به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «چله نشین»، کتاب خاطرات مسعود تائبی، اسیر آزاد شده ایرانی است که توسط خود او روایت شده و به قلم سید محمود مهدوی خاطرهنگاری شده است.
مسعود تائبی که در حال حاضر مسئولیت امور ایثارگران میراث فرهنگی اردبیل را برعهده دارد، در ظهر عاشورا و در شهریور سال 1367 در حالی که بین ایران و عراق اعلام آتش بس شده بود، به همراه تعدادی از دوستان و همرزمانش توسط دشمن محاصره میشود و به اسارت نیروهای بعث عراق در میآید.
وی مدت بیست و پنج ماه در اردوگاههای العماره، الرشید و تکریت عراق زندانی بوده و سرانجام بعد از دو سال تحمل رنج اسارت، هفدهم شهریور 1369 مصادف با اربعین حسینی آزاد شده و به میهن بازمیگردد. دلیل انتخاب عنوان «چله نشین» برای کتاب هم تقارن روز اسارت و آزادی او با عاشورا و اربعین حسینی است که چهل روز با هم فاصله دارند.
کتاب «چله نشین» از سری کتابهای خاطرات جنگ و دفاع مقدس است که راوی ضمن بیان لحظات سخت جنگ و اسارت، گاه با یک اشاره کوچک، گریزی به کودکی و زندگی خانوادگی خود میزند و ضمن بیان خاطرات تلخ جنگ، شیرینی خاطرات کودکی و خانواده و محل زندگیاش را با آن مخلوط میکند و خواننده را در یک ریتم یکنواخت نمیگذارد.
«چله نشین» در شش فصل تنظیم شده است و نویسنده در فصل اول با عنوان «در دل خاکریز» روایت ورود تائبی به جنگ و اوضاع جنگ را از زبان او بیان میکند و در این میان گریزی کوتاه به کودکی او دارد.
فصل دوم با عنوان «انت حرس الخمینی؟» روایتگر لحظات اسارت تائبی و دوستان و همرزمان او و شروع اسارت آنها است. نویسنده در فصل سوم به خاطرات اسارت و اردوگاه تکریت و رفتار عراقیها با اسرای ایرانی اشاره کرده و عنوان «در زادگاه صدام» را برای آن انتخاب کرده است.
فصل چهارم با عنوان «اذان سلیم موذن زاده به وقت سحر» خاطرات ماه رمضان در اردوگاههای عراق و مقایسه آن با ماه رمضان تائبی در ایران و در اردبیل را بازگو میکند و درانتهای فصل به حال و هوای اسیران هنگام خبر رحلت حضرت امام (ره) میپردازد.
در فصل پنجم که عنوان آن «زلزله در خانه» است، خاطره زلزله رودبار گیلان و خبر آن در اردوگاه را بازگو میکند و در فصل آخر با عنوان «دوباره برمیگردیم» به بیان خاطره لحظات آزادی و بازگشت تائبی به ایران پرداخته است. در پایان نیز تصاویر و اسناد مربوط به اسارت او ضمیمه کتاب شده است.
در بخشی از کتاب آمده است: «بارها تصاویر جنازههایی را که از زیر آوار بیرون میآوردند را نشان دادند و در آن لحظات، صدای تک سرفهای هم در آن سوله هزار نفری به گوش نمیرسید!
همه بچهها برای همدردی، لباس کار سورمهای را تنشان کردند و یاسین خواندیم. به بچههای داغدار روحیه دادیم ولی حال و هوای سوله برگشته بود به روزهای سرد و دلگیر و سخت زمستان. سکوت بود و بغض. هق هق بود و آه. آوای قرآن به گوش میرسید و با زمزمهای آرام، دانههای اشک روی گونه میغلتید.
این بار که تیغ سهمیه را دادند، دوتا ازبچهها رگشان را زدند. آن که گردنش را زده بود، زنده ماند و دومی که روی خودش پتو انداخته و رگ دستش را زده، زیر پتو نه نالهای کرده ونه تکانی خورده بود که کسی متوجهش شود! دوستانش میگفتند یکی دو ساعت قبل میگفته: به چه امیدی برگردم ایران؟ کسی برایم نمانده که به استقبالم بیاید!»
کتاب «چله نشین» در 160 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 15000 تومان توسط انتشارات سوره مهر و با همکاری حوزه هنری نقلاب اسلامی استان اردبیل و اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل منتشر و راهی بازار کتاب شده است. / ایبنا