به گزارش مشرق، متن یادداشت عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با عنوان (" نمیگذاریم" یا " نگذارید"؟ ) نقدی بر اظهارات آقای روحانی در خرم آباد به شرح ذیل می باشد:
انتخابات اصیلترین و قابل اتکاترین معیار برای حفظ جریانی در قدرت یا جابجایی قدرت و تبدیل جریانی که اکثریت را در یک دوره کسب کرده به اقلیت و متقابلاً قرار دادن اقلیت در موضع اکثریت است.
بنابراین کسب اکثریت با تعویض قدرت از جانب مردم امری کاملاً ناپایدار است. از این روست که همگان معتقند لازمه دمکراسی اکثریت شدن اقلیت و اقلیت شدن اکثریت به حساب میآید. لذا هر اقدامی از سوی اکثریت برای سد کردن راه صعود اقلیت مخاطره آمیز خواهد بود.
آقای دکتر روحانی در سفر انتخاباتی خود به خرمآباد گفت:" نمیگذاریم گروهی اقلیت بر افکار اکثریت مردم حکومت کند." (روزنامه جمهوری اسلامی، دوشنبه 25/02/96، ص3) در آستانه برگزاری انتخاباتی که میتواند رأی مردم آقای روحانی را از موضع اکثریت بیندازد، "نمیگذاریم" از چه موضعی است؟ آیا از موضع یک گروه سیاسی است یا از موضع جایگاه رئیس جمهور مستقر؟
هر چند در ایران دولت ها در بالاترین سطح و سایرین در سطوح پایینتر نمیتوانند در روند رأی دهی مردم و صیانت از آن مداخله کنند اما این نگرانی وجود دارد که ساختار دستگاه برگزار کننده انتخابات یعنی وزارت کشور و نیروهای اجرایی آن یعنی استانداران، فرمانداران، بخشداران، دهداران و ... "نمیگذاریم" را "نگذاریم" دریافت کنند. در این صورت آیا با فضاسازی قادر به تأثیرگذاری در انتخابات نخواهند بود.
برای نمونه چند هفتهای است که شنیده میشود برخی بخشداران و دهداران با مراجعه به روستاییان و کدخداهای آنان این گونه عنوان میدارند که به طور مسلم آقای روحانی رأی خواهد آورد.
بنابراین اگر شما به ایشان رأی ندهید و این امر در شمارش آرا مشخص شود در دولت آینده به روستاهایی که به این دولت رأی ندادهاند امکانات و تسهیلات داده نخواهد شد. این نوع فضاسازیها میتواند با این جمله رئیس جمهور مستقر در این روزهای پایانی به رأی دهی تشدید شود.
جناب آقای روحانی میبایست به این واقعیت توجه کنند که ایشان علاوه بر نامزد ریاست جمهوری دولت دوازدهم بودن شأن ریاست جمهوری مستقر را نیز داراست اظهاراتی از این دست میتواند راهگشای برخی تخلفات انتخاباتی از سوی کسانی شود که بقای قدرت خود را در بقای ایشان می بینند. ایشان طبعاً از این جمله آقای روحانی نوعی احساس نگرانی را استنباط خواهند کرد.
آیا این نگرانی نمیتواند بر رفتار مجریان انتخابات آثار سوئی داشته باشد و بیطرفیها را نقض کند؟ بنابراین علاوه بر ضرورت پایبندی به اصول دموکراسی در جابجایی قدرت، نمیبایست با ایجاد تشویش از آینده شغلی زمینه ساز برخی فضاسازیها شد.