به گزارش مشرق؛ الگوی جدید قراردادهای نفتی موسوم به IPC که بیژن زنگنه و همکاران دو سال برای تهیه و طراحی آنها وقت گذاشتند، با انتقادات فراوان و همهجانبه کارشناسان باسابقه نفتی کشورمان مواجه شد. با این که زنگنه به انتقادات بیتفاوت بود و قصد داشت هرچه سریعتر این مدل قراردادی را اجرایی کند، اما با دستور رهبر معظم انقلاب درباره ضرورت ملاحظه دیدگاههای کارشناسان و تذکرات ایشان درباره وجود ایرادهای متعدد در این مدل قراردادی،در نهایت دولت و مجلس بخش اندکی از این ایرادها را اصلاح کردند.
اکنون با گذشت چند ماه از تصویب متن به اصطلاح اصلاح شده مدل قرارداد IPC و امضای تفاهم نامههای محرمانگی با شرکتهای مطرحی چون توتال فرانسه، پتروناس مالزی، شل انگلیس و... ولی هنوز هیچ خبری از حضور این شرکتها برای حضور در صنعت نفت ایران نیست . برخی مسئولان وزارت نفت معتقدند تنها دلیل نیامدن شرکتهای خارجی برطرفنشدن تحریمها و مشخص نبودن آینده وضعیت سیاسی ایران با آمریکا و اتحادیه اروپا بخصوص بعد از ریاست جمهوری دونالدترامپ است.
به همین منظور سراغ سیدمهدی حسینی، طراح قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC رفتیم که اکنون چندماهی است از ریاست کمیته تهیه قراردادهای نفتی کنار رفته است.
ابتدا از وقتی که در اختیار ما قراردادید بسیار سپاسگذارم و مایلم برای سوال اول از جنابعالی بپرسم ظاهرا بی توجهی مجموعه وزارت نفت در دولت یازدهم به شرکتهای توانمند داخلی فعال در صنعت نفت، موجب شده است وزیر نفت دستور دهد مدل جدید قراردادی تهیه و تدوین شود تا شاهد حضور خارجیها در صنعت نفت ایران باشیم. حال که این مدل طراحی شده است (کاری به ایراداتی که کارشناسان و صاحبنظران صنعت نفت به این مدل میگیرند نداریم)، اما متاسفانه هنوز هیچ قراردادی در قالب این مدل به امضا نرسیده است و پروژههای صنعت نفت به نوعی تعطیل هستند که این موضوع مشکلات بعدی را برای صنعت نفت ایجاد خواهد کرد که نمونه بارز آن، عقب ماندگی در حوزههای مشترک است. آیا بهتر نبود با توجه به توانمندیهایی که داخل کشور وجود دارد کار تولید و توسعه از این میادین را آغاز میکردید؟
قراردادهای جدید نفتی هدفی را دنبال میکند که بسیار بزرگ است. این قراردادها مانع نمیشود کاری که شرکتهای داخلی میتوانند انجام دهند به شرکتهای خارجی سپرده شود. اگر قراردادهای جدید نفتی آنطور که ما طراحی کردیم اجرا شود، موجب رشد و توسعه شرکتهای داخلی خواهد شد. در این قراردادها پیش بینی شده شرکتهای داخلی آنقدر رشد کنند که تا ده سال آینده شرکتهایی در مقیاسهای بزرگ داشته باشیم نه پیمانکار شرکتهای نفتی.
اما موضوعی که مهم خواهد بود، توانایی شرکتهای داخلی ما در انجام پروژههاست. به عنوان مثال درگذشته به شرکت توتال این پیشنهاد داده شد که 40 تا 50 درصد پروژه را به شرکتهای ایرانی بدهید. آنها اعلام میکردند شما بگویید کجای کار را میتوانید انجام دهید. ما نمیتوانستیم جایی از کار را دست بگیریم و به نتیجه برسانیم اما اکنون در برخی از بخشهای نفت پیشرفتهای زیادی داشتیم و اعلام میکنیم در کدام بخشها تخصص لازم را دارا هستیم. این پیشرفت در مدیون دوره بیع متقابل است.
بنابراین با این حساب شما معتقدید شرکتهای نفتی بینالمللی حتما باید به صنعت نفت ایران ورود کنند تا کارها پیش رود؟
ما از آسمان چیزی یاد نمیگیریم و شرکتهای خارجی باید بیایند در یک فرآیندی انتقال فناوری اتفاق بیفتد. قراردادهای جدید نفتی این اهداف را دنبال میکرد. ما حدود 9 شرط در این قراردادها گذاشته بودیم که انتقال فناوری باید صورت بگیرد. حتی این که آموزش، همکاری با شرکتهای داخلی و سهامداری آنها در پروژهها و کارهای ایرانی بیشتر از 51 درصد باشد در این قراردادها دیده شد. ما همه شرکتهای نفتی متعلق به کشورهای نفتخیزی که مانند خودمان از صفر شروع کرده بودند را بررسی کردیم که چطور بعد از 30 سال به شرکتهای بزرگ تبدیل شدند و میتوانند در سطح جهانی فعالیت داشته باشند. از همان ساز و کار استفاده کردیم. رویه این شرکتها که امروز به جایی رسیدند این بود که خود را در کنار شرکتهای بزرگ قرار میدادند و در کارهای بینالمللی شراکت داشتند و با همین روش خودشان را در سطح بینالمللی معرفی کردند و اکنون مورد پذیرش هستند. شرکت پتروناس زمانی با توتال به ایران آمد و فعالیت 10درصدی داشت، اما اکنون در سودان همه فعالیتهای مربوط به نفت را گرفته است. شرکت پتروناس این روند را طی کرده و ما هم باید این روند را طی کنیم. این هدف بزرگ ملی بود که در قراردادها دیده بودیم. من بهعنوان یک کارشناس و فردی که این موضوع را چه در داخل و چه در خارج از کشور تجربه کرده است معتقدم قراردادهای جدید نفتی میتواند شرکتهای ایرانی را با پیشرفت چشمگیر روبهرو کند و آنها را به تعالی برساند.
آیا شرکت یا شرکتهای توانمند داخلی وجود ندارد که ضریب بازیافت میادین نفتی را با کمک مراکز پژوهشی افزایش دهد؟
ما میادین نفتی ای داریم مانند اهواز، مارون، گچساران، آغاجاری و بیبی حکیمه که حدود 70 سال است کار میکنند و نیمه عمر آنها گذشته و اگر کاری در این زمینه انجام نشود، میلیاردها بشکه نفت ما در زمین محبوس باقی خواهد ماند. آن یک کار هم افزایش ضریب بازیافت است.
عربستان ضریب بازیافت خود را در برخی میادین به 70 درصد رسانده است. اکنون متوسط ضریب بازیافت طبق اعلام معاون برنامهریزی وزارت نفت حدود 23 درصد است. ضریب بازیافت به معنای راندمان برداشت از ذخایر نفت است. شرکتهای داخلی در این بخش خاص که من تاکید میکنم فاقد دانش فنی هستند. ما نباید با هم تعارف داشته باشیم. قسم جلاله میخورم که ما گرفتار تعارف هستیم. من یک مثالی میزنم تا موضوع روشنتر شود. من زمانی مدیر اکتشاف وزارت نفت بودم. ما لرزه نگاری دوبعدی از میادین نفتی انجام میدادیم و در همان زمان دنیا دارای فناوری سه بعدی بود. ما از فناوری دنیا عقب بودیم و نباید در این زمینه تعارف میکردیم. امروز فناوری سه بعدی را داریم اما دنیا چهار بعدی دارد. در مورد ضریب بازیافتی که خیلی روی آن تاکید دارم و باید میلیاردها بشکه نفت را از زیر زمین نجات داد تا محبوس نشود در دنیا کارهای مختلفی صورت میگیرد و این کار توسط شرکتهای نفتی انجام میشود. حتی این کار را سرویس کمپانیها انجام نمیدهند. در بخش حفاری دنیا زمانی که حفاری افقی انجام میداد ما همچنان حفاری عمودی انجام میدادیم. من 20 سال پیش بازدیدی از یک شرکت نفتی بزرگ دنیا داشتم. آنها به صورت افقی 11 کیلومتر حفاری کرده بودند. امروز که 20 سال از آن موقع میگذرد تنها میتوانیم سه کیلومتر حفاری افقی انجام دهیم.
مگر خارجیها چگونه ضریب بازیافت را افزایش میدهند که در ایران امکان آن وجود ندارد؟
معمولا برای افزایش ضریب بازیافت از حفاری هوشمند استفاده میشود که لایه نفتی را دنبال میکند. چاهی که در نظر گرفته میشود باید حداکثر تماس را با میدان نفتی داشته باشد. هر چه تماس بیشتر باشد میتوان نفت بیشتری استخراج کرد. در چاههای عمودی این تماس حداقلی است و در چاههای افقی مقدار کمی از چاههای عمودی بیشتر است. چاه اسمارت لایه را دنبال میکند و حداکثر تماس را ایجاد میکند و استخراج نفت بیشتری اتفاق میافتد. ما اکنون فاقد حفاری اسمارت هستیم. البته فناوریهای زیادی در دنیا وجود دارد که ما نداریم. کاربرد هر میدان با میدان دیگر فرق میکند. به عنوان مثال میدان آزادگان میدان خاصی است، اما به نظر من هنوز هم وزارت نفت نمیداند این میدان ویژگیهای خاصی دارد. فکر میکنند میدان آزادگان یک میدان ساده است که با متدهای معمولی میتوان از آن برداشت کرد و با تزریق آب و گاز ضریب آن را بالا برد. در این میدان شش چاه زده شد که هر چاه دارای یک ویژگی جداگانه بود و این موضوع نشاندهنده پیچیدگی زیاد میدان آزادگان است. به این سادگی نیست که به هرکسی بگوییم بروید و برداشت کنید. ژاپنیها هم در این رابطه مطالعه کرده بودند، اما این موضوع را متوجه نشده بودند. چاه که پیر میشود فشار آن میافتد و نفت دیگر استخراج نمیشود. با فناوری امروز قطعاً میلیاردها بشکه نفت زیر زمین مدفون خواهد ماند. ما قاطعانه میگوییم هیچکسی حق ندارد به خاطر اختلافات شخصی منافع کشور را نبیند. ما اکنون در حد تزریق آب و گاز فناوری داریم و باید قبول کنیم که نمیتوانیم. ما عاشق خارجیها نیستیم اما باید از فناوری آنها استفاده کنیم.
شما چرا همکاری خود را با وزارت نفت ادامه ندادید؟
ابتدا باید تاکید کنم که من هیچ وقت وزارت نفت نبودم. کمیتهای به عنوان کمیته قراردادهای نفتی در اختیار من بود که بعد از اتمام کار و تحویل قرارداد به وزارت نفت از آنجا رفتم. دو سال طول کشید تا این قراردادها تدوین شد و همه مفاد آن بر اساس اقتصاد مقاومتی و مسیر و اهداف کشور تعیین شده بود و آنها را در 50جلد کتاب منتشر کردم. ما همه چیز را در نظر گرفتیم اما با مخالفتهایی همراه شد.
به هر حال امیدوارم هرچه سریعتر مدل قراردادهای جدید صنعت نفت اجرایی شود تا شاهد ورود شرکتهای بینالمللی به صنعت نفت ایران باشیم.