به گزارش مشرق به نقل از فارس، دهنمکی به مجری برنامه «پارک ملت» گفت: بعد از نظرسنجی شما، حمله توپخانههای آنها شروع شد. البته من تصمیم گرفتهام که آخرین بار باشد تا درباره «اخراجیها» صحبت کنم.
وی در پاسخ به مجری برنامه «پارک ملت» گفت: عصباتی و برآشفته نیستم. دلخورم از دست کسانی که به خاطر این که از من بدشان میآید به مردم توهین میکنند. از فیلم بدشان میآید پشت مقدسات قایم میشوند. الان میگویند چه کسی در جبهه قمه میکشیده است؟ ما داشتهایم شهید صفا مظفری را که نانچیکو داشته... بی.بی.سی مستند ساخته و دارد از قهرمانهای ژاپنی اسطوره میسازد، در حالی که ما داشتههایمان را انکار میکنیم و الان آقایان برای نفی واقعیت میگویند ما کی میرفتیم در میدان مین؟ واقعیتهای جنگ را زیر سوال میبرند که یک فیلم را بزنند. اسکات پیترسون آکادمی درست کرده و در آن فیلمهای روایت فتح شهیدآوینی را ترجمه میکنند. یک آمریکایی گفت: من مسئول این هستم که روایت فتح را ترجمه کنم چرا که روح جنگ ایران و عراق این است. من برای این که ذهنم از جنگ شما منحرف نشود به خاطر فیلمهایی که شما از دفاع مقدس میسازید، عکس آوینی و حاج بخشی در سه راهی مرگ را در اتاقم گذاشتهام. من در فیلم شما هم دیدم که روح جنگ در آن جاری بود. بعد گفت من متاسفم که شما اشتباه آمریکا را تکرار می کنید. ما بعد از جنگ ویتنام سربازان آمریکایی را محاکمه رسانهای کردیم و از آنها تجلیل نکردیم در حالی که همه میدانند که در جنگ ایران و عراق، کشور عراق به ایران تجاوز کرد و شما در آثارتان، این موضوع را انکار میکنید.
وی در پاسخ به مجری برنامه «پارک ملت» گفت: عصباتی و برآشفته نیستم. دلخورم از دست کسانی که به خاطر این که از من بدشان میآید به مردم توهین میکنند. از فیلم بدشان میآید پشت مقدسات قایم میشوند. الان میگویند چه کسی در جبهه قمه میکشیده است؟ ما داشتهایم شهید صفا مظفری را که نانچیکو داشته... بی.بی.سی مستند ساخته و دارد از قهرمانهای ژاپنی اسطوره میسازد، در حالی که ما داشتههایمان را انکار میکنیم و الان آقایان برای نفی واقعیت میگویند ما کی میرفتیم در میدان مین؟ واقعیتهای جنگ را زیر سوال میبرند که یک فیلم را بزنند. اسکات پیترسون آکادمی درست کرده و در آن فیلمهای روایت فتح شهیدآوینی را ترجمه میکنند. یک آمریکایی گفت: من مسئول این هستم که روایت فتح را ترجمه کنم چرا که روح جنگ ایران و عراق این است. من برای این که ذهنم از جنگ شما منحرف نشود به خاطر فیلمهایی که شما از دفاع مقدس میسازید، عکس آوینی و حاج بخشی در سه راهی مرگ را در اتاقم گذاشتهام. من در فیلم شما هم دیدم که روح جنگ در آن جاری بود. بعد گفت من متاسفم که شما اشتباه آمریکا را تکرار می کنید. ما بعد از جنگ ویتنام سربازان آمریکایی را محاکمه رسانهای کردیم و از آنها تجلیل نکردیم در حالی که همه میدانند که در جنگ ایران و عراق، کشور عراق به ایران تجاوز کرد و شما در آثارتان، این موضوع را انکار میکنید.
* نمونههای واقعی «اخراجیها» را دیدهام
«مسعود دهنمکی» با اشاره به این که مقام معظم رهبری درباره لیلی با من است، اخراجیها و آژانسشیشهای صحبت کردهاند، گفت: تعبیری از مقام معظم رهبری درباره فیلم «اخراجیها» داریم که ایشان عنوان فرمودند و من هیچ وقت هیچ جا آن را نگفتم چون نخواستم از آن برای فیلم خرج کنم ولی وقتی در اوج فشارها قرار گرفتم، آن سخن را عنوان کردم. ایشان در آن سخن به این اشاره کردند که «ما لات داریم و لوتی.» مانند طیب حاج رضایی که شهید شد. مجید سوزوکی رگههایی از طیب دارد. اینها بخشهایی از جنگ هستند که دیده نشدند و من اینها را دیدهام. کتاب «کوچه نقاشها» هم همینطور است. سیره امام در برخورد با این افراد ، در جنگ تعمیم یافته است و ما امثال حاجی گرینف را هم داریم که نمیخواهند تحول این افراد را ببینند. در جنگ بچههایی که آمدند و بزرگ
شدند که در شهر و در جوانیشان، عرق فروشیها بیشتر از مساجد بوده و همینها اتفاقا موجب شده تا در انقلاب و جنگ شریک باشد.
وی در بخشی دیگر از صحبتهای خود گفت: من نمونههای واقعی «اخراجیها» را دیدهام و مستنداتش موجود است. کتاب «کوچه نقاشها» به چندین چاپ رسیده است.
وی گفت: من وقتی میبینم که آدمهایی یکسری فیلم غیر قابل باور برای مردم ساختهاند و ژیگول بازی در میآورند و ژل موهایشان با صد تا خمپاره از بین نمیرود و میخواهند ادای گلزار را در فیلمهای جنگی در بیاورند و یا مثلا دختر به
خط مقدم جبهه میبرند و فیلمهای دختر و پسری میسازند، احساس میکنم درست زدهام به هدف! آن چیزی که از جنگ نمیخواستند بگویند، ما گفتیم. جو سازیهایی که راه افتاده جواب این حرفها است. آن هم در شرایطی که من میبینم یک روزنامه اصلی امریکا تیتر میزند که «اخراجیها» معادلات آمریکا درباره جوانان آمریکا را به هم زد،
من نمیخواستم بحث تحول آدمها خیلی از کار بیرون بزند. با خود گفتم که وقتی مخاطب هم با آنها خنده کند و هم گریه کند یعنی با فیلم همراه شده است.
* من با زبان فیلمهایم به منتقدان و فحشهایشان جواب دادهام
خیلی از فیلمهای ما که با موضوع دفاع مقدس ساخته میشوند، ضد جنگ هستند. آقایان فیلم میسازند و میگویند چرا جنگیدید؟ یا به آن نگاه روشنفکرانه میکنند و اساس دفاع مقدس را زیر سوال میبرند. آن هم با امکانات بیتالمال. جالب آن که در جشنوارهها هم به آنها جایزه میدهند! سازندگان این فیلمها هستند که از «اخراجیها» نقد میکنند. اینها در فیلمهایشان میگویند چرا جنگیدید؟ و جوابش را «جواد رضویان» در
اخراجیها 2 میدهد که اگر ما به جبهه نمیرفتیم شما به صدام میگفتید آق دایی! من با همین زبان به منتقدان و فحشهایشان جواب دادهام.
وی اظهار داشت: یک کارگردان جریان روشنفکری به شریفینیا گفته بود که این فیلم نسبت به همه فیلمهای اول ما بهتر است چرا به آن حمله میکنند؟
* وقتی مقابل «آژانس شیشهای»، «اخراجیها» انتخاب شد، خجالت کشیدم
دهنمکی در این برنامه اظهار داشت: وقتی آرای نظرسنجی برنامه «پارک ملت» دو هفته پیش را دیدم و انتخاب «اخراجیها» با شرکت نیم میلیون نفر به عنوان بهترین فیلم از سوی مردم در کنار فیلمهایی که کارگردانهای آنها همه از اساتید من بودند، خجالت بسیاری کشیدم. به خصوص وقتی دیدم برای «آژانس شیشهای» آن اتفاق افتاد. شاید اگر به من بود، تمام آن آراء را تقدیم میکردم به «آژانس شیشهای». بهخاطر جسارت حاتمیکیا به عنوان یکی از صاحب سبکها و دلسوزان سینمای دفاع مقدس و امیدوارم به این که دوباره درباره دفاع مقدس فیلم بسازد و ما را خوشحال کند.
وی گفت: حاتمیکیا تنها کارگردانی است که پشت صحنه فیلم «اخراجیها» آمد. ایشان بزرگوارانه سر صحنه آمد.
* تریبون را به سمت مردم بگیری، کارت مردمی میشود
دهنمکی در بخش دیگری از برنامه «پارک ملت» ادامه داد: خدا را شکر میکنم که حدود پنج سال از ساخت فیلم میگذرد ولی هنوز سر این فیلم دعواست و جایی خواندم که این فیلم منجر به سکته یکی از کارگردانها شده است... آن چیزی که مسلم است این است که اخراجیها چیزی جز برآمده از دفاع مقدس ما نیست.
دهنمکی با اشاره به مردمی بودن فیلمش گفت: شناخت مردم و نیازهای آنها از همجنس بودن با آنها میآید. اگر بخواهی لحنات آمرانه باشد، هیچ وقت از مردم نیستی، ولی اگر تریبون را به سمتشان بگیری، از مردم میشوید.
من ترجیح میدهم از تریبون مردم به سمت دیگران سخن بگویم و هرچه مینویسم، و میسازم چنین است.
* عمیقترین حرفها را باید به سادهترین شکل به مردم بزنیم
دهنمکی با اشاره به اقداماتی که مردم را از اتحاد دور کرده و به سمت تقابل میبرد و این که نان برخی در دعوای مردم است، گفت: در دعوای قرمز و آبی سیاست، عدالت گم میشود. در «اخراجیها3» این را بهخوبی نشان دادیم که در دستهبندی مردم به رنگهای مختلف، آنچه را گم میکنیم عدالت و حق مردم است. این امیال باید ذیل منافع ملی تعریف شود که در ایران این گونه نیست و دعواها منجر به گم شدن خیلی از مطالبات میشود.
این کارگردان سینمای ایران، با اشاره به نقد ساختار سیاسی و دموکراسی در جامعه ایرانی در فیلمش، ادامه داد: در «اخراجیها3» دعوای سیاستمداران را میبینیم که برای کسب قدرت دست به هرکاری میزنند و حتی مردم را هم قربانی میکنند. مردم با دیدن این چیزها به سمتش گرایش پیدا میکنند.
وی اظهار داشت: در مورد فقر و فحشا دهها فیلم دیگر نیز ساختند، آن هم با صحنههای پورنو! در «فقر و فحشا»یی که من ساختم همه چیز شطرنجی بود. اما چرا این فیلم این همه بین مردم دست به دست شد و حتی کتاب شد؟ هفته نامههایم هم تیتراژ بالایی داشتند و شلمچه و صبح دوکوهه بعد از آن چنین وضعیتی داشتند. از سال 80 به سمت مستندسازی رفتم.
وی درباره این که چه شد که نشریههایتان را بستند و مستندهایتان مجوز نگرفتند اما اخراجیها مورد استقبال واقع شد؟ گفت: من سر اخراجیها کلی به دادگاه رفتم و آمدم. حواشی که درباره «اخراجیها» بسیار است. شیرینی طنز کمی از تلخی ماجرا را گرفته است. در «اخراجیها» من از حرفزدن با مردم به این الگو رسیدم که عمیقترین
حرفها را باید به سادهترین شکل به مردم بزنیم. در «اخراجیها۱» میبینیم که بنا به گفته امام خمینی (ره) جبهه چگونه دانشگاه انسانسازی میشود و میبینیم که یکسری افراد برای آدم شدن به جبهه آمدهاند.
در «اخراجیها۱» ما یک مضمون عرفانی را با زبان طنز روایت کردیم... و بعد از «اخراجیها» میبینیم که خاطرات ناگفته جنگ در قالب کتاب روایت میشوند.
* برخی منتقدها سابقه جبههرفتنشان در حد حضور در شهرک سینمایی دفاع مقدس است!
دهنمکی با اشاره به برخی انتقادات گفت: برخی انتقادهایی که میکنند، از سوی کسانی است که جبهه نرفتهاند و سابقه جبهه رفتنشان به اندازه حضور در شهرک سینمایی دفاع مقدس است.
«اخراجیها» برمیگردد به وجه دیگری از جنگ و بحث آدمسازی را روایت میکند و آدمهای متفاوتی که به جنگ آمدند. کاری که اصولا امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی انجام داد، این بود که حتی از بزرگانی چون شهید مطهری و شریعتی و ... طوری بهره میبرد که همه در خدمت این انقلاب در بیایند.
دهنمکی اظهار داشت: در مورد «اخراجیها» یک دستگاه هزینه کرد و علیه «اخراجیها» با امکانات بیتالمال صدها نسخه تهیه کرد. بعد خود این نهاد کاری ساخت با شخصیتی شبیه به مجید سوزوکی. مثلا من دیدم کامیونداری به جبهه میرفت و همین اداها را در میآورد و...
* بچههای جنگ فهمیدند باید برای حرف زدن به میدان بیایند
«مسعود دهنمکی» گفت: بچههای جنگ خودشان وسط آمدند و فهمیدند که برای زدن حرفهایشان باید وسط بیایند. بچههای جنگی دارند میآیند.
وی ادامه داد: من اسرار مگو را گفتم در حالی که گروهی که نمیخواستند برخی حرفها درباره جبهه گفته شود، راجع به این فیلم موضع گرفتند. در «اخراجیها» کسانی که هیچ وقت فیلم جنگی بازی نمیکردند، به جبهه آمدند و برخی مردم هم که اصولا فیلم نگاه نمیکردند به سینما رفتند.
سازنده «اخراجیها» به عیان شدن یک واقعیت اجتماعی پس از استقبال مردم از سهگانه خود اشاره کرد و گفت: همه فکر میکردیم که اگر جنگی روی دهد فقط کهنه سربازان به جبهه میآیند ولی اخراجیها نشان
داد که مردم همچنان در کنار هم هستند.
* در مسکو چه کار میکنند و در اینجا چگونه بازماندگان جنگ را حرامخور معرفی میکنند!
دهنمکی گفت: امروز در اروپا هنوز برای جانبازانشان صندلیهای ویژه اختصاص میدهند. من برای نمایش فیلمم به مسکو رفته بودم. در میدان سرخ مسکو جوانان و عروس دامادها اول سر قبر شهدایشان میروند و گل میگذارند و بعد هم میروند سر زندگیشان اما شما ببینید در همین کشورمان، فیلمی میسازند و در جشنواره دفاع مقدس جایزه میگیرد. همان فیلمی که در آن، یک رزمنده را به عالم ماوراء میبرند و به او میگویند تا به حال مال حرام خوردهای؟ چیزی که حاتمیکیا اینجا برایش اشک ریخت. و او میگوید نه به خدا نخوردهام! در جواب به او میگویند آنجا که فرزندت قبول شد فکر نکردی که حق فرد دیگری را خورده است؟ یعنی یک رزمنده و یا بچه شهید را در فیلمهایشان حرام خور معرفی میکنند.
* حاتمیکیا بهترین کارگردان بعد از انقلاب است
دهنمکی در پارک ملت گفت: فیلمهای دفاع مقدسی مورد علاقهام زیاد هستند، اما از بین آنها «دیدهبان» یکی از بهترین و واقعیترین فیلمهاست و «سجاده آتش» را هم میپسندم. به نظر من، ابراهیم حاتمیکیا بهترین کارگردان سینمای بعد از انقلاب است.
* حال و روز کسانی که جنگ را به سلیقه خود روایت میکنند
دهنمکی در بخش دیگری از این برنامه، گفت: حاجی گرینف خود را جای کسی جا میزند که به میدان مین رفته و این حال و روز کسانی است که جنگ را به سلیقه خود روایت میکنند.
* چرا مدام اعتراض میکنید؟
وی با اظهار تعجب از برخی اعتراضها در تقابل با موقعیت «اخراجیها»، گفت: چرا مدام اعتراض میکنید؟ فیلمتان میفروشد، اعتراض دارید، در نظرسنجی اول میشوید اعتراض دارید... ؟
وی اظهار داشت:آقای ضرغامی به عنوان کسی که هم در جنگ بوده و هم سینما و تلویزیون را میشناسد از اخراجیها۱ خوشش آمد. در اخراجیها 3 نیز مستقیم با او شوخی کردم و گفت که کار خوبی کردی و ما تا با خودمان شوخی نکنیم این تابو نمیشکند. از مسئولان شروع نکنیم، مشکلات حل نمیشود. اتفاقا ضرغامی به من پیشنهاد داد که فیلمی بسازم درباره یک مدیرکل و در آن نقد کنم، اما در تلویزیون، بعد از نظرسنجی شما کم مانده بود
فحش بدهند! یا چند سال قبل وقتی «اخراجیها» در یک نظرسنجی اول شد آن را پخش نکردند. این چیزها را که میبینی دردت میآید و دوست داری با مردمت درد دل کنی.
* در دوکوهه ماندم و دیدم مردم با قهرمانهایشان چه کردند!
دهنمکی در ادامه این برنامه گفت: من فکر کردم وقتی جنگ تمام شود، بچهها برمیگردند و مردم سر آنها گل میریزند. آنها برگشتند اما من نرفتم. در دوکوهه ماندم و نمیخواستم که باور کنم جنگ تمام شده است. بعدا از بچهها پرسیدم به این شیوه از شما استقبال کردند؟ گفتند که چنین چیزی نبود. ما با بزرگترین داشتهمان بدرفتاری میکنیم. وقتی جنگ تمام شد ما از 17 کشور دنیا اسیر آزاد کردیم و یک وجب هم از خاک کشور کم نشد. وقتی هم آن کسانی که جنگ کردند برگشتند، چنین رفتاری داشتیم.
* سخن وزیر ارشاد وقت عین حماقت بود
سازنده «کدام استقلال کدام پرسپولیس» گفت: روزی وزیر ارشاد وقت ما گفت که دوره فیلمهای دفاع مقدس تمام شده و این جنگ ما برادر کشی بوده. ما امکانات خودمان را به کسانی میدهیم که تمام افتخارات مملکت ما را زیر سوال میبرند و این نسل باید جواب بدهند که چرا جنگیدیم؟ این نگاه روشنفکرانه نیست این عین حماقت و تحجر است.
زمانی که «اخراجیها2» را ساختم، سالنهای سینما 24 ساعته شده بود و از شمال شهر تا جنوب شهر همه از آن استقبال کردند و سرود «ای ایران» به افتخار رزمندگان را خواندند. آن موقع من به سالهای 67 برگشتم و اگر آن موقع
متولیان ما بلد نبودند از رزمندگان ما استقبال کنند، مردم ما در دوره اخیر، در سینماها ایستادند و به افتخار این عزیزان کف زدند. در واقع وقتی مردم فیلمهایم را اینگونه دیدند، من آرام شدم و احساس کردم که حرفهایم را زدهام. کاری که مردم کردند جواب همه این حرفهاست و مطمئن هستم که عقل جمعی اشتباه نمیکند. شما هم جای من بودید بیقرار میشدید.
* عدهای من را اذیت میکنند چون دردشان میآید
دهنمکی در پاسخ به این که «چرا عدهای شما را اینقدر اذیت میکنند؟» گفت: چون حقشان است و دردشان میآید. آنها همیشه حرف میزدند و ما گوش میکردیم حالا ما حرف میزنیم و به آنها حق میدهم که دردشان بیاید. خوشحالم که مردم و کسانی که در کوچه و بازار بودند و دیده نشدند، حالا دیده شدند. بگذارید از میان این همه فیلم، دو سه تا هم از این زاویه باشد.
وی اظهار داشت: افکار عمومی خیلی مهم است. در رسانه ملی که باید در جهت حمایت از ارزشها باشد و نگاه کلانش هم حمایت است، یک مجری خود را جای رسانه قرار میدهد و علیه مضمون فیلم حرف میزند. اما من میگویم اگر در نظرسنجیشان نام فیلم من را قرار ندادهاند بهتر از این است که قرار بدهند و بعد، به آن فحش بدهند.
* درباره جنگ پیامبر حرف میزنیم ولی درباره دفاع مقدس خط قرمز داریم
وی با اشاره به این که شما افتخار بزرگ مملکت را کوچک نشان میدهید، گفت: اشکال از فیلمسازی است که دشمن ایران را ببو نشان داده است. گارد ریاست جمهوری عراق برای ما مانند لشکر رسول الله عظیم بوده و
شما نشان دادید که تا گفتید الله اکبر، عراقی پیراهن خود را بالا داده و تسلیم شده است. این تحریف دفاع مقدس است. دشمن ما ببو نبوده است. درباره جنگ احد میگویند یک عدهای برای بهدست آوردن غنیمت رفتند و باعث شدند
مسلمانان شکست خوردند، اما آیا تا به حال ما درباره شکستهایمان در دفاعمقدس حرف زدهایم؟ فقط گفتهایم پیروز شده ایم. آیا واقعا همینطور بوده است؟ آیا این افتخار و پیروزی به این راحتی به دست آمده است؟ چرا ما
درباره جنگ پیامبر حرف میزنیم ولی درباره دفاع مقدس خط قرمز داریم؟ از طرف مدعیالعمومهایی که خود را جای مردم میگذارند و حرف میزنند.
وی در پاسخ به این پرسش که «شما که هرجور خواستهای فیلم ساختهای؟» گفت: میتوانم و میسازم. بقیه هم میتوانند بروند و بسازند. فرش قرمز برای زدن این حرفها پهن نمیکنند. من درباره «اخراجیها1» بگویم که فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت ما ترسیدیم به شما امکانات بدهیم ولی آنچه هم گرفتیم، از ارتش گرفتیم.
برای زدن این حرفها باید جنگید. من فیلمنامه را جایی داده بودم که باید درباره این حرفها نظر بدهند. ایراد گرفتند که منطقی نیست در «اخراجیها۲» هواپیمای حامل مسافران ایرانی دزدیده شده و به محل نگهداری اسرای ایرانی برده شود در حالی که این اتفاق در سال 64 افتاده است و همین اتفاق افتاد و دشمن میخواست روی آن تبلیغات کند که نشد. هنر این است که از ناگفتههای جنگ حرف بزنیم وگرنه همه چیز در فیلمسازی به تکرار میانجامد.