری در هورالعظیم بدون هماهنگی و اخذ مجوزهای لازم از سازمان حفاظت محیط زیست ممکن نیست.
ماسههای روان فکه، معضلی که به چشم ابتکار نمی آید
یکی دیگر از کانونهای ریز گرد در کشور که البته تا آن سوی مرزها در کشور عراق نیز ادامه مییابد تپههای رملی و ماسهای سرزمین فکه است. این تپههای ماسهای از فکه تا چزابه عمقی 45کیلومتری دارند و البته در درون خاک عراق نیز ادامه پیدا میکنند.
جادهای باریک و دوطرفه ای که بستان را به فکه وصل میکند کانون اصلی این ماسه هاست. ماسههایی که با کوچکترین باد به هوا بلند میشوند و اگر باد کمی شدت پیدا کند میتوانند خوزستان و استانهای اطراف را زیر سلطه مرگ آور خود بگیرند.
در این محدوده نیز کم کاری دولتی ها به عینه قابل لمس است. از بین رفتن خط سبز حاشیه جاده و بی تفاوتی دولت برای مالچ پاشی منطقه، مشکل را به حدی بحرانی کرده است که هر باد و نسیمی می تواند خوزستان را غرق در ریزگرد و گرد و غبار کند، مثل حالا که مردمان این خطه که سالها در مقابل دشمن ایستادگی کردند، حالا چوب بی مسئولیتی و کم کاری مسئولانی را می خورند که به پشتوانه ایستادگی همین مردم، توانستند درس بخوانند، زندگی راحت داشته باشند و هوای خوب تنفس کنند تا حالا بگویند، مشکل از همه جا هست الا عملکرد ما!