به گزارش مشرق، ششممهرماه سال ۹۴، گزارشهای مشابه از دستبرد سارقان به خانههای مسکونی میدان صادقیه و خیابان اطراف به پلیس گزارش شد. در حالی که هر روز به تعداد شاکیان اضافه میشد، مأموران پلیس هنگام گشتزنی در یکی از محلههای صادقیه متوجه شدند که دو مرد از دیوار خانهای به پایین پریدند و فرار کردند. آنها بعد از عملیات تعقیب و گریز بازداشت شدند و در مراحل بازجویی مشخص شد، دو سارق به نامهای سیاوش ۳۵ ساله و احد ۳۰ ساله از مجرمان سابقهدار هستند. همچنین معلوم شد سیاوش مدتی قبل با سپردن وثیقه از زندان مرخصی گرفته بود. او در شرح ماجرا گفت: من و دوستم در یک پیکموتوری کار میکردیم.
آنجا بود که با هم آشنا شدیم و نقشه سرقت را کشیدیم. قرار شد در محلههای غرب تهران منازلی را که خالی از سکنه بود، زیر نظر بگیریم و شبانه سرقت کنیم. طی چندماه موفق شدیم پنجخانه را سرقت کنیم و حین سرقت ششم بود که دستگیر شدیم. او در خصوص اقلام سرقتی گفت: برایمان مهم نبود چه چیزی را سرقت کنیم و در خانهها دستمان به هرچه میرسید سرقت میکردیم. از پول و طلا تا لباس و. . . .
در ادامه دیگر متهم نیز به جرمش اقرار کرد و در بررسیها مشخص شد ارزش تقریبی اموال مسروقه حدود ۲۰۰ میلیون تومان است. پرونده با کامل شدن تحقیقات به شعبههشتم دادگاه کیفرییک استانتهران فرستاده شد. روز گذشته احد از زندان به جلسه دادگاه منتقل شد، اما سیاوش به علت ارتکاب جرم در کرمانشاه بازداشت و در زندان آن شهر نگهداری میشود. جلسه رسیدگی به ریاست قاضی اصغرزاده و قاضی مستشار توکلی تشکیل شد. ابتدای جلسه یکی از شاکیان گفت: سارقان بعد از شکستن در خانه توسط دیلم، همه طلا و پولها را سرقت کرده بودند. آنها حتی به لباسها هم رحم نکرده و حدود ۶۰ دست لباس را سرقت کرده بودند. به خاطر بیرحمی آنها و ایجاد رعب و وحشتی که به جان فرزندانم انداختهاند، برای آنها درخواست قطع ید دارم.
دیگر شاکی گفت: آن شب خانه نبودیم. وقتی از مهمانی برگشتیم متوجه شدیم منزلمان مورد سرقت قرار گرفته و پول و طلاهای همسر و دخترم سرقت شده است. بعد از بررسی لوازم خانه متوجه شدم سارقان حتی به رادیاتورها در انباری هم رحم نکردهاند و آنها را هم سرقت کرده بودند. حالا برای آنها درخواست قطع ید دارم. سومین شاکی، قاضی پرونده یکی از متهمان بود.
او که در روند رسیدگی به یکی از پروندههای سرقت متهم در مجازات او تخفیف داده بود، در جایگاه به عنوان شاکی ایستاد و در طرح شکایت خود گفت: چند سال قبل پرونده سرقت متهم در شعبهای که خودم قاضی آن بودم، ارجاع دادهشد و به آن رسیدگی کردم. در روند رسیدگی سعی کردم شاکیان را راضی کنم تا در مجازات او تخفیف قائل شوند و کمترین مجازات را برای آنها صادر کردم. فکر نمیکردم روزی به حریم خانهام وارد شوند و به عنوان شاکی از آنها شکایت کنم! او در ادامه گفت: آن شب، نیمههای شب بود که به خانه برگشتیم و متوجه شدیم لوازم خانه سرقت شده است.
در بین اموال سرقتی دوربینی داشتیم که همه فیلمهای خانوادگی از جمله فیلمهای پدر مرحومم در آن بود. سارقان به آن دوربین هم رحم نکردند و بعد از سرقت آن را با خود به شمال برده بودند و از خودشان فیلم گرفته بودند. با این کار همه فیلمهای خاطرهانگیز و خانوادگیمان پاک شده است. شاکی که قاضی سابق پرونده متهم بود در خصوص درخواستش گفت: یکبار به آنها فرصت دادم، اما نفهمیدند و از آن به خوبی استفاده نکردند حالا برایشان درخواست قطع ید دارم.
سپس متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: من و سیاوش در پیکموتوری کار میکردیم. بعد از آشنایی متوجه شدیم هر دو سابقهدار هستیم و در سرقت از منازل تجربه داریم به همین دلیل بار دیگر نقشه سرقت کشیدیم. ابتدا منصرف شدم، اما سیاوش تهدید کرده و گفته بود، اگر همکاری نکنم خانوادهام را خواهد کشت به همین دلیل مجبور شدم قبول کنم. او ادامه داد: در طرح نقشه قرار شد به منازل غرب تهران دستبرد بزنیم، به این ترتیب در خیابانهای خلوت محلههای آنجا پرسه میزدیم و وقتی مطمئن شدیم خانهای خالی از سکنه است، شبانه با شکستن در با دیلم وارد خانه میشدیم.
متهم در خصوص اموال سرقتی گفت: برایمان مهم نبود و هر چه به نظرمان باارزش بود، بر میداشتیم، اما در مورد دوربین اطلاعی نداشتم و سیاوش در مورد آن گفته بود، امانت است و باید به صاحبش برگردانیم. من هم فکر کردم برای فیلمبرداری آوردهاست به همین دلیل شروع به فیلمبرداری کردم، نمیدانستم در آن فیلم خانوادگی باشد.
در آخر جلسه هیئت قضایی بعد از آخرین دفاع متهم وارد شور شد و سپس بنا به درخواست شاکیان پرونده متهم را به قطع دست و رد مال محکوم کرد. سپس پرونده مفتوح ماند تا در زمان مناسب متهم دیگر پرونده از زندان کرمانشاه اعزام و در وقت مقرر رسیدگی شود.
منبع: روزنامه جوان