از ایام پیروزی انقلاب و حال و هوای آن بفرمایید.
من در آن سالها تئاتر کار میکردم و هنوز وارد تلویزیون نشده بودم؛ همان دوره حرکتهای مردمی شروع شد و مردم علیه نظام ستمشاهی قیام کردند؛ اوج تجمعات و اعتصاب در مراکز مختلف شکل گرفت و شاه هم برای دوام حکومت خود مدام حکومت نظامی برقرار میکرد.
البته هیچ یک از اقدامات حکومت پهلوی دربرابر مردم به نتیجه نمیرسید، زیرا مردم به مرحلهای از نارضایتی رسیده بودند که فاصله طبقاتی ایجاد شده، فضای مخالفت قاطع مردم با رژیم را رقم زده بود و فعالیت نیروهای طرفدار شاه و ساواک دیگر کارساز نبود.
تمام اقشار مختلف مردم دراین خروش ملی حاضر بودند و حتی همکاران و هم صنفیهای بنده در تئاترهم به رغم مشغلههای هنری،بعضاً دراین اعتراضات وتظاهرات مردمی شرکت میکردند؛ پس از انقلاب،همچنان فعالیت در تئاتر را ادامه دادم تا ازحدود سال60 که وارد سینما و تلویزیون شدم.
آیا اتحاد مردمی آن سالها در امروز هم ادامه دارد؟
به هر حال موضوع و هدفی مشترک همه مردم را در کنار هم جمع میکند.وقتی همه به تنگ آمده باشند و همه به یک چیز فکرکنند، ضمن وجود گروهها و سلایق مختلف، همه زیریک پرچم برای پیروزی یک حرکت مردمی جمع میشوند؛برای مثال امروز هم وقتی مردم بخواهند در غم از دست دادن بسیاری از عزیزان خود شریک باشند، این حضوروهمدلی را نشان خواهند داد و این اتفاق را در حادثه تلخ پلاسکو مشاهده کردیم.
آثارسینما و تلویزیون با موضوع انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
شروع فعالیت سینما پس از انقلاب، با تحولی اساسی همراه و قرار شد که هنر هم پیرو حرکت انقلاب اسلامی، رسالتی متعالی داشته باشد؛بسیاری از آثار سالهای ابتدای انقلاب حاوی جنبههای انقلابی بود و شعار در آن کارها به وضوح دیده میشد.
کارهای مختلفی که در دوسال ابتدای انقلاب تولید میشدند، نمایانگر فریاد برآمده از آن روزها بود؛به هرحال حرارت انقلابی در مردم وجود داشت و همه علاقه داشتند که این موضوع را در آثار خود بروز دهند و در بسیاری ازکارهای سالهای 58 و 59 این شعارزدگی به چشم میخورد و مسائل کیفی کمتر مورد توجه قرار میگرفت.
شرایط امروز را چگونه تحلیل میکنید؟
وضعیت فعلی سینمای ما در موضوعات کلان با جهش روبرو بوده ولی موضوع انقلاب اسلامی در آثار تولید شده کمتر دیده میشود؛برای مثال درسالهای اخیر فقط مجموعه «معمای شاه» را در این زمینه داشتهایم.
قصههای امروز عمدتاً اجتماعی شدهاند و من معتقدم نسبت به جمعیت کشور از موضوعات بسیار محدودی استفاده میکنیم و علت این روند هم به درستی مشخص نیست.
برخلاف ریشه تاریخی و ادبیاتی که داریم، امروزه عمدتاً به سوژهها و موضوعات دست چندم و نازل میپردازیم؛ قصههای ظاهراً مدرن که از سینمای اروپا و آمریکا الهام گرفته شده است، البته با برداشتی بسیار سطحی و انتزاعی، بخش قابل توجهی از تولیدات امروز ما را تشکیل میدهد.
بی توجهی به حوادث انقلاب، به دلیل نبود اراده در هنرمندان است یا مدیران فرهنگی؟
این سوالی است که باید مدیران فرهنگی پاسخ دهند؛ ما در مقام بازیگر منتظر تماس تلفنی مدیران و پیشنهاد همکاری از جانب آنها هستیم، البته فیلمسازان حق انتخاب موضوع کار خود را دارند و نسبت به بازیگران بحث متفاوتی دارند. در سینمای جنگ هم به همین شکل است؛ تعداد آثار تولید شده بسیار کم است که بخشی از آن به علت کمبود سرمایه گذاری از جانب مدیران است. به هرحال ساخت آثار تاریخی نیازمند خواست و اراده دوطرفه ازسمت مدیران وهنرمندان است که متاسفانه برخی ازهنرمندان جسارت کارهای سخت را از دست دادهاند و بیشتر به داستانهای ساده میپردازند.
اگر در قامت یک مدیر فرهنگی بودید، دراین زمینه چه اقداماتی انجام میدادید؟
اعتقاد دارم وقتی جشنوارهای برگزار میشود، باید تمام گونههای سینمایی را درخود داشته باشد؛ وقتی بیشتر آثار یک جشنواره محدود به ژانری خاص باشد، قصههای تکراری روایت میشوند که دیگر جوابگوی سینما نیستند.
یکی از آثار و گونههای مورد نیاز جشنواره، همین آثار تاریخی از جمله موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که نبود این ژانر در جشنواره، به تضعیف سینمای ملی منجر خواهد شد.
از فعالیتهای هنری خود در ماههای اخیر بفرمایید.
در حال حاضر یک سریال با عنوان «شکوه زندگی» کار آقای «رضا بهشتی» را مشغول تولید هستیم؛ تصویربرداری این سریال در بهشهر و گرگان انجام میشود و ما، همزمان با ایام سرد زمستان در آن منطقه با سرما و یخ بندان مشغول کار هستیم.
سال آینده در نظر دارم نمایشی را روی صحنه ببرم؛ به هرحال من برآمده از تئاتر و فرزند تئاترم و با توجه به محدودیت در انتخاب آثار مورد قبول در سینما، تئاتر انتخاب مناسبی است که در حال حاضر برای فعالیت هنری در سال آینده انتخاب کردهام.
منبع: صبح نو