به گزارش مشرق، علیرغم شعارهای فراوان آزادی بیان از سوی رئیسجمهور و دولتمردان یازدهم، برای پر کردن کارنامه خالی دولت بستن دهانها و شکستن قلمها در دستور کار قرار گرفته شده است، در این راستا و در حالی که پیش از این گفته میشد وزارت اطلاعات برای بگیر و ببند تاسیس نشده است منتقدان دولت با بهانههای واهی و مختلف احضار و بازداشت میشوند.
«نباید دهانها را ببندیم و قلمها را بشکنیم» «از نقد استقبال میکنیم» و... اینها جملات آشنایی است که از سوی دولتمردان یازدهم و از جمله رئیسجمهور بارها و بارها بر زبان رانده شدهاند تا مردم امیدوار شوند که اگر تا دیروز دولتمردان منتقدین را با انواع توهینها و تعابیر زشت میراندند از امروز دیگر چنین نخواهد شد و کرامت انسانی همگان آن چنان که در روزهای انتخابات وعده داده شده است حفظ خواهد شد.
حسن روحانی رئیسجمهور پس از انتخابات و اعلام نتایج، جملات دیگری نیز گفت که نشان از آن داشت که نبایستی وعدههای دوران تبلیغات را فراموش کرد. وی در نخستین نشست خبری خود پس از انتخابات گفت «همین جوری که در همین هفته آخر با مردم رفتار کردید در طول چهار سال همینگونه رفتار کنید. ما در این هفته چرا با مردم رفتار خوبی داشتیم؟ برای اینکه همه بیایند پای صندوق رای. همین مردم باید آینده را بسازند. همینجور به مردم احترام بگذاریم و با آنها رفتار کنیم. مردم ما دلسوز هستند. باورشان کنیم. »
هنوز مراسم تنفیذ و تحلیف برگزار نشده و دولت دوازدهم نیز شکل نیافته است ولی آن چه روی میدهد نشان از فراموشی وعدهها پیش از آغاز کار است، نشان به آن نشان که دولت به دنبال ایجاد یک فضای امنیتی شدید برای بستن دهانها و شکستن قلمهاست، فضایی که در آن برای طرح مطالبات و نقد کارنامه خالی از اقدام و عمل دولت، جایی نباشد.
کار زشت و اشتباهی در روز قدس روی داده است که همگان در محکومیت آن اشتراک نظر دارند ولی دولت به دنبال آن است که با ایجاد یک فضای خفقانآلود، این پیام را بدهد که «کشتیبان را سیاستی دگرآمد » هر چند این سیاست با شدت و ضعف در گذشته نیز بوده و هیچ گاه منتقدین از تیر توهین و تخریب در امان نبودهاند ولی این روزها انتظار این بود که رئیسجمهور حداقل تا روز تنفیذ و تحلیف حرمت وعدههای خود را نگاه دارد و با مردم و منتقدین آن گونه رفتار کند که در دوره تبلیغات از آن سخن میگفت و وعده میداد.
شکایت دولت از رسانهها را پایانی نیست!
چنان چه گفته شد رفتار دولت با آن چه که در جلوی دوربینها میگوید هیچ انطباقی ندارد، در حالی از بستن دهانها و شکستن قلمها انتقاد میکنند که روزنامهها و رسانههای منتقد با بهانههای مختلف مورد حمله و هجمه و شکایت قرار میگیرند.
جالب آن که پس از اظهارات رئیسجمهور مبنی بر این که نباید به بهانههای واهی دهانها را بست و قلمها را شکست رئیسقوه قضائیه دست به یک افشاگری زده بود، آیتالله آملی لاریجانی ۱۷ آبان سال گذشته در این روز گفت « برخی میگویند قلمها را به بهانههای واهی نشکنیم یا دهانها را به بهانهای غیراساسی نبندیم؛ برادر بزرگوار! شما خودتان شفاهاً یا کتباً با واسطه یا بیواسطه بارها گفتهاید چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمیکنید یا نزد مقام معظم رهبری گلایه میکنید که چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است. اما وقتی در میان اهالی مطبوعات و رسانه حضور مییابید ندای آزادی مطبوعات سر میدهید و اینکه قلمها را نشکنید و دهانها را نبندید! البته ما به هیچ کدام از این سخنان کاری نداریم و راه قانونی خود را میرویم. »
گفتنی است در جریان انتخابات ریاست جمهوری نیز علیرغم شعارهای زیاد مبنی بر احترام به آزادی بیان و قلم تنها در ده روز بیش از ۶۰ شکایت از سوی دولت علیه مدیر مسئول کیهان و برخی رسانههای دیگر به دادسرای فرهنگ و رسانه تسلیم شده بود!
در روزهای گذشته نیز بیش از ۱۵ شکایت و اکثرا از سوی دولت علیه کیهان تقدیم دادسرای فرهنگ و رسانه شده است، جالب این که دلیل این شکایتها گزارشهای انتقادی کیهان بوده است.
در این شکایتها سرپرست امور دعاوی و قراردادهای ریاست جمهوری با استناد به گزارشات کیهان خواستار تعیین مجازات برای مدیر مسئول کیهان شده است. گزارشاتی چون «اگر به روحانی رای ندهید یارانه و بودجهتان را قطع میکنیم»، «مناظره دوم ویترین ناتوانیهای دولت بود»، «اطرافیان روحانی با پنهان کاری اقتصاد را در رکود غرق کردند»، «زندگی ۱/۶ میلیون کارگر در دولت یازدهم روی هوا رفت»... موضوع شکایات دولت علیه کیهان بوده است.
جالب آن که در برخی از موارد کیهان به دلیل انتشار اخبار و گزارشاتی که در رسانههای دیگر منتشر شده و با منبع رسانه منتشرکننده مورد شکایت قرار گرفته شده است!
کارنامه خالی با بستن دهانها پر نمیشود
از ماههای پیش مشخص بود که پاشنه آشیل دولت یازدهم عملکرد آن در حوزه اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم است، این نقطه ضعف دولت بایستی به نحوی جبران میشد و از این رو تیم تبلیغاتی حسن روحانی کوشید با تشدید فضای دو قطبی و همچنین ایجاد جو رعب و وحشت از آینده خیالی آرای ریخته شده را به سبد بازگرداند، فارغ از تحلیل آرای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری همگان از جمله شخص رئیسجمهور منتخب اشتراک نظر دارند که مشکل کنونی کشور در اشتغال جوانان و معیشت مردم جمع شده و خود را نشان داده است.
کارنامه دولت در این دو زمینه چنان خالی است که همراهان روحانی در سالها و ماههای گذشته نیز بدان معترفند تا جایی که روزنامه زنجیرهای شرق در شماره روز چهارشنبه خود تاکید کرده است مشکلات اقتصادی تنها با فهم صحیح از این مشکلات حل خواهند شد، دولت بایستی چالههای مهم اقتصاد کشور را پیدا کرده و در ادامه برای حل این مشکلات بکوشد، این اعتراف بدان معنا است که دولت روحانی در چهار سال گذشته هم و غم خود را در جاهای دیگری غیر از آن چه که به درد اقتصاد کشور بخورد مصروف ساخته بوده و در دوره دوم تازه بایستی به مشکلات مردم رسیدگی کند.
کارنامه دولت خالی است، این جمله کوتاه را میتوان خلاصه پرونده روحانی در چهار سال گذشته دانست، کارنامهای که تیم رسانهای و امنیتی دولت را به تکاپو واداشته است که نخست به مردم پاسخ دهند که چرا این گونه شده است؟ و دوم آن که در آینده چه میشود؟
چهار سال گذشته را به گردن دولت پیش از خود انداختهاند و امروز نمیتوانند از این حربه استفاده کنند چون دولت سابق دیگر خودشان هستند ولی آینده را نیز با ایجاد دشمن فرضی و خیالی و درگیری مستمر با آن میخواهند طی طریق کنند و به سرانجام برسانند ولی آن چه که در این میان برای دولت و شخص رئیسجمهور قابل تحمل نیست انتقادات و سؤالات رسانهها است که به نیابت از مردم پرسیده میشود و چونان پتکی خوش خیالان را از خواب بیدار میسازد.
از این روی بایستی دهانها را ببندند، قلمها را خرد کنند و نویسندگان را به دستگیری و زندان حوالت دهند، آنان که تا دیروز از آزادی بیان و قلم سخن میگفتند امروز به بهانههای واهی مردم را دستگیر و روانه زندان میکنند که چرا انتقاد کرده اید!؟
دستگیری دو خبرنگار
رسانهها دیروز از دستگیری یک خبرنگار خبر دادند و نوشتند حامد طالبی از خبرنگاران خبرگزاری فارس به دنبال احضار از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شده است، برخی رسانهها نیز از احضار و دستگیری یک خبرنگار دیگر نیز به دلیل اتفاقات روز قدس خبر دادهاند.
فارغ از این که دستگیر شدگان آزاد شوند یا نه جالب است که به بخشهایی از اظهارات علوی وزیر اطلاعات درباره وظایف این وزارتخانه تاملی از سر دقت داشته باشیم، علوی پیش از این در همایش «انتخابات ۹۶ و مشارکت همگانی» در اصفهان گفته بود « وزارت اطلاعات و دستگاه اطلاعاتی را برای بگیر و ببند درست نمیکنند» وزیر اطلاعات همچنین اسفند ۱۳۹۵ در کنگره مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرده بود «بستن دهانها و شکستن قلمها به بهانه توطئه با هویت انقلاب اسلامی ما منافات دارد و لذا وزارت اطلاعات رسالت خود را در خفه کردن گلولهها میداند نه خفه کردن گلوها. » با این وجود وزارت اطلاعات برای خود رسالتی جدید اندیشیده است، دستگیری منتقدان دولت با بهانههای مختلف از جمله این که عدهای معدود در روز قدس به رئیسجمهور توهین کردهاند از جمله این رسالتها است.
چنان چه گفته شد توهین به رئیسجمهور از سوی هر شخص یا گروهی در روز قدس از سوی همه جریانات کشور از جمله اصولگرایان محکوم شده است و در آن حرفی نیست. روی سخن این جا است که اتفاقات روز قدس بهانهای شده است تا دولت منتقدان خود را دستگیر و زندانی سازد، منتقدانی که قرار بود سخنشان شنیده شود و هیچ ارتباطی نیز با رویدادهای روز قدس نداشتهاند، اگر شخصی به دلیل حضور در راهپیمایی و در محلی که به رئیسجمهور اهانت شده است بازداشت شود بایستی دهها هزار نفر از راهپیمایان روز قدس به دلیل حضور در میدان انقلاب و خیابانهای منتهی به آن دستگیر شوند!
دلیل هجمهها به یک مداح
این روزها چنانچه گفته شد دولت به دنبال بهانه سازی برای پاسخ به سؤالات بیشمار مردم درباره وعدههای اقتصادی است، بهانههایی که دستان خالی دولت را پر نشان دهد و روحانی نیز بتواند نفس راحتی از این که دیگر مجبور نیست به فکر اجرایی کردن این وعدهها باشد بکشد! میثم مطیعی مداح اهل بیت عصمت و طهارت در مراسم نماز عید فطر شعری را میخواند که در آن به مسائل سیاسی روز کشور که اتفاقا همگان در محتوای آن از جمله بندهای مربوط به برجام اشتراک نظر دارند هر چند بر زبان نمیآورند اشاره شده بود، بلافاصله پس از آن که میثم مطیعی این شعر را میخواند رسانههای حامی دولت دست به یک مظلومنمایی و حمله شدید به مداحان میزنند که « چه نشسته اید رئیسجمهور بار دیگر مورد اهانت قرار گرفت » مقایسه آن چه در روز قدس روی داد با مراسم عید فطر و شعر یک مداح مقایسه مع الفارق و با اهداف دیگری است، نخست آن که میخواهند دستان خالی دولت از عملکرد قابل ارائه به مردم را پر نشان دهند و از سوی دیگر به مداحان و جامعه این نکته را القا کنند که کسی حق انتقاد را ندارد و هر کسی باید مشغول کار خود باشد و یک مداح حق اظهار نظر در امور سیاسی کشور و آن چه روی میدهد را ندارد.