به گزارش مشرق، یکی از کتابهای کهن که در زمینه حضرت رقیه(س) مطالبی نقل کرده، کتاب لهوف سیدبن طاووس است. وی مینویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) اشعاری در بی وفایی دنیا میخواند، حضرت زینب (علیهاالسلام) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیهالسلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم، امکلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید [و خویشتن دار باشید].
در این ایام بسیاری از شاعران جوان و پیشکسوت کشورمان با سرودن اشعاری در وصف حضرت رقیه(س)، ارادتشان به محضر ایشان ابراز میکنند. در ادامه قطعه شعری را که به تازگی «مجتبی روستایی» در این باره سروده، منتشر میشود:
آسمان دل من بی تو چراغانی نیست
عمر کوتاه مرا جز شب ظلمانی نیست
چشمم از روی تو روشن شد و خجلت دارم
که مرا تحفهای اندر خور مهمانی نیست
چه بگویم٬ جگرم چون بدنم پر خون است
شِکوه من فقط از خار بیابانی نیست
گر پریشان نکنم از غم تو گیسویم
چون که مویی به سرم بهر پریشانی نیست
آنکه با چوب به لبهای تو زد، نشنیده؟
این سزای عمل قاری قرآنی نیست
من نگویم که پس از تو چه جفا بر ما رفت
همه دانند که این قصه پنهانی نیست