به گزارش مشرق، احمد کاظم‌زاده طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:

با گذشت حدود دو سال از آخرین تغییرات در عربستان، پادشاه سعودی دستور عزل و نصب‌های جدید را صادر کرده و این کشور بار دیگر با یکی از تغییرات سیاسی و عزل و نصب‌ها مواجه شده است. به لحاظ سابقه تا زمانی که قدرت سیاسی بعد از مرگ عبد العزیز بنیانگذار عربستان در جناح سدیری متمرکز بود از تغییرات سیاسی گسترده در این کشور خبری نبود و هر چند دهه یک‌بار قدرت از برادر بزرگ‌تر به برادر کوچک‌تر منتقل می‌شد اما از زمانی که ملک عبدالله پادشاه فقید این کشور از خاندان غیرسدیری قدرت را به دست گرفت برای تثبیت پایه‌های قدرت خود به تغییرات نسبتاً گسترده دست زد تا از این طریق بتواند قدرت را در خاندان خود و جناح غیرسدیری نهادینه کند اما بعد از مرگ وی بار دیگر جناح سدیری‌ها قدرت را به دست گرفتند و این بار ملک سلمان را با وجود کهولت سن و بیماری بر جای وی نشاندند تا بهانه‌ای برای بازگرداندن قدرت به این جناح باشد.

به همین منظور اولین خانه‌تکانی سیاسی گسترده در زمان مرگ ملک عبدالله و به قدرت رسیدن ملک سلمان صورت گرفت و تغییرات جدید دومین فاز است که با گذشت حدود دو سال از به قدرت رسیدن وی صورت می‌گیرد، بنابراین هدف اولی از این عزل و نصب‌ها تحکیم پایه‌های قدرت در جناح سدیری‌ها و به‌خصوص خاندان ملک سلمان است.

باتوجه به اینکه در خلال دو سال گذشته قدرت عملاً در دست محمد بن سلمان ولیعهد و وزیر دفاع این کشور بوده است، از این رو یکی از اهداف عزل و نصب‌های جدید فراهم کردن بستر جانشینی وی به جای پدرش بوده است که در این صورت سنت رایج حاکم بر این کشور یعنی انتقال قدرت از پادشاه به ولیعهد دورزده می‌شود، البته این سنت دو سال پیش نیز دورزده شد چرا که طبق سنت قبلی قاعدتاً باید قدرت به مقرن بن عبد العزیز برادر سلمان منتقل می‌شد که این چنین نشد و به جای وی محمد بن نایف به مقام ولیعهدی انتخاب شد اما اکنون شواهد موجود حاکی از این است که تلاش می‌شود قدرت از ملک سلمان به محمد بن سلمان واگذار شود و به نظر می‌رسد یکی از اهداف انتخاب خالد بن سلمان به عنوان سفیر جدید عربستان در امریکا رایزنی‌ها برای این امر است و اینکه تغییرات و عزل و نصب‌های جدید بلافاصله بعد از سفر جیمز ماتیس وزیر دفاع امریکا به ریاض اعلام شد ظاهراً با القای این مسئله همراه بوده است که این تغییرات با هماهنگی امریکا و شخص وزیر دفاع صورت گرفته است.

از طرف دیگر در چارچوب دور جدید تغییرات و عزل و نصب‌ها برخی از افراد از کار خودبرکنار و حتی مجازات شده‌اند که این نشان می‌دهد دولت عربستان در تلاش است اینگونه وانمود کند که این تغییرات با هدف افزایش کارایی صورت گرفته است.

در این میان افزایش حقوق نظامیان نیز با القای این مسئله صورت می‌گیرد که گویا عربستان از مرحله بحران اقتصادی عبور کرده و نیاز به ادامه ریاضت اقتصادی ندارد اما به نظر می‌رسد هدف اصلی از این کار ایجاد ترغیب در نظامیان برای حضور در جنگ یمن و مقابله با فرار آنها صورت گرفته است. ایجاد نهاد جدید التأسیس امنیت ملی نیز نشان می‌دهد عربستان خلأهای اساسی در امنیت خود احساس می‌کند و برای مقابله با این خلأها و کاستی‌ها درصدد تشکیل نهادی برای این مسئله است. 

در مجموع می‌توان گفت ایجاد تغییرات و عزل و نصب‌های گسترده در عربستان به جای اینکه نشانه تثبیت و کارایی نظام باشد برعکس نشانه ناکارآمدی آن است که در عین حال از ایجاد کودتای سفید دیگر پرده برمی‌دارد.