به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی نوشت: پول و ترس دو عامل اصلی برای سنجش ماهیت سیاستمداران است که در عنصر قدرتیابی آنها تأثیرگذارند. اینکه یک شخصیت سیاسی از چه آبشخور فرهنگی سیراب شده، در نوع رفتاری وی تأثیرگذار است. فرقی نمیکند که تابلوی دینی او چه باشد، بلکه روانشناسی رفتاری او در فراز و نشیبهای سیاستمداری و یا حکومتداری، روشن میکند که او در قبال این دو متغیر، چه واکنشی از خود نشان میدهد. اساساً سیاستورزی برای کسب قدرت است ولی اینکه این قدرتیابی چگونه و با چه ابزاری به دست میآید، دستهبندی شخصیتی و فکری او را مشخص میکند. فرصتطلب است یا شرافتمند، دلال است یا باوقار، حقیر و پست است یا غیرتمند و پایبند به اصول، دروغگوست یا صادق شجاع و...؟
برای شناخت سیاستمداران غربی کافیست ببینیم که آنها برای دستیابی به دلارهای نفتی عربستان و فروش کالا و تصمیمات خود، چگونه خود را حقیر میکنند و دروغ میگویند و حتی اصول خود را زیر پا میگذارند و حاضرند حقیقت را وارونه نشان دهند و از دیکتاتورها و فاسدها دفاع کنند یا اینکه به راحتی از ترورریسم تکفیری دفاع کنند تا در موازنه قدرت عقب نیفتاده و برخلاف موازین ادعاییشان، بجای دیگر ملتها تصمیم بگیرند و آتش جنگ و کشتار و ویرانی را توجیه نمایند.
از جمله این سیاستمداران، اردوغان است که خود را با آداب دیپلماسی غربی هماهنگ کرده و در درون ترکیه، یک دیکتاتوری مطلق، سرکوبگر، ماجراجو به راه انداخته و در عراق و سوریه از تروریستها حمایت علنی و همهجانبه میکند، به بهانه حمایت از ترکمنها و یا اهل سنت، از داعش و النصره و دهها گروه تروریست و مزدبگیر حمایت سیاسی، مالی و تسلیحاتی میکند و مرزهای خود را در اختیار تروریستهای جمعآوری شده از سراسر جهان قرار میدهد ولی در سفر به بحرین و عربستان، برای دلالی و دریافت کمکهای مالی، که برای اقتصاد فروپاشیده ترکیه، حیاتی است، به راحتی دروغ میگوید و ایران را متهم به سیاست طائفهای و مذهبی کند و نوچه بیاختیار وی، چاووش اوغلو در نشست امنیتی مونیخ، در یک سمفونی رسوا و در کنار وزیر خارجه عربستان و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، ایران را به مداخله و بیثباتکنندگی متهم میکند و با فاحشه صهیونیست (لیونی) عکس سلفی میگیرد. کسی فراموش نکرده که بحران تروریستی در عراق و سوریه، با مداخلهگری غیرقانونی و با تکیه بر تروریستهای رنگارنگ و مورد حمایت ترکیه و عربستان و رژیم صهیونیستی و در پروژه غربی به وجود آمد. حضور مقاومت منطقهای و مستشاران ایرانی براساس درخواست رسمی دولت قانونی عراق و سوریه و برای مقابله با پروژه جنگ نیابتی – تروریستی که امنیت ملی و منطقهای ایران را متأثر میکند، صورت گرفته است. تروریستهای مورد حمایت ترکیه و آل سعود، نه اهل سنت هستند و نه وطنپرست و نه رفتار قانونی و نه به دنبال حقوق مردم سوریه و عراق و نه دمکراسی و آزادی را میشناسند و نه از هر گونه جنایت دریغ کردهاند.
همانگونه که ترامپ شعار مبارزه با تروریسم میدهد ولی عربستان و آل سعود را که مادر تروریسم جهانی است، شریک خود قرار میدهد، اردوغان هم که 200 نظامی و نیروی امنیتی در تلعفر و در کنار داعش دارد، از نابودی داعش در عراق نگران است و کارشکنی میکند و ایران را متهم میکند.
اردوغان با اینکه در کنار روسیه و ایران متعهد به مبارزه با تروریسم شده با کشتار مردم عادی در شمال حلب، دنبال اشغال جغرافیایی در سوریه است و هنوز از مرزهای منطقه اسکندرون به النصرة و بقیه تروریستها، کمکرسانی میکند. کدامیک از گروههای تروریستی در عراق و سوریه، نماد اهل سنت هستند؟! آیا حمایت از حکومت قانونی در عراق و سوریه اشکال سیاسی و حقوقی دارد یا حمایت وقیحانه از تروریستها؟!
آیا سخن از فلسطین و مردم مظلوم آن زدن و مناسبات و همکاریهای ویژه و دلالی برروی آرمانهای مردم فلسطین، چیزی جز نفاق، حقارت، بیشرافتی و دلالی است؟
چه شد که در فاصله آستانه یک و آستانه 2 و به محض تماس تلفنی ترامپ با اردوغان و سفر رئیس سیا (پمیئو) به ترکیه، اردوغان در مسیر کارشکنی برای صلحسازی در سوریه قرار گرفته است؟ اردوغان هنوز از خوف اینکه ترامپ، اخوانیها را تروریست بداند خود را به بلاهت زده و چهارنعل در خدمت درخواستهای کاخسفید قرار گرفته و برای دلالی و کسب هزینههای مالی برای تقویت تروریستها برای آل سعود و آل خلیفه، سینهخیز میرود؟
حکومت تکنفره اردوغان در ترکیه که حتی اعضای کابینهاش، اجازه فکر کردن ندارند و سرکوب در حزب خود و دیگر احزاب و نهادهای گوناگون در جریان است، چگونه به خود اجازه میدهد که برای دیگر کشورها تعیین و تکلیف کند؟ آیا حمایت از تروریسم، شرافت است یا نهایت حقارت و پستی؟ کسی که اعضای خانوادهاش نان دلالی فروش نفتهای غارتشده عراق و سوریه توسط داعش را میخورند و خدمت به پروژه تروریستی، غربی – صهیونیستی را برای بقای خود ضروری میداند، نباید دم از اهل سنت، شرافت، صلحسازی، امنیت و آزادی بزند.
برای شناخت سیاستمداران غربی کافیست ببینیم که آنها برای دستیابی به دلارهای نفتی عربستان و فروش کالا و تصمیمات خود، چگونه خود را حقیر میکنند و دروغ میگویند و حتی اصول خود را زیر پا میگذارند و حاضرند حقیقت را وارونه نشان دهند و از دیکتاتورها و فاسدها دفاع کنند یا اینکه به راحتی از ترورریسم تکفیری دفاع کنند تا در موازنه قدرت عقب نیفتاده و برخلاف موازین ادعاییشان، بجای دیگر ملتها تصمیم بگیرند و آتش جنگ و کشتار و ویرانی را توجیه نمایند.
از جمله این سیاستمداران، اردوغان است که خود را با آداب دیپلماسی غربی هماهنگ کرده و در درون ترکیه، یک دیکتاتوری مطلق، سرکوبگر، ماجراجو به راه انداخته و در عراق و سوریه از تروریستها حمایت علنی و همهجانبه میکند، به بهانه حمایت از ترکمنها و یا اهل سنت، از داعش و النصره و دهها گروه تروریست و مزدبگیر حمایت سیاسی، مالی و تسلیحاتی میکند و مرزهای خود را در اختیار تروریستهای جمعآوری شده از سراسر جهان قرار میدهد ولی در سفر به بحرین و عربستان، برای دلالی و دریافت کمکهای مالی، که برای اقتصاد فروپاشیده ترکیه، حیاتی است، به راحتی دروغ میگوید و ایران را متهم به سیاست طائفهای و مذهبی کند و نوچه بیاختیار وی، چاووش اوغلو در نشست امنیتی مونیخ، در یک سمفونی رسوا و در کنار وزیر خارجه عربستان و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، ایران را به مداخله و بیثباتکنندگی متهم میکند و با فاحشه صهیونیست (لیونی) عکس سلفی میگیرد. کسی فراموش نکرده که بحران تروریستی در عراق و سوریه، با مداخلهگری غیرقانونی و با تکیه بر تروریستهای رنگارنگ و مورد حمایت ترکیه و عربستان و رژیم صهیونیستی و در پروژه غربی به وجود آمد. حضور مقاومت منطقهای و مستشاران ایرانی براساس درخواست رسمی دولت قانونی عراق و سوریه و برای مقابله با پروژه جنگ نیابتی – تروریستی که امنیت ملی و منطقهای ایران را متأثر میکند، صورت گرفته است. تروریستهای مورد حمایت ترکیه و آل سعود، نه اهل سنت هستند و نه وطنپرست و نه رفتار قانونی و نه به دنبال حقوق مردم سوریه و عراق و نه دمکراسی و آزادی را میشناسند و نه از هر گونه جنایت دریغ کردهاند.
همانگونه که ترامپ شعار مبارزه با تروریسم میدهد ولی عربستان و آل سعود را که مادر تروریسم جهانی است، شریک خود قرار میدهد، اردوغان هم که 200 نظامی و نیروی امنیتی در تلعفر و در کنار داعش دارد، از نابودی داعش در عراق نگران است و کارشکنی میکند و ایران را متهم میکند.
اردوغان با اینکه در کنار روسیه و ایران متعهد به مبارزه با تروریسم شده با کشتار مردم عادی در شمال حلب، دنبال اشغال جغرافیایی در سوریه است و هنوز از مرزهای منطقه اسکندرون به النصرة و بقیه تروریستها، کمکرسانی میکند. کدامیک از گروههای تروریستی در عراق و سوریه، نماد اهل سنت هستند؟! آیا حمایت از حکومت قانونی در عراق و سوریه اشکال سیاسی و حقوقی دارد یا حمایت وقیحانه از تروریستها؟!
آیا سخن از فلسطین و مردم مظلوم آن زدن و مناسبات و همکاریهای ویژه و دلالی برروی آرمانهای مردم فلسطین، چیزی جز نفاق، حقارت، بیشرافتی و دلالی است؟
چه شد که در فاصله آستانه یک و آستانه 2 و به محض تماس تلفنی ترامپ با اردوغان و سفر رئیس سیا (پمیئو) به ترکیه، اردوغان در مسیر کارشکنی برای صلحسازی در سوریه قرار گرفته است؟ اردوغان هنوز از خوف اینکه ترامپ، اخوانیها را تروریست بداند خود را به بلاهت زده و چهارنعل در خدمت درخواستهای کاخسفید قرار گرفته و برای دلالی و کسب هزینههای مالی برای تقویت تروریستها برای آل سعود و آل خلیفه، سینهخیز میرود؟
حکومت تکنفره اردوغان در ترکیه که حتی اعضای کابینهاش، اجازه فکر کردن ندارند و سرکوب در حزب خود و دیگر احزاب و نهادهای گوناگون در جریان است، چگونه به خود اجازه میدهد که برای دیگر کشورها تعیین و تکلیف کند؟ آیا حمایت از تروریسم، شرافت است یا نهایت حقارت و پستی؟ کسی که اعضای خانوادهاش نان دلالی فروش نفتهای غارتشده عراق و سوریه توسط داعش را میخورند و خدمت به پروژه تروریستی، غربی – صهیونیستی را برای بقای خود ضروری میداند، نباید دم از اهل سنت، شرافت، صلحسازی، امنیت و آزادی بزند.