به گزارش مشرق، برج قدیمی و 27 طبقه «گرنفل» در لندن از بامداد امروز دچار آتشسوزی گستردهای شده است و منابع محلی تاکنون صرفاً از کشتهشدن تعدادی از ساکنان این برج مسکونی خبر دادهاند و هنوز خبری از میزان تلفات و علت این آتشسوزی اعلام نشده است.
انتشار و انعکاس این حادثه در رسانههای رسمی و غیررسمی داخلی، با مقایسه آتشسوزی برج «گرنفل» با حادثه پلاسکو همزمان شد. شباهت ظاهری این دو برج باعث شد برای ساعاتی، دوباره حادثه آتشسوزی، ریزش ساختمان پلاسکو و حواشی مرتبط با آن مورد بحث قرار گیرد.
30 دی سال گذشته، همزمان با تلاش گسترده آتشنشانها و نیروهای امدادی برای مهار آتشسوزی، برخی افراد و رسانههای اصلاحطلب که از سفر محمدباقر قالیباف شهردار تهران به قم برای دیدار با مراجع عظام تقلید مطلع شده بودند شروع به بهانهتراشی کردند که چرا قالیباف در تهران نیست اما وقتی شهردار تهران به سرعت دیدارهای خود را نیمهکاره رها کرد و به تهران برگشت، هنوز ساعات زیادی از ریزش ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از شهروندان و آتشنشان نگذشته بود که موج جدید تخریب و حمله به مدیریت شهری با تمرکز بر شخص قالیباف آغاز شد.
این بخش از حملات با ورود برخی اعضای شورای شهر به ماجرا شکل جدیدی به خود گرفت؛ عدم استفاده از بالگرد برای خاموش کردن آتش، استفاده بیش از حد از آب برای خاموش کردن، نداشتن خودروهای آتشنشانی با نردبانهای بلند، از جمله انتقاداتی بود که مخالفان قالیباف برای بهرهبرداری و سوءاستفاده از این حادثه به آنها استناد میکردند ولی با وجود استدلالهایی که از سوی مسئولان شهرداری و آتشنشانی و بعضاً کارشناسان در برابر این ادعا مطرح میشد، اما گوش شنوایی نبود و همچنان بر حجم شایعات و ادعاهای بعضاً بیاساس افزوده میشد.
اما در غرب لندن؛ چند ساعت از آتشسوزی برج قدیمی «گرنفل» گذشته است و هر لحظه گمانهزنیها درباره احتمال این برج پررنگتر میشود اما نه خبری از بهانهگیریهای لحظهای برای تخریب شهردار، استعفای او و زیر سوال بردن عملکرد نیروهای امدادی مانند ایراد گرفتن به نردبان آتشنشانها و نبود بالگرد خبری است، نه از اظهارنظرهای شبهکارشناسی درباره علت ریزش و چگونگی مهار حادثه و نه حتی از حضور مسئولان دوربینی برای ثبت حضور چند دقیقهای خود در قلب حادثه.
آتشسوزی برج «گرنفل» و حوادث مشابهی که در کشورهای دیگر که در حوزه مدیریت بحران به شدت پیشرفتهتر از ما هستند این واقعیت را نشان میدهد که ما در مواقع بحرانی به جای یکپارچهشدن در عملکردها و اقدامات، عمده فعالیت خود را روی اظهارنظرهای لحظهای، غیرکارشناسی و بعضا تخریبی متمرکز میکنیم و در آن سوی دنیا، عمده اقدامات، بکارگیری تمام ابزار و امکانات موجود برای به حداقل رساندن تلفات جانی، مالی و جلوگیری از گسترش شایعات و اخبار دروغ.