کد خبر 727396
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۰
کتاب

ادبیات ورزشی تحلیل یک مسابقه فوتبال نیست،بلکه نگاهی عمیق، انسانی و اجتماعی به ماهیت ورزش دارد، جایی که ترس، نفرت، خـشم، لذت، اشک و لبخند، تحقیر و تمجید، همه و همه با فاصله کمی از یکدیگر قرار می‌گیرند.

به گزارش مشرق، ادبیات ورزشی،‌ نامی است که ترجمه لغت Sporting Literature است. این گونه شاید عجیب و جدید دنیای ادبیات اولین بار در کشور انگلستان در دهه نود میلادی شکل گرفت. زمانی که هولیگانیزم و اوباش‌گری در بین طرفداران فوتبال بیداد می‌کرد و حوادث دلخراش ورزشگاه‌های مختلف تنها خاطره آنها از دهه 80 بود. با ورود ادبیات ورزشی به فرهنگ جامعه، فاصله بین ورزشکاران و مردم کم شد و رفته رفته طرفداران فهمیدند که ورزشکاران هم انسان‌هایی شبیه آنها هستند، با همان ضعف‌ها، خستگی‌ها و دل مشغولی‌ها. ادبیات ورزشی تحلیل یک مسابقه فوتبال نیست، بلکه نگاهی عمیق، انسانی و اجتماعی به ماهیت ورزش دارد، جایی که ترس، نفرت، خـشم، لذت، اشک و لبخند، تحقیر و تمجید، همه و همه با فاصله کمی از یکدیگر قرار می‌گیرند و تصویری زیبا را رقم می‌زنند، تصویری خاطره انگیز که قطعاً نمی‌توان آن را از پیکسل‌های تلویزیون تماشا کرد.

تاریخچه
متن زیر ترجمه مطلب نویسنده معروف انگلیسی، سایمون کوپر است که در سال ۲۰۱۴ برای جایزه سال کتاب ورزشی ویلیام هیل نوشت. این متن گذری است سریع و ساده به دنیای ادبیات ورزشی و تاریخچه کوتاه اما جذاب آن، جایی که شاید بهتر متوجه شویم چرا این ادبیات نیاز است.
وقتی ۱۰ سالم بود، خانواده‌ام برای یک سال به کالیفورنیا رفتند و آنجا من بیس‌بال را کشف کردم.
پدرم دو کتاب درباره بیس بال خرید که از جلد تا جلدشان را خواندم. هنوز هم آن کتاب‌ها را دارم که ورق‌هایشان پر است از لکه‌های غذاهای اوایل دهه ۸۰. توی یکی از کتاب‌ها زندگی نامه بازیکن معروف رِدساکس، تد ویلیامز نوشته شده بود به قلم آقایی به نام جان آپدایک. من هیچ وقت اسم این نویسنده را نشنیده بودم و هرگز پس از آن هم نشنیدم، اما تا به امروز یکی از بهترین کارهایی است که خوانده‌ام.
امروز زمانه عوض شده. یکشنبه در هاسپیتال کلوب لندن جایزه بهترین کتاب ورزشی ویلیام هیل برای
 ۲۵ مین سال ارائه می‌شود. از روزی که مربی قایق سواری، دن توپولسکی برای کتاب «آبی ِواقعی» جایزه اول را در سال ۱۹۸۹ برد، ادبیات ورزشی در انگلستان شکوفه زد و خیلی زود به همه اروپا رسید.
از آن طرف نویسندگان آمریکایی همیشه ورزش را جدی گرفته‌اند. ارنست همینگوی، دمون رانیون، رینگ لاردنر، نورمن میلر و خیلی دیگر به عنوان خبرنگار ورزشی فعالیت کرده‌اند. یک بار همینگوی از یک مجله ۳۰ هزار دلار برای یک مطلب ۲۰۰۰ کلمه‌ای درباره گاوبازی گرفت. فیلیپ راث، برنارد مالاموند و ... رمان درباره ورزش دارند و ریچارد فورد یک رمان به نام «نویسنده ورزشی» دارد. این امر باعث به وجود آمدن قهرمانان نسل بعدی ادبیات آمریکا شد که همگی ورزشکارانی تنومند بودند.

حکایت اروپا
اما در اروپا داستان فرق می‌کرد، نوعی ارباب و رعیتی وجود داشت. اپرا برای افراد سطح بالا یا اربابان جامعه بود و ورزش برای سطح پایین و رعیت‌ها و در نتیجه ارزشی برای نویسندگان نداشت. یک کتابخانه کوچک مخصوص ادبیات ورزشی کلاسیک در پاریس است که از ۱۹۳۰ تا به امروز در آن کتاب جمع شده، اما تا قبل از ۱۹۹۰ تعداد کمی از کتاب‌ها حرفی برای گفتن دارند. اکثراً زندگینامه ورزشکاران ساده یا توضیح‌های خسته کننده یک بازی‌اند. تعداد محدودی از کتاب‌ها با ادبیات مردمی و کارگری عجین شده، مثل کتاب «تنهایی ِیک دونده ماراتون» اثر آلن سیلیتو یا
«زندگی ورزشی» دیوید استوری.
قبل‌ها کریکت ورزشی بود که نویسندگان در مدرسه یاد می‌گرفتند. سال ۱۹۰۰ میلادی می‌توانستید در لندن یک بازی عجیب بین نویسندگانی مثل آرتور کانن دوئل (خالق شرلوک هلمز) ای‌ای میلنی (خالق وینی‌پو) سر جیمز بری (خالق پیتر پن) و ... را تماشا کنید؛ اما این باعث نشد تا نُه دهه بعد نویسندگان زیادی که اهل ورزش هم بودند برای آن قلمی بزنند.
اکثر کتاب‌های خوب انگلیسی قبل از ۱۹۹۰ توسط خارجی‌ها نوشته شده بود. سی آر جیمز اهل ترنیداد کتاب «فراتر از مرز» را در سال ۱۹۶۳ نوشت. یکی از بهترین کتاب‌های بریتانیایی تا به امروز هم «فقط یه بازی؟» از ایمون دانفی ایرلندی است.
اما یک نیوزیلندی در کاکستون لندن به نام جان گاستاد، سال ۱۹۸۵ تصمیم گرفت که یک کتاب‌فروشی ورزشی باز کند. وقتی از او پرسیدند که هدفت از این کار چیست، گفت: من یک رؤیا دارم که ادبیات ورزشی را همه گیر کنم. بعد او با کمپانی ویلیام هیل مراسم جایزه را راه اندازی کرد که سال‌ها در مغازه‌اش برگزار می‌شد؛ اما امروز این مراسم خیلی بزرگ‌تر و با شکوه تر از یک کتاب‌فروشی است.

اولین‌ها
معمولاً کتاب «تب زمین» اثر نیک هورنبی که در سال ۱۹۹۲ جایزه ویلیام هیل را برد به عنوان اصلی‌ترین پیشرو در ادبیات ورزشی معرفی می‌شود اما گاستاد اعتقاد دارد کتاب «همه توان ِما» از پیت دیویس این کار را انجام داد. این کتاب رویی جدید از ادبیات ورزشی را نشان داد، کتاب از زاویه یک طرفدار روایت می‌شد و انگار صدایی بود که پیش از آن هرگز شنیده نشده بود.
بعد نوبت «تبِ زمین» رسید. کتابی که باز هم از زاویه یک طرفدار بود، زندگی یک طرفدار از ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰. قاطی شدن زندگی شخصی و فوتبال. هورنبی بعدها گفت: « ناشران باور نمی‌کردند که فوتبال هم طرفداران اهل کتابی دارد، اما نمی‌دانستند که فقط باید اهل فوتبال بود». همچنین هورنبی سواد خوبی از ادبیات آمریکا داشت و این به بهتر نوشتنش در ادبیات ورزشی کمک می‌کرد. این اتفاق تأثیری شگرف در مردم و ورزشکاران داشت. ناگهان همه ورزشکاران عکس در حال خواندن این کتاب می‌گرفتند و طرفداران آن را از مغازه‌های بیرون استادیوم می‌خریدند.
«تب زمین» موج بزرگی از کتاب‌های ورزشی را در انگلستان راه انداخت، به طوری که امروز انگلستان به تنهایی بیش از تمام کشورهایی که ادبیات ورزشی کار می‌کنند کتاب دارد. بعد یکسری نویسندگان از فوتبال یا دیگر ورزش‌ها استفاده کردند تا زندگی‌شان را روایت کنند و بعضی قدم را فراتر بردند و یک کشور را نشان دادند. مثل «فوتبال» اثر الکس بلوس برزیلی و یا «نارنجی بی نظیر» اثر دیوید وینر هلندی؛ اما با این وجود هنوز هم خیلی‌ها نگاه خوبی به ادبیات ورزشی نداشتند، خیلی از منتقدان آکادمیک اعتقاد داشتند که «در فوتبال ۲۲ نفر به یک تیکه پلاستیک لگد می‌زنن یا تو والیبال ۱۰ نفر به یه توپ مشت می‌زنن، این‌ها موضوعات مناسب و درشأنی برای ادبیات نیست.»
اما ثابت شد که این حرف درست نیست. سال‌های ۹۸ -۱۹۹۷اوج هزینه برای ادبیات ورزشی و مجله‌های ورزشی بود زمانی که فرانسوی‌ها، سوئدی‌ها، هلندی‌ها و اسپانیایی‌ها هم وارد این عرصه شدند.
۲۰ سال پیش یک ناشر به من گفت که حتی اگر بخواهم زندگینامه کاپیتان تیم ملی انگلیس را بنویسم، او چاپ نخواهد کرد. چون فقط ۳۰۰۰ جلد از آن فروش خواهد رفت؛ اما امروز زندگینامه‌های بی‌نظیری از هر طرف سر بر می‌آورند که دلیلی اقتصادی دارد. فوتبالیست‌ها امروزه به حد کافی پول دارند که نیازی به فروش کتاب نداشته باشند، پس کتاب را می‌نویسند چون حرفی برای گفتن دارند. کتاب سر الکس فرگوسن که زندگینامه اوست، پس از بازنشستگی و جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های انگلستان شده است. کتاب هٌنری دنیس برگکمپ که به نوعی داستانی نوشته شده، به نام آرامش و سرعت و کتاب بی‌نظیر مهاجر سوئدی زلاتان ابراهیموویچ که بیش از ۱ میلیون نسخه فقط در اروپا فروخته است سه کاندیدای اصلی این جایزه‌اند و جایزه ۵۰ هزار پوند است. جایزه‌ای که روزی ۲۰۰۰ پوند بود.

منبع: صبح نو

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس