به گزارش مشرق، صنایعدستی جلوهای از هنر، فرهنگ و تمدن کهن ایران است که روح هر بینندهای را در نقوش و ظرافت خود غرق میکند. تمدن غنی چند هزار ساله ایران هر گردشگری را متحیر کرده و او را ترغیب می کند تا تکهای از این سرزمین کهن را به عنوان خلاصهای از تاریخ آن، به سوغات ببرد و این قطعه ارزشمند برای گردشگران، همان صنایعدستی است که روح و عشق ایرانیان در آن پیوند خورده.
به همین سبب گاهی در آثار تلویزیونی شاهد بودهایم که نویسندگان و کارگردانان در ساخت تولیدات نمایشی و در بخشی از قصهها به صنایع دستی ایران هم پرداختهاند. در این باره میتوان به سریالهای گذر از رنجها، گوهر کمال، مشق عشق و... اشاره کرد. البته تا به امروز مستندهای بسیار متعدد و متنوعی با محوریت صنایعدستی در شبکههای سیما تولید و پخش شده است. به بهانه 20 خرداد، روز صنایع دستی به سراغ کارشناسان و نویسندگان و کارگردانان رفتیم و از آنها پاسخ این سوال را جویا شدیم که چگونه میتوان هر چه بیشتر به صنایعدستی در آثار نمایشی پرداخت.
نگاه دراماتیک به صنایعدستی
عباس رنجبر، نویسنده و کارگردان که در سریالهایی همچون گوهر کمال، خط، گل بارونزده و.. . به صنایعدستی ایران بویژه سفال و.. . پرداخته، در پاسخ به این سوال که نویسندگان و کارگردانان در معرفی صنایعدستی در آثار نمایشی چه سهمی میتوانند داشته باشند به جامجم گفت: طبیعی است من به عنوان یک فیلمساز و هنرمند موظف هستم به هنر، فرهنگ و تمدن ایران توجه کنم و در کارهایی که میسازم حتما اشاره به این موارد داشته باشم. البته همیشه در حد توانم این کار را انجام دادهام و در سریالهایم در قالب قصه به صنایعدستی شهرهای مختلف توجه کردهام. مسلما هنرمندان میتوانند در این امر نقش بسزایی داشته باشند.
وی ادامه داد: البته درباره صنایعدستی مستندهای زیادی ساخته و پخش شده، اما ما میتوانیم نگاه دراماتیک به این هنر داشته باشیم و در قالب قصه سریالهای نمایشی به آن هم بپردازیم. اگر به مخاطبان خود بیاموزیم که به این دریای هنر و صنعت توجه بیشتری کنند، بیشک هم برای صنعت و هم برای ارتقای سطح فکری مردم و بخصوص جوانان گامی مهم برداشتهایم.
رنجبر عنوان کرد: برای مثال فیروزهکوبی هنر نابود شدهای است که ابتدا خاص خراسان بود. فیروزهها در نیشابور استخراج میشد و بعد در مشهد در کارگاههای مخصوص مورد تراش قرار میگرفت. در زمانهای قدیم ظرفهای مسی را با قلمزنی طلاکوبی میکردند و بعد یک لایه فیروزه را آغشته به چسب گیاهی مخصوص کرده و روی جاهای خالی گود شده قرار میدادند. آخرین فردی که در ایران به این هنر اشراف داشت 60 سال پیش به علت اینکه فرزندانش تمایلی به یادگیری این پیشه نداشتند به یکی از اقلیتهای دینی آن را آموزش داد. بعد از آن، این تخصص در انحصار این مرد درآمده و او این هنر را به اصفهان منتقل میکند. بنابراین هر یک از صنایعدستی ایران داستان خودش را دارد و ما میتوانیم در قالب قصههای دراماتیک و با محور قرار دادن آنها سریالهای نمایشی جذاب بسازیم.
وی با اشاره به هنر طلاکوبی گفت: هنر طلاکوبی به خراسان، سمرقند و افغانستان اختصاص دارد که در این میان تعداد انگشتشماری از استادان ایرانی در این زمینه فعالیت دارند. در ایران به این هنر کمتر پرداخته شده و بیشتر استادان این رشته اهل افغانستان هستند. طلاکوبی در دو سبک ایرانی و افغانی است که تفاوت میان این دو در تذهیب و مینیاتور به کار گرفته شده است. بنابراین تاریخچه صنایعدستی میتواند بهترین سوژه برای نسل جوانی باشد که علاقهمند به هنر فیلم و سریال هستند و میتوانند از این طریق هنر ایرانی را هم زنده نگه دارند.
رنجبر با اشاره به ساخت فیلم «نسیم سحری» گفت: در این فیلم هنر نمدمالی را دستمایه داستان خود قرار دادهام. غبار روی این هنر را گرفته بود، اما بعد از ساخت این اثر به من خبر دادند که کلی سفارش به نمدمالهای بروجرد دادهاند. بنابراین همه این موارد اهمیت و تاثیر آثار داستانی را در معرفی صنایعدستی کشورمان نشان میدهد.
ساخت «دست آفریدهها»
علی حاجیشیزری، مدیرکل دفتر توسعه و ترویج معاونت صنایعدستی در پاسخ به این سوال که آیا صنایعدستی ظرفیت پرداخت در آثار نمایشی دارند یا نه، توضیح داد: خیلی خوشحالم که چنین سوالی را از فردی میشنوم که اهل رسانه است. همان طور که مطلع هستید، یکی از مدلهای جدید بازاریابی در دنیا، کار روایی است؛ یعنی داستان محصولات ذکر شود. محصولات صنایعدستی خیلی مورد توجه مردم است و کسانی که به دنبال خرید این محصولات میروند به دنبال چرایی آن هستند. بنابراین این ظرفیت وجود دارد که در آثار نمایشی به چرایی شکلگیری صنایعدستی پرداخته شود.
حاجیشیزری در پاسخ به این سوال که آیا داستانهای صنایعدستی بار دراماتیک دارد یا نه، توضیح داد: بله. اگر پژوهشگر روی تاریخچه کار کند حتما مطالب متنوع استخراج میکند. ایران اسطورههای زیادی دارد و داستان همه آنها سینه به سینه نقل شده است. مگر میشود نقش قالیها و ... پیشینه نداشته باشد؟!
مدیرکل دفتر توسعه و ترویج معاونت صنایعدستی با اشاره به تولید سری دوم مجموعه دستآفریدهها، گفت: سری اول این مجموعه با اقبال مردم روبهرو شد و شبکههای مختلف سیما چندین بار آن را پخش کردند. این مجموعه به تاریخچه صنایعدستی اختصاص داشت. قرار است سری دوم این مجموعه را با همکاری شبکهدو بسازیم و فکر میکنیم برای نیمه دوم امسال آماده شود.
وی درباره اینکه چرا این مجموعه را در قالب یک مجموعه داستانی تولید نمیکنند، توضیح داد: هدف ما برنامه آموزشی و ترویجی است تا نمایشی، اما تمایل داریم اگر تهیهکننده، نویسنده و کارگردانی علاقهمند به تولید یک اثر نمایشی درباره صنایعدستی باشد، همه نوع همکاری را با او داشته باشیم.
حاجیشیزری با اشاره به مجموعه گوهر کمال گفت: به یاد دارم شخصیت اصلی قصه در کارگاه سفالسازی میکرد. تولید چنین مجموعههایی خیلی خوب است و حتما روی مردم هم تاثیر زیادی میگذارد. ما سال 95 پیشبینی ساخت پنج فیلم بلند را کرده بودیم. به محض تامین اعتبار حتما این پنج فیلم را با محوریت صنایعدستی تولید خواهیم کرد.
سریالهایی با رنگ و لعاب صنایعدستی
مسئولان رسانه ملی همیشه به موضوع صنایعدستی توجه داشتهاند و تا امروز مستندهای متنوعی با محوریت صنایعدستی شهرهای مختلف در شبکههای سیما و مراکز استانها تولید و پخش شده است، حتی گاهی در باکسهای کوتاه تاریخچه صنایعدستی از شبکههای سیما روی آنتن میرود. علاوه بر تولید مستند، فیلمسازان در آثار نمایشی هم به این مهم پرداختهاند. زندهیاد داوود رشیدی در مجموعه عطر گل یاس به کارگردانی زندهیاد بهمن زرینپور به حرفه قلمزنی مشغول بود و از این طریق مردم با این هنر آشنا میشدند. شیوا طاهری، بازیگر نقش دنیا در مجموعه گذر از رنجها به کارگردانی فریدون حسنپور وقتی همسرش را از دست میدهد، تلاش میکند از طریق فروش صنایعدستی زندگیاش را بگذراند. عباس رنجبر، کارگردان سریال گوهر کمال و بهرام بهرامیان، کارگردان مجموعه مشق عشق در آثارشان به هنر سفالگری پرداخته بودند. بهزاد فراهانی در مجموعه به رنگ صدف به دنبال قالیهای خوش نقشو رنگ میگشت و در این حرفه مشغول کار بود. رویا تیموریان در مجموعه ریحانه یک کارگاه قالیبافی داشت و مجموعه خاله سارا هم قالیبافی زنان روستایی را به تصویر میکشید.