به گزارش گروه خواندنی های مشرق، بر اساس اوراق پرونده، «مهدي» – 22 ساله – از عصر سوم بهمن 88 در پي كشف جسد نيمه‌سوخته نامادري‌اش تحت تعقيب قرار گرفت و يك ماه بعد هم از سوي كارآگاهان پليس شهريار دستگير شد.

 

متهم در بازجويي‌ها گفت: به دختر عمه‌ام علاقه‌مند بوده و قصد ازدواج با او را داشتم. بنابراين برنامه‌ريزي‌هاي لازم براي خواستگاري انجام شد اما متأسفانه آن شب هرچه منتظر شديم پدر نيامد و مراسم به هم خورد. روز بعد هم فهميدم پدرم، براي خواستگاري از همسر سومش - «جيران» به اردبيل رفته است.

 

در حالي كه زندگي من سر نگرفته بود اما پدرم خوشحال و خندان با همسر سومش به خانه برگشت و مشكلاتمان نيز آغاز شد. روز حادثه «جيران» مرا از خواب بيدار كرد و سعي داشت از خانه بيرونم كند كه سر همين موضوع با هم درگير شده و من هم دستم را روي دهانش گذاشتم تا سروصدا نكند اما ناگهان صدايش قطع شد و ديگر نفس نكشيد. تا عصر وحشت زده بودم تا اين‌كه 4 ليتر بنزين خريدم و جسد را لابه‌لاي پتو پيچيده و به زمين كنار خانه بردم تا آتش بزنم كه دو رهگذر سر رسيدند. من هم آنها را با چاقو زدم و فرار كردم. پس از فروش طلاهاي مقتول مدتي را سپري كردم تا اين‌كه دستگير شدم.

 

جلسه محاكمه
در جلسه ديروز شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران كه به رياست قاضي «نورالله عزيز محمدي» و با حضور 4 قاضي مستشار برگزار شد، ابتدا نماينده دادستان خواستار مجازات قانوني متهم شد. سپس پدر و مادر مقتول براي عامل جنايت قصاص خواستند.

در ادامه محاكمه «مهدي» در دفاع از خود گفت: از كودكي طعم بي‌مادري را چشيدم. وقتي 11 ساله بودم، پدرم مرا براي كار به يك مغازه خياطي فرستاد و چندسالي آنجا كار كردم. در 14 سالگي براي نخستين بار مادر واقعي‌ام را ديدم و اين تنها ملاقات‌مان بود. كودكي‌ام در كنار زندگي با نامادري تباه شد. از 15 سالگي اعتياد پيدا كردم و حالا هم كه طناب دار، در انتظارم است.

متهم در حالي كه بشدت گريه مي‌كرد ادامه داد: مقتول با من و فرزندان همسر دوم پدرم بدرفتاري مي‌كرد و شب حادثه هم با پدرم جروبحثم شد. صبح روز بعد كه «جيران» بيدارم كرد و سعي داشت با زور و توهين از خانه بيرونم كند عصباني شده و ...پس از آخرين دفاعيات متهم و وكيل مدافعش، 5 قاضي پرونده وارد شور شده و به اتفاق آرا حكم قصاص نفس – اعدام - ، 3 سال زندان و 74 ضربه شلاق عامل جنايت را صادر كردند.