گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهرداری رباط کریم در نحوه نگارش نام یک میدان شهر،امیر سرلشکر شهید آبشناسان را «سردار آبشناسان» معرفی کرده است. البته تمامی رزمندگان کشورمان با هر عنوان و درجهای از مرزهای خاکی و عقیدتی کشورمان دفاع کرده و دفاع میکنند و عناوینی همچون سردار یا امیر تنها برای شناخت بهتر عناوین نظامی یگانهای مختلف به کار برده میشود. اما حداقل از متولیان شهری انتظار میرود عناوین هر یک از بزرگان کشور را به صورت کامل و صحیح رعایت و درج کنند. با این توضیح که اگر منظور شهرداری رباط کریم همین شهید باشد نام کامل شهید آبشناسان، امیر سرلشکر شهید حسن آبشناسان است.
شهرستان رباط کریم از توابع استان تهران است. شهرداری این شهرستان در اشتباهی که ممکن است بر اثر فقدان آگاهی از تفاوت معنایی و سازمانی لفظ «امیر» و «سردار» باشد این اشتباه را در نامگذاری میدان شهید آبشناسان به کار برده باشد.
بنابراین برای آگاهی بیشتر باید توضیح داد که «سردار» لقب یا عنوانی است که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دارندگان درجه نظامی بالاتر از سرهنگ که دوره دافوس (دانشگاه فرماندهی و ستاد) را گذرانده باشند، اعطاء میشود. این عنوان در ارتش جمهوری اسلامی ایران «امیر» نامیده میشود.
به همین منظور برای آگاهی بیشتر عموم مردم مروری کوتاه بر زندگی نامه امیر سرلشکر شهید حسن آبشناسان داریم.
حسن آبشناسان سال 1315 در امامزاده یحیی، نزدیک نازیآباد تهران به دنیا آمد. چون تولدش چند روز قبل از شهادت امام حسن (ع) بود، مادرش اسمش را «حسن» گذاشت. سال 1335 تصمیم گرفت به دانشگاه افسری ارتش برود ، اما احتیاج به کسی داشت که ضمانتش را بکند. مادرش گفت: « نزد عمویم میرویم.»
سرهنگ «زنده نام» احترام زیادی برای آبشناسانها قائل بود. هر چند هیچ وقت به زبان نمیآورد، اما حسن را خیلی دوست داشت. خوشش میآمد که روح مذهبی داشت. شاید به خاطر این که پدر خودش هم سالها حوزه علمیه تحصیل کرده بود، اما ملبس نبود. سرهنگ، حسن را نصیحت کرد و گفت: حرفی ندارد ضامنش بشود، اما اگر ارتش میرود باید خودش را فراموش نکند و آدمها و محیط اطرافش را تحت تأثیر قرارش ندهد. حسن سرهنگ را دوست داشت، آن موقعدلش میخواست مثل او قوی و بااراده بشود.
شبهای جمعه، از دانشگاه میکوبید امیریه، خیابان قلمستان، منزل سرهنگ و بعد از شام از دانشگاه حرف میزد. میگفت فقط دو نفر هستیم که نماز میخوانیم. او از تمرینهای سخت دوره «رنجری» میگفت. عکسهایش را در حال پرش از روی سرنیزهها در حال چتربازی و کوهنوردی نشان میداد. همه انگشت به دهان نگاهش میکردند. دستهایش بزرگ و قوی شده بودند. چنان قد کشیده بود که کسی باور نمیکرد این همان حسن یکی- دو سال پیش است. وقتی حرف میزد، سرهنگ یک گوشه مینشست و به او خیره میشد و رفتارها و حرکاتش را زیر نظر میگرفت.
حسن در آخرین روزهای عمر شریف خود نیز با وجود 48 سال سن به گواهی همرزمانش هر روز صبح در محل کار به ورزش و آماده کردن جسم خود میپرداخت و همیشه این شعر در دفتر کارش نقش بسته بود و هم اکنون نیز زینتبخش سنگ مزارش است.
«ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگی ما عدم ماست.»
آبشناسان علاوه بر این، در ورزشهای دوو میدانی، والیبال، بسکتبال، پینگ پنگ،شنا، سوارکاری و جودو، صاحب مهارتهای بالایی بود و در رشته کوهنوری نیز در مسابقهای که در سال 1357 در کشور اسکاتلند در بین تکاوران برگزیده ارتشهای چندین کشور دنیا برگزار شده بود، همراه با همکاران دیگر خود به مقام اول دست یافت و قدرت خود و ایران را به رخ کشورهای صاحب نام کشاند.
آبشناسان در سال 1364 به فرماندهی لشکر 23 نیروهای ویژه هوابرد ارتش منصوب شد. او در مدت کوتاه فرماندهی خود در این لشکر، تحولات بزرگی به وجود آورد واین یگان را منشا، خدمات بسیاری ساخت.
سرانجام روح بزرگ والهی حسن آبشناسان روز هشتم مهرماه مهرماه 1364در عملیات «قادر» به آسمان شتافت و به شهادت رسید. شهید امیر سرلشکر حسن آبشناسان، فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا و لشکر 23 نیروهای مخصوص مصداق کاملی از زاهد شب و شیر روز بود. البته این فرمانده شجاع به دلیل کارهای دلیرانه و نبوغ نظامیاش در میان همرزمان و فرماندهان به «شیر صحرا» مشهور شد.